بعد از دو روز پسر یک سال و نیمهشان را در آغوش کشیدهاند. با این که محمد پرهام توی بغل پدرش نشسته اما پدر هنوز بغض دارد و میگوید: «این دو روز برای ما اندازه بیست سال گذشت.» محمد پرهام روز سیام اردیبهشت ماه در حرم امام رضا ربوده شد.
خانواده محمد پرهام تصویر او را همراه با شماره تلفنهایشان در شبکههای اجتماعی منتشر کردند. اخرین عکس او که چند ساعت قبل از دزدیده شدن در حرم گرفته شده بود. پدرش همانوقت در گفت و گو با«ایران وایر» ماجرای ربوده شدن پسرش را تعریف کرد. بچه که هنگام نمار به برادر 6 سالهاش سپرده میشود. حین بازی از مادر دور میشود. یکی از خادمان حرم او را میبیند. نوازشاش میکند و از جمعیت میپرسد بچه کیست. مردی که کنار خادم ایستاده بوده میگوید من خانمی دیدم دنبال بچهاش میگشت همان زمان زنی از راه میرسد ادعا میکند بچه مال اوست و محمد پرهام را با خودش میبرد.
خانواده محمدپرهام چگونگی ربوده شدن فرزندشان را در دوربینهای حرم میبینند. همین حرفها و عکس محمدپرهام که در سایت ایران وایر و شبکههای مختلف اجتماعی دست به دست شد، باعث میشود دو روز بعد از این اتفاق، رباینده کودک با پدر محمدپرهام تماس بگیرد. او به «ایرانوایر» میگوید: «روز دوم که هنوز پلیس آگاهی داشت رد دزد را میزد ساعت نه شب زنگ زد. گفت من کارگر سادهام و بدبخت هستم. بچهات پیش من است، قول بده با من کاری نداشته باشی. من باورم نمیشد.گفتم راست میگی یا من را سرکار گذاشتی؟ گفت: نه مطمئن باش بچهات پیش من است. فقط با من کاری نداشته باش. گفتم: شما اصلا بیا بگذار توی پیداشدگان و برو. من کاری باهات ندارم. گفت دوباره زنگ میزنم. بعد ده دقیقه، یکربع بعد تماس گرفت و گفت: بیا میدان توحید مشهد.»
عکس محمدپرهام که در سایت ایران وایر و شبکههای مختلف اجتماعی دست به دست شد، باعث میشود دو روز بعد از این اتفاق، رباینده کودک با پدر محمدپرهام تماس بگیرد.
پدر محمد پرهام تاکید میکند که آنها بعد از دیدن عکس بچه در سایت ترسیده بودند و خودشان تماس گرفتند و اگر در رسانهها چیزی نوشته نمیشد، تماس نمیگرفتند اما خبرگزاری صداو سیما در گزارشی که تهیه کرده، میگوید بچه با تلاشهای شبانهروزی ماموران آگاهی به آغوش خانوادهاش بازگشته است.
پدر محمد پرهام پس از تماس تلفنی، موضوع را به آگاهی مشهد خبر میدهد: « ما به آگاهی اطلاع دادیم ولی آگاهی خیلی عادی به ما گفت شما برو فقط بچه را بگیر. ما به میدان توحید رفتیم و بعد از چند دقیقه آنها هم رسیدند. با آژانس آمده بودند. خودش و خانمش و بچه هم خواب بود. همین که از ماشین پیاده شدند. ماموران آگاهی دورشان را گرفتند. فکر کنم به صورت مخفیانه موقعیت ما را رصد میکردند.»
آنها از همانجا به کلانتری میروند تا متوجه شوند چه به سر بچهشان آمده: «ربایندگان بچه زن و شوهر بودند. زن بیست و سهساله بود و مردش سی ساله. کارگر ساده بود و در یک رستوران در شاندیز مشهد کار میکرد. خانهشان هم شاندیز بود و بچه را برده بودند آنجا.»
مادر محمدپرهام بیتاب فرزندش بوده وقتی پسرش را در آغوش میگیرد، از زن میپرسد: «چرا این کار را با ما کردی؟ از بچه من چه میخواستی؟ در این دو روز چه خورده؟ چه کرده؟» زن می گفت: «هیچ کاری نکردم. برایش شیر خشک و پوشک خریدم. لباس خریدم. تمام لباسهای بچه عوض شده بود.» به گفته پدر، محمدپرهام بچهای است که خیلی زود با دیگران ارتباط برقرار میکند و دوست میشود اما متهمان گفتهاند روز دوم غریبی میکرده و سراغ پدر و مادرش را میگرفته.
ربایندگان بچه زن و شوهر بودند. زن بیست و سهساله بود و مردش سی ساله. کارگر ساده بود و در یک رستوران در شاندیز مشهد کار میکرد.
آنها در اعترافشان گفتهاند که چون خودشان بچهدار نمیشوند دست به این کار زدهاند. اما هنوز تحقیقات پلیس ادامه دارد: « از همان روز اول پرونده آدم ربایی در خراسان رضوی تشکیل شد. حالا پلیس به ما گفت شما بروید تا پرونده روال عادیاش را طی کند و تحقیقات کامل شود و به دادگاه برود. متهمان یک جرم عمومی دارند و شکایت شما هم هست. اگر هم خواستید رضایت بدهید باید صبر کنید تا ببینیم انگیزه اصلی چه بوده و بعد آنها را به دادگاه میفرستیم.»
پدر محمدپرهام به حرفهای ربایندگان اطمینان کامل ندارد و میگوید: «کارشان واقعا احمقانه بوده چون سراسر حرم دوربین هست. ضمن اینکه بعید میدانم انگیزه اینها عدم بچه باشد. چون هویت شان هم هنوز مشخص نیست. میگویند اهل تایباد مشهد هستند، تایباد شهر مرزی است. حالا این که واقعا چه هویتی دارند و انگیزه واقعیشان چه بوده، هنوز معلوم نیست.»
آنها به پدر و مادر پرهام گفتهاند که تنها برای بچهدزدی به حرم آمده بودند. پدر محمدپرهام هم قبلا به «ایرانوایر» گفته بود که «دوربینها نشان میدهد که این زن و مرد باهم ساعت هشت و سه دقیقه از بابالرضا وارد میشوند و ساعت هشت و ده دقیقه از بابالجواد با بچه خارج میشوند.» او باز هم تاکید میکند سهلانگاری مادر پرهام و اشتباه خادم حرم در تحویل دادن بچه راه را برای ربایندگان بچه هموار کرده بود. او میگوید: «اگر خادم حرم بچه را میبرد ستاد پیداشدگان و میگفت کارتشناسایی بدهید این اتفاق نمیافتاد. هر چه در حرم پیدا شود تا مشخصات نگیرند به صاحب تحویل نمیدهند. آنوقت در مورد یک بچه نباید کوتاهی میکردند.» او از رسانهها از جمله ایران وایر برای پوشش خبر دزدی بچه که به گفته خودش باعث پیدا شدن فرزندش شد، تشکر میکند اما معتقد است آنچه باعث شده بچهاش پیدا شود تنها معجزه امام رضا است: «آقا امام رضا خواست بچه پیدا شود وگرنه ما فکرش را نمیکردیم به این زودی دستمان به آقا پرهام برسد.»
.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر