۲۲ فروردین روزی است که «نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر بایستی برای اجرای حکم حبس، خود را به زندان معرفی کند. او در آخرین پرونده قضایی، به خاطر اصرار بر حق برگزاری تجمعات و اعتراض به تعرضات جنسی بازجویان، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به هشت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
درست چند روز پیش از روز موعود، حملهای در توییتر علیه این کنشگر حقوق بشر به خاطر انجام مصاحبهاش با «واشنگتن پست» شکل گرفت. محور آن مصاحبه، ناکارآمدی تحریمهایی بود که به گفته نرگس محمدی، نه ناقضان حقوق بشر، بلکه جامعه ایران را هدف قرار داده و باعث شده است به جای تضعیف جمهوری اسلامی، مردم ایران ضعیف شوند.
حملهها به موجی تبدیل شد که نرگس محمدی و همسرش «تقی رحمانی» کنشگر سیاسی را هم مورد هدف قرار داد.
در این گزارش علاوه بر مرور فشارهای امنیتی و فعالیتهای رسانهای و مدنی نرگس محمدی، با تقی رحمانی گفتوگو کردیم. او معتقد است فشارهای جمهوری اسلامی بر این خانواده، با هدف عبرت قرار دادن ایشان برای دیگر کنشگران است. رحمانی همچنین رفتارهایی مثل حملههای توییتری به کنشگران را بازی امنیتی به نفع زمین جمهوری اسلامی میداند.
***
۲۶ اسفند ۱۴۰۰ «نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در حساب کاربری خود در اینستاگرام خبر داد که در آخرین محکومیت خود که هشت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق تعیین شده است، به زندان مراجعه نخواهد کرد. او ضمن «نافرمانی مدنی» خواندن تصمیم خود خبر داد که در آن تاریخ شش روز از زمان احضار او به زندان گذشته است.
۵ خرداد ۱۴۰۰ بود که نرگس محمدی در گفتوگویی که در کلابهاوس انجام شد، خبر داد با اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام با انتشار بیانیه مبارزه با اعدام»، «تحصن در دفتر زندان»، «تمرد از ریاست و مقامات زندان»، «تخریب شیشهها» و «افترا نسبت به اتهام شکنجهگری و ایراد ضرب و جرح»، به تحمل ۸۰ ضربه شلاق، ۳۰ ماه حبس و پرداخت دو فقره جزای نقدی محکوم شده است. محمدی پیشتر، در اسفند ۱۳۹۹ آزار جنسی سیستماتیک مسئولان زندان و بازجوها را در زندانها علیه زنان افشا کرد. او همچنین به ثبت شکایت علیه عاملان و آمران حبس کنشگران در سلول انفرادی پرداخت و دو جلد کتاب با عنوان «شکنجه سفید» در گفتوگو با زندانیان منتشر کرد. در تجمعات اعتراضی شرکت و به کشتار مردم خوزستان اعتراض کرد.
در نهایت، در پی بازداشت نرگس محمدی در ۲۵ آبان ۱۴۰۰ بر مزار «ابراهیم کتابدار» از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ نیروهای امنیتی او را پس از دو ماه حبس که ۴۴ روز آن انفرادی بود، به زندان قرچک منتقل کردند. ۱۰ دی ۱۴۰۰ ماموران امنیتی به منزل نرگس محمدی ریختند و تفتیش کردند و وسایلش را بردند. ۳ بهمن ۱۴۰۰ «تقی رحمانی»، همسر نرگس محمدی خبر داد: «شنیده شده در دادگاهی ۵ دقیقهای، نرگس محمدی به ۸ سال زندان و بیش از ۷۰ ضربه شلاق و دو سال ممنوعیت از ارتباط مخابراتی محکوم شده است.»
حالا یک ماه از عدم تمکین نرگس محمدی به حکم قضایی گذشته است. در صورتی که او به زندان مراجعه نکند، در نخستین قدم وثیقهاش را ضبط خواهند کرد و احتمال دارد، نیروهای امنیتی برای بازداشت او در هر لحظه و مکانی اقدام کنند. پیشتر برای صاحب سند اخطاریه ارسال شده است که در صورت عدم مراجعه نرگس محمدی به زندان، وثیقه در روال بانکی، ضبط خواهد شد. حتی اگر وثیقه هم توسط نرگس محمدی پرداخت شود، مانعی بر رفتن او به زندان نخواهد بود.
در همین روزهای انتظار و پرتلاطم، نرگس محمدی روز ۱۷ فروردین (۶ آوریل) در خصوص تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی و لزوم توجه به حقوق بشر در ایران در تصمیمگیریهای بینالمللی با «واشنگتن پست» گفتوگویی داشت و در آن متذکر شد که آمریکا و متحدانش بایستی نقض مداوم حقوق بشر را در ایران محکوم کنند و ناقضان فاحش حقوق بشر را در ایران هدف قرار دهند. او در نقد سیاستهای غرب گفته بود: «تحریمهای اقتصادی به دلیل اینکه هدفمند یا مبتنی بر شناخت کافی از دولت نبودند، بیشتر از اینکه رژیم ایران را تضعیف کنند، ایرانیها را از نظر اقتصادی تضعیف کردهاند.»
این کنشگر حقوق بشر ضمن اشاره به این موارد، در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشته بود که از نظر او تحریم بایستی ناقضان حقوق بشر و هر فرد و گروه و جریانی را در ایران هدف قرار دهد که مردم را سرکوب کردهاند.
پس از انتشار این پست و گزارش واشنگتن پست، حمله به نرگس محمدی در توییتر آغاز شد. حتی برخی کنشگران با نام و هویت واقعی و برخی مستعار، او را متهم کردند که وابسته و همدست با جمهوری اسلامی است. این حملهها به موجی از اتهامزنی تبدیل شد و همسر او «تقی رحمانی» را هم هدف قرار داد.
دو روز بعد از انتشار گزارش واشنگتن پست و در پی حملهای گسترده در توییتر، نرگس محمدی، در گفتوگو با تلویزیون «ایران اینترنشنال» مواضع قبلی خود را که در صفحه اینستاگرامش نوشته بود؛ اما در حملهها به او نادیده انگاشته شد، تکرار کرد و گفت موافق تحریم ناقضان حقوق بشر است و نه تحریمی که بخواهد مردم را تضعیف کند.
هدف حملههای توییتری در تخریب کنشگران چیست؟
تقی رحمانی، کنشگر سیاسی ملی-مذهبی که خود نیز ۱۴ سال از عمرش را در زندان گذرانده است، در گفتوگو با «ایرانوایر» روش تخریب با حملههای توییتری را «بازی امنیتی» به نفع جمهوری اسلامی خواند.
رحمانی با انتقاد از این حملههای تخریبی به کنشگران از جمله همسرش، گفت: «فکر کنید یک نفر در مصاحبهای نظری میدهد که شما آن را قبول ندارید. به جای حمله به او، میتوانید نظر خود را بگویید. خصوصا افرادی که در داخل یا خارج از کشور به رسانهها دسترسی دارند. اما وقتی با روش تخریب اقدام میکنید، ورود به بازی امنیتی است. یکی از ویژگیهای نرگس همیشه این بوده است که به کسی حمله نکرده. این یعنی مدیریت خود و در دام این بازی نیفتادن. آنهایی که امروز زندان نیستند یا زیر حکم قرار ندارند که امکان اظهارنظر بیشتری از نرگس دارند. اگر فقط افرادی با هویتهای ناشناس باشند، میتوان گفت سایبریهای رژیم دست به کار تخریب شدهاند. اما وقتی افراد با هویتهای مشخص تخریب میکنند، دیگر سایبری نیستند.»
او در ادامه صحبتهایش به سندی اشاره کرد که ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ از سوی گروه «عدالت علی» منتشر شد. اگرچه در بخشی که منتشر شده است، صرفا دستورالعمل برخورد با نرگس محمدی آمده است؛ اما به گفته تقی رحمانی این سند ۹ بند دیگر هم دارد. این سند توصیههای مسئول حقوقی وزارت اطلاعات به قوه قضاییه است: «تمامی توصیهها بهجز توصیه در خصوص نرگس که رفع ممنوعالخروجی اوست، پذیرفته شده است. در بندهای دیگر با اسامی افراد مثلا توصیه شده است که فلانی را بازداشت نکنید و ما با توجه به خلقیاتش او را خراب میکنیم. یا شخص دیگری را توصیه کردهاند، آزاد شود تا همکاری کند یا از پتانسیل او جای دیگری بهره ببرند. رفتارهای تخریبگرایانه مثل آنچه برای نرگس اتفاق افتاد، درست از آب درآمدن تحلیلها و توصیههای وزارت اطلاعات است.»
تقی رحمانی معتقد است، وارد شدن به بازیهای امنیتی اینچنینی یعنی تخریب چهرههای تاثیرگذار میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ مثل آنکه شهرت باعث شود که افراد در تحلیل جایگاه خود دچار اشتباه شوند: «ما انسان مشهور، مقبول و رهبر داریم. فعال رسانهای عمدتا رهبر نیست. اما به دلیل شهرت، فکر میکند مقبول است. اگر یک فعال حقوق بشر هم جایگاه خود را تشخیص ندهد، دچار خطاهایی میشود که به نفع حکومت است. مثالی میزنم از تفاوت میان آیتالله خمینی و آیتالله طالقانی؛ طالقانی انسان مشهور و مقبولی بود؛ اما شبکه اجتماعی نداشت. در صورتیکه خمینی تشکیلات داشت. طالقانی اگر میخواست مثل خمینی بازی کند، شکست میخورد. امروز به اعتراضات خیابانی معلمان نگاه کنید. با دعوت معلمان هزاران نفر به خیابان میآیند. اما اگر نرگس محمدی دعوت کند، شاید تعداد اندکی پا به خیابان بگذارند. برخی امروز خیال میکنند با سخنرانی در رسانههای خارج از کشور یا داشتن فالوئرهای بالا و تعداد لایک بسیار، رهبر هستند. ای کاش بودند. اما نیستند. در سخنرانیهایشان میگویند، ما. اصلا این ما کیست؟ ای کاش وجود داشت. اما تصور میکنند که رهبر میلیونها ایرانی هستند که جمهوری اسلامی را قبول ندارند.»
این کنشگر سیاسی در نقد برخی کنشهای توییتری میگوید که بسیاری با جنجالآفرینی و توهم عدم وجود جمهوری اسلامی به خاطر مخالفان مجازی، مدام به یکدیگر حمله میکنند: «این همان چیزی است که جمهوری اسلامی از آن استقبال میکند. هرکس در این بازی نیفتد، تیزهوش است. از سوی دیگر، چون اتفاق مهمتری نمیافتد، جنجالها در توییتر جذابتر میشود. در حالیکه نتیجه خطرناکتری دارد. اگر مردم بخواهند روزی با هم همکاری کنند، نمیتوانند؛ چون همدیگر را زخمی کردهاند. این جنجالها در عینحال باعث میشود که حاشیه متن را از بین ببرد. افراد نیتخوانی میکنند و به هم اتهام میزنند. نرگس هیچوقت چنین نکرد. من هم نکردم.»
از سوی دیگر، نداشتن ما به ازای حقیقی کنشهای مجازی، آسیبزننده است: «دنیای مجازی باید ارتباطی با دنیای حقیقی داشته باشد. تو میتوانی میلیونها نفر فالوئر داشته باشی. فالوئر وقتی خوب است که ما به ازای عینی در جامعه واقعی داشته باشد. بسیاری از فالوئرها هم اثباتی نیستند. از نفی دیگری به دست آمدهاند. مثل حمله به اصلاحطلبان یا حمله به سلطنتطلبان. برای همین فرد دیگر نمیتواند موضع دیگری بگیرد چون فالوئرهایش پایین میآید. این بازی خطرناک است و جمهوری اسلامی که بیشتر از من و شما از این مساله خبر دارد. خودش هم وارد این بازی میشود.»
مروری بر نرگس محمدی
حملههای تخریبی چه با علم به بازی امنیتی جمهوری اسلامی باشد و چه علمی نسبت به آن وجود نداشته باشد، آسیبهای روانی بسیاری دارد. حتی گاه میتواند افراد را به انزوا بکشاند یا منفعل کند. اما این نخستین بار نبود که نرگس محمدی مورد هدف حملههای تخریبگرایانه قرار گرفت. پیشتر، او در پی آزادی از حبسی که نزدیک به ۶ سال طول کشیده بود، به خاطر بدنش مورد حمله قرار گرفت.
همان زمان، این کنشگر حقوق بشر در گفتوگو با «ایرانوایر» تصریح کرد که تخریب اینچنینی افراد «اخلاقی» نیست: «من یک زن هستم و بخشی از زندگی من در داخل و یا بیرون زندان، این است که میبینید و هیچ منافاتی با مقاومت یک انسان و پایداری یک انسان بر سر آرمانهایش ندارد. من در زنجان تفهیم اتهام شدم که شما به خاطر راهاندازی مراسم رقص در زندان اوین بعد از ساعت خاموشی پرونده دارید! من هم گفتم حتی اگر جرم تلقی کنید، باز هم این کار را میکنم. من زندگی، زنانگی و مادرانگی خود را حفظ میکنم و مبارزه را با تمام این ویژگیها ادامه میدهم.»
طی سالها بازداشت و شکنجه و تحمیل محرومیتهای مختلف، نرگس محمدی همواره در مبارزات خود حضور میدانی و مقاوم داشت، همچنین در زندان هم از پای ننشست و دو کتاب در خصوص تاثیرات انفرادی بر زندانیان نوشت. او بارها نسبت به نقض حقوق زندانیان و در اعتراض به کشتار مردم در آبان ۹۸ و خوزستان در زندان تحصن کرد و تجمع اعتراضی به راه انداخت. همچنین در همبستگی با کنشگران مدنی، خانوادههای دادخواه، کنشگران صنفی و همچنین خانوادههای خاوران، با آنها ملاقات کرد و در تجمعات خیابانی و محفلی ایشان شرکت کرد؛ حضوری مداوم که نشان از مقاومت او مقابل تهدیدها و حکمهای ناعادلانه دارد.
نرگس محمدی متولد ۱۳۵۱ در زنجان و فارغالتحصیل رشته فیزیک کاربردی از دانشگاه قزوین است. او در دوران دانشجویی از موسسان تشکل دانشجویی «روشنگران» بود که طی برگزاری برنامههای دانشجویی دو بار هم بازداشت شد. او از سال ۱۳۷۵ کار روزنامهنگاری خود را در نشریه «پیام مهاجر» آغاز کرد و در خصوص حقوق بشر و حقوق زنان و دانشجویان قلم زد. محمدی همچنین به کانون مدافعان حقوق بشر که در سال ۱۳۷۹ تاسیس شد، پیوست و همچنان سخنگوی این کانون است. او همچنین رئیس هیات اجرایی شورای ملی صلح در ایران بود که در سال ۱۳۸۷ تاسیس شد.
نرگس محمدی نخستین بار در دوران دانشجویی و در حمله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ بازداشت شد. سپس در رابطه با فعالیتهای خانوادههای ملی-مذهبیها در سال ۱۳۸۳ دستگیر شد. بعدتر در سال ۱۳۸۹ او را به حبس کشیدند. سال ۱۳۹۱ نیز او را بازداشت کردند. سال ۱۳۹۳ آخرین دوران حبس او بود که تا مهر ۱۳۹۹ به طول انجامید. او را کمی بعد از دیدار با «کاترین اشتون»، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا بازداشت کردند. محمدی تا سال ۱۳۹۸ در اوین نگهداری میشد؛ اما بعد از اعتراض به کشتار آبان ۹۸ به زندان زنجان منتقل شد. طی سالها حبس، سلامتی او در زندان آسیبهای فراوانی دید و به بیماریهای متعددی مبتلا شد. در عینحال، او را از تماس تلفنی با همسر و فرزندانش محروم کردند. تا به آنجا که کمپینی مجازی با هشتگ «صدای نرگس باش» در شبکههای اجتماعی به راه افتاد و «علی» و «کیانا»، دوقلوهای نرگس محمدی و تقی رحمانی توانستند بعد از ۱۱ ماه صدای مادرشان را بشنوند.
چرایی آزار، شکنجه و تخریب یک خانواده؛ جنگ عبرت و الگو
تقی رحمانی در گفتوگو با «ایرانوایر» یکی از مهمترین اقدامات جمهوری اسلامی علیه نرگس محمدی را بیکار کردن او دانست. نرگس محمدی بازرس نظام مهندسی بود و از سال ۱۳۸۱ کار میکرد. اما وقتی او را بازداشت کردند، به او گفتند یا باید کار کند یا فعالیتهایش را پی بگیرد که این کنشگر حقوق بشر هم فعالیتهای حقوق بشری و مدنی را پیش گرفت: «مهمترین است؛ چون از نان انداختن انسان است. شاه هم این کار را نمیکرد. اگر کسی به زندان میرفت، وقتی برمیگشت حقوقش را داشت. قانون این اجازه را نمیداد. همین اصلاحطلبانی که دورهای زندانی شدند، بعد از آزادی حقوق داشتند. ولی ما را به خاطر مبارزه با جمهوری اسلامی، از نان خوردن انداختند. به من که هیچوقت شغلی ندادند. پیش از انقلاب بازار به مبارزان کمک میکرد؛ اما الان بازار هم کمکی نمیکند. یک مبارز یا باید از آمریکا پول بگیرد یا از جمهوری اسلامی.»
به روایت رحمانی، خود بازجوها به مبارزان میگویند که اگر به فعالیتهای حقخواهانه خود ادامه دهند، اجازه زندگی به ایشان نمیدهند: «من ۱۰ سال است که نرگس را ندیدهام. بچهها ۷ سال است که مادرشان را ندیدهاند. شوخی نیست. خانواده یعنی کنار هم بودن که اثرات خود را دارد. جمهوری اسلامی خانواده ما را عبرت سایرین کرده است که اگر همین راه را بروند یا با زندان مواجه میشوند یا زندان و تبعید. جمهوری اسلامی میخواهد ما را عبرت دیگران کند و نه الگو. جنگ الگو و عبرت است. شما میخواهی بگویی که مبارزه میکنم تا الگو شوم و مبارزه همهگیر شود. منظورم رهبری نیست. اما او میگوید تو را عبرت دیگران میکنم.»
اما زندگی آنها فقط خودشان نیستند و دو فرزند هم در میان است. نرگس محمدی در آذر ۱۳۹۷ روزشمار گفتوگوهای تلفنیاش را با فرزندانش نوشته بود که طی چهار سال ۱۱۹ بار صدای کودکانهشان را شنیده بود؛ بیآنکه آنها را ببیند. بعدتر وقتی بچهها به پدرشان در فرانسه پیوستند، از آخرین ملاقاتی گفت که از مهمترین دلخوشیهایش در حبس به شمار میآمد؛ همان وقت که بچهها به او گفتند نزد پدر میروند. بعدتر همان تماس تلفنی را هم از این خانواده دریغ کردند.
به قول تقی رحمانی در گفتوگو با «ایرانوایر»، هرچهقدر هم بشود فشارها را کنترل کرد، به هر حال اثر خود را بر فرزندانشان خواهد گذاشت: «یکسری آرزوها و روزمرهها وجود دارد که بچهها از آن محروم میشوند. مثل غذا خوردن کنار هم، حرف زدن، به اشتراک گذاشتن مسایلشان با مادرشان که خب نیست. نبودن مادر قویتر است. انسان سعی میکند با شرایط کنار بیاید؛ اما نمیتواند عوارض و آسیبها را به طور کامل بیاثر کند. زمان بسیاری از آرزوها و کنار هم بودنها گذشته است و قابل جبران نیست. دیر شده. از بین رفته است و دیگر هم برنمیگردد. من نمیدانم بعدا در آینده بچهها چه تاثیری میگذارد اما تنها میتوانم با حرف زدن مداوم با انها و تشریح شرایط کمی از آسیبها کم کنم. تنها میتوان امیدوار بود که وقتی بچهها بزرگتر میشوند با توضیحهای بیشتر مساله را درک کنند و بپذیرند. الان بچهها پذیرفتهاند که زندگیشان اینگونه است. البته خوششناسی هم هست که بچههایمان چنین هستند.»
تقی رحمانی معمولا در گفتههایش درباره علی و کیانا به جملهای اشاره میکند که زندگی این خانواده و روش جمهوری اسلامی را در نسبت با آنها بیان میکند. همان وقت که بچهها میگویند: «وقتی بابا نیست، مامان هست. وقتی مامان نیست، بابا هست.»
آنچه جمهوری اسلامی به این خانواده تحمیل کرده است و مدام بر فشارها میافزاید، انگار برای کودکان جز فقدان و البته نگرانی برای یکی از والدینشان نیست. در این میان تحمیل آنچه تقی رحمانی «تنبیهات مضاعف» میخواند، نشان از بیمرز بودن ظلم جمهوری اسلامی است: «حالا نرگس باز هم به زندان برود، نمیتواند با فرزندانش صحبت کند. این تنبیهات مضاعف چیست؟ بحث عاطفی دست کسی نیست؛ ولی بحث حقوقی در اختیار انسانها و عاملان تحمیل آن است. او باید بتواند با فرزندانش نامهنگاری کند و در تماس تلفنی باشد. اما همین را هم قطع میکنند تا هم به نرگس، هم به بچهها و هم به من فشار بیشتر بیاورند.»
نرگس محمدی طی مدتی که بیرون از زندان بود، با وجود سندی که منتشر شده بود و حاکی از دستور مقامات در رفع ممنوع از خروج بودن او بود، حاضر نشد ایران را غیرقانونی ترک کند. او در پی رفع ممنوع از خروج بودن بود تا بتواند به دیدار فرزندانش بیاید. اما همین را هم از این خانواده دریغ کردند. او در نخستین مصاحبهاش پس از آزادی در سال ۱۳۹۹ به «ایرانوایر» گفته بود: «مبارزه بخشی از زندگی ما است. من از سال ۱۳۷۱ تا همین الان در همین مسیر بودهام. برای من مبارزه و مقاومت در مسیر زندگی تعریف شده و این انتخاب من است.»
جوایز بینالمللی نرگس محمدی
۲۰۲۱ نامزدی جایزه نوبل صلح توسط سازمان عفو بینالملل نروژ و دو نماینده پارلمان این کشور
۲۰۲۱ جایزه فستیوال FIFDH برای فیلم شکنجه سفید
۲۰۱۸ جایزه ساخاروف انجمن فیزیک آمریکا برای تلاش در پیشبرد حقوق بشر
۲۰۱۶ مدال افتخار شهر پاریس توسط شهرداری پاریس و سازمان گزارشگران بدون مرز
۲۰۱۵ جایزه بنیاد گالیله ۲۰۰۰ در راستای پیشبرد صلح از طریق فرهنگ و هنر
۲۰۱۱ جایزه پر آنگر سوئد برای تلاش در عرصه حقوق بشر و آزادی بیان
۲۰۰۹ جایزه کمیته علمی بنیاد الکساندر لانگر برای تلاش در پیشبرد صلح و فعالیتهای مدنی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر