سه روز پیش حسن روحانی در یک سخنرانی با اشاره به دشواریهایی تحریمهای امریکا خواستار گرفتن اختیارات ویژه برای اداره کشور شد. او در بخشی از این سخنرانی شرایط کشور را با دوران جنگ هشت ساله مقایسه کرده و گفته: «در دوره جنگ با عراق شورای عالی پشتیبانی جنگ ایجاد شده بود و همه اختیارات در دست این شورا بود و حتی مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه نیز در تصمیمگیری آن شورا دخالتی نداشتند، امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم»
این سخنان حسن روحانی با واکنشهای زیادی رو به رو شد. بسیاری از اصولگرایان حرفهای او را نقد کردند و از این که او دارای اختیاراتی بیش از روسای جمهور دیگر بوده، حرف زدهاند صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران هم از مخالفان اعطای این اختیارات ویژه است در نامهای سرگشاده به حسن روحانی دلایل مخالفتش را نوشته است . با او در اینباره گفت و گو کردهایم
آقای روحانی وقتی از اختیارات ویژه صحبت کردند، گففتند مثل دوران جنگ. آیا در دوران جنگ رئیس جمهوری یا نخست وزیری اختیارات ویژه داشتند؟
نه نخست وزیر نه رئیس جمهور در دوران جنگ، اختیارات ویژهای نداشتند اما در فضای جنگ انسجام و اتحاد بین نهادهای مختلف خیلی بیشتر بود و این باعث میشد خللی وجود نداشته باشد الان مثلا ائمه جمعه و صداو سیما و برخی نهادها دشمن آقای روحانی هستند اما در ان دوران هیچ شمشیری برای رئیس جمهور از رو بسته نشده بود که او یا نخست وزیر تقاضای اختیار ویژه کنند. ضمن این که امام خیلی در امور دخالت نمیکردند یعنی به طور کلی یک رهنمودی میدادند مثلا میگفتند جنگ ادامه پیدا کند اما مجلس و شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس جمهور و نخستوزیر اختیار عمل بیشتری داشتند از انچه که امروز دارند و تصمیمگیری میکردند. در سه سال پایانی شورای عالی پشتیبانی جنگ تشکیل شد که اختیار ویزه تلقی نمیشد، اعضایش را امام منصوب کرده بود، ریاست آن را رئیس جمهور داشت و همه نهادها موظف به حمایت و اطاعت از ان بودند اما هماهنگی وانسجام آنقدر زیاد بود که خود به خود و اتومانیک وار انجام میشد و نیاز به تاکید ویژه نبود.
آیا در قانون اساسی موضوعی به نام اختیارات ویژه برای رئیس جمهوری پیشبینی شده است؟
در قانون اساسی هم چیزی به اسم اختیارات ویژه نداریم یعنی حتی اگر مقام معظم رهبری هم بخواهد اختیار ویژهای به آقای روحانی بدهند چیزی است که در قانون اساسی تائیدنشده و وجود ندارد.
یعنی اختیارات ویژه را باید با حکم ولایی بگیرند؟
بله، ما در قانون اساسی چیزی به اسم اختیارات ویژه نداریم مگر این که به حکم حکومتی عطف شود که خود حکم حکومتی هم اصلا و ابدا در قانون اساسی وجود ندارد و یک چیز من درآوردی است.
اصولگرایان زیادی با دادن اختیارات ویژه به آقای روحانی مخالفت کردند اما شما که خودتان را در زمره اصلاحطلبان میدانید چرا مخالف واگذاری اختیارات ویژه به رئیس جمهوری هستید؟
اصل حرف من در نامه سرگشادهای که برای آقای روحانی نوشتم، این است که آقای روحانی! شما اختیارات ویژه را برای چه میخواهید؟ شما کدام اقدام را خواستید انجام دهید و کدام گام را خواستید بردارید و به واسطه این که قدرت و اختیارات نداشتید نتوانستید؟ آیا شما خواستید رفع حصر کنید؟ خواستید در خصوص زندانیان سیاسی حرکتی انجام دهید؟ وقتی در دو سال گذشته قوه قضائیه، مطبوعات را بارها و بارها بست، کجا بودید؟ درباره فعالان محیط زیست که بیش از یکسال است توسط اداره اطلاعات سپاه در بازداشت نگه داشته شدهاند، آیا خواستید کاری انجام دهید و نتوانستید؟ در بخش دیگری از این نامه به مطالبات 24 میلیون نفری که به آقای روحانی رای دادهاند، اشاره کردم.
بخش قابل توجهی از کسانی که رای دادند، مخالف سیاست آمریکا ستیزی هستند، مخالف این هستند که امریکا را دشمن خودمان بدانیم و شعار نابودی اسرائیل را بدهیم. مخالف صدور انقلاب و حضور ایران در سوریه و یمن هستند. شما اگر میخواستید به مطالبات رای دهندگان توجه کنید باید در جهت این خواستهها حرکت میکردید اما مطلقا حرکتی در این راستا نکردید، حالا چه اختیارات ویژهای میخواهید.
طرفداران آقای روحانی میتوانند به شما بگویند وزارت اطلاعات روحانی درباره محیط زیستیها موضعگیری کرد و گفت که آنها جاسوس نیستند اما اطلاعات سپاه آنها را دستگیر کرده که زیر نظر رئیس جمهور نیست و رئیس قوه مجریه اختیاری در مقابل کارهای آنها ندارد. در مورد رفع حصر و زندانیان سیاسی و ... هم میتوانند از اختیار نداشتن آقای روحانی بگویند..
کمترین کاری که از آقای روحانی انتظار میرفت این بود که حسب قانون اساسی عمل میکرد.اولین و مهمترین وظیفه رئیس جمهور طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی این است که باید ناظر بر اجرای قانون اساسی باشد. مثلا وقتی وزارت اطلاعات آقای روحانی درباره بازداشتشدگان محیط زیست میگوید این افراد کار جاسوسی نمیکردند و سازمان محیط زیست میگوید کار آنها مورد تائید ما بوده این بازداشت دیگر مورد تائید قانون اساسی نیست و رئیس جمهور باید به طور علنی نسبت به آن اعتراض کند. بله آقای روحانی نمیتوانسته برود و اینها را از زندان اطلاعات سپاه بیرون بیاورد اما میتوانسته اعتراض کند، میتوانسته در سخنرانیها و مصاحبه ها این وضعیت را شرح دهد. ایشان میتوانسته خواسته اش را به مقام معظم رهبری که مسئولیت سپاه و اطلاعات سپاه با ایشان است، عنوان کند. در مورد بقیه موارد هم میتوانسته اعتراض کند اما نه تنها آقای روحانی به هیچکدام از مطالبات رایدهندگان وقعی ننهاده بلکه برعکسش عمل کرده است. به رغم این که میدانست رای دهندگان او مخالف امریکا ستیزی هستند، در یکی از سخنرانیها گفت: میخواهیم یک دادگاه بینالمللی تشکیل بدهیم و امریکا را به خاطر ظلمهایی که به بشریت کرده، محاکمه کنیم مثل همان حرفهایی که تندروها چهل ساله دارند میزنند.
اگر بخواهند این مورد را هم توجیه کنند، میگویند دولت روحانی که مذاکره کرد و برجام را هم امضا کرد،امریکا اول از برجام خارج شد..
این جا هم باید آقای روحانی توضیح دهند که قبل از این که آمریکا زیر قول و قرارش بزند، جمهوری اسلامی بود که هنوز جوهر برجام خشک نشده بود دو تا موشک شلیک کرد و رویش هم به عبری نوشت: «اسرائیل باید نابود شود» من معتقدم آن دو موشک علیه اسرائیل نبودند آن دو موشک علیه برجام و توافق هستهای بودند. پیام شلیک موشکها این بود که ای دنیا شما گول رئیس جمهور ایران و لبخندهای آقای ظریف را نخورید. هیچ چیز عوض نشده و هیچ کس به سمت و سوی تنشزدایی گام برنداشته است.
وقتی این کار را سپاه انجام داد، آقای روحانی هیچ اعتراضی نکرد. من قبول دارم که ایشان نه میتوانست جلوی آزمایش موشکها را بگیرد نه جلوی دستگیری محیط زیستیها راو نه شعار مرگ بر اسرائیل را از بین ببرد و الی آخر. اما میتوانست بگوید این ۲۴ میلیون نفری که به من رای دادند، خواستههایشان این بوده اصلا میگفت من با آمریکا ستیزی موافقم اما رای دهندگان به من مخالف بودند و این تکلیف من است که نسبت به آنچه آنها خواستهاند اقدام کنم، من نمیگویم آقای روحانی باید استعفا میدادید و می گفتید چون من نمیتوانم این خواستهها را تحقق ببخشم، استعفا می دهم من میگویم فقط این خواسته های رای دهندگان را نه از زبان خودت از زبان کسانی که به شما رای دادند، مطرح میکردید. اما شما هیچ کاری را به طور جدی دنبال نکردی که به واسطه نداشتن اختیارات نتوانی انجام دهی. الان میگویی اختیارات ندارم اما این را باید سال ۱۳۹۶ وقتی اعتراضات مردمی شکل گرفت توضیح میدادید و میگفتید من متعهد هستم به این ۲۴ میلیون که خواستههایشان را تحقق ببخشم اما نمیتوانم خواستهها را محقق کنم چون اختیارات ندارم.
در دوران رهبری آیتالله خامنهای تنها رئیس جمهوری که مخالفتش را با مواضع رهبری نشان داد، احمدینژاد بود که اتفاقا نه تنها اصلاحطلب نبود که خودش را نزدیک به اصلاحات هم نمیدانست چرا مابقی رئیس جمهورها شهامت اعتراض را نداشتند؟
این را قبول دارم که در دوران رهبری آیتالله خامنهای، تنها رئیس جمهوری که اعتراض کرد آقای احمدی نژاد بود . ایشان هم خیلی بیشتر از آقای روحانی هم خیلی بیشتر از آقای خاتمی و مرحوم هاشمی اعتراض کرد و مخالفت خودش را مستقیم و غیر مستقیم با مواضع رهبری نشان داد. در مورد آقای احمدینژاد اما یک چیز را فراموش نکنیم اقای احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری، رئیس جمهور پر قدرتی بود. سپاه، بسیج، مقام معظم رهبری و همه ارکان نظام از او حمایت میکردند. موضعگیریهای احمدی نژاد از سال ۹۰ و بعد از قهر یازده روزه به وجود امد قبل از آن اصلا مشکلی نداشت.
ولی وقتی مشکل پیدا کرد، اعتراض کرد!
من این را قبول دارم قبلا هم گفته ام که اگر یک صدم شهامت و جسارتی که اقای احمدی نژاد دارند در آقای خاتمی مرحوم هاشمی و آقای روحانی وجود داشت هم اصلاحات به این پیسی و بدبختی و درماندگی دچار نمیشد، هم الان وضع مملکت بهتر بود.
مطالب مرتبط:
توصیه صادق زیباکلام به اصلاحطلبانی که لباس سپاه پوشیدهاند: با موج حرکت نکنید
صادق زیباکلام: گفتم یک سوم مردم به نظام رای میدهند، به من حکم زندان دادند
صادق زیباکلام: حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام، اسلحه به دست بگیرم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر