«مصطفی کواکبیان» نماینده مجلس شورای اسلامی است. کنار این عنوان البته مناصب دیگری هم دارد؛ مثل دبیرکل «حزب مردم سالاری»، رییس «ائتلاف مردمی اصلاحات و رییس «گروه دوستی ایران و پرتغال». تعداد پستهایش البته به همین عناوین خلاصه نمیشود.
او روز جمعه در جمع مربیان فوتبال ایران گفته است: «به اعتقاد من، باید به "کارلوس کیروش" شهروندی افتخاری ایران را اعطا کرد.»
این نخستین تلاش کواکبیان برای رسیدن سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران به عنوان شهروند افتخاری نیست. هفتم تیرماه امسال او در «همایش ملی احزاب ایران» هم چنین پیشنهادی را ارایه کرد. بدون آنکه محوریت بحث بر سر کیروش یا اتفاقات جام جهانی باشد، بحث را از قیاس احزاب عراق و افغانستان با ایران به سمت حضورش در هیات دوستی ایران و پرتغال برد و خواهان اعطای شهروندی ایران به کارلوس کیروش شد.
جملاتش در تیرماه 13۹۷ واکنشی در پی نداشت. جامعه سیاسی در گیرودار اقدامات «دونالد ترامپ»، رییس جمهوری امریکا و خروج او از توافق «برجام» و بالا رفتن قیمت ارز بود و جامعه فوتبال در پسا جامجهانی، روی موج نقدهای فنی و غیرفنی به تیم کیروش سیر میکرد. اما این بار جملات نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس واکنش برانگیخته است. نخست صدای اعتراض برخی از مربیان حاضر در نشست را درآورد. «نادر فریادشیران» از آن دسته مربیانی است که تقریبا نسبت به هر آن چه در فوتبال ایران رخ داده، معترض بوده و هست. او در واکنش به پیشنهاد کواکبیان گفت: «بهتر است آقای کواکبیان در مورد ورود بانوان به ورزشگاهها حرف بزنند، نه شهروندی آقای کیروش.»
در پسزمینه کلام فریادشیران، نوعی تحقیرِ مبحثِ ورود بانوان به ورزشگاه هم وجود داشت. میخواست با این کلام، نماینده مجلس را ساکت کند. برای همین مصطفی کواکبیان معترض شد و همانجا صدایش را بالا برد: «اگر میخواستید من حرف نزنم، چرا دعوتم کردید؟»
در کلام کواکبیان نوعی شیطنت هم مستتر بود. او انگار نیاز به دیده شدن داشت؛ نیاز به اعتراض شنیدن و بعد خودش فریاد زدن. مدعوین وزن سنگینی نداشتند. از میان نامهایی مانند «حمید درخشان»، «حسین شمس»، «محمود یاوری»، «پرویز مظلومی»، «بهمن صالحنیا»، «بیژن ذوالفقارنسب»، «نادر فریاد شیران»، «صادق درودگر»، «حسین فرکی»، «مهدی محمدنبی» و «محمد مایلیکهن»، شاید فقط چند نفری کارنامه درخشانی داشته باشند. مهدی محمدنبی و صادق درودگر که هیچ کدام مربی نبوده و نیستند. هردو در رسته مدیران چسبیده سیاسی و امنیتی سالهای اخیر به فوتبال ایران میگنجند که بیرون راندنشان از هیچ در و پنجرهای مقدور نیست. خصلت این جمع البته در عناد قدیمی با کارلوس کیروش است؛ بیدلیل و با دلیل.
کواکبیان از همین پتانسیل برای مطرح شدن دوباره استفاده میکند و خودش و جلسهای نه چندان معتبر در ورزش ایران را در تیتر اخبار مینشاند.
اما چه کسانی دقیقا شایسته عنوان شهروند افتخاری هستند؟
شهریورماه سال ۱۳۹۳، «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران تعریف متفاوتی از شهروند افتخاری در ایران ارایه کرد. او که در جمع اساتيد و دانشجويان مرکز آکادمی تاجيکستان سخن رانی میکرد، گفت: «هرکس به زبان فارسی سخن بگويد و زبان حافظ، سعدی، رودکی، فردوسی و مولوی را بفهمد، شهروند افتخاری ايران محسوب میشود.»
رییس جمهوری ایران در حقیقت مدعی شد که با اين نگاه، فرق نمیکند از این پس يک فارسی زبان تبعه کدام کشور باشد؛ چه تبعه تاجيکستان، چه افغانستان و چه ايران. این شرایط خاصه برای شهروندان فارسی زبان است.
«اسین چلبی»، قائم مقام «بنیاد بینالملی مولانا» و بیست و دومین نواده مولانا در سال ۲۰۰۹ از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ایران دعوت شد و لوح شهروندی افتخاری شهر خوی را گرفت. دلیل آن، سفرهای مکررش به ایران و تمایل وی برای تعامل فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه در جهت معرفی مشاهیر ادبی بود. هرچند که او امسال در گفتوگو با شبکه «بی بی سی» اعلام کرد که به تازگی آموختن زبان فارسی را آغاز کرده است.
«رودریگو دی آزردو سانتوس»، سفیر برزیل در ایران هم اردیبهشت ماه امسال شهروندی افتخاری خود را از دست مدیرعامل منطقه آزاد «اروند» گرفت. به نظر میرسد روند اهدای شهروندی افتخاری با نمونههای خارج از ایران متفاوت است؛ برای نمونه، «نرگس محمدی»، وکیل و مدافع حقوق بشر آذرماه سال 13۹۲ عنوان شهروند افتخاری شهر دانشگاهی «لوون» در بلژیک را گرفت. پس از آنکه او در سال ۲۰۱۲ به عنوان چهره مورد حمایت «سازمان عفو بین الملل» معرفی شد، اساتید دانشگاه شهر لوون درخواست خود برای اهدای شهروندی افتخاری به وی را به شهرداری این شهر ارایه کردند و پس از بررسی در هفت جلسه، با آن موافقت شد.
در آلمان روند اعطای عنوان شهروند افتخاری کمی پیچیده است. هر دانشگاه میتواند براساس نظر هیات علمی و اساتید خود، به یک شخصیت برتر خارج از کشور عنوان استاد افتخاری اهدا کند. عناوینی مانند «کاردینال» یا «شهردار» و یا حتی «کلیددار» افتخاری هم از سوی شهرداری اهدا میشوند. اما از سال ۱۹۵۵ اهدای هرگونه عنوان شهروندی افتخاری فقط با تجمیع نظر تمامی ایالتهای این کشور و در نهایت، نظر دولت تایید میشود. براساس یک قانون نانوشته در این کشور، شهروندی افتخاری به مفاخری نیز تعلق میگیرد که در قید حیات نباشند.
«آریا گرانده»، بازیگر و خواننده امریکایی جزو معدود شخصیتهایی است که موفق شده است شهروندی افتخاری شهر منچستر انگلستان را کسب کند. در این کشور مدال افتخاری یا عناوینی مانند «شوالیه»، «سر» یا «بانو» به شخصیتهایی که تاثیرگذاری خاص در تاریخ انگلستان داشته باشند، اهدا می شود؛ نمونهاش، «سر الکلس فرگوسن»، مربی نام دار فوتبال بریتانیایی و مربی سابق باشگاه «منچستر یونایتد» است که در مراسمی خاص، از ملکه انگلستان این عنوان را دریافت کرد.
امریکاییها اما شهروندی افتخاری را به شخصیتهای متعددی دادهاند؛ «وینستون چرچیل» نخستوزیر اسبق بریتانیا، «رائول والنبرگ» دیپلمات سوئدی، «ویلیام پن» بنیان گذار پنسیلوانیا و یا «اگنس گونجا بویاجیو» ملقب به «مادر ترزا» نیکوکار آلبانیایی. روند اهدای این عنوان از دو مسیر میگذرد؛ یا کنگره امریکا به صورت مستقل تصمیم به اهدای این عنوان میگیرد یا رییس جمهوری این کشور در بیانیهای از کنگره درخواست اعطای شهروندی افتخاری به یک شخصیت که میتواند در قید حیات باشد یا نه را میکند. در هر دو حالت، این کنگره است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت.
در ایران اما رییس منطقه آزاد یک شهر یا یک نماینده مجلس که رییس هیات دوستی ایران و پرتغال هم هست، میتوانند اهدا کننده شهروندی افتخاری به یک شخصیت خارج از کشور باشند. نه قانون دقیقی برای این روند وجود دارد و نه پارامترهایی مشخص.
حالا مصطفی کواکبیان با این پیش زمینه که کارلوس کیروش خدمات ارزندهای به فوتبال ایران ارایه کرده، سرمربی پرتغالی را صاحب این عنوان دانسته است. دو صعود به جام جهانی فوتبال و یک حذف از مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا تا این جا مهم ترین دست آوردهای کارلوس کیروش برای ایران بوده است. شاید در آستانه رقابتهای جام ملتهای آسیا، این ادعا اهرمی برای بالا بردن انگیزههای سرمربی تیم ملی باشد اما پارامترهایی که در این پیشنهاد فراموش شده است را هم نمیتوان در نظر نگرفت. کیروش طی سالهای اخیر تقریبا با تمامی اهالی فوتبال ایران درگیر بوده است و طی هفتههای گذشته نیز اخباری از مذاکراتش با سایر فدراسیونهای جهان برای رفتن از ایران با وجود داشتن قرارداد با فدراسیون ایران، به گوش میرسید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر