گروهی که تیم کیروش در آن نشسته، بیشتر شبیه به سرزمین جنگهای نیابتی ایران است. اگر ویتنام را کنار بگذاریم، هم عراق و هم یمن جزیی از برنامههای استراتژیک دخالتهای نظامی و سیاسی ایران طی سالهای اخیر هستند. یمن، کشوری که بیش از سه سال است در جنگ و قحطی و خون و بمباران زندگی میکند، تیم ملیاش را به جام ملتهای امارات فرستاده و میخواهد یکی از شگفتیها باشد. میتواند؟
«کارلوس کیروش» سرمربی تیم ملی ایران تا امروز تنها شخصیتی روی زمین بوده که یمن را یکی از شگفتیهای جام ملتهای امارات معرفی میکند. شاید هم محق است. تیمش مقابل فلسطین به تساوی رسید، مقابل سوریه در دو بازی انتخابی جام جهانی به دو تساوی رسید. تنها تیمی که موفق شد دروازه ایران را در انتخابی جام جهانی روسیه باز کند همین یمن جنگ زده بود. دو بازی با عراق در جام ملتهای استرالیا و بازی دوستانه در تهران برگزار کرد و هر دو بازی را باخت. کیروش همواره مقابل تیمهایی که کشورشان محفل نبردهای نیابتی و حیاط خلوت جمهوری اسلامی هستند به مشکل خورده است. عجیب هم نیست که یک نماینده مجلس در ایران خواستار اهدای شهروند افتخاری به او شده باشد.
تیم ملی یمن را چگونه باید شناخت؟
از ششم فروردین ماه سال ۱۳۹۴ که عملیات «طوفان قاطعیت» با رهبری عربستان در یمن آغاز شد، این کشور روی آرامش را ندیده است. سازمان ملل متحد، اکتبر سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که بحران انسانی یمن، پس از بحران جنگ جهانی دوم، بزرگترین بحران انسانی یک قرن اخیر است. هیچ یک از طرفین کوتاه نمیآیند. نه حوثیهایی که دل به حمایت ایران دادهاند نه ائتلافی که رهبریاش را عربستان در دست گرفته تا از دولت مرکزی حمایت کند.
سیاهه طرفین جنگ، یک معادله نامتقارن است. یک سو حوثیهایی قرار گرفتهاند که از نیروهای تندرو و خودمختاری مانند انصارالله و انصارالشریعه تشکیل شدهاند. تنها حمایت ایران و حربالله لبنان را پشت خود دارند. آن طرف اما شورای همکاری کشورهای خلیج فارس، عربستان، بحرین، کویت، امارات، مصر، اردن، مراکش، سودان، سنگال، سومالی و آمریکا ایستادهاند. این که چه زمان جنگ به نقطه پایان خود میرسد مشخص نیست. همان طور که نمیتوان تخمین زد چند هزار زن و کودک و نظامی و غیرنظامی دیگر در پس این بحران نظامی و اقتصادی چشم از دنیا خواهند بست.
فوتبال اما آخرین و تنها دلخوشی مردمی است که میخواستند طی یک دهه آینده کمی از بحران اقتصادی خلاص شوند و حالا به بحران نظامی هم رسیدهاند.
«عمر المصاری» روزنامهنگار ورزشی و اجتماعی یمنی است. ساکن یمن ولی همواره در هجرت. مقالهای نوشته بود تحسین برانگیز در «Deadspin» که از روزگار یمن و ورزش و فوتبال این کشور خبر میداد. از بمباران شهرها نوشته بود. از اینکه مردم گاهی به ورزشگاه پناه میبردند و سرانجام ورزشگاه هم زیر موشکها تخریب شد.
او در بخشی از گزارش خود نوشته است: «یمنیها هر روز زیر بمبارانی که دوستان آنها، اقوامشان، خانهها و معیشت و کسب و کارشان را از خاک برداشته است زندگی میکنند. اما همچنان نفس میکشند. هنوز هم در رسانههای اجتماعی هستند، از نارضایتیها مینویسند و سعی میکنند به کسانی که سوی دیگر دنیا آنلاین میشوند از خودشان بگویند.»
تیم کیروش دوشنبه مقابل بازیکنانی قرار میگیرد که برخی از آنها طی سه سال اخیر راننده اتوبوس، راننده تاکسی، فروشنده مواد غذایی یا کارگر ساختمانی شدهاند.
روزنامهنگار یمنی در بخشی از گزارش خود گریز میزند به تیم ملی کشورش که راهی جام ملتهای امارات خواهد شد: «حالا تیم ملی ما باید در مسابقات بینالمللی شرکت کند. چقدر همه چیز بیرحمانه و غیرمنصفانه است، درست مانند تناسب زندگی مردم یمن و سایر مردمی که از آسیا تیمهای خود را در این مسابقات میبینند.»
در مورد فوتبال یمن، همان تیمی که «کارلوس کیروش» یک روز قبل از بازی آن را قویترین تیم گروه خواند باید بدانیم که سه سال است لیگ سراسری این کشور تعطیل شده. هیچ باشگاهی فعالیت نمیکند. به صورت نمونه بازیکنانی مانند «حسین قاضی» که از بازیکنان تیم ملی کشورش هم بود پس از آغاز جنگ مجبور به ترک خاک کشورش شد. یک سال در هیچ باشگاهی بازی نکرد. سال بعد در لیگ عراق بود و امسال به لیگ دو مصر رفته است. همین طور «خیری یوسف» به لیگ مالزی رفته و در یکی از پایینترین سطوح لیگ این کشور بازی میکند. بازیکنان یمنی این روزها مشتاق حضور در لیگهای مالزی هستند، چرا که شهروندان یمنی نیازی به ویزای این کشور را ندارند. کافی است خودشان را به خاک این کشور برسانند. لااقل بعد از یک سال تست دادن در باشگاههای مختلف، جایی برای حداقلهای زندگی پیدا خواهند کرد.
این روزگار تمام بازیکنان یمنی نیست. حسین قاضی و خیری یوسف از خوش اقبالترینها بودند. تیم کیروش دوشنبه مقابل بازیکنانی قرار میگیرد که برخی از آنها طی سه سال اخیر راننده اتوبوس، راننده تاکسی، فروشنده مواد غذایی یا کارگر ساختمانی شدهاند. «سلیمان حازم» یکی از بازیکنان تیم ملی یمن است که در خیابانها، سیب زمینی سرخ کرده میفروشد. البته برخی هم خوش شانس بودند. «محمد عمو» دروازهبان تیم ملی یمن کارمند اداری شده و «یونس شوکری» هم کارمند بانک است. همین دو کارمند هم ماههاست که حقوقی دریافت نکردهاند.
شاید روز بازی ایران و یمن، «اسامه عبدالجبار» را هم ببینیم. بازیکنی که در ۱۹ سالگی از دیدگاه کنفدراسیون فوتبال آسیا یکی از استعدادهای ناب آسیایی شناخته شد. اما الان سه سال است که در یک سوپرمارکت شاگردی میکند: «جنگ همه چیز مرا گرفت. جوانی، آینده، رویاها. حتی نمیتوانم به خوشحالی فکر کنم.» تیم ملی یمن یک معلم هم دارد که نامش «ابراهیم عقلان» است. او گفته آرزو میکند تیم ملی کشورش چند بازی دوستانه هم داشته باشد.
وقتی با «عمر المصاری» روزنامهنگار یمنی گفتوگوی کوتاهی کردیم گفت که این تیم از بازیکنانی تشکیل شده که وابستگی فکری یا جغرافیایی به «حوثیها» نداشته باشند.
سرمربیگری تیم ملی یمن را «یان کوچیان» از اسلواکی برعهده گرفته است. مردی که هیچ کارنامه درخشانی از گذشته ندارد و شاید برای نشستن روی نیمکت این تیم، نیازی به هزینه جسارت و شجاعت نداشت. این فرصت ناب است برای دیده شدن. ولو با بازیکنانی که مدتهاست در فقر و جنگ و بحران دست و پا میزنند.
از دیدگاه کارلوس کیروش این دشوارترین بازی سالهای اخیر فوتبال ایران است. فقط خودش میداند چرا. اما بازی ایران در سرزمینهایی که جنگهای نیابتیاش ادامه دارد به فوتبال هم رسید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر