ششمین روز از شهادت «رضا ضراب» در دادگاه فدرال جنوب نیویورک به پایان رسید. با وجود حضور چند ده خبرنگار از رسانههای ترکیه و امریکا، حتی خبرگزاری «ایرنا» که در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دفتر دارد، در دادگاه حضور نداشت. در مقابل، نه تنها خبرگزاری «آناتولی» ترکیه و بخش ترکی شبکه «سی ان ان»، بلکه چندین روزنامه این کشور همچون «حریت»، «خبرترک» و حتی وبسایت تازهتاسیس «احوال» برای پوشش دادگاه خبرنگار فرستاده بودند.
ضراب سال گذشته هنگام سفری خانوادگی به فلوریدا امریکا دستگیر شد و بعد از چند ماه حبس، با پذیرش جرم خود با دادستانی امریکا به توافق رسید تا همکاری کند. در نتیجه، او دیگر در صندلی متهم ننشسته است بلکه به عنوان شاهد پرونده ای در دادگاه حضور دارد که علیه «محمد هاکان آتیلا»، معاون سابق مدیر «بانک خلق» ترکیه به اتهام تبانی برای دور زدن تحریمها علیه ایران است.
در دادگاه امروز، «کتی فلمینگ»، وکیل محمد هاکان آتیلا به پرسش از ضراب پرداخت و نوارهای صوتی بیش تری از مکالمات تلفنی او پخش شدند؛ نوارهایی که پای مقامات و نهادهای مختلف ایرانی را هم وسط کشیدند. ضراب به زبان ترکی پاسخ میداد و جوابهایش به انگلیسی ترجمه میشدند.
در اتاق دادگاه، تصویر دو نفر که بالای جدولی قرار گرفته بودند، اول از همه جلب توجه میکرد؛ آیتالله علی خامنهای و محمود احمدینژاد.
در ردیفهای پایینی، عکس چهرههای مختلف سیاسی و تجاری ایران و ترکیه قرار داشت. این بخشی از جدول مفصلی است که دادستانی آماده کرده است تا نشان دهد چه طور متهمان پرونده در همدستی با ایران و مقامات جمهوری اسلامی، به این کشور کمک میکردند تا تحریمها را دور بزند.
کتی فلمینگ، وکیل کارکشتهای که خود زمانی دادستان فدرال بوده است، امروز صبح از ضراب در مورد دیدارهایش با اعضای مختلفی در این جدول سوال کرد. یکی از لحظات حساس دادگاه وقتی بود که او پرسید آیا ضراب با علی خامنهای و محمود احمدنژاد دیدار داشته است یا نه؟ جواب ضراب قاطع بود و گفت هرگز چنین دیداری نداشته است.
سوال بعدی در مورد فردی به نام «قاسمی» بود که احتمالا منظور، «رستم قاسمی»، وزیر سابق نفت ایران باشد. ضراب گفت یک بار در ترکیه با این فرد دیدار کرده است.
او هم چنین گفت یکبار در «بانک مرکزی ایران» به همراه پدرش، «حسین ضراب»، با «محمود بهمنی» که در دولت دوم احمدینژاد رییس این بانک بود، دیدار کرده است. جزییات این دیدارها معلوم نشد.
اما هر روز که محاکمه پیش میرود، نام شرکتهای مختلف ایرانی و شیوههایی که با آن در همکاری با ضراب تحریمها را دور میزدند، بیش تر معلوم میشود. در محاکمه امروز، نام سه بانک «سرمایه»، «پاساگارد» و «سامان» بارها مطرح شد. اصل کار ضراب، انتقال پول از خارج به داخل برای ایران بوده است و این بانکها در ازای همکاری در این کار، میلیونها دلار به جیب میزده اند. به گفته ضراب، بانک سرمایه پنج درصد کل انتقالات را برداشت میکرده، در حالی که سهم ضراب 2.5 درصد بوده است. شرکت «توسعه تجارت سرمایه پایدار قشم» نیز یکی از شرکتهایی بود که ضراب گفت با آنها همکاری کرده است.
در این دادگاه، نام شخصیتهای مختلف ایرانی هم مطرح شد اما نقش دقیق آن ها معلوم نیست؛ مثل فردی به نام «پرهام مصلحی» که شرکت «رویال هولدینگِ» ضراب، تصویر اسکن شده بعضی کارتهای ویزیت را برای او فرستاده بود. در بین این کارت ها، به کارت ویزیت آتیلا و سایر مقامات بانک خلق و همچنین کارت ویزیت یکی از دیپلماتهای جمهوری ترکهای شمال قبرس اشاره شد.
اما شاید جالبترین شخصیتی که در دادگاه امروز با او روبه رو شدیم، «نسترن زارعی دنیز» بود؛ تاجری که ضراب میگوید شهروند هر دو کشور ایران و ترکیه است. خانم زارعی دنیز و اعضای خانوادهاش در سپتامبر ۲۰۱۶ توسط دادستانی امریکا به دور زدن تحریمها متهم شده و تحت تعقیب هستند. اتهام آن ها این است که باعث شدهاند بانکهای امریکایی حداقل ۱۰۰ میلیون دلار تجارت در کمک به فروش فولاد و مس ایران انجام دهند. پدر نسترن، «حبیبالله زارعی» ۶۷ ساله، همسرش، «بورا دنیز» ۴۴ ساله و شوهر خواهرش، «عبدالله اورن اردم» نیز مورد اتهام هستند. از لحن خودمانی صحبت این تاجر ۴۰ساله با رضا ضراب در نوار صوتی که در دادگاه پخش شد، بر میآمد که این دو نفر رابطه بازرگانی مفصلی داشتهاند.
خانم زارعی در ابتدای تلفن خود به ضراب میگوید: «انگار هر بار برات پول میفرستم، یا تو رخت خوابی یا توی توالت.»
این سخنان منجر به خنده ضراب میشود. او سپس میگوید که همین الان ایمیلی از تهران دریافت کرده است که فرصت تجاری جدیدی ایجاد میکند. او پیشنهاد میدهد که نقل و انتقالات ایران از طریق تایوان پیش برده شوند؛ به این طریق که تایوان پرداختهایی به حسابهای در اختیار ضراب در بانک خلق ترکیه انجام دهد و او این پول را به دست ایران برساند. ضراب به دادگاه گفت که خانم زارعی دنیز به او در «کسب و کار با ایران» کمکهای شایانی کرده است.
در دادگاه امروز همچنین مشخص شد شرکتهای چینی نقش مهمی در برنامههای ضراب داشتهاند. در یکی از نوارهای تلفنی، او میگوید که شخصا به شهر تیانجین چین میرود تا ترتیب نقل و انتقالاتی را بدهد. اساس خیلی از این فعالیتهای تجاری، وانمود کردن این بوده که ضراب دارد به ایران غذا میفروشد اما در واقع، هیچ غذایی در کار نبوده و تنها نقل و انتقال پول انجام میشده است. قراردادهای این چینی حتی اسم خاصی برای ضراب و تیم او داشتهاند: «چیکینوا». مقامات گمرکی در چین قرار بود در ازای دریافت رشوه، وجود چنین نقل و انتقالاتی را تایید کنند. یکی از همکاران ضراب به او میگوید که حتی وقتی مقامات رشوه نمیخواهند، او ساعتهای رولکس با قیمتهای ۳۰ تا ۴۰ هزار دلاری به عنوان هدیه میدهد. ضراب در اینجا یادآوری میکند که یک ضربالمثل قدیمی میگوید: «به فاحشه و پلیس باید قبل از انجام کار، پول داد.»
بعد میگوید باید رشوههای گسترده پرداخته شود، حتی اگر افراد دریافتکننده قرار نباشد بلافاصله کاری انجام دهند. در اینجا بود که خانم فلمینگ به ضراب یادآوری کرد که او روزی گفته است هر آدمی، قیمتی دارد.
ضراب گفت منظورش این بوده که هرکس بخواهد رشوه بگیرد، قیمتی دارد. در نهایت اما کار ضراب در چین به بنبست خورد و این راه دور زدن تحریمها مسدود شد. کار وانمود به فروش غذا در عوض از طریق دوبی ادامه می یابد؛ کسب و کاری که ضراب دیروز در دادگاه گفت۱۰۰ یا شاید ۱۵۰ میلیون دلار پول از آن عایدش شده است که به نظر کم تر از واقعیت میرسد.
مطالب مرتبط:
گزارش زنده ایرانوایر از روز ششم شهادت رضا ضراب در دادگاه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر