سالار میرهاشمی
«روایتهای زندان»، مجموعهای از گزارشهایی است که راویان آنها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف میگویند و گاه از زندانهایی که شاید نامشان را هم نشنیده باشیم. راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آنها از زندگی خود در زندان میگویند و ما را با خودشان به سلولهای مختلف میبرند.
در این گزارش، قرار است روایت زندانیان را درباره «خواب» بخوانیم؛ هم خواب و هم جای خواب!
***
در ادبیات زندان، به آن «تخممرغ دزد» میگویند؛ یعنی کارتنخوابها و خیابانگردهایی که در زمستان دزدیهای خرد میکنند تا بلکه برای چند ماه به زندان بیفتند و جای خوابی داشته باشند؛ مجرمانی با حبسهای شش ماهه که تعداد آنها در زمستان و فصل سرما بیشتر میشود. هرچند زندگی در زندان، مثل سکونت در شهر، طبقاتی است. آنها لزوما روی تخت و زیر پتو نمیخوابند بلکه فقط در خیابان نیستند؛ در آن سرمای به اصطلاح گداکش.
شروع فصل سرما در تهران، بیپناهان و کارتنخوابهایش را ناچار به یافتن چارهای برای بقا میکند؛ از خوابیدن در قبرهای پیش ساخته در قبربستان تا عایق کردن محل خواب خود با کارتن و پلاستیک و پتو زیر پلها. گروهی اما زندان را ترجیح میدهند.
در این یادداشت، از مراتب خوابگاهی در یک بند عادی در زندان مینویسم با در نظر داشتن این نکته که تفاوت میان بندهای مختلف و نیز واحدهای گوناگون وجود دارد؛ با علم به این موضوع که تمایزات دیگر نیز نظیر نوع جرم (دزدی، مالی، مسلحانه، قتل، امنیتی و...) سن (بند «شاپرکها»، بند «جوانان» و ...) و محلات مختلف وجود دارد و خود لایههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در زندان «تهران بزرگ»(فشافویه) را میسازند.
● گاردونیخوابی
سرویسهای بهداشتی هر بند معمولا در انتهای همان بند قرار گرفتهاند؛ محلی که زندانیان آن را «گاردونی» میخوانند. پایینترین مرتبه خوابگاهی در بندها، گاردونیخوابی یا همان توالتخوابی است. پذیرش زندانی و حبس او هم از همینجا شروع میشود. توالتخوابها روز را در گوشهای از هواخوری سر میکنند اما در شب از این موهبت برخوردارند که پس از اعلام خاموشی، حدود ساعت ۱۰ و۳۰ دقیقه، تختهچوبی بر چاهکهای توالت بگذارند، پتوی دولتی خود را روی آن بیاندازند و تا صبح و اعلام بیدار باش، در توالت بخوابند.
گاردونیخوابها پایینترین قشر زندان هستند. گاردونی خواب نه پولی دارد تا تختی اجاره کند و نه نیروی کارش خریداری دارد تا کف اتاق بخوابد. سابقهاش هم قدری نیست تا مسیر رشد را در بلند مدت طی کرده باشد و در کریدور بخوابد.
● کریدور خوابی
زندانی راهروی میان سلولها را «کریدور» میخوانند. کریدوری که در میان هشت سلول راست و چپ قرار گرفته و محل نصب تلفن و رفت و آمد زندانیان و زندانبانها است. کریدورخوابها اگرچه از تعفن و آلودگی گاردونی به دور هستند اما آنها هم مجبورند روز را در هواخوری بگذرانند و شب، پس از اعلام خاموشی، به موازات هم در کریدور جای بگیرند. گاهی هم که تعدادشان بالاتر میروند، همگی به پهلو میخوابند تا شمار بیشتری کنار هم جای بگیرند؛ شیوهای که آن را «کتابیخوابی» میخوانند.
● کفخوابی
در هر سلول بند، پنج تخت سه طبقه دور تا دور را گرفته و موکتی شش متری در وسط سلول انداخته شده است. کفخوابها به طور خاص کسانی هستند که در سلولی به آنها جا داده شده است اما تخت ندارند و شب را در کف سلول میخوابند. همان موکت شش متری دستکم ۱۰ نفر را روی خود جای میدهد. کفخوابها نیز یا روز را در بیرون بند میگذرانند یا مشغول به کارهای خدماتی بند میشوند؛ برخی به آشپزی، برخی به شستن لباس، برخی به نظافت حمام و سرویسها مشغول هستند.
● دو ترک خوابی
«دو ترک خوابی» نیز از پدیدههایی است که مصداقی خارج از زندان ندارد و واژهای استعاری برای بیان آن در زندان ساخته شده است؛ واژهای مرکب از سواری دو نفره موتورسیکلت و خواب. دو ترکخوابها افرادی هستند که تخت طبقه سوم را باهم استفاده میکنند؛. دونفری که سر و پا به سمت هم، طول تخت را اشغال میکنند. آنها میتوانند روز را در سلول و در تختهای خود بمانند.
● دو طبق، زاغه
در بندهایی که دورتادور سلولها تخت چیده شدهاند، در بیشترین ظرفیت، ۲۴۰ تخت وجود دارد که مطلوبیت تخت طبقه اول به نام «زاغه» از تختهای طبقههای دوم و سوم (دو طبق و سه طبق) بیشتر است. زیرا برای خواب نیازی به بالا رفتن از نردبان نیست. اما ظرفیت بندها گاهی تا ۶۰۰ نفر هم میرسد و بدیهی است کسانی که تخت دارند و مجبور نیستند به دنبال جایی برای پهن کردن پتوی خود بگردند، از وضعیت بهتری برخوردارند.
به طور کلی، زاغهها در هر سلول، محلی هستند که زندانیانی در آنها میخوابند که از جایگاه طبقاتی بالاتری نسبت به بقیه زندانیان برخوردار باشند و طبیعتا قدرت بیشتری هم دارند. این جایگاه ویژه در ارتباط با منابع قدرت در زندان است:
الف) سابقه: مدت زمان حبس فعلی و محکومیتها و تعداد دفعات حبسهای پیشین، سابقه زندانی را میسازند. زندانی با سابقه از احترام بیشتر و جایگاه بهتری برخوردار است. زندانی سابقهدار راه و چاه زندگی در بند را بیش از سایرین میداند و ارتباطات بیشتری نیز با زندانیان قدیمی دیگر دارد که خود از عوامل تولید قدرت در بند به حساب میآید.
ب) همبستگی تیمی: گنگها و تیمهایی که چند نفر را با خود همراه کردهاند و هوای همدیگر را دارند، عموما از توان بیشتری برای برآوردن نیازهای خود برخوردارند. گاه این تیمها امور خلاف در بند نظیر فروش مواد مخدر و ورود و پخش اجناس ممنوعه را نیز بر عهده میگیرند، گاه تنها همسفره و رفیق هستند و گاه باهم انتظامات بند را بر عهده میگیرند.
ج) بیرونی: بیرونی شاید مهمترین منبع قدرت در زندان است که امکان واریز پول به کارت زندانی، کارت دیگر زندانیان و به کارت زندانبانان را میسر میکند. زندانی با داشتن پول در بند میتواند تخت اجاره و سیر مراتب طبقاتی را سریعتر طی یا با هماهنگی با مسوولان زندان، در سلول و تختی بهتر زندگی کند.
د) نیروی کار: زندانیانی که در امور خدماتی نظافتی بند و سلول مشغول به کار هستند، به ازای فعالیتی که انجام میدهند، کفخواب سلول میشوند و زودتر به تخت میرسند. زندانیان شاغل در امور ساختمانی زندان نیز در بندهای کارگری امکان بیشتری برای گرفتن تخت دارند.
محل خواب در زندان تهران بزرگ نظیر بسیاری از موارد دیگر همچون آب آشامیدنی که طبق آییننامه سازمان زندانها، حق زندانی است، به سادگی در دسترس نیست و خواب زندانیان هم در گرو روابط، پول و سیاستهای طبقاتی و جایگاه قدرت است. چه بسیار زندانیانی که در این میان، به دنبال جای خواب، به حبس میروند و در پایان فصل سرما، به دنبال لقمهای نان، به خیابانها باز میگردند.
مطالب مرتبط:
روایتهای زندان؛ بند دارالقرآن در دو پرده: آیتالکرسی و فیلم پورن
روایتهای زندان؛ زندانیان را گیج کن و بخوابان تا اعتراض نکنند
روایتهای زندان؛ کار در فشافویه یعنی حبس با اعمال شاقه
روایتهای سپیده قلیان از زندان (بخش آخر)؛ نام نخست من سپیدار است
روایتهای زندان؛ ضرب و شتم زندانیان یکی از مراحل «پذیرایی» است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر