پسر بچهای یک سال و نیمه با یک سرهمی سرمهای با کلاه طوسی سرمهای بافتنی و یک پستانک آبی. این تصویر محمد پرهام مرادیزاده است که شب گذشته در حرم «امام رضا» در مشهد دزدیده شده. پدرش به «ایران وایر» میگوید: «دیشب سیام اردیبهشت ماه حدود ساعت هفت و چهل دقیقه برای اقمه نماز از طرف باب الرضا وارد صحن جامع رضوی شدیم. پیشخوانی اذان که قران بود انجام شد و اذان گفتند. صف نماز تشکیل شد.»
برای اقامه نماز در اسلام مردها در صفوف جلوتر از زنها میایستند و به همین دلیل پدر و مادر محمدپرهام از هم جدا میشوند. آنها دو فرزند دارند محمدپارسا که بزرگتر است و شش سال دارد و محمد پرهام که یک سال و چهار ماه دارد: «محمدپرهام پیش مادرش بود و محمدپارسا پیش من. اما مادر شمرا صدا کرد و گفت پارسا را پیش من بفرست که مواظب پرهام باشد و من بتوانم نماز بخوانم.» پارسا پیش مادرش میرود اما نماز مغرب که تمام میشود. مادر متوجه میشود که محمد پرهام نیست از محمد پارسا سراغ میگیرد اما او هم حواساش پی بازی خودش بوده و میگوید: «همینجاها بود.» همه صحن را زیر و رو میکنند. جمعیت زیاد است و صحن جامع رضوی آنقدر بزرگ است که فکر میکنند ممکن است کسی او را پیدا کرده و با خودش به دفتر گمشدگان تحرم تحویل داده باشد: «به ستاد پیداشدگان مراجعه کردیم اما آنجا هم نبود.» بنابراین سراغ چک کردن دوربین حرم میروند: «دوربین را چک میکنند. بچه در حال بازی بوده که در حین بازی کم کم از کنار محمدپارسا و مادرش دور میشود.» صد متری از مادرش دور شده بوده که یکی از خادمها او را میبیند: «خادمهایی در حرم امام رضا هستند که خادم فرش هستند. این افراد فرشها را پهن میکنند یا فرشها را جمع میکنند. یکی از آنها محمدپرهام را میبیند. دوربین نشان میدهد که محمد پرهام کنار گاری فرش ایستاده. خادم دست به سر محمد پرهام میکشد و او را بغل میکند و رو به جمعیت میگوید: مادر بچه کیست؟» کنار خادم حرم مرد دیگری ایستاده که دوربین تصویرش را نشان داده: «مردی که کنار خادم ایستاده بوده، سریع میگوید یک خانمی داشت دنبال بچهاش میگشت وقتی که صحبت مرد تمام میشود یک خانم هم از راه میرسد و میگوید: بچه من است. خادم هم بچه را تحویل خانم میدهد.»
به گفته پدر محمد پرهام زن و مردی که با همدستی هم بچه را از خادم تحویل گرفتهاند، خیلی زود از حرم خارج میشوند: «دوربینها نشان میدهد که این زن و مرد باهم ساعت هشت و سه دقیقه از بابالرضا وارد میشوند و ساعت هشت و ده دقیقه از بابالجواد با بچه خارج میشوند. خادم هم نکرده بچه را به قسمت پیداشدگان حرم تحویل دهد همانجا که طرف میگوید بچه من است، او را تحویل میدهد.»
او معتقد است سهلانگاری همسرش و فرصتطلبی زن و مردی که آنجا بودهاند منجر به ربودن فرزندش شده است. با این حال دوربینهای حرم به شناسایی متهمان کمک کرده است: «تصویر هر دو متهم زمانی که از گیت وارد شدهاند به شکل شفاف قابل رویت است. یک زن و شوهر جوان هستند. البته نمیدانم شاید هم زن و شوهر نباشند یک باند باشند.» به گفته پدر محمدپرهام غیر از پلیس آگاهی مشهد که پیگیر ماجرای دزدیده شدن فرزندش است. آستان قدس رضوی هم پیگیر ماجراست: «چون این اتفاق در حرم افتاده، خود آقای رئیسی دستور ویژه برای بررسی این موضوع دادهاند.» از طریق دوربینهای مستقر در حرم اطلاعاتی از متهمان به دست امده: «پلیس اگاهی برای ازاطلاعرسانی دست نگه داشته، چون اطلاعاتی از مجرمان پیدا کرده و منتظر تکمیل آن هستند.» آنها اما خودشان اطلاعرسانی کردهاند با عکسی از محمدپرهام که همان شب از او گرفتهاند.
چند وقت اخیر اطلاعرسانی از طریق شبکههای اجتماعی در پیگیری و پیدا شدن بچههای مفقود و یا ربوده شده نقش موثری داشته. یک گروه تلگرامی هم برای ردیابی این کودکان تشکیل شده درست بعد از اتقاقی که برای بنیتا افتاد. داستان بنیتا یکی از تلخترین اتفاقات چند سال اخیر است. او تنها هشت ماه داشت و دزدان ماشین پدرش بیخبر از این که کودکی هشت ماهه در صندلی عقب خودرو نشسته ماشین را دزدیدند. آنها پس از مدتی از ترس ماشین را در بیابان رها کردند. بچه داخل ماشین ماند و زمانی که پلیس ماشین را یافت بنیتا دیگر جان نداشت.
همزمان با بنیا یوسف سه سال و نیمه هم گم شد. او در حال بازی در حیاط از خانه خارج شده بود و زنی او را به خانه بده بود اما پس از چند روز که اطلاعرسانیها از طریق شبکه مجازی را دید، با خانواده یوسف تماس گرفت و او را پس داد. خانواده محمدپرهام امیدوارند فرزندشان هرچه سریعتر پیدا شود. پدرش میگوید: «به همه بگویید محمدپرهام را با همین لباسها بردهاند. لباس سرمهای، کلاه سرمهای و پستانک آبی...»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر