ایرانیان از قراردادِ موقتِ ژنو، میان ایران و کشورهایِ گروه 1+5 با آسایشِ خاطر فراوانی استقبال کردند، به امید آن که این معامله نشانهای از پایان انزوای ایران و تحریمهای فلج کنندهای باشد که به سقوط اقتصاد کشور کمک کردهاند. معاملهگران ارز، صاحبان کسب و کار و مردم عادی امیدوارند که موافقتنامه بتواند پیش از تغییرات وسیعتری که امید است همراه با معاملۀ نهایی انجام شود، حتی دراین مرحلۀ موقت هم تغییراتی هرچند کوچک به دنبال داشته باشد.
«ایران وایر» دربارۀ چشمانداز کوتاهمدت اقتصادی کشور با «بیژن خواجه پور»، اقتصاددان و کارشناس کسب وکارایران که در وین مستقراست، به گفتوگو نشسته است.
پاسخِ ریال به موافقتنامۀ ژنو مثبت بوده است. این پاسخ، بازتاب چیست و به نظرشما این جهش چقدرعمر خواهد کرد.
نرخ دلار همیشه بازتابی ازاعتماد سرمایهگذاران به آیندۀ اقصاد ایران است. مقدار زیادی ازخرید و فروش دلار یا معاملههای ارزی بینالمللی یا نتیجۀ محافظهکاری بسیاری از شرکتها است یا این که اساسا دلار را به نرخ سرمایهگذاری میبینند. همیشه وقتی مردم شروع به فروختن دلار یا ارزهای بینالمللی میکنند، نشانۀ آن است که انتظار دارند درنتیجه تحولات سیاسی واقتصادی، نرخها درچند ماه آینده پایین بیایند. اما به محض این که نرخ زیاده ازحد پایین بیاید، مثل دو روزاولِ بعد از موافقتنامه که از 29هزار ریال پایینتر افتاد، معنای اقتصادی خود را از دست میدهد. اگرچه به نظر من، این واکنشی مثبت بود و پیشبینی میکنم که نرخ دلار حدود 30هزار ریال باقی بماند. امیدوارم دلار ارزش و جذابیت خود را به عنوان یک وسیلۀ سرمایهگذاری کم کم از دست بدهد. مردم فقط موقعی در دلار سرمایهگذاری میکنند که احساس کنند نرخ آن بالا خواهد رفت ولی این امید هست که زمانی که وقش برسد، مردم درفعالیتهای بارآورتر سرمایهگذاری کنند.
قرارداد ژنو تا اندازهای به جامعه کسب و کار در ایران اعتماد میدهد، اما آیا در این مرحله میشود منافع ملموسی را در صحنه اقتصادی دید؟ ترخیص هفت میلیارد از 50 میلیارد دلار ذخایر ارزی ایران آنقدر زیاد به نظر نمیرسد.
اولین تاثیر ملموس، سبب شتابگیری اقتصادی خواهد شد. گرچه وجوهی که به ایران بازگردانده شدهاند حدود 7 میلیارد دلار هستند، اما به حکومت اجازه خواهند داد که بعضی از بدهیهایش را بازپرداخت کند؛ازجمله به مقاطعهکاران و صاحبان پروژهها در صنایع کلیدی مانند نفت وگاز. اساسا در نتیجه بدهی هنگفت دولت به مقاطعهکاران و صاحبان پروژهها، تعدادی از پروژهها دراین صنایع دچار تاخیر و مشکل شدهاند. وقتی که دور تازه شروع شود، با پرداخت بدهیهای دولت، شرکتها صاحب پول نقد میشوند و میتوانند پروژههای تازهای را شروع کنند یا پروژههای به تعویق افتاده را به جریان بیندازند. روی هم رفته، گام نخست، از نو آغاز کردنِ بعضی از فعالیتهای اقتصادی خواهد بود که به دلیل مشکل دولت در پرداخت بدهیهای خود، متوقف شده بودند.
مورد دیگری که بسیار مهم است، بلاتکلیفی جامعۀ کسب و کار در طول چهار یا پنج سال گذشته بوده است. باتوجه به این واقعیت که مدیران کسب وکار هرگز نمیتوانستند پیشبینی کنند که تحریم بعدی چه خواهند بود و کدام شرکت به لیست سیاه خواهد پیوست، هرگز نمیشد با افقی آنسوی شش ماه، سرمایه گذاری کرد. با تلاش همه جانبه دولت روحانی برای جلوگیری از تحریمهای تازه، لغو بیشتر تحریمها و حفظ ثبات نسبی درعناصرکلیدی معادله و نرخ مبادله و نقدینگی در طول چند سال آینده، جامعه کسب وکار احساس میکند که شاهد مرحلهای قابل دوام در چند سال آینده خواهد بود. همین تصور تداوم نسبی، نیروی تازهای به شتاب اقتصادی و سرمایهگذاری در اقتصاد خواهد داد.
مطبوعات ایران بسیار روی مسایل اقتصادیِ بعد از موافقتنامه متمرکز بودهاند. بحث اصلی روی چه مسایلی است؟
رسانهها کشور به دو گروه تقسیم شدهاند: آنها که به خاطراین موافقتنامه، سرازپا نمیشناسند و معتقدند که راهحل مشکلات اقتصادی درست همین است؛ گروه دیگرآنهایی هستند که عموما از دولت انتقاد میکنند و تاکید دارند که شاید ایران بهای زیادی برای اندکی فشارزدایی پرداخته است. آنها مداوم تاکید کردهاند که مسایل کلیدی اقتصاد مانند بیکاری، تورم بالا و کسادِ همراه با تورم با این موافقتنامه حل نخواهند شد و نیاز بیشتری به تنظیم سیاستهای هوشمندانه و استراتژیک اقتصادی وجود دارد.
برهمین روال و بسته به این که به کدام رسانه نگاه کنید، محتوای سیاسی بسیاری را دراین تحلیلها در مورد نتیجه این معامله پیدا خواهید کرد. اما تحلیل شخص من و کسانی که نگاهی درازمدتتربه توسعه دارند این است که این تازه آغاز کاراست و کارهای زیادی برای انجام باقی مانده است؛ برای نمونه، امکان دادن به صنایع ایران برای استفاده از جو تازه. ولی واقعیت این است که به جای اجرای سیاستهای دیگر و مداخلههای دولتی، به یک بخش بانکیِ بسیار سالم و نیرومند احتیاج هست که بتواند با عرضه وام، شکافهای مالی شرکتها را پرکند.
واکنش به قرارداد ژنو، روی هم رفته مثبت بوده ولی تحلیلگران هوشیارتر که به چشمانداز درازمدت و میانمدت نگاه میکنند، میگویند هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن باقی است.
روحانی به تازگی گفت که تحریمها تنها بخشی از مشکلات اقتصادی ایران هستند. به نظر شما، این دولت در ادارۀ انتظارات مردم از نتایج این معامله تا چه اندازه موفق بوده است؟
به نظرمن در ادارۀ انتظارات خوب کار کردهاند. وقتی به مصاحبهها و بیانیههای تلویزیونی روحانی دربارۀ اقتصاد گوش دهید، متوجۀ دو جنبه خواهید شد:
یکی روشن کردنِ تمام سوء مدیریتها و سیاستهای اشتباه دولت قبلی و یادآوری این که روحانی موقعیتی تقریبا بیسابقه به ارث برده است چه از نظر سطح بالای بدهی بانکی در صنایع و چه سوراخهای مالی که احمدینژاد به جای گذاشته است.
جنبه دیگر، ادارۀ انتظارات است با گفتن این که انتظار نداشته باشید که همه این مشکلات اقتصادی محو شوند. او و وزیر اقتصادش، هر دو به طور مدام گفتهاند که ما تازه داریم از یک رکود جدی اقتصادی بیرون میآییم و رشد اقتصادی ما در بهترین وضعیت، امسال به صفر خواهد رسید. هرکاری هم که بکنیم، نرخ بیکاری و تورم بالا خواهند ماند و راهحل فوری وجود ندارد.
وقتی که تفسیرهایشان را در همۀ سطوح بخوانید، متوجه میشوید که سعی در ادارۀ انتظارات دارند.
اما مردم آرزوی دیدن پویاییِ کاملا متفاوتی را در اقتصاد دارند؛ مردمی که از سیاستهای اشتباه اقتصادی دولت پیشین رنج بردهاند، ولی حل مشکلات موجود و اصلاح تمام این شاخصهای کلیدی منفی برای بازگشت به نوعی حالت عادی، دست کم سه تا چهار سال وقت خواهد گرفت.
اگرروحانی نتواند در دورۀ اول خود چنین دستآوردی داشته باشد، بدون شک مردم را ناامید خواهد کرد. اما مردم ایران خیلی بیشتر از آن آگاهی سیاسی دارند که بسیاری فکر میکنند. آنها درک خوبی از بعضی از این ارتباطات دارند و خوشحالند که پیشرفتی درجریان است؛ گرچه وقتی سال آینده ایرانی شروع شود، خیلیها ناامید خواهند شد.
باید ببینیم سطح درآمد را چگونه با سطح تورم بالای 40 درصد تطبیق خواهند داد. حتی اگر خوشبین باشیم و بگوییم که در پایان سال، تورم 35 درصد خواهد بود، حقوقها را براساس قانون باید 35 درصد بالا ببرند و میدانیم که این به خودی خود تورم افزا است چون مقدار پول را در بازار بالا خواهد برد. بنابراین، مهم است که ببینیم چگونه فشارهای مختلفی را که از درون ساختِ موجود اقتصاد ایران ناشی میشوند، اداره خواهند کرد.
تحریمهای نفتی البته لغو نشدهاند، اما آیا امکان آن هست که ایران بتواند در شرایط موجود برای معاملههای بهتری مذاکره کند؟ صحبت از این است که وزیر نفت، آقای زنگنه، شرایط خلاقانه تری از هند میخواهد.
راههایی برای افزایش صادرات درهمین لحظه وجود دارد، به ویژه این که موافقتنامه به ایران اجازۀ واردات طلا و فلزهای گرانبها میدهد. این، یکی از آن تحریمهایی است که لغو شده و به ایران اجازه میدهد که با «طلادرمقابل نفت» مانور بدهد.
میدانیم که طلا درایران تا چه اندازه ارزشمند است و ترکیه بیشتر واردات خود را با طلا پرداخت کرده است. بنابراین، احتمالا راهی است که دوباره ازآن استفاده خواهند کرد.
افزون بر این، در واکنش به موافقتنامۀ ژنو، بازیگران بینالمللی شروع به موضعگیریهای تازه خواهند کرد چون میفهمند که امکان لغو تحریمهای بیشتر خیلی جدی است و میخواهند درایران تازهای که به تجارت بینالمللی بازپیوسته است، جایی رِزِرو کنند. شاید نخواهند درباره مسایلی که همین الآن جریان دارند حرف بزنند ولی مشتریهای تازهای هستند که فرمولهای تازه و خلاقانهای برای مبادله نفت و کالا عرضه میکنند.
زنگه بیشتر روی خریداران هندی وچینی نفت تمرکز کرده است چون پالایشگاههایشان بیشتر پذیرای کیفیت نفت ایران هستند. بنابراین، وقتی به فکرگسترش باشیم، آنها بیشتراحتمال مشتری شدن دارند.
عامل دیگر این است که ایران تلاش میکند چهارچوب داخلی مقاطعهکاری را برای سرمایهگذاری داخلی در نفت و گاز به طور کلی تغییر دهد و جداً کوشش میکند که چهارچوب آن را برای سرمایهگذاران بینالمللی جذابتر کند.
موضوع این است که بله، شرایط هیچگاه برای سرمایهگذاران جذاب نبوده است، اما مهمتر از شرایط، قرارداد این است که ایران باید چهارچوب کلی عملی و قانونی خود را بهتر کند.
امیدوارم که به این مساله هم همان اندازه اهمیت بدهند چون فراسوی قراردادها، عوامل عملیاتی و تاخیرهایی هستند که باید درآنها تجدید نظر کرد تا ایران به محل جذابی برای سرمایهگذاری تبدیل شود.
در همین زمینه:
«رییس سابق موساد: معاملۀ ژنو خیانت به اسراییل نبود»
«منتقدان بیانیه ژنو چه پیشنهاد دیگری دارند؟»
«نمیتوانیم ایدئولوژی رادیکال و توانایی هستهای را با هم داشته باشیم»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر