محمد تنگستانی
بخش اول
در اولین بخش از این گزارش، ناشران ایرانی را به سه دسته حکومتی، دولتی( خصوصی) و مستقل تقسیم و بخشهایی از گفتوگوی «ایرانوایر» با یکی از فعالان حوزه نشر در ایران را برای شما منتشر کردیم. در بخشهای دوم و سوم، با دو ناشر مستقل خارج از ایران، مدیر انتشارات مهری و ناکجا، گفتوگویی داشتیم و به خنثی بودن ناشران مستقل پرداختیم و حالا در چهارمین بخش از این گزارش که ویژه شصتونهمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت است، به قانون کپیرایت، تلاش ناشران برای تصویب قوانینی در مجلس شورای اسلامی هم چون «قانون مطبوعات» و «دزد» خطاب کردن ناشران ایرانی توسط «میشل کلمن»، رییس «اتحادیه ناشران آلمان» خواهیم پرداخت. ایران از معدود کشورهای جهان است که قانون کپیرایت در آن رعایت نمیشود و آثار نویسندگان جهان بدون اطلاع و یا پرداخت حق و حقوق مالی به آنها ترجمه و منتشر میشوند.
به نظر می رسد تا زمانی که حاکمان جمهوری اسلامی با قانون اساسی فعلی در راس کار هستند، به این دلیل که محتوای آثار چاپ شده باید در چهارچوب مذهب، اخلاق مذهبی، شریعت اسلامی و ایدئولوژیهای جمهوری اسلامی باشند، هرگز تن به امضای قانون کپیرایت نخواهند داد. زیرا بعد از امضای این قانون جهانی، ناشران ایرانی مجبور میشوند کل اثر را بدون سانسور منتشر کنند.
با توجه به تیراژ مضحک در ایران، قانونکپیرایت از لحاظ اقتصادی به صرفه است
ناشران اروپایی و امریکایی بر اساس تعداد کتابهای فروخته شده از ناشر یا مترجمی که کپیرایت اثر را خریداری کرده است، درصدی از فروش کتاب را دریافت میکنند. در حالی که در ایران روالکار برعکس است یعنی ناشر چند درصد از تیراژ چاپ شده کتاب را به مولف پرداخت میکند. با توجه به اقتصاد فلج در صنعت نشر و تیراژهای مضحک کتاب برای کشوری 80 میلیونی رعایت کپیرایت علاوه بر اینکه به نفع ناشران ایرانی است میتواند صنعت ناشران ایران را به امیالش( مهمان ویژه بودن در رویدادی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت) نزدیک کند. اما به شرطی که سیستم سانسور و ممیزی کتاب وجود نداشته باشد. نویسندگان (غیرایرانیها) ، به این دلیل که سانسور و نظارتهای دولتی برای آنها معنی ندارد، حاضر نیستند یک خط از اثرشان حذف و یا سانسور شود چرا که این اتفاق به فرم و ساختمان اثر لطمه میزند. حالا تصور کنید مولف و ناشری که علاوه بر کیفیت ترجمه، طراحی جلد و صفحه بندی برایش اهمیت دارد، با کتابی ترجمه شده مواجه بشود که طرح جلدی بیربط با ساختمان کتاب دارد و الخ. حالا بماند که بخش مهمی از ادبیات جهان با شریعت در منافات است و قابل انتشار در ایران نیست و باید حذف و سانسور شود. البته در سالهای گذشته هم ناشرانی بودهاند که با پرداخت هزینههایی کم و ناچیز و یا امضای تفاهمنامهای با نویسندگان خارجی، اجازه انتشار کتابهایی را گرفتهاند و در نهایت با خوشحالی روی جلد، یا در بخشی از کتاب و یا خبر انتشار کتاب نوشتهاند «کپیرایت این اثر رعایت شده است» و یا «این کتاب با اجازه مولف ترجمه و منتشر شده است».
رعایت حق مولف و یا اجازه ترجمه اثر در صنعت نشر، عادیترین اتفاق ممکن در جهان است، اما در ایران ارزشی علاوه بر انتشار و کیفیت برای مترجم و یا ناشر به حساب میآيد و افتخار محسوب میشود. در مقابل این ارزش که رعایت ابتداییترین حق مولف است عدم رعایت آن برای ناشران ایرانی، ضد ارزش محسوب نمیشود و روال عادی در صنعت نشر کشور به شمار میرود که معنایی به غیر از فقر فرهنگی در صنعت چاپ و نشر و دور بودن از استانداردهای جهانی ندارد. اتحادیه ناشران ایرانی در چند سال گذشته بنا بر گفتوگوهایی که «محمود آموزگار»، رییس این اتحادیه صنفی با رسانههای دولتی داشته است در صدد تصویب و اجرایی شدن قانونی در صنعت نشر، همانند قانون مطبوعات است.
برخی از ناشران تصویب این قانون را تمام شدن عمر سانسور در ایران می دانند در حالی که تصویب و اجرایی شدن این قانون واقعا به معنای حذف سانسور نیست بلکه به این معنا است که ناشران در ابتدا توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گزینش میشوند و در صورت داشتن صلاحیت، به آنها مجوز نشر کتاب داده و خط قرمزهایی برای آنها تعریف میشود. بعد ناشران خودشان آثار را قبل از چاپ مورد بازبینی و سانسور قرار میدهند تا مبادا مواردی خلاف شریعت در آن وجود داشته باشد. پس از انتشار اگر چیزی از دست آنها در رفته و خط قرمزی را رد کرده باشند، آن وقت دادگاهی مانند دادگاه مطبوعات در مورد آن ناشر یا مولف تصمیمگیری و رای صادر میکند. در صورت تصویب این قانون، تنها اتفاقی که رخ میدهد، صرفهجویی در زمان انتشار آثار است. ناشران ایرانی به دنبال قانونی مانند قانون مطبوعات هستند و گمان میکنند این راه چاره و مقابله با سانسور است. در حالی که بنا به گزارش «سازمان گزارش گران بدون مرز»، ایران در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات، از میان ۱۸۰ کشور جهان، در رده ۱۶۹ قرار دارد. اینکه اتحادیه ناشران برای ادامه کار در ایران، حداقل از زمانی که محمود آموزگار ریاست این اتحادیه را برعهده گرفته، فعالیتهای مفید و قابل اهمیتی داشته است را نمیتوان انکار کرد. از طرفی دیگر، همه ناشران نمیتوانند دست به اعتصاب بزنند و صنعت نشر را تعطیل کنند. به هرحال، در مقابل ناشران دولتی، ناشران حکومتی قرار دارند که با پشتوانه مالی و تفکرات مذهبی و سیاسی، کمر به تحریف تاریخ و فرهنگ ایران بستهاند و به دنبال ترویج افکار اسلام افراطی در چهارچوب اهداف فکری جمهوری اسلامی هستند. در نتیجه، به نظر میرسد عملی شدن قانونی مانند قانون مطبوعات هم از سانسور در صنعت نشر نمیکاهد.
از شصتونهمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت بیشتر بخوانید:
ناشران مستقل ایرانی، ناشران خنثی ایرانی
مردمی که بیشتر میخوانند و کمتر میفهمند
ناشران مستقل مبارزهای در ویترینسازی با ناشران دولتی ندارند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر