«محمدجواد اکبرین»، یکی از دینپژوهان شناختهشده ایرانی ساکن فرانسه است. روزنامهنگار و فعال سیاسی که در دو دهه گذشته آثار متعددی در حوزه دین، فرهنگ و سیاستِ ایران و خاورمیانهی عربی در رسانههای فارسی و عربی منتشر کرده است.
با طولانی شدن روزهای قرنطینه و خانهماندنهای اجباری در سراسر جهان بازار تماشای فیلم و سریال داغ شد. محمدجواد اکبرین اما میگوید روزهای خانه ماندن را بیشتر به خواندن گذرانده است تا دیدن: «برخلاف روزگارِ پیشاقرنطینه که سعی میکردم هفتهای یک فیلم خوب در سینما ببینم در دوره قرنطینه بیشتر وقتم به کتاب گذشت اما در میان آنچه دیدهام دو سریال برایم ماند، یکی آمریکایی و دیگری ایرانی و از قضا هرکدام سه فصل.»
محمدجواد اکبرین میگوید سریال West World که در فارسی دنیای غرب ترجمه شده را به پیشنهاد پسرش دیده است. سریالی به کارگردانی «جاناتان نولان» و «لیزا جوی» که هنوز در جریان است و هر هفته بخش تازه آن روی شبکه HBO نمایش داده میشود.
او میگوید: «این سریال کمکم کرد تصور کنم جهانی را که بازیهای کامپیوتری از جعبههای جادوییشان بیرون بزنند و تبدیل بشوند به سرنوشت ما. سریالی تخیلی از رباتهای میزبان در یک پارک و مهمانانی واقعی که قرار است تمام فانتزیهای وحشیشان را ارضاء کنند و ثروتمندانی که پشت این نقشه نشستهاند، جهان را به گند میکشند! روحهای پست و کوچکی که تلاش میکنند جهان را بهاندازه پستیشان کوچک کنند. در آن میان اما کاراکترهایی از رباتها بر این رذالت میشورند و از تقدیری که برایشان ساختهاند بیرون میزنند.»
او یکی از صحنههای اوایل فصل سوم از این سریال را بهطور ویژه به خاطر سپرده است: «در یکی از صحنههای اوایل فصل سوم؛ کسی که نقش بدل شخصیتی به نام "شارلوت" را بازی میکند، لحظاتی هست که ناخنهایش را در پوستش فرومیبرد و خون میزند بیرون، به خودش آسیب میزند چون این خود را دوست ندارد، انگار میخواهد برگردد به آنچه بود و از بدلی شدن خسته میشود. این تصویر را دوست داشتم؛ تصویری از حالوروز انسانی که خودش نیست! دلش میخواهد از نقشهای بدلی که برایش ساختهاند بزند بیرون.»
اکبرین البته جدا از خوشساختی و تصاویر تکنیکال و چشمنواز در این سریال دلیل دیگری هم برای توصیه آن به مخاطبان دارد: «ناگفته نماند که حضور پیمان معادی، بازیگر ایرانی مورد علاقهام در این سریال هم بر لطفش افزود هرچند حضوری حاشیهای و کمرنگ داشت. موسیقی جذاب سریال که آنهم اثر رامین جوادی؛ آهنگساز ایرانیتبارِ آلمانی است و پیشتر موسیقی متن سریال "فرار از زندان" را هم ساخته بود درخشان بود و من فوقالعاده دوستش داشتم.»
اما دومین سریالی که آقای اکبرین برای مخاطبان پیشنهاد میکند یک سریال ایرانی است. سریالی که با اماواگرهای زیادی پس از پایان فصل اول روبرو شد و هنوز هم برخی عوامل آن در مظان اتهام فساد مالی درگیر رسیدگیهای قضایی هستند. سریال سه فصلی «شهرزاد» به کارگردانی «حسن فتحی» که روایتی عاشقانه در خلال بازنمایی رویدادهای سیاسی ایران پس از مشروطه است. آقای اکبرین میگوید: «سالهاست که از خیلیها تعریف «شهرزاد» ساخته حسن فتحی را شنیده بودم اما هرگز فرصت دیدنش دست نداد. قرنطینه مجالی شد تا هر سه فصلش را ببینم. هم عاشقانههایش خیلی به دلم نشست، همبازیهایش و هم بغض همیشگیِ صدای محسن چاوشی! اما از همه مهمتر تصویری بود که سریال از کودتای ۲۸ مرداد و حال و هوای دهه ۳۰ جلوی چشم جامعه گذاشت؛ روندی که به حصر دکتر مصدق و تحکیم استبداد رسید. برای جامعهای که حافظه تاریخیاش را غبار گرفته، روایت و بازآفرینی هنری این واقعه به نظرم خیلی ارزشمند بود. این سریال موفق شد در حاشیهی عاشقانههایش نشان دهد همان کسانی که سرنوشت عشق شهرزاد و فرهاد را به سرشتِ سیاهشان گره زدند با سرنوشت یک ملت هم همان کار را کردند، همان عاشقکُشان را در کودتا تکرار کردند. همچنین موفق شد نشان دهد که چگونه منفعت کوتاهشان از حصر، هم امیدهای بلند یک نسل را نابود کرد و هم سرانجام خودشان را.»
مطالب مرتبط:
فیلمها و سریالهای پیشنهادی نازنین بنیادی؛ عشق در هر زبانی عشق است
فیلم و سریالهای پیشنهادی شاهین نجفی؛ جدال مفاهیم
فیلمها و کتابهای پیشنهادی منیرو روانیپور: از سه رنگ کیشلوفسکی تا آخرین کتاب سلمان رشدی
۱۰ فیلم و سریال پیشنهادی محمود حسینیزاد؛ مهجور اما شاهکار
سریالها و فیلمهای پیشنهادی مانا نیستانی: انتخابهایی برای همه سلیقهها
فیلمها و سریالهای پیشنهادی آسیه امینی: در روزهای تلخ تا میتوانید فیلم طنز ببینید
عکسهایی که حال آدمها را خوب میکند؛ پروژه جدید رضا دقتی در قرنطینه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر