محمد تنگستانی
بخش دوم
وقتی نوشته و یا خوانده میشود «نمایشگاه کتاب» ابتداییترین تصویر در ذهن اغلب ما، فروش تکجلدی کتاب است اما رویدادی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت، محل عرضه آثار جهت فروش کپیرایت و معرفی نویسندگان به ناشران جهانی است و الخ. به زبان ساده و راحت نمایشگاه کتاب فرانکفورت یک بازار رقابتی جهت معرفی و خرید و فروش کپیرایت آثار است.
یعنی ناشران بیناللملی به این نمایشگاه میآیند تا کتابها و نویسندگان را معرفی کنند اما حضور ناشران دولتی و حکومتی ایران این گونه نیست. اولا که ادبیات معاصر ایران دغدغه ادبیات جهان را ندارد و برای مخاطب ایرانی و غیرایرانی جذاب نیست دوما اغلب نویسندگان ایرانی نه تنها به زبانی دیگر تسلط ندارند و آثارشان را فقط به زبان فارسی منتشر میکنند، بلکه ناشران ایرانی هم آثار را به زبان فارسی در این نمایشگاه عرضه میکنند. حالا شما تصور کنید ناشران فرانسوی، آلمانی و انگلیسی زبان بخواهند از غرفه ایران بازدید کنند و برفرض با آثار نویسندگان ایرانی آشنا شوند.
برای خواندن بخش اول کلیک کنید
اگر نگاهی به عکسهای منتشر شده از چند دوره حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت داشته باشیم، میبینیم علاوه بر عرضه کتاب ناشران دولتی و خصوصی مثلا پسته خندان رفسنجان و گز مرغوب اصفهان هم به نشانه معرفی ایران و ایرانیان عرضه میشود. ناشران دولتی و خصوصی کتابهایی را جهت معرفی گذاشتهاند که نه ترجمه شده است و نه میتواند در صنعت نشر و ادبیات جهان اهمیتی داشته باشد و گاهی نویسندگانی در این رویدادها حضور پیدا میکنند که حتی در خود ایران هم برای جامعه شناخته شده نیستند. این با اصل و محوریت رویداد یعنی معرفی و فروش کپیرایت و اقتصاد هنر و نشر در تناقض است و حضور کشوری که کپیرایت آثار در آن رعایت نمیشود و سانسور در آن وجود دارد بیمعنی و مضحک است.
در کشور فرانسه سالانه حدودا ۷۵ هزار اثر جدید منتشر میشود و ۲۷۰ میلیون نفر در ۲۲ کشور به زبان فرانسوی صحبت میکنند. ۴ هزار ناشر در فرانسه فعالیت میکنند در سال ۲۰۱۵ ۴۳۶ میلیون جلد کتاب به ارزش دو میلیارد و پانصد میلیون یورو میفروشند. کشوری مانند آلمان سالیانه ۹ میلیارد یورو فروش کتاب دارد. حالا تصور کنید ناشران دولتی و حکومتی ایرانی، با پسته خندان رفسنجان و کتابهای سانسور شده با تیراژ ۵۰ تا ۳۰۰ نسخه، در رویدادی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت چگونه حضوری خواهند داشت؟
رگ گردن و هویت ملی
یازدهم اکتبر سال جاری در دومین روز از شصتونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت میشل کلمن، رییس اتحادیه ناشران آلمان میهمان غرفه ایران بود. او در بازدید خود به این دلیل که در ایران کپیرایت آثار ترجمه شده رعایت نمیشود ، ناشران ایرانی را دزد خطاب کرد. بعد از انتشار این گفته، برخی از رسانههای دولتی در ایران یا این اهانت میشل کلمن را نادیده گرفتند یا آن را تکذیب و یا به نوعی توجیه کردند و گفتند حق با ما است و آقای کلمن اطلاعی از قوانین ما ندارد. به دلیل تناقضگوییها در این مورد، از یکی از حاضران در غرفه ایران در مورد صحت ماجرا پرسیدیم. گفت: «بله این حرف درست است و آقای کلمن، ناشران ایرانی را صراحتا دزد خطاب کرد و فایل صوتی آن هم موجود است». پس معتدل کردن فضا به نفع ناشران دولتی از سوی رسانههای ایران منتفی میشود و میماند واکنش ناشران و ما به عنوان مخاطب به گفته «میشل کلمن».
«سیدعباس حسینی نیک»، مدیر مسوول انتشارات «مجد» در گفتوگو با خبرگزاری «کتاب» در واکنش به اهانت کلمن گفته است: «پذيرش كنوانسيونهای بينالمللی برای همه كشورها داوطلبانه است و اجباری نيست. عدم پذيرش يك كنوانسيون به معنای تخطی يك كشور نيست تا بتوانند به مردمش بگويند دزد! هر كشوری حق دارد شرايط داخلی را مورد بررسی قرار دهد و منافع خود را در پذيرش كنوانسيونها در نظر گيرد؛ مثلا كشور امريكا تا 100 سال بعد از تصويب "كنوانسيون برن" به آن نپيوسته بود و بعد از فراهم شدن شرايط داخلی به آن پيوست.»
این در حالی است که رعایت قانون کپیرایت یعنی رعایت قانون در تجارت و ربطی به پذيرش كنوانسيون ندارد . گفته این شخص مثل این میماند که صنعت خودرو سازی ایران، ماشینهای کمپانیهایی مانند «بنز» یا «پژو» را کپی کند و ماشینهای این دو کمپانی را با کیفیتی پایینتر در بازار ایران عرضه کنند. بعد یکی از خودرو سازان بگوید این قانون کشور ماست. بدون تردید کمپانیهای خودروساز ایرانی، از طرف آن دو کمپانی، آلمانی و فرانسوی، به دادگاه کشیده خواهند شد و مجبور به پرداخت جریمههایی میلیاردی. رعایت قانون کپیرایت هم همین است و اگر ناشران و مولفین از مترجمین و ناشران ایرانی تاکنون شکایت نکردهاند تنها به این دلیل است که در ایران تیراژ کتاب اندک است از لحاظ مالی برای آنها به صرفه نیست. گفته «سیدعباس حسینی نیک»، مدیر مسوول انتشارات «مجد» به باور من، جهل مرکب است.
رعایت کپیرایت اثر مانند خیلج فارس که هویتی ملی است، هویت مولف محسوب میشود
ابتداییترین سیاست و وظیفه هر دولت، سازمان، نهاد، اتحادیه یا الخ حفظ منافع ملت و افراد زیر مجموعه خود است. مدیر نمایشگاه کتاب تهران وظیفهای برای حفظ حقوق مولف ندارد، چرا که این نمایشگاه به واسطه دولت برگزار میشود و مدیر این نمایشگاه از سوی نهادها و ارگانهای دولتی انتخاب میشود و تنها باید نسبت به نحوه برگزاری آن نظارت داشته باشد. اما نمایشگاه کتاب فرانکفورت نمایشگاهی دولتی نیست و آقای کلمن به عنوان رییس اتحادیه ناشران وظیفه دارد از حقوق مولفین در برابر کشورها و ناشرانی که حقوق آنها را زیر پا گذاشتهاند، حمایت کند.
مثالی میزنم تا هم دوگانگی فرهنگی مشخص شود و هم نسبت به فقر فرهنگی حاکم بر جامعه نقدی زده باشم.«دونالد ترامپ»، رییس جمهوری امریکا، به دلیل حمایت از متحدانش در منطقه و منافع ملی آمریکا، مدتی پیش «خلیج فارس» را در سخنرانی خود «خلیج عربی» خطاب کرد. کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و توییتر و الخ واکنشهای متعدد و زیادی داشتند چرا که موضوع، هویت ملی ایرانیان بود.
چه طور میشود یک ملت نسبت به گفته رییس جمهوری آمریکا آن گونه واکنش نشان بدهد در حالی که «خلیج عربی» بیان کردن «خلیج فارس» توسط «دونالد ترامپ» به نفع منافع کشور خودش بود. اما دزد خطاب کردن، میشل کلمن را توجیه، حذف و یا نادیده بگیرند؟ و به سرقت آثار منتشر شده ادامه بدهند و با افتخار بودن اجازه مولفین آثارشان را ترجمه و منتشر کنند. در حالی که وظیفه میشل کلمن حمایت از منافع مولف و ناشر است. اگر این گونه است و کشورها باید به قوانین منافع خودشان اهمیت بدهند، باد شدن رگ گردن ایرانیان در واکنش به گفته دونالد ترامپ و نادیده گرفتن حقوق مولفین غیرایرانی را چگونه باید معنی کنیم؟
چرا ما نسبت به گفتهای که میدانیم به دلیل سیاست خارجی یک دولت است آنگونه واکنش نشان میدهیم و در مورد گفتهای که حقیقت ماجرا است، به راحتی از کنار آن میگذریم؟
دزد خطاب شدن ناشران دولتی (خصوصی) و حکومتی توسط مشیل کلمن دقیقا واقعیت ماجراست. اما ما بدون اهمیت دادن و پرسش از مسولین دولتی از کنار آن میگذریم و گفته آقای کلمن را بیاطلاعی از قوانین کشور ایران میدانیم یعنی بدون اهمیت دادن به اصل موضوع، صورت مسئله را پاک میکنیم. به همان اندازه که تکتک ایرانیان نسبت به جغرافیا، منافع ملی، فرهنگ و هنر خود حساس و متعصب هستند، یک مولف هم نسبت به اثر همان حق و حقوق را دارد و تاکنون ناشران ایرانی هرگاه کتابی را بدون اجازه و یا عدم رعایت حقوق مادی مولف منتشر کردهاند، مرتکب سرقت شدهاند. سرقتی که حتی با معارف اسلامی و شریعتی که قانون اساسی ایران بر اساس آن تنظیم شده، در تضاد است.
از شصتونهمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت بیشتر بخوانید:
ناشران مستقل ایرانی، ناشران خنثی ایرانی
مردمی که بیشتر میخوانند و کمتر میفهمند
ناشران مستقل مبارزهای در ویترینسازی با ناشران دولتی ندارند
رعایت قانون کپیرایت، وظیفه است یا ارزشی افزوده
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر