این جا اداره آگاهی خیابان «وحدت اسلامی» تهران است. مردی رو به دوربین توضیح میدهد که ساعت هفت بعدازظهر امروز(روز سه شنبه هفتم خرداد) بود که آقای «محمدعلی نجفی»، شهردار سابق تهران خودشان را به اداره آگاهی معرفی کردند. محمد علینجفی پشت سر گوینده و سمت چپ اتاق نشسته است و مسیر دوربین را دنبال میکند. او مثل همیشه کت وشلوار به تن دارد. نیمه نگاهی به دوربین میاندازد و بعد از آن استکان جنجالی چایش را روی میز میگذارد. گوینده به سمت حضار برمیگردد و مشخص میشود سه نفر در اتاق حضور دارند. از توضیحات او متوجه میشویم که «علیرضا لطفی»، رییس پلیس آگاهی تهران و یکی دیگر از کارشناسان این اداره در اتاق هستند.
از روز گذشته که خبر قتل «میترا استاد»، همسر دوم محمدعلی نجفی به دست او منتشر شده، ویدیوهای متعددی از حضور این سیاستمدار کهنهکار جمهوری اسلامی که حالا در کسوت یک قاتل نشسته، منتشر شده است؛ از حضور اتو کشیده در پلیس آگاهی تا مصاحبه مطبوعاتی با لباس زندان. اخبار و ویدیوهای منتشر شده پیرامون این موضوع واکنشهای زیادی در پی داشتهاند.
انتشار ویدیویی که نجفی در آن چای مینوشد، یکی از پر واکنشترین فیلمهای منتشر شده از این پرونده قتل است. برخی کاربران فضای مجازی از برخورد دوگانه سیستم قضایی با «خودی» و «غیرخودی» میگویند.
کاربری در توییتر از نجفی به عنوان «قاتل استثنایی» نام برده و خطاب به سردار لطفی نوشته است: «کدام قانون به شما این چنین آموخته که در برابر یک قاتل که به جرم خود اعتراف کرده، این چنین دست به سینه بایستید و در برابر او تعظیم کنید؟»
«بهرام گلزاده»، خبرنگار سابق «ایرنا» هم نوشته است: «میزانسنی که تلویزیون برای تهیه فیلم لحظه ورود نجفی به اداره آگاهی و احوالپرسی، نشستن، نوشیدن چای، گفتوگو و خداحافظی ترتیب داد، در نوع خود در تاریخ صداوسیما بیسابقه بود!»
«محمدرضا گودرزی»، یکی دیگر از کاربران نظر داده است:«همسرش رو میکشه و فیلمش رو در حالی که داره چای مینوشه، پخش میکنن.»
کاربر دیگری به نام «سعید» به مقایسه برخورد آگاهی با برخوردشان با خانمهایی میپردازد که به اتهام «بدحجابی» بازداشت میشوند: «این عکس از عجایب بود. شهردار سابق تهران زنش را با ۵ تا گلوله کشته، بعدش توی کلانترى به او چاى دادند و با احترام تمام جلویش خم و راست میشوند. راستی بگویید وقتی یکی را به جرم بدحجابی میگیرند، چطور با او رفتار میکنند؟»
«فربد» یکی دیگر از اظهار نظرکنندگان است: «نجفی رفت توی کلانتری. داشتند با عزت و احترام راهنماییاش میکردند. بعد هم که داشت توی اتاق رییس پلیس چای مینوشید. معلم اجتماعی مان دارد توی مخم داد میزند " قانون برای همه مساویست".»
«کامبوزیا» معتقد است «توی ایران کلاغ باش اما زن نباش. به سادگی برسر یک اختلاف تو را میکشند و برای قاتلت چای هم میآورند.»
«شایان همراز» هم نوشته است که از برخورد نیروی انتظامی با بدحجابها و روزهخواران اقتدار و از برخوردش با نجفی «دموکراسی» را آموخته است.
«صفحه زنان فیروزهای» نیز با نمایش ویدیویی با عنوان «دستگیری وحشیانه یک زن به دلیل بدحجابی»، نوشته است به شیوه برخورد ماموران جمهوری اسلامی با یک قاتل که همسرش را به قتل رسانده است و با یک زن بدحجاب دقت کنید.
واکنش کاربران مجازی در اعتراض به برخورد تبعیضآمیز با نجفی آنقدر بالا گرفت که در نهایت فرمانده پلیس آگاهی تهران مجبور شد درباره چای خوردن او به رسانهها توضیح دهد: «حسین رحیمی» در یک نشست خبری گفت: «برخی گفتند چرا چایی جلوی این فرد بود؟ ما چایی را برای افسر پرونده و بعد از افطار آوردیم که به ایشان هم داده شد و این رفتار انسانی است. یک عده گفتند چرا کت و شلوار تن آن فرد بوده؟ این فیلمها وقتی گرفته شد که متهم تازه خودش را به آگاهی معرفی کرده و در حال توضیح بود· ایشان هنگام رفتن به بازداشتگاه دستش را جلو برده که با پلیس دست بدهد و پلیس هم به او دست میدهد. با سایر متهمین هم رفتارمان تقریبا همین است و هیچ فرقی نمیکند.»
او در مورد رفتار خبرنگار صداوسیما در باز و بسته کردن اسلحهای که قتل با آن انجام شده است جلوی دوربین هم میگوید: «او زمانی اسلحه را به دست گرفته که جرم محرز و تمام شده است. این که به وسایل و مدارک صحنه جرم نباید دست زد، مربوط به قبل از زمان اثبات جرم است. در حالی که اقدام خبرنگار بعد از اثبات جرم و اعتراف صریح به قتل از سوی ایشان انجام شده و دیگر نیازی نیست بگوییم نباید به آلت قتاله دست زد.»
این ماجرا سویه دیگری هم دارد؛ عدهای از کاربران میگویند برخورد صداوسیما و اداره آگاهی نسبت به نجفی دوگانه و ناعادلانه بوده است زیرا با نمایش لحظه به لحظه و تبدیل کردن این خبر به تیتر اخبار صداوسیما، میخواهند نجفی و جناحی که او به آن وابسته است را تخریب کنند. آنها به ویدیوهای متفاوت و پیوستهای که در عرض 24 ساعت پس از انتشار خبر قتل از نجفی در رسانه ملی منتشر شده است، اشاره میکنند.
متهم در یک گزارش تلویزیونی با کت و شلوار در انتهای یک اتاق نشسته است، در گزارشی دیگر با لباس زندان روی صندلی راهروی اداره آگاهی و یکی از مسوولان پرونده در حال توضیح ماجرا است. در یک برنامه زنده تلویزیونی، سردار لطفی جزییات قتل را توضیح میدهد. نجفی در گزارش دیگری با همان لباس آبی و گشاد زندان، در حال توضیح به خبرنگار صداوسیما و «محمد شهریاری»، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران است و در ویدیویی دیگر، به هجوم پرسشهای خبرنگاران پاسخ میدهد.
حالا عدهای از کاربران با اشاره به این که نجفی در زمان شهرداری مورد غضب و تحریم صداوسیما بود، معتقدند این همه محتوای تولید شده صرفا برای تخریب او است.
«محمد مهدی تندگویان» نوشته است: «همسر دوم نجفی، شهردار تهران به قتل رسید. امام جمعه کازرون و ستوان دوم مرزبان، آخوندزاده در درگیری به شهادت رسید. همه اینها در یک روز بود ولی برای رسانه میلی نه دین مهم بود، نه دفاع از خاک و میهن. فقط جریان قتل همسرم دوم را به تصویر کشید.»
در توییت دیگری، «محمد معینی» به رفتار دستگاه قضایی معترض است: «اصلا قابل باور نیست. از کی تا به حال و بر اساس کدام قانون تا پیش از تشکیل دادگاه و بررسی پرونده با متهم مصاحبه کرده و اعترافات متهم را از رسانه منتشر میکنند؟ دستگاه قضایی خواب است یا کلا قانون عوض شده؟»
یکی از جنجالیترین توییتها، اظهارات «مسعود بهنود»، روزنامهنگار بود که خبر از خودکشی نجفی پیش از این جریانات میداد: «اگر ۱۰ ماه قبل که بعد از چند روز غایب شدن دکتر نجفی و جستوجوها، وی در اتاقی در هتل "لاله" بیهوش یافته شد و در بیمارستان معلوم شد دست به خودکشی زده است، خبر آشکار میشد، شاید پایان کار نوع دیگری بود.»
«حامد توکلی»، کاربر دیگری در توییترش نوشته است: «خبرگزاری برنا فیلمی منتشر کرده از نجفی که در دادسرا نشسته و به سؤالات خبرنگارها پاسخ میدهد. مسوول دادسرا هم بهراحتی اجازه داده که خبرنگارها سؤالاتشان را بپرسند. اگر بهجای شهردار اصلاحطلب سابق تهران، متهم یک اصولگرا بود، آیا باز هم پوشش رسانهای این ماجرا به همین گستردگی بود؟ »
«ترانه بنی یعقوب»، خبرنگار روزنامه «ایران» در حساب کاربری خود در توییتر از آن چه سوء استفاده صداوسیما از یک آدم در هم شکسته و فروپاشیده نامیده، نوشته است: «صداوسیما با ذوق زدگی نجفی را نشان میدهد که ببینید چه شهردار قاتل خونسردی اصلاح طلبها داشتند...دنبال چه هستید، شرم نمیکنید؟ از یک آدم در هم شکسته و فروپاشیده سوء استفاده میکنید؟»
«احسان رستگار»، دیگر خبرنگار ساکن ایران هم مینویسد: «لحظهٔ ورود شهردار اسبق هم فیلمبرداری شده. لحظه به لحظه فیلمبرداری صورت گرفته، گویی یک نمایشنامه در حال اجراست. البته انشاءالله که همهچیز همانطوری است که به نظر میرسد. الله اعلم.»
«محمد قربانی»، دیگر کاربر توییتر از روزهایی میگوید که نجفی توسط صداوسیما بایکوت شده بود: «یادمان نرود وقتی نجفی شهردار تهران شد. رسانه ملی نجفی و شهرداری تهران را بایکوت کرد ولی حالا همان آدم تبدیل شده به قاتل میترا استاد و صدا و سیما مصاحبه اختصاصی میگیرد و نجفی قاتل شده سر خط خبرها. یادمان نرود این شبها. خدا را به ستارالعیوبیاش صدا میکنیم نه به پردهدری.»
«احسان نادرپور» هم از همین منظر به ماجرا نگاه کرده است: «شاید جایش نباشد ولی تو به عنوان سوژه ممکن است هزار وجه داشته باشی، این رسانه است که تعیین میکند مردم کدام وجه تو را ببینند. نجفی شهردار ممنوع التصویر بود و نجفی قاتل صدرِ اخبار سیما.»
چند وکیل دادگستری معتقدند تحقیقات جنایی این پرونده قتل از لحاظ حقوقی ایرادات جدی دارد. «شادی صدر» با انتشار ویدیویی که در آن خبرنگار صداوسیما رو به دوربین اسلحهای را که آلت جرم بوده، در دست گرفته و تیرهایش را میشمارد، در توییترش نوشته است: «در پنج پرونده قتل وکالت کردم. آزمایشها روی آلت قتل از انگشتنگاری تا تطبیق اسلحه با گلولهها در بدن مقتول و... در کمتر از ۲۴ ساعت انجام شدنی نیست. آلت قتل را هم بدون مهر و موم نمیدهند دست یک آدم بیربط به پرونده (خبرنگار). حتی با معیارهای جمهوری اسلامی هم این تحقیقات جنایی نیست. مضحکه جمعی است.»
«محمد اولیایی فرد»، وکیل سابق بسیاری از پروندههای سیاسی و امنیتی از نحوه گزارش خبرنگار صداوسیما با نشان دادن آلت قتاله و نیز پاسخ کارشناسان اداره آگاهی در واکنشها به این گزارش اظهار تعجب میکند: «دیروز یک نفر در یک ویدیو از اداره آگاهی گفت به لحاظ پلیسی کار ما با آلت جرم تمام شده چون قاتل به قتل اعتراف کرده و آلت قتاله هم پیدا شده است. من به عنوان وکیلی که پروندههایی در این مورد داشتهام، به شدت متعجب شدم. چون پلیس موظف است فارغ از این جریانات، روند عادی پرونده را طی کند. به عنوان مثال، شاید مثلا آقای نجفی خواسته از کسی حمایت کند و وانمود کرده که قاتل است. باید صحنه جرم بازسازی شود و مشخص بشود که بین روایت قاتل و صحنه جرم همگونی و هماهنگی وجود دارد یا خیر.»
او در بخش دیگر از سخنانش به احتمال فرضیه «قتل شبه عمد» اشاره میکند: «آقای نجفی گفته درگیر شده است. اگر این فرض مطرح شود که او در حین درگیری طی یک تصادف مرتکب قتل شده است، احتمال قتل شبه عمد وجود دارد و به همین دلیل من معتقدم مدتی طولانی به طول میانجامد تا روند جریان پرونده به نتیجه برسد. این طور نیست که یک نفر برود آگاهی و بگوید کشتم و آنها بگویند باشه، کشتی؟ حالا پرونده به نتیجه رسیده است. گزارش پزشکی قانونی، گزارش اسلحه شناسی، بازسازی صحنه جرم، انگشت نگاری صحنه جرم و همه اینها لازم است.»
به گفته محمد اولیایی فرد، این پرونده اقراری ساده اما حکمی به غایت پیچیده و دادگاهی طولانی خواهد داشت: «با این که آقای نجفی گفته که دستش روی ماشه بود اما از روز اول فرضیهای را مطرح کرده است مبنی بر دخالت مقتول در رخ دادن واقعه. بنابراین، در این پرونده اثبات عمدی بودن قتل راحت نیست. هیچ کس حضور نداشته است و قاضی هم به سادگی نمیتواند حکم صادر کند. این جا شبهه قتل شبه عمد ایجاد میشود. این که اگر درگیری وجود نداشت، چه طور پنج گلوله شلیک شده است؟ اگر قصد قبلی بود، کار با یک گلوله تمام میشد.»
او درباره انتشار ویدیوهای پی در پی از نجفی میگوید این قبیل نمایشها نه به نفع نجفی است و نه حقوق مقتول را تضمین میکند: «به باور من، با این نمایشها، هم حقوق قاتل در معرض خطر است هم حقوق مقتول. حقوق قاتل از این بابت به مخاطره میافتد که او را به شکلی جلوه میدهند که به لحاظ سیاسی تخریبش کنند و بگویند جنایت کرده و حالا مورد پذیرایی است. بنابراین، ترس از این موضوع به وجود میآید که فشار جناحهای مختلف بر روند رسیدگی به پرونده اثرگذار باشد. حقوق مقتول هم از این بابت که خانواده داغدار میبینند که طرف را با سلام و صلوات آوردهاند اداره آگاهی، آزرده و نگران میشوند که مبادا لابی انجام بشود. این نمایشها موجب پریشانی یک خانواده مقتول خواهد شد. »
این حقوقدان تاکید میکند رفتار محترمانه حق طبیعی همه متهمان است: «متاسفانه در سیستم قضا آن قدر رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی با متهمان عادی وجود داشته که در شرایط فعلی برای مردم جا افتاده است اگر یک نفر مرتکب جرمی ولو قتل شد، مستحق است با صورت زخمی و وضعیت کتک خورده در اداره آگاهی نشسته باشد. در حالی که "قانون آیین دادرسی کیفری"، "حقوق شهروندی" و "قانون اساسی" همواره به حقوق متهم با عنوان حفظ کرامت انسانی تاکید کردهاند.»
محمد اولیایی فرد با اشاره به این که قانون تصریح کرده است باید به متهم احترام گذاشت و او را مورد هتک حیثیت یا ضرب و جرح قرار نداد، میافزاید: «این حق طبیعی هر متهمی است. البته در این مورد خاص غلو هم شده است.»
این عضو کانون وکلای تهران میگوید احتمال دارد رفتار پلیس آگاهی تعمدی نبوده باشد: «در طول ۴۰ سال اخیر، پلیس آگاهی تهران با چنین موردی برخورد نکرده است که یک سیاستمدار درجه اول کشور که در اکثر کابینههای دولتی حضور داشته، یک باره بیاید به اداره پلیس آگاهی و بگوید که مرتکب قتل شده است. طبیعی است که به دلیل نادر بودن ماجرا، پلیس آگاهی در شوک بوده و غافلگیر شده است. هنوز آقای نجفی را به دیده شهردار مینگریسته است که بنشیند آنجا و چای بگذارند جلویش و در مورد ماجرا صحبت کنند. البته طمانینه در رفتار آقای نجفی اجازه بیاحترامی هم نمیداده است.»
او توضیح میدهد در انعکاس لحظه به لحظه ماجرا در صداوسیما شیطنتی بیش از توجه به جریان یک قتل دردناک وجود دارد: «این که صداوسیما بخواهد افکار عمومی را بر علیه این پرونده برانگیزد، چون این فرد متعلق به جناح روبهرو است و بگوید مَردم! بیایید ببینید که چه طور با یک قاتل رفتار شده و با چای از او پذیرایی شده است، دور از ذهن نیست.»
مطالب مرتبط:
داستان ظهور و سقوط نجفی؛ چگونه یک تکنوکرات کمحاشیه به تباهی رسید
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر