محمد تنگستانی
پرداختن به مقوله فرهنگ و کتابخوانی، در تمام دنیا با کمک و همیاری هنرمندان کاری متداول است. حضور چهرههای شناخته شده سینمایی، فرهنگی و ادبی سبب میشود که مخاطب به دلیل اعتماد و علاقه به هنرمندان شرکت کننده از آن حرکت استقبال کند. اعتماد سازی برای جلب مخاطب از مهمترین قدمهای یک حرکت فرهنگی است. سال گذشته مانی هاشمیان، مدیر مؤسسه فرهنگ و هنر «رها فیلم» کمپینی به نام «واو» را جهت تولید کتاب گویا به راه انداخت. کمپین «واو» یا پروژه «واوخوان» زیر مجموعه موسسه فرهنگ و هنر رها فيلم به شماره ثبت 26668 و پروانه 4834 و پروانه نشر دیجیتال برخط به شماره 1270/50 فعالیت میکند. در پروژه «واو» ناشران، نویسندگان، مترجمان، گویندگان، مخاطبین آثار، استودیوهای صدابرداری و مدیران تولید با هم مرتبط میشوند تا با مشارکت هم، کتابهای گویا تولید و عرضه کنند و هر کدام از عوامل تولید از فروش محصول نهایی سهمی داشته باشند. سال گذشته بعد از انتشار فراخوان این کمپین، از ایده این حرکت فرهنگی استقبال چشمگیری شد. مدیر موسسه رها فیلم، مانی هاشمیان، در معرفی این پروژه گفته بود: هدف «واو» فرهنگسازی در زمینه همکاری مشارکتی در امر تولید فرهنگی و ترویج فرهنگ شنیدن کتاب صوتی است. در فراخوانی که سال گذشته منتشر شده بود هنرمندانی مانند مانند خسرو خسروشاهی، ع. پاشایی، حافظ موسوی، مهتاب نصیرپور، رویا تیموریان، ژرژ پطروسی، از کسانی که میتوانند در تولید یک کتاب صوتی مشارکت کنند، برای پیوستن به کمپین «واو» دعوت کرده بودند.
تا به اینجا، یک ایده متداول فرهنگی تعریف شده است و هنرمندان و نویسندگان شناخته شدهای از مردم دعوت کردهاند که در این حرکت فرهنگی مشارکت کنند تا فرهنگ شنیدن کتاب صوتی ترویج پیدا کند. اما نکتهای از سوی مدیران و تبلیغکنندگان این ایده تا کنون بیان نشده و نهان است، شرط مشارکت آثار در این پروژه یعنی ضرورت دریافت مجوز نشر کتابها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در تارنمای واوبوک، که در در بستر مشاركتی واوخوان فعالیت میکند سومین شرط مشارکت در این پروژه اینگونه بیان شده است:
برای تولید صوتی کتاب شما، ضروریست متن مذکور مجوز نشر کتاب گرفته باشد. در نتیجه یکی از سه حالت زیر دنبال میشود: الف- متن شما توسط ناشری مجوز نشر گرفته است. در این حالت میتوانید عنوان کتاب خود را در پروفایلتان وارد کنید و از ناشر کتاب بخواهید مجوز کتاب را تایید و بارگذاری کند. طبیعتاً این موضوع منوط به عقد قرارداد نشر صوتی میان شما و ناشر کتاب خواهد بود. در نهایت مدیر تولید با ناشر قرارداد منعقد میکند و سهم شما مطابق میزان تعیین شده در قرارداد میان شما و ناشر، به حساب شما واریز میشود. ب- برای متن خود مجوز ناشر/مولف گرفتهاید. در این حالت کافیست عنوان کتاب خود را در پروفایلتان وارد و مجوز نشر را بارگذاری نمایید. نتیجتاً مدیر تولید با شما به عنوان صاحب امتیاز قرارداد منعقد میکند. ج- متن شما مجوز نشر نگرفته است. در این حالت ابتدا از طریق انتخاب یک ناشر نسبت به اخذ مجوز نشر اقدام کنید و یا مستقیماً مجوز ناشر/مولف بگیرید و یا از «و» بخواهید اقدام به اخذ مجوز نماید.
سانسور کتاب و حذف همان حجاب اجباری است
مهمترین شرط مشارکت آثار در این پروژه، رد شدن کتابها از تیغ سانسور است. در سالهای گذشته مولفین و نویسندگان زیادی در راستای مبارزه با سانسور فعالیت کردهاند. ناشرانی مانند «نشر باران» در سوئد، انتشارات« اچانداس مدیا» در انگلستان و ناشران فارسی زبانی در آلمان و یا امریکا، خارج از ایران در حوزه مبارزه با سانسور آثار نویسندگان، مترجمین و شاعرانی را چاپ و عرضه کردهاند و اغلب نویسندگانی که آثارشان را توسط ناشران مستقل خارج از کشور منتشر میکنند دسترسی و دانلود را برای مخاطبین ساکن ایران رایگان گذاشتهاند، اما به دلایل مختلفی مانند عدم تبلیغ مناسب و یا عدم پرداخت جامع به آثار منتشر شده از طرف رسانههای مستقل خارج از کشور، آن آثار توسط مخاطب ساکن ایران یا دیده نشده و یا به دلیل عدم مشروعیت آن ناشر در ایران، به آن آثار اهمیت داده نشده است. البته آثار اندکی بودهاند که بیرون از ایران و بدون سانسور منتشر شدهاند و مخاطبین ساکن ایران از آن آثار استقبال کردهاند، این استقبال یا به دلیل شهرت و اهمیت مولف بوده است و یا حاشیههای سیاسی و اجتماعی که بعد از انتشار آن اثر شکل گرفته است.
بحث مشروعیت یکی از مهمترین مباحث نظری است. حداقل در دو دهه اخیر یعنی بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات، کمکم نقش و اهمیت رسانههای معیار در ایران کمرنگ و معدوم شد. از ابتدای دهه هفتاد در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و بعد در دولت سید محمد خاتمی و شکلگیری روزنامهها و مجلات زنجیرهای کمکم روزنامهها و مجلاتی، مانند آدینه، کارنامه و عصر پنجشنبه یا لغو مجوز و یا تعطیل شداند. این مجلات نقش مهمی در راستای خط روشنگری و دگراندیشی بین مولفین و مخاطبین جدی علوم انسانی داشتند. با لغو مجوز و یا تعطیلی این مجلهها انتقادات و روشنگری به روزنامههای اصلاحطلب با خط سیاسی و فکری مشخص از یک مجله به یک صفحه نزول پیدا کرد. هرچند آن مجلات هم با مجوزهای دولتی منتشر میشدند اما در راستای روشنگری و انتقادات ادبی و فرهنگی نقش مهمی داشتند. با گذشت زمان توقع مخاطب از روزنامهها و مجلات و بعدها در رسانههای الکترونیک کاسته شد. نارضایتی از سانسور آثار کمکم جای خود را به خودسانسوری داد. مولفین با خط قرمزها راحتتر کنار آمدند و قبل از سانسور آثار توسط سانسورچیهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شروع به خود سانسوری کردند. مصرف کنندگان کالاهای فرهنگی با مرور زمان با وضعیت موجود کنار آمدند و نارضایتی در نحوه عرضه به سطح کشیده شد.
با صرف هزینههای کلان در حوزه فرهنگ و هنر دولت جمهوری اسلامی، در دهههای گذشته به باور من موفقیت چشمگیری در هدایت سلیقه و نحوه فکر مخاطب در این حوزه داشته است.
در چند سال گذشته برای شما در ایرانوایر، گفتوگوها و یادداشتهای زیادی در حوزه سانسور و خودسانسوری تهیه و منتشر کردهام. در پروژههایی که تا کنون برای شما در ایرانوایر تهیه کردهام، نویسندگان و هنرمندان در حوزه سانسور و خودسانسوری به سه دسته تقسیم میشوند.
یک: آنهایی که با سانسور کاملا مخالف هستند و راضی به سانسور آثارشان نمیشوند. در نتیجه در ایران کتابهایشان را منتشر نمیکنند.
دو: آنهایی که خودسانسوری را پیشه کردهاند و خودسانسوری برای آنها به امری درونی تبدیل شده است. اما گاهی با ناشران مستقل بیرون از ایران هم همکاری میکنند.
سه: آنهایی که در راستای ایدئولوژیهای سیاسی و فکری جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و از وضع موجود رضایت دارند.
پروژه واوخوان همیار سانسور
پروژه «واوخوان» چند روز پیش با انتشار ویدئویی در شبکههای اجتماعی، رسما فعالیت خود را شروع کرد. در این ويدئو هنرمندان و دوبلورهای شناخته شدهای مانند بهروز رضوی، رضا بابک و بهزاد فراهانی مخاطب را به حمایت و استقبال از این پروژه دعوت کردهاند. قاعدتا ما با چهره و صدای این هنرمندان خاطرات زیادی داریم. برای هر شخصی لذت بخش است که کتابی را به عنوان مثال، با صدای بهزاد فراهانی گوش کند. هم لذت از صدای این هنرمند نامدار برده است و هم در وقت خود برای خواندن کتاب صرفهجویی کرده است. اما نکته قابل اهمیت این است که در این پروژه فقط به آثاری اجازه مشارکت داده میشود که مجوز انتشار از اداره سانسور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته باشند و نویسندگان مستقل امکان حضور در این پروژه مفید فرهنگی را ندارند و حذف شدهاند.
برای هر مؤلفی انتشار کتابش در کشور مادر اهمیت زیادی دارد. اما این اهمیت و امکان به دلیل نگاههای سیاسی و مذهبی حاکم در ایران برای همه امکان پذیر نیست. در اغلب گفتوگوهایی که در حوزه سانسور با افراد مختلف داشتهام، این افراد وجود سانسور در جامعه هنری را با حجاب اجباری در ایران مقایسه کردهاند. من تلاش میکنم به کمک مولفین و دگراندیشان در حوزههای مختلف، با سانسور مخالفت کنم و صداهای حذف شده را به گوش شما برسانم اما به مخالفت مخاطبی که در سالها و دههها گذشته با هزینههای کلان دولتی نسبت به سانسور بیتفاوت و یا گمراه شده است، نیز احترام میگذارم. این حق مخاطب است که از یک حرکت فرهنگی به هر دلیلی مثل وجود چهرههای شناخته شده و یا به خاطر مشارکت خودش در آن حرکت فرهنگی، با آن موافق باشد. اما حمایت فعالین مدنی و مخالفان قوانین اجباری، با حرکتی که از سانسور آثار نویسندگان حمایت میکند، را نه درک میکنم و نه برایم قابل فهم است. سانسور کتاب از طرف یک حکومت یعنی نشانهگرفتن تفکرات دگراندیشان، ما چطور میتوانیم با برخی از قوانین اجباری مخالفت کنیم اما حمایت کننده سانسور فکر و اندیشه باشیم.
سانسور یک اثر برای مولف مثل حجاب اجباری برای یک زن است. نمیشود ما با حجاب اجباری مخالف باشیم، فعالیتهایی خوب و مفیدی داشته باشیم اما در حوزه فرهنگ و ادبیات که پاشنه آشیل هر ملت است، به سانسور و خودسانسوری مشروعیت ببخشیم. اهمیت دادن به این پروژه از سوی فعالین مدنی و مخالف با سیاستهای کلان حکومت ایران یک تناقض است. این تناقض یا ریشه در عدم آگاهی این فعالین مدنی، نسبت به اهمیت سانسور در ناخودآگاه جامعه دارد و یا یک، ذوق و هیجان سطحی نسبت به یک ایده جذاب است که در هر دو صورت زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن آزادی بیان است. ما نمیتوانیم با حجاب اجباری، عدم حضور زنان در عرصه موسیقی و.... مخالف باشیم اما از حرکتی که اصل آن بر سانسور پایه ریزی شده است، حمایت کنیم. این گونه حمایتها جعل مرکب و گمراه کردن مخاطب است. جعلی که خواسته و ناخواسته به تفکرات مذهبی و سیاسی حاکم بر ایران کمک میکند تا موفقیت بیشتری در تصاحب فرهنگ و هنر در راستای سیاستهای کلان خود داشته باشد. در حالی که بیرون از ایران ناشرانی مانند انتشارات نوگام سالهاست که در حوزه انتشار کتابهای الکترونیک، کتابهای صوتی و چاپی با رویکردی در مخالفت با سانسور فعالیت میکنند. ناشرانی که برخی از فعالین مخالفت با قوانین اجباری تا کنون نه حمایتی از آنها کردهاند و نه برای معرفی آنها به جامعه تلاشی داشتهاند.
در مورد سانسور و خودسانسوری بیشتر بخوانید:
گفتوگو با مسیح علینژاد
زخمی به نام سانسور
گفتوگو با نسیم خاکسار:
امر و نهی به بیان حقایق و رفتارهای مستقل
گفتوگو با عبدالجبار کاکایی:
برداشتن ممیزی مثل برداشتن حجاب است
گفتوگو با جمشید برزگر:
نبود سانسور یعنی نبود حذف و سرکوب، یعنی بود انسان
گفتوگو با کامبیز حسینی:
خودسانسوری مثل پذیرفتن حجاب است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر