روحانیون شناخته شده اهل سنت ایران، از جمله مولوی «عبدالحمید اسماعیل زهی» بارها از محدودیتهای ایجاد شده از سوی نهادهای امنیتی برای سفر، چه در داخل ایران و چه به خارج از کشور انتقاد کردهاند. حالا یک منبع آگاه به «ایرانوایر» میگوید اعمال محدودیت و ممنوعیت سفر تنها به روحانیون برجسته اهل سنت محدود نشده و طی هفته گذشته تعدادی از طلاب، فعالان دینی و روحانیون اهل سنت که از سیستان و بلوچستان به خراسان رفتهاند، از سوی نهادهای امنیتی احضار و تهدید شده اند. به گفته او، از ورود این افراد به مساجد و مدارس دینی اهل سنت در مشهد جلوگیری شده استو آن ها ناچار به بازگشت شده اند.
این منبع آگاه که به دلایل امنیتی مایل نیست نامش فاش شود، در گفت وگو با «ایران وایر» خبر می دهد: «هفته گذشته که تعطیلات مدارس دینی بلوچستان بود، چند گروه از مدرسان و طلاب این مدارس به خراسان سفر کردند اما دست کم سه نفر توسط وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شدند.»
به گفته این منبع مطلع، یکی از این افراد توسط اداره اطلاعات شهر مشهد احضار شده و با امضای تعهدنامه کتبی مبنی بر این که بعد از این بدون اطلاع قبلی به شهر مشهد وارد نشود، آزاد شده است.
او هم چنین اشاره میکند چند تن از مدرسان و طلاب اهل سنت در شهرستان خواف از سوی وزارت اطلاعات احضار شده و تلفن های همراه، دفترچه های یادداشت و وسایل نقلیه شان مورد بازبینی قرار گرفته است. به گفته او، از آن ها نیز تعهد گرفته اند که هر چه سریع تر به زاهدان بازگردند.
دلیل اعمال این محدودیت ها چیست؟
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی پیش تر در خصوص چرایی و چگونگی اعمال این محدودیت ها گفته بود:«هیچ حکم قانونی [برای ایجاد محدودیت ] وجود ندارد و به صورت رسمی، حکمی که مبنی بر ممنوعیت رفت و آمد من صادر شده باشد، به من ابلاغ نکردهاند ولی هر سفری که میخواهم بروم، مشکلاتی است و عملا اجازه سفر ندارم.»
«مهدی نخل احمدی»، از فعالان حقوق بشر و حقوق اهل تسنن در مورد محدودیت هایی که برای روحانیون اهل سنت ایجاد میشود، از عبارت «حصر استانی» استفاده می کند و با تاکید بر این که این مشکلات تنها در رابطه با مولوی عبدالحمید نیست، می گوید:«مولانا "گرگیج"، امام جمعه اهل سنت آزادشهر استان گلستان و "کاک حسن امینی"، مدیر مدرسه علوم دینی "امام بخاری" در سنندج و رییس "شورای مجمع فقهی"، جمعی از علمای اهل سنت ایران هم برای حضور در جلسات رسمی و عمومی اهل سنت مشکلاتی دارند.
کاک حسن امینی مدتی قبل گفته بود : «علاوه بر این که برای سفر به خارج از کشور و حتی زیارت حج مشکل دارم، در سفرهای بین استانی و شهری هم اغلب با مخالفت دستگاه های امنیتی مواجه می شوم.»
نخل احمدی می گوید: «به دلیل حساسیت ها و امکان اطلاع رسانی نسبی که افراد برجسته دارند، اخبار محدودیت هایشان به گوش رسانهها و افکار عمومی میرسد. ولی باید دانست افراد و علمای بسیاری شامل چنین محدودیتهایی از سوی نهادهای امنیتی هستند اما به دلیل تهدیدها و عدم دست رسی به تریبون، امکان اطلاع رسانی ندارند .»
این فعال حقوق اهل تسنن می گوید: «من به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با چندین نفر از روحانیون و طلاب مدارس علمیه در خراسان، کردستان، سیستان و بلوچستان و گلستان گفت وگو کرده ام که شامل این تهدیدها و ممنوعیتها بودهاند اما به دلیل هراس از تهدیدها، نخواستهاند مشکلاتشان منتشر و رسانهای شود. البته نوع حساسیت در استانها و اشخاص مختلف با سطح اقبال و نفوذ اجتماعی آن ها متفاوت هست.»
به باور مهدی نخل احمدی، این یک سیاست کلی و پذیرفته شده در کل نظام جمهوری اسلامی است که افراد و گروههای اجتماعی نباید امکان نهادسازی داشته باشند.
او عدم تحمل احزاب، تشکلهای غیردولتی مستقل(NGO)، سندیکاها و غیره را نیز از نتایج همین سیاست کلی می داند و میگوید: «نظام به اقلیت ها به عنوان افرادی نگاه میکند که به دلیل داشتن اعتقاد و باورهای متفاوت با ایدئولوژی نظام، بیش تر باید شامل این محدودیت قرار بگیرند. این محدودیت را حکومت در میان افراد معمولی با مواردی مانند ایجاد مانع در گزینشهای استخدامی، عدم امکان ساخت مسجد در تهران و عدم امکان آموزش اصول مذهب اهل سنت در مدارس (البته در ظاهر چنین امکانی وجود دارد اما در عمل با ضریب بسیار پایینی عملی میشود ) اعمال میکند. در سطح علما و مدارس دینی نیز با ممنوعیت سفر و ایجاد شورایی با نام "شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت"، برای کنترل هر چه بیش تر حوزه های دینی و روحانیان و طلاب اقدام میشود.»
چه نهادهایی محدودیت ها را ایجاد می کنند؟
منبع مطلعی که با «ایران وایر» گفت وگو کرده است، نهاد اعمال کننده محدودیت برای طلاب و فعالان دینی سیستان و بلوچستان را اداره اطلاعات شهرهای مشهد و خواف معرفی می کند. به گفته نخل احمدی، در گذشته تحلیل در میان اهل سنت این بود که بیش تر این محدودیتها از سوی نهادهای امنیتی زیر نظر رهبری مانند سازمان اطلاعات سپاه و حتی بخشی از قوه قضاییه انجام میشود:«کما این که بسیاری از احظارها، تهدیدها و بازداشتها از سوی وزارت اطلاعات انجام شده است.»
مهدی نخل احمدی: این یک سیاست کلی و پذیرفته شده در کل نظام جمهوری اسلامی است که افراد و گروههای اجتماعی نباید امکان نهادسازی داشته باشند.
همین موضوع باعث میشود مولانا عبدالحمید نامه ای به رهبری نظام بنویسد و در کنار گوشزد کردن برخی از مشکلات و تبعیضاتی که در مورد اهل سنت در ایران وجود دارد، به این مساله هم اشاره کند اما این مکاتبه هم نتیجهای نداشته است.
نخل احمدی میگوید: «با این حساب، میتوان گفت این سیاست مختص به یک نهاد یا گروه مشخص و خاص نیست و در کلیت نظام چنین اراده ای وجود داشته و دارد که با اقلیتها باید به گونهای رفتار و گفتمان شود که بدانند شهروندان درجه اول نیستند و نباید متوقع حقوق و جایگاه برابر شهروندی با سایر شهروندان باشند.»
او این این محدودیتها را بسیار متنوع می داند و می گوید: «معمولا قبل و بعد از برگزاری برخی مراسم خاص مانند مراسم طلاب دانشآموخته "دارالعلوم مکی" زاهدان، مشکلات زیادی برای مجریان و شرکت کنندگان در مراسم ایجاد میشود؛ از ممنوعیت شرکت برخی افراد و مقامات گرفته تا بازداشت افراد به خاطر مواضع و گفته هایشان و نهایتا تهدید آن ها. چندی قبل در یکی از مدارس دینی شهر خواف نیز نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم فارغ التحصیلی طلاب جلوگیری کردند. این سخت گیریها در استانهای سیستان و بلوچستان و کردستان البته بیش تر دیده میشود.»
منبع آگاه «ایران وایر» از توهین ماموران امنیتی به روحانیون اهل سنت و نسبت دادن القابی هم چون «منحرف» و «فتنه جو» به آن ها خبر می دهد. او می گوید بخش عظیمی از مشکلات و محدودیتهای ایجاد شده برای روحانیون اهل تسنن، زاییده حساسیتهایی است که علمای افراطی شیعه در میان هوادارانشان ترویج میدهند:«الان نهادهای امنیتی در مورد سفر علما به مشهد حساس شدهاند چون به علت مشکلات قحطی و معیشتی، مهاجران اهل سنت زیادی از شهرهای دیگر خراسان و سیستان و بلوچستان در حاشیه این شهر ساکن شدهاند. مراجع تقلیدی مثل "مکارم شیرازی" هم براساس گزارشهای مقلدان متعصب او، بارها ابراز نگرانی کردهاند که "وهابیت" در مشهد رشد کرده است. برای همین نگران می شوند روحانیون اهل سنت به مشهد بروند.»
مهدی نخل احمدی در پاسخ به این پرسش که آیا علما و مولویهای اهل اتسنن آن طور که حکومت تبلیغ می کند، گرایشات سلفی و نظیر آن دارند، می گوید: «مانند هر تفکر و گرایش دیگری، در میان اهل سنت هم گروههای فکری و اعتقادی مختلفی وجود دارد؛ مثل گروههایی که نظرات تند و افراطی دارند؛ مانند سلفیها. اما چند نکته در این مساله قابل ذکر است؛ اول این که این گروهها درصد بسیار ناچیزی از اهل تسنن ایران را تشکیل میدهند. این را با اطمینان عرض می کنم که کم تر از دو یا سه درصد اهل سنت ایران چنین گرایشهایی دارند. دوم اینکه اگر به بسترها و عوامل گرایش این گروه اندک هم نگاه شود، باز بخش زیادی از تقصیر بر دوش نظام و نگاه ناعادلانهای است که به آن ها و شرایط شان داشته است.»
این فعال حقوق اهل سنت معتقد است بستر شکل گیری این تفکرها عمدتا در مناطق بسیار محروم کشور است: «مناطقی که افراد آن قدر در آن به استیصال میرسند که هر گونه وعده و توجه دل سوزانه یا مغرضانه را میپذیرند و حامی آن میشوند؛ مناطقی که ساکنان آن به دلایل بسیار دچار بحران هویت می شوند و خود را جزو سیستمی که بر آن ها مسلط است، نمیدانند. از طرفی، جایگزینی هم برای آن نمییابند. در این شرایط، این افراد واگذار کردن خود به یک تفکر و اعتقاد افراطی را تنها راه حل میدانند و در آن نوعی هویت و هدف متعالی جست وجو میکنند.»
این فعال حقوق اقلیت اهل سنت بر این باور است که اگر نظامی در ایران حاکم بود که می توانست یک هویت ملی و فراگیر را برای شهروندان خود ایجاد کند، بخش زیادی از این مشکلات قطعا حل میشد.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر