هفته گذشته عکس شش کودک گمشده گرمساری و اطلاعیه ای از سوی خانواده هایشان منتشر شد که همزمان در محل سه راه «افسریه»، میدان «آقاتور» گرمسار گم شده بودند. در متن اطلاعیه از یابندگان درخواست شده بود با شماره تلفن های منتشر شده تماس بگیرند و مژدگانی دریافت کنند. چند روز بعد هر شش کودک در یکی از پارک های تهران پیدا شدند. خبر پیدا شدن آن ها توسط رییس پلیس فرماندهی انتظامی استان سمنان تایید و گفته شد که این کودکان با انگیزه تکدی گری از خانه هایشان فرار کرده اند.
البته در متن این خبر هیچ توضیحی در مورد این که چه طور یک کودک چهار ساله می تواند با چنین انگیزه ای و بدون مداخله باندهای مخوف تکدی گری از خانه اش در گرمسار فرار کند و خودش را به سطح خیابان های تهران برساند، نیامده بود.
سرنوشت نزدیک به ۹۰درصد کودکان گم شده، مانند این شش کودک گرمساری پایان خوشی ندارد. بسیاری از آن ها، سال های متوالی است فقط یک پرونده بایگانی شده در بخش «گم شدگان» پلیس هستند.
گم شدن کودکان به مرزهای ایران اختصاص ندارد. در اروپا هر دو دقیقه یک کودک گم می شود و این آمار در کشور امریکا قابل توجه است.
به گزارش «سی ان ان» و به نقل از پلیس فدرآل امریکا، تا تاریخ ۳۱دسامبر سال ۲۰۱۷، نزدیک به ۸۸۰۸۹ پرونده افراد گم شده کماکان باز و در حال پی گیری است که از این تعداد، ۳۲۱۲۱ پرونده به کودکان گم شده اختصاص دارد.
کودکان گم شده اگر بعد از طول مدت زمانی منطقی و معقول توسط پلیس و کلانتری های محلی پیدا نشده و تحویل خانواده هایشان نشوند، یا به قتل رسیده یا ربوده شده اند. آن ها عمدتا با مقاصد مختلفی همچون تکدی گری، اخاذی، انتقام با هدف شخصی، فرزندخواندگی، قاچاق به عنوان نیروی کار و خرید و فروش اعضای بدن توسط باندهای جنایت کار دزدیده می شوند.
سالانه در ایران حدود چهارصد مورد گزارش مفقودی کودکان توسط پلیس به ثبت می رسد و سرنوشت بیش از ۸۷درصد این پرونده ها تا ابد نامعلوم و ناروشن باقی می ماند و به سرانجام نمی رسد.
به جز نیروی انتظامی که در ابتدای امر آمار گم شده ها را به ثبت می رساند و به لحاظ قانونی موظف به پی گیری وضعیت مفقودین است، دو مرجع دیگر برای پیدا کردن گم شده ها تلاش می کنند؛ «دفتر جست و جو و بازپیوند جمعیت هلال احمر ایران» که البته پی گیر پیدا شدن افرادی است که بر اثر جنگ، زلزله یا مهاجرت گم شده اند و برخی گروه های فعال مردمی که به انگیزه های انسانی و شخصی تلاش می کنند از آلام خانواده مفقودان بکاهند.
یکی از این گروه های داوطلب، گروه تلگرامی خانم «دنیا کریمی» است. او از مردادماه سال۹۶ و بعد از ماجرای «بنیتا» مصمم شد برای پیدا کردن کودکان گم شده تلاش کند. این گروه تلگرامی در طول زمان کوتاهی با استقبال و حمایت گسترده داوطلبان مواجه شد.
خانم کریمی می گوید در این مدت حداقل هر روز یک یا دو مورد گزارش مفقودی از سوی خانواده ها دریافت کرده است:«"پارسا قندی"، کودک هشت ساله ای که تیرماه سال۹۶ در جاده هراز گم شد، "حسین اسدی"، کودک چهار ساله ای که روز سیزده به در سال گذشته در حاشیه رود "هرو" در خلخال گم شد، "ابولفضل جهانشیری"، کودک ۱۰ساله ای که روز هجدهم اسفند سال ۹۵ در "ده رود" مفقود شد، "مائده کبرایی"، کودک هشت ساله ای که درست وقت خروج از مدرسه اش در بندر انزلی ربوده شد و هرگز پیدا نشد و یا دوقلوهای ربوده شده ای به نام های "مرتضی" و "محمدرضا" که تنها سه سال داشتند و روز بیست و پنجم مهرماه سال گذشته در گرمسار سمنان ربوده شدند و هنوز هم از سرنوشت آن ها خبری در دست نیست، تنها بخش کوچکی از اسامی کودکان مفقوده شده هستند.»
این کانال تلگرامی فقط به گم شده های اخیر نمی پردازد، بلکه تلاش کرده است آرشیوی از اطلاعات افراد گم شده از سال۱۳۳۰ تا به امروز را گردآوری کند.
این گروه داوطلب باعث و بانی پیدا شدن چند کودک گم شده هم شده است. بیش تر مراجعان دنیا کریمی، خانواده گم شده ها، افرادی که در مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست سازمان بهزیستی رشد کرده اند یا سر راهی بوده و کسانی هستند که سال ها قبل فرزندشان را با انگیزه های متفاوتی به افراد دیگری واگذار کرده اند.
چندی پیش دو زن جوان ساکن افغانستان که از مادری ایرانی به دنیا آمده و بعدها توسط پدرشان به کشور افغانستان منتقل شده بودند، با وجود مرگ مادرشان طی این سال ها، با کمک داوطلبان این گروه تلگرامی توانستند با خانواده مادرشان در ایران دیدار کنند.
در این میان، سرنوشت برخی از این کودکان قابل تامل است. «یگانه یونسی»، کودک دو سال و نیمه خرمشهری قصه عجیبی دارد. مادر یگانه، خانم معلم خرمشهری، ساعت دو بعد ازظهر روز پنجم بهمن ماه سال 90 در حالی که سبد خریدش را در دستش می فشرده و در کنار دو دخترک هشت و دو سال و نیمه اش، یگانه و «مبینا» طول کوچه را طی می کرده است، در چند قدمی خانه اش با یک اتفاق دردناک مواجه می شود. یک ماشین پژوی۴۰۵ کنار دخترانش توقف می کند و زنی که روی صندلی عقب نشسته بوده و از قضا، کودکی هم در بغل خود داشته است، پیاده می شود و یگانه را مقابل چشمان خواهر و مادرش می رباید.
مادر یگانه تمام این سال ها از تلاش و کوشش دست برنداشته و هر مسیری که می توانسته است را می رود تا ردی از کودکش بیابد. عکس یگانه بارها و بارها در فضای مجازی منتشر شد. او و خانواده اش هر بار با یک تماس تلفنی در مورد پیدا شدن دخترک، به اقصی نقاط ایران سفر می کنند. یک بار حتی به ظن پیدا کردن فرزندشان، راهی مالزی می شوند، شش بار به مشهد می روند و ده ها بار به تهران . در نهایت، خانواده ای که شش سال قبل در شهر ری در ازای طلب شان از یک فرد، دخترکی را به فرزندی قبول کرده بودند، متوجه شباهت عکس های یگانه با فرزندخوانده خود به نام «رقیه» می شوند. آزمایش «دی ان ای» درستی این ظن را تایید می کند و یگانه بعد از سال ها به خانواده اصلی بازگردانده می شود.
اما سرنوشت حدود ۹۰درصد کودکان گم شده مانند یگانه یونسی به عاقبت خوش ختم نمی شود. «زهرا میرزایی»، مادر «دنیا علمی» که کودک سه سال و هفت ماهه اش را مردادماه سال۹۴ در بندر انزلی از مقابل در خانه اش دزیده اند، ماجرا را این طور برای «ایران وایر» شرح می دهد: «دنیا داشت توی حیاط مان با دوچرخه اش بازی می کرد. بغلش کردم و دست و صورتش را شستم. اصرار می کرد او را زمین بگذارم تا به بازی با دوچرخه ادامه بدهد. حیاط ما امن بود و من بی واهمه رفتم داخل آشپزخانه تا یک پارچ آب یخ درست کنم. چند دقیقه بیش تر طول نکشید و وقتی برگشتم، دنیا نبود. در خانه نیمه باز بود اما هیچ خبری از دنیا نبود. اطمینان داشتم دنیا در غیاب من از خانه بیرون نمی رود چون همیشه به او هشدار داده بودم که بیرون از خانه امن نیست. او را بارها از ترس موتوری های گذری و امکان تصادف ترسانده بودم. خودم را به کوچه رساندم اما خبری از دنیا نبود. بلافاصله با محل کار همسرم تماس گرفتم و آن ها با کمک نیروی انتظامی و همسایه ها، کل منطقه را جست وجو کردند اما خبری از دنیا نشد.»
«رحمان علمی»، پدر دنیا که کارگر فضای سبز شهرداری است، می گوید:«من هیچ شکایتی از ربایندگان دخترم ندارم. تمام زندگی و هستی و نیستی خود را هم به آن ها می دهم، فقط فرزندم را به خانه برگردانند.»
او می گوید از پلیس گله مند است چرا کوچک ترین سر نخ یا اطلاعی از وضعیت دنیا به آن ها نداده است: «هر چند روز یک بار به اداره آگاهی می روم و آن ها می گویند پرونده مفقودی دخترم در دست بررسی است و ما هر بار ناامیدتر از روز قبل به خانه برمی گردیم.»
ساعت زندگی خانواده دنیا علمی یک جایی حوالی ساعت یازده و نیم روز بیستم مردادماه ماه سال۹۴ در محله «قاضیان» بندر انزلی متوقف مانده است. دنیا فقط ربوده نشد، تمام شادی خانواده اش را با خود برد و حالا پدر و مادرش هر روز صبح به این امید از خواب بیدار می شوند که شاید با برگشتن دوباره دخترک، ساعت زندگی شان از نو حرکت کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر