سیرت شایگان و شهروند خبرنگاران افغانستانی
در دامنه کوه «آسمایی» کابل، سرودی زیر لب زمزمه دارد. گاهی انگشت شهادت را در آسمان میچرخاند و گاهی سرش را تکان میدهد. «محمدقی» که نزدیکتر میآيد، صدایش گویاتر و شیواتر میشود:
«با ذکر "یازهرا"، به میدان رفته ماییم
ما پاسدار حرمت آل عباییم
میلرزد از نام بلند فاطمیون
هر روز و شب پیوسته بر خود کوه صهیون
شیران میدانهای دشوار نبردیم
در رزم دشمن ما همه مردان مردیم
با خون نوشتیم این زمان مشقی دمشقی
عشق حسین است این جنون، به به چه عشقی»
عشق و جنون به خواهر امام حسین، پای محمدنقی را به سوریه کشاند. اما این عشق و جنون نه به «بیبی زینب» محدود ماند و نه مهم به معنویات.
محمدنقی وقتی از سوریه بازگشت، عشقش به «مهسا»، دختر ایرانی ساکن در مشهد را توانست با اعتماد به نفس بیش تر بیان کند؛ عشقی که برای رسیدن به آن، راه پر پیچ و خمی را پیموده بود و حالا می خواست با پول جنگ با «داعش»، آن را به منزلگاه برساند.
به واقع، روندی را که محمدنقی برای رسیدن به این هدف طی کرد، بازی با آتش بود. او که از یک خانواده افغان برخاسته بود، برای این که به خانواده دختر مورد علاقه اش نشان بدهد مهاجری بیکاره و «آشغال» نیست و در آسمان تنها ستاره و در زمین فقط بوریا ندارد، به دنبال خرما و ثواب، راهی سوریه شد.
فضایی که جمهوری اسلامی ایران برای مهاجران افغانستانی ایجاد کرده است و رسانه های دولتی هم به آن دامن می زنند، پناه جویان افغانستان ساکن در ایران را شهروندان فاقد اعتبار و حیثیت معرفی میکند و مردم را از بستن پیوندهای اجتماعی با آن ها برحذر میدارد.
محمدنقی برای شکستن این طلسم دست به کار شد. او مسیری را رفت که برای خود اعتبارکمایی کند. در جنگ بین خیر و شر، جانب خیر ایستاد که نگاه اطرافیان هممذهبش را به خود و هموطنانش تغییر بدهد تا بلکه در دل خانواده مهسا برای خودش جا باز کند.
محمدنقی برای ثبت نام، به مرکز عضوگیری برای لشکر شبه نظامیان افغان در سوریه(فاطمیون) از میان مهاجران در مشهد اقدام کرد. ثبت نام او به راحتی انجام شد.
لشکر فاطمیون، یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس» است که اعضای آن را داوطلبان شیعیه از افغانستان تشکیل می دهند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این افراد را با وعده دستمزد قابل توجه و دادن اقامت بسیج کرده است تا در کنار نیروهای «بشار اسد»، علیه مخالفانش در سوریه بجنگند. مأموریت اصلی لشکر فاطمیون، «دفاع از مقدسات مسلمانان» و نیز «مبارزه با ظلم در سراسر جهان» عنوان شده است.
محمدنقی میگوید:«اسنادی را که با خود نیاز داشتم ببرم، تذکره تابعیت افغانستان بود و چند قطعه عکس. یک ضامن هم باید معرفی می کردم که از اخلاق و سابقه جرمی من تصدیق کند. پاسپورت خود را با خود برده بودم ولی مدرک اقامت ایران نداشتم و ویزایم هم مدت ها پیش تمام شده بود. به هر حال، نیم ساعت طول نکشید که ثبت نام شدم و یک روز را تعیین کردند که دوره آموزشی خود را در یک پادگان نظامی شروع کنم.»
این جوان ۳۱ ساله که در سال ۲۰۱۴ به پایگاه نظامی برای فراگیری تاکیتکهای جنگ و دروس اعتقادی راه یافته و شامل روند نظامی شده بود، می گوید در جریان اقامت در پایگاه متوجه شده است که افغان ها با انگیزه های مختلفی سنگ دفاع از حرم «بی بی زینب» را به سینه می زنند.
او با حفظ محرمیات نظامی و با خودداری از افشای موقعیت و جزییات پایگاه نظامی میگوید: «هم وطنان زیادی را در این پادگان دیدم که از ولایت های مختلف،از سمنگان، بلخ، غزنی، قندهار، کابل و تقریبا از هر جا آمده بودند. استادهای ما ایرانی و افغان بودند. برخوردشان خیلی فرق می کرد و همه بچه ها احترام می شدند. همه مرد بودند و هیچ زنی در میان ما نبود.»
این جوان افغان که زاده ایران است و بیش تر عمرش را در این کشور سپری کرده، هیچ تجربه ای در استفاده از اسلحه نداشت. می گوید حدود دو ماه وقت گرفت تا با جنگ افزارهای نظامی آشنایی ابتدایی حاصل کند.
تمرینات فیزیکی بخش دیگر از کار روزانه محمدنقی را تشکیل می دادند تا در شرایط سخت جنگ در یک کشور بیگانه، مقاومتش بالا برود. او بعد از دو ماه، در میان گروه بزرگی از پیکارجویان افغان، برای دفاع از دولت بشار اسد به راهنمایی سپاه پاسداران، از تهران پرواز کرد و به دمشق رفت. در دستهبندی هایی که انجام دادند، قرعه «حمص» به نام محمدنقی خورد و ماموریت دو ماههاش در این منطقه در غرب سوریه شروع شد:«این سخت ترین تجربه زندگی من بود. هوا گرم بود و جنگ پی هم ادامه داشت. اما من با توکل به خدا و بی بی دو عالم مقاومت و دعا می کردم از این جا زنده برگردم و به آرزویم برسم. خوشبختی این بود که من در جبهه فعال نبودم و در بخش تدارکات فعالیت می کردم. ولی خیلی فرق نمی کرد و صدای شلیک امان را از ما گرفته بود. چند نفر از بچه هایی که از ولایت ما بودند، خیلی همکاری می کردند و یکی متوجه دیگری بودیم و سعی می کردیم همدیگر را تنها نگذاریم.»
دور اول محمدنقی سه ماه در سوریه و دو ماه در پایگاه نظامی ایران طول کشید. در این پنج ماه، نام او در محله سر زبان ها افتاده بود که برای مبارزه با «تکفیری ها»، به سوریه رفته است. عکسهای او در لباسهای نظامی و در حالی که کلاشنیکف به شانه داشت، میان اقوامش دست به دست می شدند و به دست خانواده مهسا هم رسانده شده بود.
می گوید:«نگاه پدر مهسا به من خیلی تغییر کرده بود و از احترام بیش تر پیش آن ها برخوردار شده بودم. این خبرها را برادرم از طریق تلگرام به من، چه در تهران و چه در حمص می فرستاد. من هم سعی می کردم با سرداران سپاه و نزدیک تانک و موتورهای غول پیکر عکس بگیرم.»
او پس از پنج ماه دوری از مشهد، دوباره به شهری که آن را خانه اش می دانست، بازگشت. پدرش مراسم بزرگی برگزار کرد و نوارهایی را با عکس و نامش نوشت و روی سر در خانه زد و اقوام و نزدیکان و همسایه ها را برای ختم قرآن دعوت کرد. پدر مهسا هم در میان میهمانان بود.
محمدنقی میگوید استقبال گرم از بازگشت «ظفرمندانه» او، محبوبیتش را میان خانواده مهسا بیش تر کرد و سرانجام روز خواستگاری فرارسید. آن ها پس از موافقت خانواده ها، نامزد شدند.
نزدیک به چهار سال از ازدواج محمدنقی می گذرد و او حالا به تجارت آزاد رو آورده است. برای بازاریابی محصولات غذایی «پفک» مدتی است در کابل به سر می برد. در افغانستانِ عمدتا سنی مذهب اما داستان زندگی خود را با آن افتخار روایت نمی کند و از ترس ناامنی، نمی تواند خانواده اش را به کابل انتقال دهد. او برای فعلا به لطف ماموریتی که برای کمک به محافظت از حرم بی بی زینب انجام داد، مدرک اقامت در ایران دارد و به زودی فرزند مشترکش با مهسا به دنیا خواهد آمد.
***
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
زندگی پر فراز و نشیب یک جنگجوی لشکر فاطمیون
آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران
پول جنگ برکت ندارد؛ گام به گام با تربیت یک شبهنظامی لشکر فاطمیون
پادگان یزد، مرکز سری آموزش سربازان افغانستانی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر