بنفشه رمضانی یگانه
«سحر تبر» یا «عروس مردگان شاخ اینستاگرامی»، دختر جوانی است که به تعبیر حکومت اسلامی ایران، به اتهام «اباحهگری»، «توهین به مقدسات اسلامی» و «کسب مال نامشروع» این روزها در بازداشت به سر میبرد.
سحر تبر تنها یک شاخ اینستاگرامی با درآمد هنگفت بازاریابی و تبلیغات نیست. اما او کیست و چرا برای حکومت ایدئولوژیک ایران دارای اهمیت و مورد توجه است.
این دختر ۲۲ ساله ایرانی توانسته است با تکنیکهای ویژه تصویری، از گریم و فتوشاپ تا انواع جراحیهای پلاستیک بازیگری و استفاده از تَنِ خود، در مدت کوتاهی بیشترین میزان فالوئرهای ایرانی را برای خود دست و پا کند.
در عین حال، ظاهر عجیب او که با جراحی و گریم تبدیل به هنرپیشههای هالیوودی و تخیلات سینمای غربی شده، توانسته است توجه زیادی، از جمله رسانههای خارجی را به خود جلب کند.
تعداد بالای فالوئرهای او، فارغ از موضوع «تهاجم فرهنگی» که دغدغه رهبر ایران است، میزان علاقهمندی جوانان و نوجوانان را برای رسیدن به بازارهای بزرگتر به تماشا میگذارد و الگوهای ایرانی – اسلامی مطلوب و مورد خواست حکومت را زیر سوال میبرد.
اینها تنها اطلاعاتی هستند که از این دختر جوان ایرانی میتوان در اینترنت یافت و بر اساس آنها استنباطی داشت. حال پرسشی که مطرح میشود، این است که او با چه بخشی از ساختار فکری نظام اسلامی در تضاد است و چه موضوعات پشت پرده دیگری وجود دارد که منجر به دستگیری او شده است؟
اول بهتر است ساختار نظام فکری که با اعمال این دختر به چالش کشیده میشود را از نظر گذراند و پس از آن به دیگر احتمالات بر حسب شواهد پرداخت.
با توجه به اعمال محدودیتهای شدید حکومتی در ایران برای حضور زنان در صنعت تبلیغات و حساسیتها به موضوع مالکیت زنان بر بدن خود، سحر تبر در واقع هکری است که توانسته است تمامی مرزها و محدودیتهای اجتماعی را با استفاده از پرمخاطبترین رسانه مجازی در ایران رد کند. ماههای قبل نیز «مائده»، دختر ۱۷ ساله با رقصیدن در همین فضا توانسته بود از محدودیتهای دینی و عرفی تعریف شده عبور کند. اما مساله این شاخهای اینستاگرامی و نحوه برخورد حکومت با آنها به همین جا ختم نمیشود.
«دیجیتال مارکتینگ» که امروزه با استفاده از ابزار شبکههای اجتماعی به طبقهبندی کاربران بر حسب نیازهای طبقاتی، اجتماعی و اقتصادی میپردازد، قادر است بانک اطلاعاتی گستردهای برای بازاریابی در اختیار بازارهای کالایی، خدماتی و امنیتی فراهم کند. این اقدام با توجه به ضریب نفوذی که شبکههای اجتماعی در جامعه ایرانی دارند، موضوع مهمی است تا مسوولان حکومتی را به وحشت بیاندازد و آنها را نگران درز اطلاعات در مورد بحرانهای اجتماعی و اقتصادی کند. این مساله مشخصا با فسلفه تعریف شده حکومت برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی، حفظ استقلال و توسعه مقاومتمحور اقتصادی و خودکفایی در تضاد است.
خودسوزی «دختر آبی» و پخش اخبار آن در فضای شبکههای اجتماعی و رسانهای شدن این موضوع، از یک سو ناکارآمدی اعمال سانسور را به رخ میکشد و از سویی دیگر، نشان از پوسیدگی قید و بندهای دینی و فقهی در ساختار نخ نمای ایدئولوژیکی دارد که امروزه همچنان تلاش میکند برای حضور زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی محدودیت اعمال کند.
این تلاشها و چالشهای پی در پی، شانس موفقیت فعالان حوزه فضای مجازی برای تحقق اهداف آنها را بالا برده است و به ویژه زنان را بازار هدف قابل توجهی برای سرمایهگذاران معرفی میکند.
اما ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی با اعمال همه محدودیتهای حکومتی تا چه حد است؟ آیا این میزان میتواند تعریف تازهای برای بحرانهای سیاسی و اقتصادی کشور در سالهای آتی و با توجه به شرایط سیاسی و تحریمی داشته باشد؟ پاسخ کوتاه به این پرسش، آری است.
موید این ادعا، سخنان «یحیی رحیمصفوی»، مشاور عالی رهبر ایران است که سه سال پیش در مراسم اختتامیه جشنواره ورزشی خانواده و فرزندان دختر اعضای سپاه پاسداران، در جمع شرکتکنندگان رشتههای ورزشی، به روند افزایشی ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی در ایران اشاره کرد. او با ابراز تاسف از این پدیده، گفت بیشترین میزان مخاطب و زمان بهرهبرداری برخی از شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه متعلق به ایران است: «این میزان به نسبت میانگین افراد بهرهبردار این شبکههای اجتماعی در سایر کشورهای توسعه یافته، در سطح بسیار بالایی قرار گرفته است.»
بر حسب آمار و ارقام، در این حوزه با توجه به آمارهای موجود، تقریباً ۲.۷۹ میلیارد از ۷.۴۸ میلیارد نفر در دنیا، عضو شبکههای اجتماعی هستند که بیش از یک سوم جمعیت جهان را شامل میشود و ضریب نفوذ ۳۷ درصدی این شبکهها را نشان میدهد.
اما از این میزان، ایران با ۸۱ میلیون نفر جمعیت، هجدهمین کشور پرجمعیت دنیا است و رتبه دوم در خاورمیانه و شمال آفریقا را پس از مصر دارد. ایران جمعیت جوانی دارد و از این رو گرایش به فنآوری اطلاعات و ارتباطات در بین آنها زیاد است. فضای مجازی در ایران در چند سال اخیر دچار تحولات بسیاری شده است. ضریب نفوذ اینترنت به شدت افزایش یافته است.
تعریف دستههای آماری و الگوریتمهای دادهای با توجه به میزان علاقهمندی کاربران ایرانی، اطلاعات تازهای هستند که حکومت برای تن ندادن به تغییرات و اصلاحات غربی نیازمند است تا از آنها صیانت کند. این الگوریتمها با استفاده از ابزارهای پیشرفته محاسباتی، از دل تبلیغات و گرایشهای مخاطبان شبکههای اجتماعی، آماری دستهبندی شده برای حکومتهای دیگر و برای شرکتهای بزرگ تحت پوشش آنها تهیه میکند و بازار بحران زده اقتصادی و تحت تحریم ایران را برای عرضه همه آنچه از آن کسر شده است، مورد هدف قرار میدهد. اما آیا تشنگی بازار ایران و عدم پاسخگویی به نیازهای نیمی از جمعیت کشور بدون توجه به تغییرات جهانی، میتواند راه درستی برای صیانت از تهاجمات بیرونی باشد؟ این نکتهای است که به نظر میرسد نگاه فقهی حکومتی حاکم در ایران قادر به پاسخگویی به آن نیست.
از سوی دیگر، موضوع «مبارزه با پولشویی» و فرارهای مالیاتی این درآمدها، میتواند برای جبران کسری بودجه دولتی و بحران تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران، راه تازهای برای کسب درآمد باشد. به این ترتیب، دولت و حکومت با استفاده از اهرمهای فقهی و مالی و گرفتن گلوگاههای تازه کسب درآمدهای نوین، موضوع امنیت ملی و اقتصاد مقاومتی را در شرایط تحریمی فعلی پاسداری کند.
شاید همین موضوع کسب درآمد از کسب و کارهای مجازی در حال توسعه در شرایط کاهش شدید دیگر درآمدهای دولت، بهانهای قویتر از هر عاملی برای حاکمیت به شمار رود تا نگاهی دقیقتر به این حوزه داشته باشد.
مطالب مرتبط:
ارقام نجومی پشت تبلیغات شاخهای اینستاگرام؛ استوریهای پنج میلیون تومانی
سحر تبر دستگیر شد، زامبی معروف اینستاگرام کیست؟
آیا می شود به بهانه سقوط ذائقه فرهنگی از بازداشت سحرتبر خوشحال بود؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر