گفتوگو با غلام کویتیپور
محمد تنگستانی
صدا و آهنگهای حماسیـمذهبی غلام کویتیپور برای ایرانیان یادآور خاطرات دهه ۶۰ و جنگ هشت ساله عراق و ایران است. بعد از گفتوگویی که فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی سیوپنج با این خواننده و نوازنده پنجاهوهشت ساله زاده خرمشهر داشت، خبرها و حاشیههای زیاد ایجاد شد. در دو دهه گذشته سالی دو الی سه بار، چهره و صدای غلام کویتیپور از سوی رسانه ملی پخش شده است که یادآور جنگ هشت ساله عراق و ایران است. تصویری که مخاطب از کویتیپور دارد، تداعی کننده دهه شصت و جنگ است، بدون آگاهی از زاویه نگاه او به موسیقی و جامعه امروز ایران، به باور من آن گفتوگو به این دلیل خبرساز و حاشیهساز شد که برای اولین بار ما با شخصیت اجتماعی و واقعی این خواننده و آهنگساز بدون خواستهای دولتی روبرو میشدیم. شروه «ممد نبودی ببینی» نوشته «جواد عزیزی» یکی از شناخته شدهترین کارهای آقای کویتیپور است. در ادامه گفتوگویی ایرانوایر با غلام کویتیپور را میخوانید:
صدای شما یادآور هشت سال جنگ است. در آن دروان اشعار حماسی و صدای شما و دیگران در جامعه برای تشویق جوانان به مبارزه اهمیت زیادی داشت. در سه دهه گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری در تلاش بودهاند که ژانری در هنر ایران به نام «دفاع مقدس» را معرفی و عرضه کنند. آیا در این معرفی و عرضه موفق بودهاند؟
ـ به هیچ عنوان. به جزء چند فیلم و کتاب، که تعدادشان کم است چیزی نه خلق شده است و نه عرضه. چرا امثال من حرص نبود هنرمندانمان را میخوریم. هر کشوری بزرگان هنرش را به کار میگیرد که تولید فرهنگ داشته باشند. مسولین هنری ما به این موارد اهمیت نمیدهند. فقط دنبال کوفتن و عقب انداختن و در گوشه گذاشتن پیشکسوتان هنر ما هستند. مثلا میگوییند ما با هنرمندان طاغوت مشکل داریم. این باید حل بشود. من معنی این مشکل را نمیفهمم. نه در اخلاق اسلامی ماست و نه در اخلاق ایرانی ما. من به تمام باورهای بینالمللی احترام میگذارم.
لغو کنسرتهای موسیقی در سالهای گذشته یکی از مهمترین موضوعات فرهنگی در ایران بوده است. مراجع و شخصیتهای مذهبی در شهرهایی مانند مشهد و قم اعلام کردهاند که در این شهرها اجازه برگزاری کنسرت موسیقی را نمیدهند. در گفتوگویی که سال گذشته با حسین علیزاده داشتم این نوازنده و آهنگساز نامدار ایرانی در جواب به این پرسش گفت: «مگر من در مسائل فقهی وارد میشوم که مراجع در حوزه کاری من وارد بشوند». آیا مراجع صلاحیت اظهار نظر در این حوزه را دارند؟
ـ آقای علیزاده درست گفتهاند. مراجع نظرات مختلفی دارند. برخی موسیقی را حرام میدانند و برخی نه. به همه نظرات احترام میگذارم. اما وقتی در قانون تصویب شده است که یک هنرمند اجازه رفتن به روی صحنه و اجازه برگزاری کنسرت را دارند، قرار نیست هر کسی که تریبونی در اختیار دارد به این هنر تیکهای بیاندازد. ما قانون داریم، باید بر اساس قانون تصمیمگیری بشود. مثلا وقتی پلیس جلوی ماشین من را میگیرد، قانون به او میگوید باید از ماشیناش پیاده شود و به سمت من بیاید نه اینکه من به سمت پلیس بروم. من به قانون احترام میگذارم، با ایستی که پلیس به من میدهد توقف میکنم حالا وظیفه پلیس است که به سمت من بیاید. اما در بلندگویش داد میزند و میگویید: «بیا پایین ببینم» این رعایت حقوق شهروندی نیست. چون برخی از ما قانون را نمیشناسیم، پلیس به خودش اجازه میدهد با این ادبیات بد ما را صدا بزند. ما باید قانون را بشناسیم، باید آگاهی به حقوق شهروندی را عمومی کنیم. باید فرهنگسازی کنیم. من از خواب بیدار میشوم، حالم خوب نیست میگویم کنسرت برگزار نشود. بدون اینکه در نظر گرفته باشیم چقدر هزینه زمانی و مالی صرف شده است. قانونگذار حرفش را میزند و بعد عقب نشینی میکند و میگوید فضا. مگر مردم شعور ندارند که بدانند فضای یک کنسرت موسیقی باید چگونه باشد.
ما که اول دبستان نیستم. سیو هفت سال هم از انقلاب گذشته است. تکتک همین مردمی که شما دارید منعشان میکنید از کنسرت رفتن، هم مفسر سیاسی هستند و هم شعور دارند. مردم زیر بار حرف زور نمیروند، هرکاری شما بکنید آنها کار خودشان را میکنند. در دوران جنگ رفیقی گفت استاد فلانی را پنج ساعت پشت درب اتاقم نگه داشتهام. خطاب به او گفتم یعنی کار درستی کردی؟ آن دوران تمام شده است. آن زمان سیستم اداری ما تمرین اخلاق نداشت. اما الان که هم تمرین داشتهایم و هم میدانیم آن رفتارها مردود است. ما هرکسی را که میبینیم اسطوره است و میتواند روی احساسمان تاثیر بگذارد دو روز بعد میبینم که ممنوعالکار است. این قوانین از کجا آمده است؟ این لغو کنسرتها و ممنوعالکاریها فقط سلیقه است، قانون نیست. ببینید برای یک بازی فوتبال ساده را در شب عاشورا چه کردند؟ گفتند که عاشورای ما را نشانهگرفتهاند. این گفتهها، حرفهایی مفت است. اینها عاشورا را خیلی دمدستی گرفتهاند. گفته بودند بازی ایران و کره با حضور کویتیپور در حالی که من اصلا روحم هم خبر نداشت. در یادداشتی خطاب به این دورغشان نوشتم: عجب آشفتهبازاریست دنیا. نه از فدراسیون فوتبال کسی به من زنگ زده بود و نه من قولی داده بودم. من نخواستهام در این سی و چند سال چهرهام این گونه باشد. مردم شرافت دارند. بارها گفتهام، مثلا فلانی تویی که در مورد بالیوود و موسیقی همزمان با هم نظر میدهی چقدر اطلاعات تخصصی داری. من سه ساز مینوازم اگر حرفی میزنم کارشناسانه است، در این سه دهه اولین بار است که میگویم.من قبل از انقلاب با ارکستر حرفهای در حال بستن قرارداد بودم که انقلاب شد، بعد رسانهها مینویسند ایشان با ارکستر نیروی هوایی قرارداد داشته است. این موضوع قرارداد بعد از خدمت سربازی من بوده چرا اینها را یکی میکنند.
آیا دولت حسن روحانی در بازتر شدن فضاهای هنری موفق بوده است؟
ـ میگویند جامعه هنری خیلی خوب شده، اما نه خوب نشده است. باید خیلی بازتر از اینها باشد. ما هنوز مجوز برگزاری کنسرتهایمان لغو میشود. اینها دیوارهایی فولادی هستند که باید برداشته شوند. آمریکا هر سیاستی داشته باشد برای اجرایی شدن آن سیاست از بزرگان هنرش استفاده میکند. با هنرمندانش سیاستهای جهانیاش را دنبال میکند اما ما بر سر پیشکسوت هنرمان میزنیم. این درد دارد. واقعا گناه بهروز وثوقی چه بود؟ برای ایرج قادریها و فردینها و ملکمطیعیهایی که در ایران مانند چه کردید؟ ملک مطیعی را زمانی که عصا در دست گرفت آوردید. ما از اینها خاطره داریم. فیلمها و فرهنگسازی اینها باعث شد که منِ کویتیپور هشت سال دفاع مقدس در جنگ بهایستم. فرهنگ اسلامی و ایرانی ما میگوید نقاط مثبت یک اثر را نگاه کنید. مسئولین، حالامیخواهد ریاستجمهوری باشد یا هرشخص دیگری، برای خوشحالی هنرمندان یک ژست سیاسی میگیرند و بعد در عمل انجام نمیشود. یک روحانی در نیشابور یک چیزی میگویند بعد میروند برنامه یک کنسرت موسیقی سنتی را خراب میکنند. حرمت موسیقی و اهالی آن کجاست؟ این برخوردها برای اوائل انقلاب بود نه امروز. آن زمان یک سری تعصباتی بود اما الان معنی این تعصبهای بیجا، چیست؟ مگر خانه فساد در سالنهای کنسرت راه انداختهایم که میخواهند ما را ارشاد کنند. اگر من کویتیپور هستم و خواننده حماسی و مذهبیام میگویم مردم کف بزنند در سالن و شادی کنند. ما شهید ندادهایم که مردم در افسردگی و غم زندگی کنند. یک نفر اسکار میگیرد یک جماعتی مینشینند و میگویند سیاسی بوده. آخر یکی نیست به آنها بگویید بیسوادها مگر اسکار شوخی است که اینگونه میگویید. چرا عقلشان را به کار نمیاندازند موقع گفتن این حرفها. من عشق میکنم وقتی میبینم یک هنرمند ایرانی اسکار میگیرد و یا در کن جایزه میگیرد.
تا کنون خودسانسوری داشتهاید؟
ـ من هیچ وقت نه در رفتار و نه در کلامم خودسانسوری نداشتهام. در حفظ ظاهر چرا، رعایت کردهام. من در دامن مادری بزرگ شدهام که در صحبت کردن رک و پوستکنده و بیریا بوده است. منم رک و پوست کنده و بیریا صحبت میکنم.
اگر روزی از خواب بیدار شوید و ببینید که ممیزی کتاب برداشته شده چه حسی خواهید داشت؟
ـ اگر این خبر و این نگاه باز را بشنوم، بیشک اولین کاری که میکنم و اولین ریتمی که در ذهنم میآید یک ریتم شش و هشت است. در حال حاضر نمیتوانم نه، چون ذوق من کور شده است. من سیوهشت سال برای ملودیهای نابی زحمت کشیدهام اما دست نخورده ماندهاند و به قول معروف روی دستم باد کردهاند. ببین تا چه حد ما عقب نشینی داشتهایم. استاد بابک بیات یک روز خطاب به من گفت ؛ کویتیپور نیازی به موسیقی ندارد، او بدون موسیقی در دلها رفته است. میگویند تو بایکوت هستی و ممنوعالکاری، من نه دنبال تصویرم بودهام نه چیزی دیگر. شهدای ما معرفت داشتند اما مسولین معرفت نداشتند. هدف شهدای ما آرامش مردم بود.
در این سه دهه، برای مبارزه با سانسور در جامعه فرهنگی ایران چه کاری انجام دادهاید؟
ـ من از مخالفین سرسخت سانسور هستم. دین و باور من میگوید طرف مقابلت هرچه میخواهد بگوید، تو باید بشنوی. ما در عمل این را نداریم. قبل از انقلاب زمانی که سرباز بودم وقتی رفقای تهرانی من به مرخصی رفتند و باز گشتند از آنها پرسیدم به مردم تیر مستقیم میزنند در گوش مردم میزنند؟ گفتند بله. آن زمان گفتم فاتحه این سیستم خوانده است. بارها در گوش مردم زدند، نباید بزنند. به منزلت و شوکت ایرانی احترام نگذارند، طغیان میکند. اگر آنهایی که تا کنون در گوششان زده شده و چیزی نگفتند، از معرفت زیادشان بوده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر