ایرانیها دید و بازدید عید امسال را در حالی آغاز میکنند که در شرایط اقتصادی بسیار بدی قرار دارند. مرور خاطرات گذشته، وضعیت معیشت و مرور آن چه در ۴۰ سال گذشته بر سر اقتصاد ایران آمده، احتمالا موضوع ثابت دید و بازدیدهای نوروز خواهد بود؛ این که زندگی و معیشت ایرانیان در دوره پهلوی چه طور بود، اوایل انقلاب را چه گونه سپری کردند، جنگ چه بلایی سر معیشتشان آورد و عملکرد دولتهای «اکبر هاشمی رفسنجانی»، «محمدخاتمی»، «محمود احمدینژاد» و «حسن روحانی» چه بوده و کدام یک گرهای از مشکلات اقتصادی آنها باز کردهاند.
مردم در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، در حالی که در شرایط اقتصادی بدی قرار دارند، به ارزیابی و داوری عملکرد نظام و دولتهایی میپردازند که مدعی پیشرفت، رفاه، آبادانی و بهبود معیشت ایرانیها بوده و هستند.
اصلیترین معیار این داوریها هم قدرت جیبها، میزان درآمدها، حداقل هزینهها و تعداد بیکارهای خانواده است و این که فلان فامیل چهگونه یک شبه به ثروتهای هنگفت دست یافت و کدام خویش و دوست و آشنا یک شبه به خاک سیاه نشستند.
دلار هفت تومانی و پیکان ۳۰ هزار تومانی و منبرهای چند قرانی بیتردید از مهمترین حرفهای داغ دیدوبازدیدهای ایرانی در ۱۴ روز تعطیلی عید خواهد بود.
قدیمیها لابد خواهند گفت که مثلا سال ۱۳۴۹ حقوق یک کارمند در ماه ۲۰۰ تومان و حقوق یک معلم ۵۰۰ تومان و قیمت یک خودروی پیکان ۱۸ هزار تومان بوده است. یعنی اگر کارمندی در آن سالها قصد خرید پیکان داشت، با پسانداز حقوق ۹۰ ماه و یک معلم با پسانداز حقوق ۳۶ ماه خود میتوانست صاحب یک پیکان شود.
در این مجموعه گزارش قصد این نیست که معیشت مردم در دوره پهلوی با دوره ۴۰ ساله جمهوری اسلامی مقایسه شود، چرا که این مقایسه کار چندان سادهای نیست و پیچیدگیها و ملاحظات خاص خودش را دارد.
در مقایسه این دو اقتصاد، ابتدا باید به این پرسشها پاسخ داد که آیا باید ایران را در دو سال اخیر براساس فنآوری و منابع موجود مقایسه کرد یا با شاخص فقر و حجم کالری مصرفی مردم و یا بر اساس درآمد واقعی آنها با توجه به هزینه سبد مصرفیشان؟
از دید اقتصاددانی که رفاه اجتماعی را مقدم بر هر چیز دیگر میدانند، عملکرد اقتصادی جمهوری اسلامی را شاید بتوان مثبت ارزیابی کرد. اما این همه ابعاد تحولات اقتصادی کشور نیست و اقتصاددانی که رشد را مقدم بر بقیه شاخصهای اقتصادی میدانند، میتوانند تصویر متفاوتی ارایه کنند.
این اختلافها هرچه که باشند، در فهم اقتصادی ایرانیان در ۴۰ سال اخیر چندان نمیتوانند تاثیر بگذارند؛ آن هم با توجه به آن که هر روز احساس میکنند فقیرتر شده و اداره زندگیشان سختتر میشود.
برای همین، در سلسله گزارشهایی که به مناسبت ۴۰ سالگی انقلاب قرار است منتشر شوند، سعی میکنیم نگاهی بیاندازیم به عملکرد اقتصادی دولتهای پس از انقلاب و ارایه آمارهای ملموس و عینی از درآمدها، هزینهها و برخی دیگر از شاخصهای اقتصادی مردم در طی این سالها.
در تهیه این سلسله گزارشها، از آرشیو روزنامههای «اطلاعات» و «کیهان» و گزارشها و اخبار روزنامههای «همشهری» و «ایران» و سایتها و خبرگزاریهای متعدد استفاده شده است.
وضعیت معیشتی مردم در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹
اقتصاد ایران از سال ۱۳۵۷ تا شهریور ماه سال ۱۳۵۹ را باید اقتصادی بیثبات و متزلزل دانست؛ اقتصادی که ابتدا با یک انقلاب دست به گریبان شد و سپس جنگی هشت ساله شیرازهاش را از هم پاشید.
در همین اقتصاد بیثبات البته قیمت یک سکه طلا تنها هزار و ۳۰۰ تومان بود و پس از شروع جنگ به دو هزار و ۴۰۰ تومان رسید. نرخ دلار هم در این اقتصاد ۱۴ تومان بود که در سال ۱۳۵۹ و پس از شروع جنگ به ۲۰ تومان افزایش یافت.
نرخ تورم در سال ۱۳۵۸، براساس اعلام بانک مرکزی در آن زمان، ۱۱.۴ درصد بود که با شروع جنگ با افزایش سرسامآوری، به ۲۳.۵ درصد رسید.
قیمت آپارتمان در آن سالها هم ماجرای خودش را دارد. براساس آگهیهای جراید وقت، در سال ۱۳۵۸ یک واحد آپارتمان دوخوابه در محله «یوسفآباد» تهران چهار هزار تومان رهن داده میشد. خرید یک واحد ۱۹۰ متری سه خوابه با استخر و سونا هم با ۸۴۰ هزار تومان امکانپذیر بود و رهن یک واحد آپارتمان در محله «قلهک» تنها سه هزار و ۵۰۰ تومان بود.
در تپههای «عباسآباد» تهران میتوانستید در آن سالها با ۵۰۰ تومان، یک واحد سه خوابه رهن کنید. سال ۱۳۵۸ یک پیکان مدل ۴۹ را میتوانستید به قیمت ۲۳ هزار تومان بخرید و یک آپارتمان چهار اتاقه در محله «سلطنتآباد» تهران را ماهانه پنج هزار و ۵۰۰ تومان اجاره کنید.
جالب است بدانید که سال ۱۳۵۸ حداقل دستمزد هم هزار و ۷۰۱ تومان بود که در سال ۱۳۵۹ به هزار و ۹۰۵ تومان رسید.
در کنار این حداقل دستمزد، قیمت هر کیلو گوشت قرمز در سال ۱۳۵۸ حدود ۱۳۰ تومان و سال ۱۳۵۹ حدود ۲۵۰ تومان بود.
در همین سال، فرماندار یکی از شهرهای مرزی ترکیه گفته بود ایرانیها چهار لیتر بنزین را با یک پاکت سیگار معامله و در ازای ۱۸ لیتر گازوییل، یک کیلو پرتقال دریافت میکنند.
آن زمان وضعیت بنزین در ترکیه بحرانی بود و دولت این کشور در نهایت ناچار به جیرهبندی بنزین شد که براساس آن، هر اتومبیل ماهی ۸۰ لیتر سهمیه سوخت داشت. درست در همان زمان، در ایران هم خیلیها به سیگار شبشان محتاج بودند. نه این که نباشد ولی سخت پیدا میشد و خارجی آن بسیار گران بود.
۱۳۵۸سالی بود که قیمت سیگار خارجی ناگهان پنج برابر شد. براساس خبرهایی که روزنامهها در اردیبهشت ماه این سال منتشر کردهاند، هر بسته سیگار خارجی ۱۰ تا ۲۵ ریال و هر بسته سیگار ایرانی۵ تا ۱۰ریال گرانتر از نرخ مصوب عرضه میشد.
در این سال با ۲۰ تومان میشد از میان یک بسته سیگار «وینستون» و یک کیلو مرغ، فقط یکی را انتخاب کرد. روزنامهها همچنان تیتر میزدند که در مرزها گاو و گوسفند را با سیگار معاوضه میکنند.
روزنامه اطلاعات در بیستوچهارم تیرماه ۱۳۵۸ طی گزارشی، اطلاعات جالبی از وضعیت خودرو بیان کرد؛ از جمله این که قیمت اتومبیل دست دوم ۲۰ تا ۳۰ درصد بالاتر رفته است، حواله پیکان ۱۸ هزار تومان خرید و فروش میشود، اگر در گذشته با ۲۵ هزار تومان میتوانستید یک خودروی دست دومِ سرپا تهیه کنید، حالا با ۳۵ هزار تومان هم چنین امکانی ندارید و قیمت پیکان هم به ۵۹ هزار تومان رسیده است.
بد نیست بدانید که گرانفروشیها و نبود نظارت بر آن اوضاع نابسامان باعث شد تا باتری ماشین از ۳۷۰ تومان به هزار تومان، لنت ترمز از ۳۵ تومان به ۷۰ تومان، یک جفت کمکفنر خارجی «هیلمن» از ۲۵۰ تومان به ۹۰۰ تومان و سینی جلوی پنجره «شورلت» از هزار تومان به یک هزار و ۸۰۰تومان برسد.
در همین سال، بازار مسکن دچار صعود و سقوطهای پیدرپی شد تا جایی که حتی در تیرماه با وجود وعده اعطای وام، هنوز مردم انگیزهای به خرید خانه نداشتند.
سال ۱۳۵۹ هم براساس تعرفهای که وزارت بازرگانی اعلام کرده بود، نان بربری کیلویی ۲۴ ریال، سنگک ۲۶ ریال، تافتون ۲۸ ریال و لواش ۴۰ ریال قیمتگذاری شده بودند.
در این سال اعلام شد بهای نان لواش بهعنوان پر مصرفترین نان کشور، ۱۰ ریال است. در حالی که نرخ رسمی آن ۳۰ ریال بود. آن سالها یارانه نان دو و نیم میلیارد تومان برآورد شده بود.
محصولات محبوب شرکت «آزمایش» هم در آن سالها قیمتهای متعادلی داشتند. در آن ایام، یخچال شش فوت «آزمایش» هزار و ۴۱۳ تومان به فروش میرسید. یخچال هشت فوت همین شرکت هزار و ۷۶۳ تومان قیمت داشت و یخچال ۱۲ فوت دو هزار و ۳۵۸ تومان قیمتگذاری شده بود.
نرخ آبگرمکن ۵۰ گالنی آزمایش هم ۲۵۹ دلار بود که با احتساب دلار هفت تومان آن زمان، یکهزار و ۸۱۵ تومان به فروش میرفت.
کولرهای آبی آزمایش نیز در آن دوره بین هزار و ۳۰۰ تا دو هزار و ۱۷۰ تومان قیمتگذاری شده بودند.
تازه در سال ۱۳۵۹ بود که صدور اجازه تاسیس آموزشگاه رانندگی به اداره راهنمایی و رانندگی واگذار شد. نرخ هر ساعت تعلیم رانندگی در این سال ۳۵ تومان بود اما حالا نرخ هر ساعت آموزش رانندگی در ایران دو هزار برابر افزایش یافته است.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر