مرگ «سینا قنبری»، یکی از هزاران معترض بازداشتی دیماه سال ۱۳۹۶ در زندان «اوین» تهران، یکی از پروندههای باز مرگهای مشکوک در زندانهای ایران است. «مصطفی محبی»، مدیرکل زندانهای تهران علت مرگ او را «خودکشی از طریق حلقآویزکردن خود در دست شویی زندان» اعلام کرد. اما با وجود این که در سالن دست شویی هم دوربین مداربسته نصب شده، با این ادعا که دوربین سالن دست شویی خراب بوده و تصویری را ضبط نکرده است، مقامات هیچ مدرکی دال بر خودکشی سینا قنبری به خانواده او ارایه نداده اند.
در سالگرد مرگ سینا قنبری، شکستن سکوت مادر او و گفت وگویش با «صدای امریکا» و انتشار شهادت نامه دو تن از هم بندی هایش، به موضوع مرگ مشکوک او در زندان اوین دوباره دامن زده است.
در دیماه سال ۱۳۹۶، بیش از ۲۰ نفر در جریان سرکوب اعتراضات مردمی کشته و بیش از پنج هزار نفر بازداشت شدند. در میان این بازداشتیها، دستکم هشت نفر، شامل سینا قنبری در تهران، «وحید حیدری» و «سید شهاب ابطحیزاده» در اراک، «سارو قهرمانی» و «کیانوش زندی» در سنندج، «محسن عادلی» در دزفول، «علی پولادی» در چالوس و «طالب بساطی» در ایلام جان خود را در دوران بازداشت از دست دادند.
مقامات جمهوری اسلامی علت مرگ سه نفر از این افراد را خودکشی اعلام کردند، در مورد چهار نفر هیچ بیاینه یا خبر رسمی صادر نشد و در یک مورد مشخص هم، سارو قهرمانی را عضو یک حزب مخالف کُرد اعلام کردند که در درگیری کشته شده است.
سینا قنبری، یکی از این جانباختگان، جوان ۲۲ ساله اهل تهران بود که هفته اول اعتراضات، غروب روز یک شنبه ۱۰ دیماه ۱۳۹۶، به همراه ۲۱ نفر دیگر از معترضان حاضر در یکی از ایستگاههای مترو تهران از سوی نیروهای گارد ویژه نیروی انتظامی بازداشت شد. چند ساعت بعد، حدود ساعت ۱۲ شب او را به قرنطینه بند4 زندان اوین منتقل کرده بودند؛ ساختمانی که ظاهرا پیش تر از آن به عنوان واحد اجرای احکام زندان استفاده میشده است.
«علیرضا رحیمی»، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که برای بازدید از شرایط زندانیان از اوین بازدید کرده بود، به نقل از رییس سازمان زندانها گفته بود بازپرس شعبه شش بازپرسی دادسرای اوین قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی برای سینا قنبری صادر کرده است. اما هنوز مشخص نیست این قرار چه زمانی صادر شده و به مادر یا وکیل سینا قنبری اعلام شده بود یا نه و دلیل ادامه بازداشت او پس از صدور قرار وثیقه چه بوده است.
بنا بر گفتههای همین نماینده، سینا قنبری بر خلاف آن چه گفته شده، به مواد مخدر معتاد نبوده و در بند افراد سالم و پاک نگه داری میشده است. اما آنچنان که در شهادتنامه اخیر یکی از بازداشتیهای هماتاقی سینا قنبری آمده است، در قرنطینهای با پنج اتاق و با ظرفیت حداکثر ۹۰ نفر، ۳۵۰ نفر بازداشتی، شامل افراد سالم و دارای اعتیاد را جای داده بودند.
او می گوید آن چه علیرضا رحیمی به نقل از مقامات زندان دال بر انتقال سینا قنبری به یک بند پاک نقل کرده است، صحت ندارد: «ازدحام در قرنطینه بند چهار به قدری بود که ناگزیر علاوه بر پنج اتاق بند برای زندانیان، اتاق نمازخانه و اتاق انتظامات داخل قرنطینه را نیز به زندانیان اختصاص داده بودند. ما در این قرنطینه به قدری با کمبود فضا مواجه بودیم که عملا روی هم میخوابیدیم. یکی شبهنگام روی دیگری ادرار میکرد و دیگری حین خماری پس دادن و حالات تشنج، روی دیگری استفراغ میکرد. زندان بانان قرنطینه بند4 به ناگاه با جمعیت تقریبا ۳۵۰ نفری مواجه شده بودند بدون آنکه زمان و امکانات کافی جهت گرفتن آزمایش اعتیاد از آن ها را داشته باشند. در چنین شرایطی، چون بیم مرگ زندانیان مبتلا به اعتیاد حین خماری پس دادن میرفت، بدون هیچگونه آزمایشی، قرص متادون در اختیار هرکسی که ادعای ابتلا به اعتیاد میکرد، قرار میگرفت.»
این نکتهای است که برخی دیگر از هم بندیان سینا قنبری نیز به آن اشاره کردهاند. «محمود معصومی»، یکی دیگر از معترضان دیماه ۱۳۹۶ است که تنها چند ساعت پیش از مرگ سینا قنبری، به قرنطینه بند۴ اوین منتقل شده بود. او ۱۲ دیماه در خیابان «کارگر شمالی» به همراه دو تن از دوستانش بازداشت شده و به بند۱الف قرارگاه «ثارالله» سپاه منتقل میشود. پس از چهار روز بازجویی، آقای معصومی را به همراه ۱۵ نفر دیگر از بازداشتیهای این بازداشتگاه به قرنطینه بند۴ منتقل کرده بودند: «ساعت ۱۲ بامداد ما ۱۶ نفر وارد کریدور قرنطینه شدیم. همه اتاقها پر بودند. به ما گفتند باید شب را در همان کریدور بند جلوی سرویس بهداشتی بگذرانیم تا فردا صبح که عدهای آزاد میشوند، در اتاقها جایابی شویم. به هر کدام از ما یک پتو دادند و گفتند همانجا بخوابیم. البته کسی نخوابید و همه بیدار بودیم و با هم صحبت میکردیم.»
به این ترتیب، محمود معصومی و ۱۵ زندانی دیگری که آن شب را در کریدور سالن و مقابل دست شویی به سر برده بودند، شاهد رفتوآمد زندانیان سالن به دست شویی بودهاند. آقای معصومی به «ایران وایر» میگوید در طول شب افراد زیادی از اتاقهای مختلف به دست شویی میرفتند و تا حوالی ساعت شش صبح اتفاق خاصی رخ نداد که توجه آنها را جلب کند: «من تقریبا ۱۰ دقیقه به شش صبح رفتم دست شویی و برگشتم. پنج دقیقه بعد یکی از نیروهای خدماتی که از زندانیان همان بند بود، به دست شویی رفت و پس از چند لحظه فریادش بلند شد. او در همان سرویسی را باز کرده بود که جنازه سینا آن جا بود.»
چه گونه سایر زندانیانی که در آن شب پس از مرگ سینا به دست شویی رفته بودند، متوجه مرگ او نشده بودند؟
- در محوطه دست شویی، پنج سرویس بود و به نظرم پنج دوش حمام. سرویسی که جنازه سینا آنجا پیدا شد، سرویس آخری در آن دست شویی بود. احتمالا با توجه به بسته بودن در آن، هر کسی پس از سینا به دست شویی رفته، از جمله خود من، فکر کرده کسی آنجا است و به سرویسهای دیگر رفته است.»
بنا بر گفته علیرضا رحیمی، از اعضای هیات تحقیق نمایندگان کمیته پی گیری بازداشتهای دی 13۹۶ که فیلم دوربین مداربسته دست شویی بند را دیده است، در آن فیلم صحنه خودکشی وجود ندارد و آنها تنها سینا قنبری را دیدهاند که ساعت سه بامداد، در حالیکه کیسه پلاستیکی مشکی بلند و پیچیده شدهای در دست راست داشته، وارد یکی از سرویسهای بهداشتی میشود. پس از آن، برای مدت بسیار طولانی اتفاق یا حرکتی در محوطه سرویسها دیده نمیشود تا این که حدود دو ساعت بعد یکی از زندانیان دیگر وارد دست شویی شده و در همان سرویسی را که سینا داخل آن رفته بوده است را باز میکند و با صحنه جسد افتاده بر زمین مواجه میشود.
اما محمود معصومی میگوید آنچه علیرضا رحیمی در مورد زمان کشف پیکر سینا قنبری و فاصله رفتن او به سرویس بهداشتی گفته است، درست نیست: «در طول شب خیلیها به دست شویی میرفتند و این طور نبود که در فاصله رفتن سینا قنبری به دست شویی تا زمان رفتن کسی که جنازه او را پیدا کرد، کسی به دست شویی نرفته باشد. چنانکه من خودم پیش از آن زندانی خدماتی، به دست شویی رفته بودم. البته ما کسی را هم ندیدیم که با کیسه پلاستیکی مشکی بلند به دست به دست شویی رفته باشد؛ یعنی اگر هم سینا قنبری این شکلی وارد دست شویی شده باشد، ما ندیدیم. این را هم بگویم که من یقین دارم ساعت دیدن جنازه سینا در دست شویی نه حدود پنج صبح که پنج دقیقه مانده به شش صبح بود.»
محمود معصومی میگوید آنچه این نماینده مجلس در مورد دیدن فیلم دوربین مداربسته داخل محوطه دست شویی میگوید و در همان زمان تحقیقات پس از مرگ سینا قنبری، از زبان نمایندگان دیگر هیات تحقیق مجلس و تعدادی از مقامات قضایی هم گفته شد، با آنچه آن روز در زندان به آنان گفته بودند، به کلی متفاوت است: «مسوولان زندان همان روز صبح در پاسخ به زندانیان بند و هم اتاقیهای سینا که میپرسیدند چرا برای یافتن شیوه مرگ او، فیلم دوربین مداربسته را بازبینی نمیکنند، گفتند دوربین داخل دست شویی خراب بوده و هیچ تصویری از دیشب ضبط نکرده است.»
این نکتهای است که «عارف فتحی»، یکی دیگر از بازداشتیهای هماتاقی سینا قنبری هم روی آن انگشت گذاشته است. او که در توییترش به کشته شدن سینا قنبری شهادت داده بود، در توییتی به کنایه به همین ادعای خاموش یا خراب بودن دوربینهای امنیتی بازداشتگاه محل نگه داری سینا قنبری اشاره کرده بود.
«مصطفی محبی»، مدیرکل زندانهای استان تهران در نهایت اعلام کرد سینا قنبری با حلق آویز کردن خود، خودکشی کرده است. دیرتر هم «احمد همتی»، عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفت رییس سازمان پزشکی قانونی در دیدار با «کمیسیون بهداشت و درمان» مجلس با بررسی فیلمهای دوربین مداربسته تایید کرده است دو نفر از بازداشت شدگان خودکشی کردهاند. هرچند او روشن نکرد که آیا رییس سازمان پزشک قانونی از سینا قنبری مشخصا نام برده است یا نه. اما با توجه به این که سرویسها سقف ندارند و دوربین مداربسته محوطه بالایی سرویسها را هم پوشش میدهد، چه گونه فردی میتواند در آن فضا خود را حلقآویز کند و چیزی از آن در فیلم ضبط شده موجود نباشد؟
محمود معصومی میگوید در آن دست شویی جز لوله سیفون که حداکثر یک متر از سطح زمین ارتفاع دارد، اصلا لوله یا هیچ امکانی برای آویزان طناب یا هیچ وسیله دیگری برای حلقآویز کردن وجود ندارد و بعید است کسی بتواند نشسته خودش را حلقآویز کند: «من نمیدانم سینا چه گونه ممکن است خودکشی کرده باشد. لولهای بالای سقف نبود که بشود کسی خود را با آویزان کردن از آن بکشد. اما خب، کسی هم جز همان زندانی خدماتی و زندانی دیگری امکان دیدن سینا را در آن موقعیت نیافتند و در وضعیتی که نمیتوان اعتمادی به ادعاهای مسوولان زندان کرد، من شخصا نمیتوانم بگویم سینا چه گونه کشته شد یا جانش را از دست داد.»
او روایت می کند: «به محض فریاد کشیدن زندانی خدماتی، ماموران انتظامات جلوی در بند آمدند و پرسیدند چه شده است. افسر نگهبان هم بلافاصله رسید و داخل بند شد و به داخل دست شویی رفت و پس از مدت کمی، با اضطراب برگشت بیرون. کامل کلافه بود. یکی از جمع ما با دیدن این وضعیت به او گفت که من کمک پزشک هستم و میتوانم کمک کنم. افسر نگهبان بلافاصله گفت بیا داخل دست شویی. این دوست ما داخل رفت و بعد از کمی بیرون آمد و گفت سینا با پلاستیک خفه شده است و حدود دو ساعت از مرگش میگذرد.»
اما نکته مبهم مربوط به روایت سینا قنبری این است که کسی نمیداند پیکر او در چه وضعیتی یافته شده است. محمود معصومی میگوید احتمالا زندانی کمک پزشک، سینا را پس از آن دیده است که افسر نگهبان و انتظامات زندان جنازه او را دست کاری کردهاند. اما آن زندانی خدماتی که گویا زندانی مالی بوده است و بیارتباط با اعتراضات دیماه بازداشت شده بود، پیکر سینا را پیش از دست کاری یا جابه جایی در سرویس بهداشتی دیده است. او دچار شوک شده بود و با کسی صحبت نکرده و به کسی نگفته بود سینا را در چه وضعیتی دیده است. بعدا هم خیلی سریع به بند دیگری منتقل شد.»
محمود معصومی اضافه میکند که آن زندانی کمک پزشک هم همان روز پس از احضار به بازجویی در مورد آن چیزی که دیده بود، از آن بند منتقل شد.
«حسن نوروزی»، سخن گوی «کمیسیون قضایی و حقوقی» مجلس در پاسخ به این پرسش که سینا قنبری چه گونه در دست شویی خودکشی کرده، چون میلهای به سقف آویزان نبوده است که اوخود را از آن آویزان کند و بکشد، میگوید در هر ۱۰ هزار مورد خودکشی، یک مورد خودکشی در حالت «آفتابمهتاب» وجود دارد و سینا قنبری هم به همین شیوه خودش را حلق آویز کرده است.
به گفته این نماینده، قربانی در این حالت پس از بستن طناب به گردنش، کمر خود را خم میکند و با حالت آفتاب مهتاب که به بدن خود میدهد، موجب میشود نخاعش قطع شود.
اما این توضیح حسن نوروزی موضوع را پیچیدهتر میکند. سینا قنبری سابقه بیماری روحی یا اقدام به خودکشی نداشته است که در مورد روشهای خودکشی فکر کرده و این روش خاص، پیچیده و بسیار نادر خودکشی را بلد باشد. در زمان مرگ هم آنچنان که دو تن از هماتاقیهایش در شهادتنامههای خود آوردهاند، به شدت بیمار، رنجور و ضعیف بوده و اصلا نه توان جسمی برای انجام این کار و نه امکانی برای تمرکز و فکر کردن به این روش عجیب را داشته است.
در شهادتنامه هماتاقی سینا قنبری که پیش تر هم به آن اشاره شد، وضعیت وخیم سلامتی او در روز و شب منتهی به مرگش این چنین توصیف شده است: «سینا قنبری صبح شانزدهم دیماه مبتلا به تب و لرز شدید شد. وضعیت سینا ساعت به ساعت وخیمتر میشد.»
در طول روز هم اتاقیهای سینا نمیتوانند پزشک بند را بیابند و در نهایت حال او وخیمتر میشود: «نزدیکهای ساعت هشت شب بود که بیتابی سینا شدیدتر شد و از درد استخوانهایش، چنانکه خودش میگفت، به خودش میپیچید و به پریشانگویی افتاده بود و دائما در حال پرخاش بدون هیچ دلیلی به هماتاقیها بود.»
در نهایت، با پی گیری هماتاقیهای سینا، یکی از نگهبانان میگوید او را به اتاق کادر بند قرنطینه ببرند و بعد از مدتی میگوید برای برگرداندن رفیق شان بروند: «اولین چیزی که بعد از بازگشت سینا توجه ما را جلب کرد، سمت راست صورت سینا بود که به شدت سرخ و کبود شده بود... شبیه جنازه یا یک تکه گوشت اضافه شده بود که فقط صدای نفسهایش و نالههای ریزی که سر میداد، شنیده میشد. چند بار از او پرسیدیم چی شد؟ چند دقیقه اول حرف نمیزد و صدایش درنمیآمد. بعد از چند دقیقه، به سختی شروع به صحبت کردن کرد و گفت کتکم زدند و به زور به من قرص دادند.»
محمود صادقی، نماینده مجلس در همان زمان به مساله خوراندن دارو به زندانیان اشاره میکند. او در توییترش نوشته بود یک زندانی اعتراضات دیماه که در زندان اوین نگه داری میشد، در تماس تلفنی به خانوادهاش گفته به خاطر مصرف اجباری قرص، دچار وضعیت بد جسمانی شده است. دیرتر کمیته پی گیری بازداشتهای دی 13۹۶ به نقل از دو شاهد عینی اعلام کرده بود که سینا قنبری دو روز قبل از مرگ بازجویی شده و به هماتاقیهایش گفته حین بازجویی کتک خورده است.
محمود معصومی میگوید نکته دیگری که در مورد قرنطینه بند ۴ حتما باید گفته شود، اصرار مسوولان زندان برای معتاد نشان دادن تعداد هرچه بیش تر معترضان زندانی بود: «یکی از روزها به بچههایی که متادون مصرف میکردند، چه تعداد کمی که اعتیاد داشتند و چه تعداد بیش تری که برای کاهش فشارهای روحی متادون مصرف میکردند، گفتند که برای دریافت متادون صف بگیرند. در همین زمان خبرنگار با دوربین وارد بند شد و هم زمان "عباس جعفری دولتآبادی"،دادستان عمومی و انقلاب تهران بر اساس برنامه ریزی قبلی وارد بند شد و با برخی از بچههای بند در این صف صحبت کرد. البته مسوولان زندان تعدادی از زندانیان را که میدانستند در حضور دولتآبادی به بازداشت خودشان و وضع بازداشتگاه اعتراض میکنند،به سالن فوتبالی در زندان منتقل کردند تا این دیدار نمایشی بی دردسر برگزار شود.»
این تحویل متادون در شهادتنامه هماتاقی سینا قنبری هم آمده است: «بدون هیچگونه آزمایشی، قرص متادون در اختیار هرکسی که ادعای ابتلا به اعتیاد میکرد، قرار میگرفت. اوضاع به گونهای بود که عملا برای زندانیان، دست رسی به متادون و حتی ورقهای کامل قرص "ترامادول" از دست رسی به آب و حمام و سرویس بهداشتی آسانتر بود. حتی بسیاری از زندانیانی که اعتیادی به "مورفین" نداشتند، برای گذران راحتتر زمان در زندان، تصمیم میگرفتند به نگهبانی مراجعه و قرص متادون دریافت کنند.»
اما مرگ سینا هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و هم چون بسیاری دیگر از قتلهای مشکوک در زندانها و بازداشتگاهها ایران، مرگ این جوان معترض ایرانی، پروندهای باز و زخمی هنوز تازه است برای مادرش که در یکمین سالگرد مرگ پسر به سخن درآمد و به «مسیح علینژاد»، روزنامه نگار گفت پسرش را در زندان به قتل رسانده اند. او برای دوستان هم بندش، چه آن هایی که زبان به شهادت میگشایند و چه کسانی که اگرچه ساکت هستند اما فریاد وحشت زندانی هم بندشان در بامداد روز ۱۷ دیماه ۱۳۹۶ هنوز در گوشهایشان طنینانداز است: «یک جنازه اینجا است.»
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر