فرامرز داور
«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز گذشته بیستم شهریور ۱۳۹۹ در توییتر خود نوشته است «دونالد ترامپ»، رییس جمهوری امریکا به «جنگ گرم» علاقه ندارد بلکه دوستدار «جنگ سرد» است.
ظریف نوشته است: «با وجود آن که دونالد ترامپ به عطش ایالات متحده برای جنگ با هدف پر کردن جیبهای "آن کمپانیهای فوقالعاده" اذعان دارد، خود او سخت سرگرم بازارگرمی برای فروش "تجهیزات نظامی زیبای" همان کارخانهها به منطقه ماست. متوجه [منظور] او هستیم. او معتقد است جنگ سرد خوب است چون به سود تجارت است اما جنگ گرم نه. "جنگ" بد است، خلاص.»
از دید ظریف، ترامپ که به هفتههای پایانی دوره اول ریاست جمهوری خود رسیده، در کارنامه این چهار سال خود نشان داده که علاقهاش به جنگ، بابت فروش سلاح بیشتر به کشورهای منطقه است و نه درگیری و تخاصم نظامی یا به تعبیر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، «جنگ گرم».
احتمالا مهمترین دلیل برای ظریف در این استدلال این است که ترامپ علیرغم سیاست «فشار حداکثری» به جمهوری اسلامی، دستکم در یک مقطع مهم که مربوط به سرنگون کردن هواپیمای بدون سرنشین امریکا توسط ایران بود، حاضر به درگیری و حمله نظامی نشد و برنامه از پیش تعیین شده یک حمله محدود نظامی را هم به هم زد.
ترامپ در زمستان سال ۱۳۹۸ نیز تهدید کرده بود که دهها مرکز در ایران را هدف قرار میدهد اما سرانجام از انجام هرگونه عملیات نظامی خودداری کرد.
مطابق این دیدگاه، چون ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود علیرغم تهدیدات جدی، به ایران حمله نکرده است، فردی علاقهمند به جنگ گرم نیست و چنین احتمالی در دوره دوم ریاست او به فرض پیروی در انتخابات پیش رو، ضعیفتر است.
خطر چنین ارزیابیهایی این است که متکی بر تحلیل رفتارهای گذشته، متغیرات غیرقابل پیشبینی نادیده گرفته میشوند یا سهم چندانی برای آن قائل نمیشوند. در این وضعیت، ممکن است با تغییر آنی تصمیمات، موقعیتهای پیشبینی نشدهای خلق و باعث غافلگیری شوند؛ به طور مثال، عملیات هوایی امریکا در عراق که به کشته شدن «قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت نیروی «قدس»، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ختم شد، در شرایطی بود که دو سال از بازپس گیری عمده متصرفات «داعش» در سوریه و عراق میگذشت. مقامهای جمهوری اسلامی تصور میکردند با نمایش قدرت در منطقه، از جمله از طریق گروههای نیابتی که به سفارت امریکا در عراق حمله کردند، امکان امتیازگیری از دولت ترامپ وجود دارد.
جمهوری اسلامی مشابه همین منطق را در پرونده اتمی، با دولت «باراک اوباما» در پیش گرفت و موفق شد. غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی و افزایش ذخایر اورانیوم در داخل ایران، با هدف نمایش قدرت اتمی و دست برتر یافتن پای میز مذاکره انجام شد و علیرغم هزینههای سنگینی که تحریمهای بینالمللی به ایران وارد کرد، نظام حاکم بر ایران را به مقصود خود که از آن با «افزایش قدرت چانهزنی» یاد میکنند، رساند.
این منطق در برابر دولت ترامپ عمل نکرد. عملکرد چهارساله ترامپ به عنوان رییس جمهوری امریکا، نظام جمهوری اسلامی را به این جمعبندی رسانده است که او اهل جنگ گرم نیست. چرا که هم از درگیری با ایران خودداری کرده و هم از شمار نیروهای نظامی خود در عراق، افغانستان و سوریه کاسته است.
تصمیم سازی بر مبنای این تحلیل که ترامپ صرفا به دنبال فروش سلاح بیشتر به منطقه است، گمراه کننده و ساده انگاری است و ممکن است باعث رفتارهایی از سوی نظام جمهوری اسلامی شود که به تغییر فوری روش رییس جمهوری امریکا بیانجامد؛ همان طور که حمله سال گذشته نیروهای متکی به حمایت جمهوری اسلامی به سفارت امریکا در بغداد معادلات را به سرعتی باورنکردنی تغییر داد.
مطالب مرتبط:
اتاق کناری روحانی و رد میانجیگری روسیه میان ایران و آمریکا
پاسخ سوال ظریف چیست؟ چرا آمریکا نگران رفع تحریم تسلیحاتی ایران است؟
مبادله دو زندانی ایرانی و آمریکایی؛ ژیائو وانگ و مسعود سلیمانی به کشورهای خود بازگشتند
پیامد رد پیشنهاد آمریکا در کنترل کرونا برای ایران چیست؟
کارکنان دولت آمریکا، اهداف حملات فیشینگ هکرهای وابسته به حکومت ایران
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر