close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

با سلام! سوالی داشتم از خدمت شما. دوست من - که همسایه دیوار به دیوارمان است- در یکی از تظاهرات چند روز پیش دستگیر شده. در واقع برای انجام کاری رفته بوده ولی وقتی دیده تظاهرات شده او هم چند شعار داده است. الان در بازداشت است. خانواده اش رفته اند دادسرا، آنجا یکی از پرسنل به ایشان گفته: جرمش "اجتماع و تبانی و اخلال در نظم" است. میخواستم بپرسم این یعنی چه؟ سوال دیگر اینکه: خانواده چه طور می توانند وکیل بگیرند؟ چون پیش چند وکیل رفته اند اما آنها وکالت قبول نکردند؟

با سلام! جرم اجتماع و تبانی زمانی است که چند نفر برای ارتکاب یک جرم علیه امنیت توافق و تبانی کنند و برای انجام آن تصمیم قطعی بگیرند. شرکت در تظاهرات و راهپیماییها به هیچ وجه نمی تواند تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت باشد. مجازات این جرم دو تا پنج سال حبس می باشد. در مورد اخلال در نظم نیز عرض شود که در قانون ذکر شده است هر کس با هیاهو و جنجال باعث باعث اخلال در نظم و آسایش شود به سه ماه تا یک سال حبس و تا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم می شود. این ماده نیز افرادی را شامل می شود که موجب خشونت شده و عمدا قصد برهم زدن نظم عمومی را داشته باشند. هیچ کدام از جرایم مذکور شامل افرادی که در راهپیمایی های مسالمت آمیز شرکت می کنند نمی شود اما متاسفانه در سیستم قضایی ایران رویه شده است که برخی از تظاهرات کنندگان را با این عنوان ها محاکمه می کنند. در مورد وکیل توجه کنید که در جرایم امنیتی و سیاسی معمولا دادسراها اجازه دخالت وکیل را نمی دهند و بر اساس قانون فقط وکلای تایید شده از سوی رییس قوه قضاییه می توانند در این پرونده ها در مرحله تحقیقات مداخله کنند. با این وجود می توانید به کانون وکلا مراجعه کنید و تقاضای وکیل کنید. موفق باشید!

سلام! یکی از نزدیکان من در تظاهرات چهار روز گذشته دستگیر شدند. ظاهرا ایشان را مامورهای لباس شخصی دستگیر کرده و به اطلاعات برده اند. رفتیم دادسرا گفتند که فعلا باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود اجازه ملاقات و تلفن هم به ما نمی دهند. می خواستم بپرسم آیا می شود با وثیقه ایشان را ازاد کرد؟ آیا اینها حق دارند اجازه ندهند تا تلفنی صحبت کنیم. خانواده خیلی تگران هستند. اگر ممکن است راهنمایی کنید؟

با سلام! خدمتتان عرض شود که ممکن است بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت صادر کرده باشد . بر اساس ماده 237 قانون آیین دادرسی کیفری در جرایم تعزیری درجه چهار و بالاتر امکان صدور قرار بازداشت موقت وجود دارد آن هم در صورتی که بیم فرار متهم و یا از بین رفتن دلایل جرم وجود داشته باشد. معمولا اتهام افرادی که در تظاهراتها شرکت می کنند اخلال در نظم یا تبلیغ علیه نظام و یا تبانی برای ارتکاب جرم است. مگر اینکه شخص نقش اساسی در شکل گیری تظاهرات داشته باشد. از آنجا که مجازات جرم اخلال و تبلیغ پایینتر از درجه چهار است صدور قرار بازداشت موقت در مورد این اتهامها درست نیست. بنابراین بهتر است به دادسرا رفته و از عنوان دقیق اتهامی ایشان با خبر شوید. اگر مسئول رسیدگی کننده به پرونده پاسخ ندهد مساله را کتبا به دادستان اطلاع داده و خواستار صدور قرار وثیقه یا کفالت شوید. در مورد سوال دیگرتان عرض شود که ملاقات حضوری در این مرحله ممکن نیست اما بر طبق ماده 50 قانون آیین دادرسی کیفری شخص بازداشت شده حق دارد به وسیله تلفن اطرافیان خود را از تحت نظر بودن خود آگاه کند و ضابطین قوه قضاییه نیز مکلفند در این زمینه مساعدت لازم را انجام دهند.

سلام. من یک سوال در مورد تظاهراتهای اخیر داشتم. همانطور که می دانید دهها نفر در این تظاهراتها کشته شده اند. می خواستم بپرسم که آیا ماموران نیروی انتطامی می توانند به سوی اعتراض کنندگان شلیک کنند و آنان را بکشند؟ آیا اینکه می گویند ماموران حق تیر دارند از لحاظ قانونی درست است؟

پاسخ: با سلام. خدمتتان عرض شود که مامورین نیروی انتظامی و به طور کلی نیروهای مسلح در شرایطی حق استفاده از اسلحه را دارند اما این حق محدود و تابع مقررات خاصی است. بر اساس ماده 4 قانون بکارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری: «مأمورین انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمائی‌های غیر قانونی، فرو نشاندن شورش و بلوا و ناآرامی‌هایی که بدون بکارگیری سلاح‌، مهار آنها امکان‌پذیر نباشد، حق بکارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات، در صورت تحقق شرایط زیر دارند: الف - قبلاً از وسایل دیگری مطابق مقررات استفاده شده و مؤثر واقع نشده باشد. ب - قبل از بکارگیری سلاح، با اخلالگران و شورشیان نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد. » در مورد این ماده باید توجه شود که صرف مجوز نداشتن تظاهرات دلیلی بر استفاده از اسلحه نمی شود بلکه تظاهرات باید ناارامی به وجود آورد. همچنین بر طبق تبصره سوم ماده 3 این قانون مأمورین مسلح در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که اولا" چاره‌ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند، ثانیاً در صورت امکان مراتب : الف- تیر هوایی. ب- تیراندازی کمر به پایین. ج- تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.‌ با توجه به این که تظاهراتهای اخیر مسلحانه نبوده و در راستای اعتراض به وضعیت کشور می باشد، مامورین حق شلیک به سوی مردم را ندارند ضمن اینکه قانونا لازم است تشریفات فوق در تیراندازی رعایت شود. در مورد حق تیر عرض شود چنین اصطلاحی در قانون وجود ندارد و مامورین به هیچ وجه به طور مطلق حق تیر ندارند. موفق باشید!

سلام ! روزتون بخیر . امیدوارم حالتون خوب باشه .راستش من بخاطر دعوا محکوم به پرداخت 10 میلیون دیه شدم . هفته پیش جلسه دادگاه داشتم بابت قسط بندی کردن دیه. در جلسه دادگاه گفتم که وضعیت مالی خوبی ندارم و توان پرداخت یکجا یا بیشتر از ماهی دویست هزار تومان رو ندارم . چندوز پیش حکم دادگاه اومده و باید اقساط رو توی چهار قسط ماهیانه پرداخت کنم درحالی که کسانی که وضعیت مالی خوبی هم داشتن تونستن با ماهی صد هزار تومان هم اقساطی کنن .. پیشنهادتون چیه . من واقعا توان پرداختش رو ندارم..؟

 با سلام! خدمتتان عرض شود که میزان اقساط با توجه به وضعیت مالی شخصی که تقاضای اعسار کرده است تعییت شده و بستگی به نظر قاضی دارد. یعنی در قانون در مورد مقدار اقساط ماده مشخصی وجود ندارد فقط در ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی آمده است که  در تعیین اقساط باید میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.  این رایی که به شما ابلاغ شده است حکم دادگاه بدوی است بنابراین شما بیست روز فرصت دارید که به این رای اعتراض کنید و خواستار تعدیل اقساط شوید. ممکن است دادگاه تجدید نظر اقساط را تعدیل کند. اگر مدرک دیگری علاوه بر مدارکی که به دادگاه اولیه ارائه داده اید دارید آنها را هم ضمیمه لایحه تجدید نظرخواهی تان بکنید. اگر حکم فعلی در تجدید نظر تایید شود و یا تفاوت زیادی نکند باز می توانید به همان دادگاه بدوی با استناد به تبصره ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و با ذکر اینکه وضعیت اقتصادی بدتر شده و شما توانایی مالی تان ضعیف تر شده است دادخواست تعدیل اقساط را بدهید. موفق باشید!

سلام! من دو سال پیش از شوهرم جدا شدم. دلیلش هم رفتارهای بد شوهرم بود. هر روز جنگ و دعوا داشتیم. خانواده ایشان خیلی من را اذیت کرده و مرتبا در زندگی من دخالت می کردند. طوری شده بود که حتی شوهرم از رابطه من با خانواده ام ناراحت می شد. خانواده اش خیلی سنتی بودند و تفاوت فرهنگی خیلی زیادی داشتیم. خلاصه مهریه ام را بخشیدم و توانستم طلاق بگیرم. یک پسر پنج ساله دارم که دادگاه حضانتش را به من داد. حالا دوباره قصد ازدواج دارم. با فردی که قرار است ازدواج کنم، قول و قرارهایی گذاشته ایم. ایشان مشکلی با زندگی پسرم با ما ندارد و مطمئن هستم اصلا مشکلی پیش نمی آید. فقط چند روز پیش که پدر پسرم موضوع را شنیده بود، زنگ زد و گفت بچه را از تو می گیرم. من کمی در اینترنت جست وجو کردم، بعضی جاها نوشته بودند که در صورت ازدواج، حضانت مادر از بین می رود. می خواستم ببینم این حرف درست است و ماده قانونی آن چیست؟ اگر این حرف درست است، می خواهم بدانم اگر ازدواج موقت انجام شود چه، بازهم حضانت از بین می رود؟

سلام خانم محترم!  بله این درست است. بر اساس ماده 1170 قانون مدنی، اگر مادردر مدتی كه حضانت طفل با او است، مبتلا به جنون شود يا به ديگری شوهر كند، حق حضانت با پدر خواهد بود. بنابراین، اگر ازدواج کنید، همسر سابق شما می تواند از دادگاه تقاضای سلب حضانت کند. در ازدواج موقت نیز همین طور است؛ یعنی در صورتی که ازدواج موقت کنید، باز حق حضانت‎ شما از بین می رود. البته اگر به هنگام طلاق توافق کرده باشید که در هر حال حضانت با شما است و یا هم اکنون همسر سابق‎تان رضایت دهد، مشکلی ایجاد نخواهد شد و حضانت هم چنان با شما خواهد بود. موفق باشید!

سلام! من ساکن شهر مشهد هستم. همان طور که می دانید، اعتراضاتی علیه دولت از دو روز گذشته در این جا شکل گرفت و مردم به خیابان ها ریختند. چندین نفر هم دستگیر شده اند. من هم به همراه دوستم رفته بودیم اما زیاد مشارکت نکردیم. حالا یک سوال داشتم؛ آیا شرکت کردن در چنین تظاهرات هایی جرم است؟ اگر فردی در این مواقع دستگیر شود چه کار می کنند و چه مجازاتی دارد؟ یک درجه دار نیروی انتظامی در روز تظاهرات می گفت که بروید مجوز بگیرید، راحت تظاهرات کنید. اما تجمع بدون مجوز جرم است؟ آیا درست گفته؟

سلام! خدمت‏تان عرض شود که شرکت در اجتماعات و راهپیمایی ها به شرط آن که بدون حمل سلاح بوده و علیه مبانی اسلام نباشد، آزاد است. این حکم در اصل 27 «قانون اساسی جمهوری اسلامی» ذکر شده است. اما در قانون قبلی و فعلی «نحوه فعالیت احزاب» آمده است که برای برگزاری راهپیمایی ها باید از وزارت کشور و استانداری مجوز گرفت. این حکمِ قانون نحوه فعالیت احزاب در عین حال که با قانون اساسی مغایرت دارد، صرفا در مورد حزب ها بوده و شامل تظاهرات هایی که مردم به صورت خودجوش برگزار می کنند، نمی شود؛ یعنی مردم برای تظاهرات کردن احتیاجی به گرفتن مجوز ندارند. ضمن این که حتی شرکت در یک تظاهرات بدون مجوز جرم نیست. به عبارتی، شرکت در راهپیمایی های اعتراضی، از جمله حقوق شهروندان است. اما با این وجود، حکومت ایران در موارد بسیاری با تظاهر کنندگان برخورد کرده و در قالب جرم هایی، از جمله اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم، آن ها را مجازات کرده است. موفق باشید!

سلام! دیروز یک سوال و جواب در مورد حق تظاهرات کردن در سایت شما خواندم، برای من هم سوالی پیش آمد. اگر یک تظاهرات به صورت مسالمت آمیز باشد اما عده ای بیایند و خشونت نشان دهند و یا اقدام به تخریب اموال عمومی کنند، آیا دیگر تظاهرات کنندگان هم مسوول این اقدامات هستند؟ یعنی دادگاه می تواند افرادی که این کارها را نکرده اند، محکوم کند؟

 با سلام! بر اساس اصول حقوقی و قوانین ایران، هر کس مسوول رفتارهای خویش است و نمی توان فرد دیگری را به دلیل جرم او محکوم و مجازات کرد. بنابراین، اگر افرادی در تظاهرات دستگیر شوند و نیروهای امنیتی یا مسوولان قضایی معتقد باشند این افراد در تخریب اموال شرکت داشته اند، ابتدا باید تحقیقات لازم، از جمله ارایه فیلم و عکس انجام شود و مشخصا ثابت کنند که فرد دستگیر شده چه گونه اقدام به تخریب کرده و دقیقا چه چیزی را خراب کرده است. این که در تظاهرات تخریب اتفاق افتاده باشد، مطلقا دلیلی بر انتساب آن به یک شرکت کننده نیست. موفق باشید!

سلام؛ من صاحب یک کافی نت هستم. تقریبا دو ماه پیش ماموران نیروی انتظامی ریختند مغازه من و هر چه کیس کامپیوتر بود را با خود بردند. من را هم به آگاهی بردند و بعد از دو روز بازداشت، آزاد کردند. البته رفتیم دادسرا و بازپرس قرار کفالت صادر کرد و من پروانه کسبم را گذاشتم و آزاد شدم. در واقع، خودم هم هنوز نمی دانم چرا این کار را کردند. یکی از مامورها می گفت که گزارش آمده فیلم ها و گیم های مبتذل پخش می کنیم در صورتی که اصلا این طور نیست. چند بار رفتم آگاهی و دادسرا تا کیس های کامپیوترها را بگیرم اما نمی دهند. سوال من این است که آیا آن ها حق دارند کیس ها را توقیف کنند؟ چه طور می توانم آن ها را پس بگیرم؟ به نظر شما من را محکوم می کنند؟

با سلام! خدمت‏تان عرض شود که اگر جرمی اتفاق بیفتد، وسایل ارتکاب آن برای تحقیقات توقیف می شوند و بعد از رسیدگی به جرم، در مورد استرداد یا ضبط و یا معدوم کردن آن ها تصمیم گیری می شود. اگر قرار منع تعقیب یا حکم برائت صادر شود، معمولا وسایل توقیف شده مسترد می شوند. بر طبق ماده 215 «قانون مجازات اسلامی»، بازپرس و يا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جريان دارد، به تقاضای ذی‌نفع و با رعايت شرايطی دستور رد اموال و اشيای مذکور را صادر کند. این شرایط شامل موارد زیر است: «وجود تمام يا قسمتی از آن اشيا و اموال در بازپرسی يا دادرسی لازم نباشد؛ اشيا و اموال بلامعارض باشند؛ جزو اشيا و اموالی نباشند که بايد ضبط يا معدوم شوند.» با توجه به این که بازپرس در مورد شما قرار کفالت صادر کرده است، به نظر نمی رسد موضوع جدی بوده و مدارک کافی برای ارتکاب جرم وجود داشته باشد. به همین دلیل، با استناد به ماده فوق، طی یک لایحه از بازپرسی که پرونده را رسیدگی می کند، بخواهید تا دستور رفع توقیف از کیس ها را صادر کند. البته اگر تحقیقات تمام نشده باشد، ممکن است بازپرس این دستور را ندهد چون به هر حال، هدف از توقیف کیس ها، بازرسی آن ها بوده است. اگر بازپرس دستور رفع توقیف ندهد، می توانید به این تصمیم در دادگاه جزایی اعتراض کنید. در مورد این که شما محکوم خواهید شد یا نه، نمی توان پیش بینی کرد. بستگی به این دارد که در کیس های شما چه چیزی یافت شود. اما همان طور که گفته شد، چون قرار کفالت صادر شده است، به نظر نمی رسد موضوع جدی باشد. موفق باشید!

سلام؛ خیلی ممنون از اطلاعاتی که به مردم می دهید. تقریبا بیست روز پیش دایی من فوت کرد. ماجرا از این قرار بود که او با ماشین خودش به تنهایی به شهرستان می رود. اوایل شب حرکت می کند تا صبح که کار واجبی داشته است، به آن جا برسد. متاسفانه در اثر یک تصادف در جاده فوت می کند. اما نحوه تصادف مشخص نیست و طرف مقابل هم فرار کرده است. اواسط شب مامورهای پلیس راه جسد دایی من را پیدا می کنند. ماشین او کلا اوراق شده بود. صبح به خانواده خبر دادند. پلیس راه تایید کرده است که با یک ماشین آبی رنگ تصادف کرده و به احتمال زیاد مقصر طرف مقابل بوده است. اما به هر حال هیچ اثر و نشانه ای از آن طرف نیست. البته پلیس راه زیاد هم دنبال تحقیق و این حرف ها نیست. سوال من این است که حالا که طرف مقابل متواری شده است و اثری از او نیست، تکلیف دیه چه می شود؟

سلام! اگر مسبب حادثه مشخص نشود، دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد. طبق ماده بیست و یک «قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه»، اگر وسیله نقلیه مسبب حادثه شناسایی نشود، خسارت های بدنی که همان دیه است، از طرف صندوق تامین خسارت های بدنی پرداخت می شوند. پرونده را پلیس راه به دادسرای محل وقوع حادثه ارسال می کند، دادسرا تحقیقات لازم را انجام داده و نظریه پلیس راه را می گیرد. سپس پرونده را به دادگاه فرستاده و دادگاه در صورت عدم شناسایی متهم، حکم به پرداخت دیه از بیت المال می دهد. برای انجام این روند، لازم است وراث اقدام به شکایت کرده و خواهان دیه شوند. هم چنین لازم است هم زمان از شورای حل اختلاف گواهی انحصار وراثت بگیرند چون در نهایت برای اخذ دیه از صندوق، احتیاج به این گواهی است. موفق باشید!

سلام! دو ماه پیش به یک آقایی خانه ام را فروختم که ایشان قسمتی از پول را نقد پرداخت و مبلغ 40 میلیون تومان را نیز چک هشت ماهه داد. هفته پیش متوجه شدم که ایشان فوت کرده اند. دورادور ایشان را می شناختم. خیلی آدم محترم و خوش حسابی بود. اما یک پسری دارد که به بدحسابی معروف است. الان من نگران هستم که چکم پرداخت نشود. سوال من این است حالا که صادرکننده چک فوت کرده است، تکلیف چک و طلب من چه می شود؟

سلام! اولا لازم است بدانید که طبق ماده 231 «قانون امور حسبی»، دین وعده دار افراد بعد از فوت آن ها به روز و حال می شود؛ یعنی لازم نیست شما برای دریافت وجه چک منتظر رسیدن موعد آن بشوید. شما می توانید هم اکنون به بانک رفته و با استناد به فوت خریدار، چک خود را وصول کنید. البته از آن جا که بر دارایی های متوفی مالیات بر ارث تعلق می گیرد، شاید بانک پرداخت وجه چک را منوط به انجام تشریفات قانونی و صدور برگه انحصار وراثت کند. این مربوط به رویه بانک ها است. بنابراین، بهتر است از شعبه مربوطه سوال کنید. در مورد سوال دیگرتان، عرض شود که پس از فوت یک شخص، ابتدا دیون فرد از ماترک وی پرداخت و سپس باقی مانده بین وراث تقسیم می شود؛ یعنی قبل از پرداخت دیون متوفی، امکان تقسیم ترکه وجود ندارد. شما در اسرع وقت به بانک بروید و در مورد این که در حساب ایشان پول وجود دارد یا نه سوال کنید. اگر وجود داشته باشد، هیچ مشکلی نخواهید داشت. اما اگر در حساب ایشان وجه کافی نباشد، باید طلب خود را از اموال باقی مانده متوفی مطالبه کنید. موفق باشید!

خواهش ميكنم سوال من رو هم مورد بحث قرار بديد چون هيچ وكيلي به درستي پاسخگوي ما نبوده. پدر من وكيل بسيار شناخته شده اي است ولي متاسفانه سالها است که به مادرم ظلم كرده، زنان صيغه اي زيادي داشته و بعد از سي سال با آزار و اذيت مادرم باعث شد مادرم خانه را ترك كند بدون هيچ حق و حقوقي. مادرم مهريه و همه ي حق و حقوقش بسيار ناچيز است. تمام قباله ي ازدواجشون و شروط ازدواج هم بدون امضا هستند. پدرم با وجود ثروت فراوان كوچكترين سهمي به مادرم نداده و گفته بايد طلاق تفاوقي بگيرد. ما به چند وكيل مراجعه كرديم و آنها گفتن به دليل سرشناس بودن ایشان شكايت فايده اي ندارد و با جريمه اي كوچك پرونده بسته خواهد شد. حتي وكلا پرونده ي مادرم را قبول نميكنند. می خواهم بدانم كه آيا صيغه براي يك وكيل جرم است؟ و اگر جرم است چه مجازاتي دارد؟ آيا مادرم به تنهايي ميتونه در دادسراي انتظامي وكلا از ايشان شكايت كند؟ سوال دومم اين است كه بعد از سی سال زندگي نصف مال بايد به مادرم برسد ولي گويا ايشون در هنگام عقد پولي به محضر پرداخت کرده و شروط رو امضا نكرده؟ آيا با اين وجود گرفتن اين حق غير ممكن هست؟ ممنون ميشم از پاسختون.

با سلام! در مورد زنان صیغه ای پدرتان عرش شود که اگر بر اساس مقررات قانونی و شرعی صیغه کرده باشند جرم نیست و نمی توان به این دلیل از ایشان شکایت کرد. دادسرای انتظامی وکلا نیز صرفا به تخلفات حرفه ای وکلا رسیدگی می کند .اگر رابطه نامشروع اتفاق افتاده باشد جرم است و امکان شکایت وجود دارد  لکن اثبات آن دشوار است . در مورد حقوق مالی مادرتان عرض شود که ایشان می تواند مهریه اش را به نرخ روز به علاوه اجرت المثل در صورت طلاق مطالبه کنند. به جز اینها متاسفانه چیز دیگری به مادرتان تعلق نمی گیرد. آن نصف اموال که می فرمایید در عقد نامه های چاپی آمده و بیان شده است در صورت طلاق از جانب مرد و عدم سوء رفتار زوجه تا نصف اموال به زن تعلق می گیرد. یعنی از صفر تا نصف اموال. ضمن اینکه پدر شما این شرط را امضا نکرده است. به عبارتی از این بند عقد نامه مادرتان نمی تواند استفاده کند.  اگر پدرتان نفقه مادر را پرداخت نمی کند امکان شکایت کیفری و مطالبه آن وجود دارد. مساله دیگر اینکه اگر مادرتان بتواند ثابت کند که شوهرش بدون اجازه ایشان عقد موقت داشته است می تواند با استناد به عسر و حرج طلاق بگیرد. موفق باشید!

سلام. من چند روز پیش یک چیز عجیبی از یکی از دوستانم شنیدم که باور نکردم اما بعد آمدم در خانه از اینترنت جستجو کردم و چند مطالب در مورد آن یافتم. دوستم گفت که چند سال پیش در یک پرونده که دو نفر متهم به قتل وجود داشته است، قاضی قرعه کشی کرده و به قید قرعه قاتل را مشخص کرده است. آیا چنین چیزی درست است؟ آیا در قانون قرعه کشی برای تعیین قاتل وجود دارد؟ ممنون می شوم اگر جواب بدهید.

سلام! خدمتتان عرض شود که این موضوع در قانون قبلی مجازات اسلامی وجود داشت. بر اساس ماده 315 قانون سابق: «اگر دو نفر متهم به قتل باشند و هر کدام ادعا کند که دیگری کشته است و علم اجمالی بر وقوع قتل توسط یکی از آن دو نفر باشد و حجت شرعی بر قاتل بودن یکی اقامه نشود و نوبت به دیه برسد با قید قرعه دیه از یکی از آن دو نفر گرفته می شود.» یعنی در شرایطی که دو نفر متهم باشند و هرکدام قتل را برگردن دیگری بیاندازد و ضمنا به دلایلی از جمله گذشت اولیا دم و غیره قصاص منتفی شده و مساله دیه مطرح شود، قاضی باید بین دو نفر قرعه کشی کرده و قاتلی که باید دیه را پرداخت کند را مشخص کند. این مساله صرفا در مورد مسئول پرداخت دیه بود و شامل قصاص نمی شد. یعنی قصاص کردن بر اساس قرعه کشی امکان نداشت. مواردی هم در مورد اجرای این ماده در دادگاههای ایران گزارش شده است. این ماده مخالفان بسیاری داشت تا اینکه در قانون جدید مجازات اسلامی مصوب سال 92 حذف شد. به عبارتی هم اکنون چنین مساله ای وجود ندارد. موفق باشید!

سلام!من در ایران با مردی ازدواج کردم و از ابتدا با او مطرح کردم که قصد زندگی و ادامه تحصیل در خارج از کشور را دارم. ایشون پیش از ازدواج موافقت کردند ولی گفتند به علت شغلش در ایران میماند تا بنده اول اقامت را بگیرم. ایشون خودش را دارای مدرک مهندسی و سهامدار کارخانه ای معرفی کردند که ما برای تحقیق به دانشگاهی که فارغ التحصیل شده بودن رفتیم ولی در دانشگاه گفتند نمی توانند بطور قانونی گزارشی بدند که آیا فردی اونجا تحصیل کرده یا نه. یکسال بعد از عقد کارهای مهاجرتی بنده آماده شد و همزمان پدر ایشون که در کارخانه تعاونی مدیر عامل بود فوت شد. اونجا مشخص شد که شغل این اقا از طریق پدرش در آن کارخانه بوده و نه به علت کارایی و لیاقت ایشون به همین دلیل بلافاصله اخراج شد. با وجود عزاداری در خانه، مادر و خود ایشون از بنده خواستن که کار مهاجرت را به تاخیر نیندازم و این فرصت را از دست ندم. ایشون علی رغم اصرار بنده حتی مدارک تحصیلی خود را ترجمه نکردن من با مدارک تجصیلی خودم ایران را ترک کردم .بعد از گذشت شش ماه از مهاجرت بنده بالاخره اقرار کردن که مدرک تحصیلی اش جعلی بوده و کار در کارخانه و سهام صرفا به علت نفوذ پدرشان بود. من تقاضای طلاق کردم و از مهریه ام گذشتم تا منو طلاق بدن چون نمیتونستم در آن شرایط به ایران برگردم .ایشون مرا تهدید به ممنوع الخروجی میکردند و مرتبا مزاحم خاواده من شده و فحاشی می کردند. اصرار داشتند که توسط من به خارج از کشور بیان که بنده مخالفت کردم چون اصلا بهشون اعتمادی نداشتم . مرا تهدید کردند که اگر پس از آمدن به خارج مرا با مردی ببینن من را میکشند. آیا به ایشون مجازات قانونی به علت دروغگویی و مدرک جعلی تحصیلی تعلق میگیره؟ ایشون در غیاب بنده بین بستگان به بنده تهمت زدند که من اموالش را بردم و بعد از رسیدن به هدفم طلاق گرفتم آیا ادعای حیثیت میتونم بکنم؟ بنده برای گرفتن طلاق توافق کردم که مهریه ۷۰۰ سکه را ببخشم ولی فرش و جهزیه من را به خانواده ام پس ندادن چطور آنها را پس بگیرم؟

با سلام. در مورد جعل، ایشان مرتکب جرم شده و شما می توانید شکایت کیفری کنید. برای شکایت باید مدرک تحصیلی که جعل کرده را به دادگاه بدهید. اگر این مدرک را نداشته باشید شکایت به نتیجه نمی رسد. در مورد فریب عرض شود که فریب یا تدلیس در ازدواج جرم است. بر اساس ماده 647 قانون مجازات اسلامی(بخش تعزیرات): «چنانچه هریک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هریک از آنها واقع شود مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می‌گردد.» برای اینکه بتوانید به این اتهام از همسرتان شکایت کنید باید اثبات کنید که ایشان با ارائه مدرک جعلی و اطلاعات غلط  در مورد مو قعیت اجتماعی اش شما را فریفته است. از طریق شاهد هم اثبات تدلیس امکان پذیر است. در مورد تهمتی که به شما زده شده این مورد قابل پیگیری نیست. در مورد جهیزیه شما می توانید دادخواست استرداد جهیزیه به دادگاه خانواده بدهید. اگر سیاهه یا همان لیست جهیزیه که به امضای زوج رسیده باشد را دارید باید آن را ضمیمه دادخواست کنید اگر ندارید باید از طریق فاکتوهای خرید وسایل، تعلق جهیزیه به خودتان را اثبات کنید. اگر فاکتورها نیز در دسترس نباشند باید از طریق چند شاهد تعلق جهیزیه به خودتان را اثبات کنید. موفق باشید!

سلام. من‌ حدود دو سال قبل با آقایی در ایران ازدواج کردم و‌ چند روز بعد از عقد به کانادا برگشتم و ایشون از طریق من تونستن اقامت کانادا را بگیرین و بعد شش ماه زندگی مشترک ما در کانادا آغاز شد . ایشون به محض رسیدن به خاک‌ کانادا رفتار و حرفاش کاملا عوض شد و پس از حدود یک سال که آزار های روحی ایشون تحمل کردم منو ترک ‌کرد و الان حدود دو ماه هست که در خانه ای دیگر زندگی می‌کند . طبق قانون کانادا ما باید یک سال جدا از هم باشیم و پس از یک سال درخواست طلاق بدیم. طبق قانون مهاجرت کانادا ایشون شرط دو سال زندگی با من داشتن که این قانون چند ماه پیش برداشته شد و ایشون هم منو ترک کرد. خانواده و‌ دوستان هم در کانادا و هم در ایران میتونن شهادت بدن که ایشون تدلیس در ازدواج کرده و فقط قصدش از ازدواج مهاجرت به کانادا بوده و منو فریب داده. آیا من میتونم از طریق شاهدها در ایران ثابت کنم که ایشون تدلیس کردن و این ازدواج باطل است ؟ اگر بتونم تدلیس رو اثبات کنم ، اداره مهاجرت هم ادعای منو باور میکنه چون اینجا هم گزارش دادم ولی گفتن باید مدرک داشته باشم . در ضمن ما رابطه زناشویی داشتیم ولی هیچ وقت نفقه و... پرداخت نکرده حتی مسکن مشترکی هم که در کانادا داشتیم اجاره را مشترک پرداخت میکردیم ، فرزندی هم نداریم. ممنون از راهنمایی شم.

پاسخ: با سلام. خانم محترم تدلیس در حقوق ایران به معنای فریب است نه انگیزه. یعنی اگر این آقا در مورد خودش دروغ گفته بود و شما بر اساس این دروغ با وی ازدواج کرده بودید تدلیس پیش می آمد و شما در شرایطی می توانستید نکاح را فسح کنید اما در مورد شما تدلیس اتفاق نیافتاده است. به عبارتی انگیزه ازدواج در ایران مهم نیست و حقی برای طرف مقابل ایجاد نمی کند. با این حال شما می توانید در ایران یا خودتان و یا از طریق وکیل با استناد به عدم پرداخت نفقه و ترک خانه و همچنین رفتارهای نامناسب تقاضای طلاق بدهید و مهریه تان را نیز به اجرا بگذارید. همچنین می توانید در کانادا طلاق بگیرید و حکم طلاق کانادایی را در ایران تنفیذ کنید که البته اگر در کانادا طلاق توافقی نباشد دادگاههای ایران حکم طلاق کانادایی را به سختی می پذیرند. موفق باشید!

سلام. پدربزرگم صاحب ٢٥٠ راس بز بود. ایشان سال گذشته از دنیا رفتند. دایی ام حدود ١٥ سال است که این گله را صاحب شده ولی پدربزرگم برای حفظ آبرو حاضر نشد از وی شمایت کند. الان دایی ام نمی خواهد سهم خواهرانش را که یکیشان مادر من است را بدهد. می گوید فقط ١٥ راس از بزها را به شما می دهم. پدربزرگم دارایی های دیگری هم دارد از جمله سه مغازه، یک تاکستان و خانه و چند زمین دیگر. حالا سوال من این است که اگر دایی ام مدعی شود گله مال اوست چطور می شود خلافش را ثابت کرد- با توجه به اینکه سندی وجود ندارد- از ٢٥٠ راس الان چیزی حدود ١٥٠ راس باقی مانده و دایی ام دارد روزانه گله را می فروشد. چطور می توانیم جلوی این اقدامش را بگیریم؟ ممنون از زحمات شما!

پاسخ:با سلام! خدمتتان عرض شود که اگر تاکنون گواهی انحصار وراثت گرفته نشده باشد باید در اسرع وقت وراث به شورای حل اختلاف بروند و تقاضای صدور گواهی انحصار وراثت کنند. در شورای حل اختلاف اموال متوفی لیست می شود. شما هم تمام اموال متوفی را لیست کرده و تقاضای تحریر ترکه و مهر و موم آنها را بکنید. با مهر و موم ترکه دائیتان تا تعیین تکلیف نهایی نمی تواند اموال را بفروشد. در مورد مغازه و خانه و املاک اگر سند به نام پدربزرگتان هست مشکلی نیست اما در مورد بزها بهتر است استشهادیه ای هم از چند فرد مطلع جمع کنید تا نشان بدهد آنها هم متعلق به پدربزرگتان بوده است. اگر مدرکی نسبت به تعلق بزخا به پدربزرگتان وجود ندارد تنها راه اثبات شهادت است. سپس اگر برای تقسیم میراث توافق حاصل نشد باید از دادگاه تقاضای تقسیم ماترک شود. دادگاه ماترک یا همان میراث را بر اساس مقررات تقسیم خواهد کرد. موفق باشید!

با سلام! من کارمند یکی از ادارات دولتی هستم. دو سال پیش یکی از همشهری هایم از من خواست که کار یکی از دوستانش را که مربوط به اداره ما بود انجام دهم که من هم کمی کمک کردم و کارش راه افتاد. همین باعث آشنایی ما شد. ایشان یک شرکت تجاری داشت و برخی وقتها من به آن شرکت می رفتم و چند ساعتی صحبت می کردیم. در این میان من یک خانه خریدم و چون پول کم آوردم مبلغ بیست ملیون از ایشان قرض گرفتم که به حساب بانکی ام واریز کرد. ایشون از این مساله سوء استفاده کرد و مرتبا از من می خواست که به قول معروف در اداره پارتی بازی کنم تا اینکه دو هفته پیش شرکتش با مشکلی مواجه شد و از من تقاضای انجام یک کار غیر قانونی کرد. من گفتم این کار را نمی توانم انجام دهم که ایشان هم تهدید کرد که می رود بابت رشوه شکایت می کند. حالا خیلی نگران هستم که برود گزارش بدهد که اون بیست ملیون که قرض گرفتم رشوه بوده است. ممنون می شوم در این مورد توضیح بدید که آیا این امکان وجود دارد؟ اگر شکایت کند دادگاه حرفش را قبول می کند؟

پاسخ: با سلام! خدمتتان عرض شود که مطابق قانون هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده مجرم است بنابراین اگر این فرد بخواهد شکایت کند به نوعی به دادن رشوه اعتراف کرده و خود نیز ممکن است محکوم شود البته اگر ثابت کند که در شرایط اضطراری بوده است و مجبور به دادن رشوه شده است ممکن است قاضی ایشان را محکوم نکند . در مورد کلیت مساله توجه کنید که هر کس ادعایی می کند باید آن را ثابت کند. ایشان اگر ادعا دارد که برای انجام کاری به شما رشوه داده است باید بتواند آن را اثبات کند. در مورد شما چون ایشان پول را به حسابتان واریز کرده و از طرف دیگر اگر شما کاری که برای ایشان انجام داده اید خلاف مقررات بوده کمی مساله پیچیده تر می شود چون باید طوری دادگاه را قانع کنید که پول بابت قرض بوده است نه در قبال انجام کار. به هر حال توجه کنید که اثبات اینکه ایشان پول را بابت رشوه به شما داده است دشوار است. موفق باشید!

سلام. من یک مشکل پیدا کرده ام ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید. من چهار سال پیش ازدواج کردم اما از همان اوایل با خانمم اختلاف پیدا کردم. از همان اول می گفت که محله مان را باید عوض کنیم چون من خجالت می کشم پیش فامیلها و آشناها بگم در این محله زندگی می کنیم. واقعیتش قبل از عقد هم قرار بر این بود که مدتی در این محله بنشینیم و بعد برویم محله بهتر اما متاسفانه وضع بازار خراب شد و من نمی توانم کرایه بیشتر بدهم. مشکل دیگرمان این است که خانمم مرتبا در مهمانی و ها و مراسم ها هست و اصلا کارهای خانه را انجام نمی دهد. بیشتر وقتها از بیرون ساندویچ می گیرم و وقتی از سرکار می آیم اصلا توجهی به من نمی کند و مرتبا پای تلفنش می نشیند. وقتی هم اعتراض می کنم داد و فریاد راه می اندازد و می گوید من در خانه پدرم راحت بودم و این طور بزرگ شدم و به تو هم گفته بودم که من کارهای خانه را انجام نمی دهم. خلاصه خیلی بی تفاوت است و من دیگر نمی توانم تحمل کنم. چندین بار قهر کرده و به خانه پدرش رفته و برگشته. دو هفته پیش دوباره دعوا شد و به خانواده من توهین کرد من هم عصبانی شدم و ناخواسته یک سیلی بهش زدم. الان می خواهم طلاق بدهم. سوال من این است که اولا ایا کارهای خانه وظیفه زن نیست؟ دوما آیا من مجبورم که خانه دلخواه او را تهیه کنم؟ سوال بعدی اینکه آیا طلاق راحت است و ایا باید مهریه بدهم؟

سلام! خدمتتان عرض شود که بر اساس قوانین ایران مرد موظف به پرداخت نفقه است. نفقه نیز عبارت است از ملزومات زندگی از جمله مسکن متناسب با شان خانم. یعنی شوهر باید وضعیت اجتماعی خانم قبل از ازدواجش را در نظر بگیرد البته این بدان معنی نیست که در همان محله قبل از ازدواج و در خانه مشابه آن خانه تهیه شود بلکه نباید فرق فاحشی بین خانه ای که زن قبلا زندگی می کرده با خانه فعلی داشته باشد. بر اساس قوانین انتخاب مسکن از اختیارات شوهر است مگر خلاف آن شرط شده باشد. بنابراین اگر شما شرطی در این مورد نداشته اید و خانه ای که گرفته اید تفاوت بسیار زیادی با خانه قبلی خانمتان نداشته باشد خانم نمی تواند ادعایی داشته باشد. در مورد کارهای خانه عرض شود قوانین ایران در این مورد ساکت بوده و بین قضات هم اختلاف نظر وجود دارد. برخی ها معتقدند تمکین یعنی هرگونه اطاعت از مرد و انجام کارهای خانه و برخی دیگر معتقدند تمکین فقط الزام زن به رابطه زناشویی با مرد است. در مورد طلاق، مرد هر وقت بخواهد می تواند زن را طلاق بدهد و احتیاج به دلیل ندارد. مهریه را باید پرداخت کنید و راهی برای عدم پرداخت آن وجود ندارد فقط اگر توانایی پرداخت یکجا را نداشته باشید می توانید تقاضای اعسار بدهید تا مهریه قسط بندی شود. موفق باشید!

سلام. پدر من یک ماه پیش فوت کرد و مقداری از او اموال باقی ماند. ما چهار خواهر و یک برادر هستیم. بعد از اینکه مراسم کفن و دفن انجام شد و سه روز گذشت اختلافات بر سر ارث و میراث شروع شد. برادرم و خانمش ادعا دارند که قسمتی از پول مغازه را آنها داده اند و چون برادرم از اول در مغازه کار می کرده بنابراین مغازه مال اوست. خواهر ها قبول نمی کنند. یعنی واقعیتش پدرمان هیچ وقت در مورد اینکه قسمتی از پول مغازه را برادرم داده حرفی نزده بود. در مورد خانه هم اختلاف وجود دارد چون دو تا از خواهرهایم می گویند خانه را بفروشیم و تقسیم کنیم اما من و مادرم مخالف هستیم چون که مادرم سالخورده است و اگر خانه فروخته شود ایشون جایی برای ماندن ندارد ضمن اینکه من هم مجرد هستم و برای من هم مشکل پیش می آید. خلاصه سر این طور مسائل همه درگیر شده اند بدون اینکه حرمت پدرم رو نگه دارند.حتی چند بار کار به زد و خورد بین دامادها و برادرم کشیده است. حالا من چند سوال دارم. آیا باید ادعای برادرم رو قبول کنیم؟ چون ایشون الان همه کاره مغازه شده و از سالها پیش آنجا کار می کرد آیا می توانیم آن را بفروشیم؟ آیا مادر و من می توانیم جلوی فروش خانه را بگیریم؟

سلام! ماترک یا همان میراث تمام اموالی است که رسما متعلق به متوفی بوده است. بنابراین اگر مغازه به نام پدرتان هست برادرتان نمی تواند ادعا کند که قسمتی از آن برای او بوده است. اگر توافق نکنید برادرتان یا باید سهم شما را بدهد یا اینکه شما سهم او را بدهید و یا مغازه را بفروشید و قیمتش را تقسیم کنید. در مورد خانه نیز این طور است. شما اگر توافق نکنید نمی توانید جلوی فروش خانه را بگیرید. بر اساس قوانین خواهرها و برادر به همراه مادرتان وراث پدرتان هستید. از تمامی اموال یک هشتم به مادرتان و بقیه بین برادر و خواهرها تقسیم می شود که سهم برادر دو برابر خواهر است. اگر بتوانید توافق کنید بهتر است اما اگر توافق نشد هر یک از ورثه می تواند تقاضای تقسیم ماترک را بکند. در این صورت دادگاه دستور فروش خانه و مغازه را داده و مبلغ آن را بین وراث تقسیم می کند. بودن برادرتان در مغازه و یا زندگی کردن شما و مادرتان در خانه پدری مانعی برای فروش نخواهد بود. موفق باشید!

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس