یک صفحه عمومی در اینستاگرام، با استوریهای متعدد طی روزهای گذشته. تصاویری که او را کنار مقامهای بالارتبه فدراسیون جهانی فوتبال نشان میدهد یا ایستاده کنار دانشگاهها و مراکز علوم شهرهای آمریکا. بعضی از تصاویر هم نشان میدهند که به دل طبیعت زده است؛ اما با ظاهری کاملا محجبه. شالهایی تیره یا رنگی بر تن دارد و البسهای که دختران این روزهای ایران برحسب قانون به تن میکنند. پستهایش را به زبان انگلیسی مینویسد، چون بهجز در زمان مکالمه، هیچ تسلطی به زبان فارسی ندارد. بااینحال، کمترین نشانی از اینکه در یکگوشه از خاورمیانه، حصر و حبسی عمومی به وجود آمده به چشم نمیخورد.
نامش «کتایون خسرویار» است. دختری که اسفندماه سال ۱۳۹۷ به «ایرانوایر» گفت: «دورگه؟ نمیدانم این واژه دورگه دقیقا یعنی چه. من ایرانی هستم.»
سال ۱۳۶۲ کتایون در شهر «اوکلاهاما»ی امریکا از پدری ایرانی و مادری امریکایی متولد شد. پدر و مادرش سالها پیش از هم جدا شدهاند و او از زمان ثبت طلاق تصمیم گرفت که با پدرش زندگی کند. به اینکه همراه یک پدر ایرانی زندگی کرده بود افتخار میکرد.
از زمان تولد تا سال ۱۳۸۴ هرگز رخساره ایران را از نزدیک ندیده بود. تا اینکه اسفند سال پیش، به «ایرانوایر» گفت: «سال ۲۰۰۵ موفق شدم در ایالتی که زندگی میکردم، برای دانشگاه بورسیه تحصیلی بگیرم. همانجا هم عضو تیم باشگاهی خودمان بودم و میخواستم کمکم به تیم دانشگاه هم بروم. گفتم قبل از اینکه بهصورت جدی وارد درس و دانشگاه شوم، به ایران بروم و خانوادهام را ببینم.»
او به ایران آمد و متوجه شد که «فوتبال زنان» در ایران آماده راهاندازی شده است. بازهم بر اساس ادعایش، در آمریکا همهچیز برای یک زندگی ایدهآل داشت و نیازی به مبارزه نمیدید؛ اما حس کرد که باید در ایران یک مبارزه را آغاز کند.
این یک تحریف از جملات کتایون خسرویار نیست. او کمتر از ده ماه پیش به ایرانوایر گفت: «اگر الان ۱۰ مسیر پیش روی من بگذارید، من سختترین راه را انتخاب میکنم. همیشه همین بودم. از بچگی دوست داشتم کاری را بکنم که کسی سراغش نمیرود. اگر از من بپرسید چه سبک زندگی را دوست داری، میگویم سبکی که بیشترین مبارزه در آن وجود داشته باشد.»
او تقریبا هم حالا همان کاری را میکند که کسی سراغش نمیرود؛ یعنی سکوت مطلق در قبال حصر هشتادمیلیونی در ایران. اگر بهعنوان یک آمریکایی از دنبالکنندههای صفحه اینستاگرام کتایون خسرویار باشید، قطعا هیچ نشانهای از اینکه در یکی از دو سرزمین او چه میگذرد پیدا نخواهید کرد. نه نشانی از اعتراضها، نه یک نماد یا پرچم ایران و نه حتی سکوت مطلق. میتوانید هرروز او را با لبخندی بر لب در استوریهایش کنار شخصیتها و ساختمانهایی پیدا کنید که البته همه آنها را از «ایران» دارد.
کتایون خسرویار اگر به فوتبال ایران نمیآمد، اگر سرمربی دختران جوان ایران نمیشد، هرگز در موقعیت کنونی قرار نمیگرفت. یکی از موقعیتهای جدیدش این است که از گزینههای کنفدراسیون فوتبال آسیا برای انتخاب بهعنوان بهترین مربی زن سال آسیا شده است.
اما خانم خسرویار ترجیح میدهد پیرو همان سبکی از زندگی باشد که اسفند سال گذشته هم به ایرانوایر گفته بود: «من خودم را سفیر ایران میدانم. متاسفم که کسی تصویر درستی از ایران ندارد. تصاویر و تبلیغات از ایران خیلی منفی بودهاند و واقعا امریکاییها همهچیز را از قاب تلویزیون باور میکنند. من میگویم در ایران خوشحال هستم، کوه میروم، اسکی در شمشک، لب ساحل، کافیشاپ و سفرهخانه سنتی.»
در صفحه اینستاگرامش میتوانید او را با پوششی خاص در اماکن باستانی ایران ببینید یا در اجلاسهای جانبی فدراسیون جهانی فوتبال. او کاملا یک سفیر یکسویه است؛ هم در خاک آمریکا و هم در فضای مجازی.
او گفته بود که طی دوران سرمربیگری تیم ملی ایران تلاش کرده بود روی سبک زندگی دختران فوتبالیست ایران کار کند. دخترانی بسازد که نهفقط فوتبالیست که آینده ایران باشند: «دخترهای من باید رییسجمهور، وزیر و نماینده مجلس شوند.»
شاید چهره دیگری را هم در شبکههای اجتماعی دیده باشید. «مونا یگانگی» را میتوان اینگونه معرفی کرد؛ او ۳۱ سال سن دارد، از ۹ سالگی همراه خانوادهاش از تهران به کانادا مهاجرت کرد و از آن زمان ساکن شهر تورنتو است. فارغالتحصیل رشته روانشناسی بالینی در مقطع فوقلیسانس که به دلیل علاقه به روزنامهنگاری، تحصیلاتش را در رشته روزنامهنگاری ادامه داده است.
تیرماه امسال روزنامه «ایران ورزشی» گفتوگویی با مونا یگانگی انجام داد و او را «خبرنگار موفق ایرانی» معرفی کرد. در این مطلب ذکر شده بود که خانم یگانگی سابقه فعالیت با فیفا در جامجهانی ۲۰۱۸ مردان و ۲۰۱۹ زنان و حضور در تورنمنتهایی همچون المپیک ۲۰۱۶ ریو را دارد.
اگر وارد صفحه اینستاگرام خانم یگانگی شوید، تصور میکنید که در صفحه مجازی یک گزارشگر کانادایی که علاقههای خاصی هم به مدلینگ و مدهای روز دارد قدم میزنید.
او در همان مصاحبه به روزنامه ایران ورزشی گفته بود: «به ایرانی بودنم افتخار میکنم.» اما نهتنها در بخش مشخصاتش اشارهای به ملیت ایرانیاش نشده که حتی یک شهروند کانادایی که میداند او ریشهای ایرانی دارد هم نمیتواند در پستها و استوریهای مکررش طی روزهای گذشته، خبری از وضعیت ایران بگیرد.
خانم یگانگی را در حال شنا کردن زیرآب، در حال تماشای پرهای براق قوهای مهاجر، یا در حال آماده شدن برای جشنهای کریسمس یا جهانگردی خواهید دید.
نشانی از اینکه او حتی یک خبر در مورد ایران شنیده باشد به چشم نمیخورد. یکی از دنبالکنندههای او به ایرانوایر گفته است که وقتی از خانم مونا یگانگی در مورد چرایی سکوت در قبال مسایل ایران پرسیده، بلاک شده است.
بعید به نظر میرسد که برای گزارشگری که خود را در گفتوگو با ایران ورزشی «با افتخار ایرانی» و البته «پیرو سبک زندگی ایرانیان» معرفی کرده بود مهم باشد، کسی که با او در ایران مصاحبه کرده بود طی تمام روزهای اخیر حتی امکان دسترسی به اینترنت نداشته است.
سلبریتیهای فوتبال و ژورنالیست ایران با وجود زندگی در خارج از کشور، ترجیح میدهند آینده خود را برای سفر و حضور در ایران به مخاطره نیندازند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر