close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام؛ چند وقت پیش مجلس شورای اسلامی تحقیقی در مورد ازدواج کودکان منتشر کرد و خیلی از رسانه ها هم آن را بازنشر کردند. من این تحقیق را خواندم و برایم عجیب بود که این ازدواج‎ها همه ثبت قانونی شده اند. من متوجه نمی شوم که چرا این ازدواج ها را ثبت می کنند؟ تا جایی که من می دانم، برای ازدواج دختران زیر 13 سال دادگاه باید اجازه بدهد. دادگاه چرا اجازه می دهد؟ اگر ثبت می کنند، پس چرا از طرف دیگر می گویند کار بدی است و واکنش نشان می دهند؟ ممنون می شوم اگر پاسخ سوال من را بدهید؟

با سلام! بر اساس ماده 1041 «قانون مدنی»، حداقل سن ازدواج برای دختران 13 سال تمام است. ازدواج زیر 13 سال منوط است به اذن ولی به شرط رعایت ‌مصلحت و با تشخیص دادگاه صالح. بنابراین، قانون خودش راه را برای ازدواج زیر 13 سال بازگذاشته است. اما این که دادگاه بر چه اساسی اجازه چنین ازدواج‏هایی را صادر می کند، عرض شود که متاسفانه در قوانین در این مورد ضابطه ای وجود ندارد و قاضی با توجه به اوضاع و احوال و فرهنگ منطقه و نظر خود تصمیم گیری می کند. بیش‏تر از همه چیز، افکار سنتی و مذهبی خانواده ها و قاضی در این مورد نقش دارد؛ مثلا ممکن است یک دختر زیر 13 ساله با پسری رابطه دوستی یا عاطفی دارد اما خانواده دختر این رابطه را مساله ناموسی و تنها راهکار را ازدواج برای جلوگیری از آبروریزی بدانند و دادگاه تحت تاثیر همین مساله تشخیص بدهد که ازدواج به مصلحت دختر است. یا شاید اصلا چنین چیزی هم نباشد ولی قاضی اعتقاد داشته باشد که ازدواج دختر پیش از سن بلوغ مشکلی ندارد.  به عبارتی، اگر ولی دختر اجازه بدهد، مساله به دادگاه می رود و دادگاه اگر تشخیص بدهد که این ازدواج به مصلحت است، اجازه را صادر می کند. پس از صدور اجازه، دیگر دفترخانه مسوولیتی ندارد و موظف به ثبت ازدواج است. موفق باشید

سلام؛ سوالی در رابطه با فرستادن اجباری یک شخص به خدمت سربازی برایم پیش آمده است. الان چند روز است که از نظام وظیفه پیامک هایی می آید مبنی بر این که هرچه سریع‎تر خودتان را معرفی کنید. چند نفر به من گفته اند آن ها را به دلیلی دیگر گرفته اند ولی نیروی انتظامی بعد از این که متوجه شده است مشمول هستند، خودشان آن ها را فرستاده اند سربازی. اصلا چنین چیزی ممکن است که شخصی دفترچه سربازی را پُر نکند و هیچ مراحلی را برای رفتن به سربازی انجام ندهد اما به دنبالش بروند برای گذراند دوره سربازی؟ در حال حاضر من ۲۱ سال دارم و تحصیل هم نمی کنم. تاکنون هیچ اقدامی هم برای سربازی رفتن نکرده ام در حالی که مشمول هستم. آیا اضافه خدمت می خورم یا فراری محسوب می شوم؟ کسی می تواند من را مجبور به رفتن به سربازی کند؟ ممنون می شوم پاسخ بدهید.

با سلام! با توجه به این که خدمت سربازی اجباری است، ماده 58 «قانون خدمت وظیفه عمومی» تاکید می کند که نیروی انتظامی موظف به دستگیری غایب ها است؛ یعنی امکان دستگیری و الزام به سربازی از لحاظ قانونی وجود دارد. این که چون اضافه خدمت شامل حال مشمولین غایب می شود، دیگر نمی شود فرد را به زور به سربازی اعزام کرد، درست نیست. موفق باشید.

با سلام! من 15 سال قبل در ایران، در حالی کە با شوهرم اختلاف داشتم، فرزندم را در منزل پدری خود بە دنیا آوردم. بعد از شش ماە، پدر فرزندم از دادگاە تقاضای ملاقات پسرش را کرد و دادگاە اجازە داد پدر، بچە را هر هفتە بە مدت دو ساعت با خودش ببرد. بچە فقط شش ماە داشت کە پدر او را برد و هیچ وقت برنگرداند. تلاش های من برای پس گرفتن فرزندم بی فایدە بود. پدربزرگ بچە کلانتری و دادگاە را با پول و نفوذی که در دستگاە نظام ضد زن داشت، با خود همراه کرده بود و کودکم را بە دخترشان کە آرزوی داشتن بچە دوم داشت و دیگر نمی‌توانست بچەدار شود، دادند. من کە آن زمان تنها ۱۹ سال داشتم، کاری نماند کە انجام ندهم و بی نتیجە نشود. بالاخره بعد از دو سال تلاش، تسلیم شدم. در هر صورت، چە طلاق می گرفتم یا نە، اجازه نمی داند بچە را ببینم. از طرف دیگر، پدر بچه وقتی من را بیرون می دید، کتک می زد. او شیشە خانه پدرم را می شکست و کوکتل مولوتف داخل خانه پرت می کرد. من از هر دوطرف تحت فشار بودم. خانوادەام از این وضع خستە شدە بودند. بە ناچار شرایط طلاق کە سلب دیدن بچە از خودم بود را پذیرفتم. حالا این بچە کە شست وشوی مغزی شدە است، عمه اش را مادرش می‌دواند و من را یک زن هرزە. به او نگفته اند کە او را دزدیده اند. اصلا حرف های من را باور نمی کند و با من دشمن است. با کارشناس مخصوص خانوادە مشورت کرده ام اما بە من می گویند فقط مادر بیولوژیک این بچە هستم و مادرش نیستم. من این حقیقت تلخ را پذیرفته ام. حالا نمی خواهم پسر بیولوژیک من از من ارث ببرد. فقط اسم او در شناسنامەام هست. آیا قانونا می توانم او را از ارث محروم کنم؟

با سلام! شما از لحاظ قانونی مادر بچه محسوب می شوید و ایشان از شما ارث خواهد برد. محروم کردن از ارث امکان پذیر نیست. شما فقط می توانید نسبت به یک سوم از اموال خود وصیت کنید و مازاد بر آن صحیح نیست. اما یک شخص می تواند قبل از فوتش اموالش را به فرد دیگری منتقل کند. در این صورت، دیگر مساله یک سوم مطرح نخواهد بود؛ یعنی اگر شخصی در زمان حیاتش، اموالش را به نام شخص دیگری کند، دیگر ورثه او نمی توانند پس از مرگ ادعایی داشته باشند. اگر صرفا وصیت کنید که اموال‏تان به پسرتان نرسد، این وصیت از لحاظ حقوق ایران صحیح نیست. بنابراین، تنها راه انتقال اموال، قبل از فوت است. موفق باشید.

با سلام! مادر من سال پیش مبلغ ۲۰ میلیون تومان پول به آقایی که کاروان زیارتی دارد، داد و هر ماه سودش را می گرفت. در ازای کل مبلغ پول هم از آن فرد چک دارد. اما چندی پیش برای دو سه ماه پول نداشت تا سود پول را به مادرم بدهد که مبلغ آن را کشید روی پول اولیه و چک را با مبلغ جدید عوض کرد. حالا به تازگی می گوید پول ندارم و بگذارید وام بگیرم تا اصل پول را پس بدهم. ولی هر روز امروز و فردا می کند. مادرم هم که به پول نیاز دارد، می گوید می روم چک را برگشت می زنم و یا آن را خرج می کنم. اما طرف گفته است اگر برگشت بزنید، می روم می گویم ربا خواری بوده است و برایتان مشکل ایجاد می شود. آیا چنین چیزی ممکن است؟ اصلا هیچ جا نوشته نشده است که مادرم ربا می گیرد. آیا می شود این چک را برگشت زد؟

با سلام! بله امکان برگشت زدن چک و مطالبه وجه آن امکان دارد. اما چون طبق قانون، ربا جرم است، اگر اثبات شود که مادرتان سود پول را می گرفته، ممکن است با دردسر مواجه شود. البته اصل پول را در هر حال خواهد گرفت ولی بهره اش را نمی تواند بگیرد. توجه کنید که طرف شما باید اثبات کند که مادرتان سود را بابت پول می گرفتند.اگر مساله دادگاهی شد، مادرتان نباید بگوید که پول را بابت دریافت سود به این آقا داده است بلکه می تواند بگوید به او قرض داده و قصد گرفتن سود هم نداشته است. می تواند بگوید پول را بابت سرمایه گذاری داده و قرار شده به نسبت پولش در سود کاری که طرف انجام می داده است، شریک شود؛ یعنی باید گفته شود پول را داده است تا در کسب طرف مقابل شریک شود و از طریق آن کسب، سودش را بگیرد. موفق باشید.

سلام؛ یک مشکلی برای خواهر من پیش آمده است که از شما می خواهم ما را راهنمایی کنید. او تازه ازدواج کرده بود و با شوهرش اختلافات زیادی داشت. دلیل اصلی اختلافات هم این بود که آقا اهل عیاشی و خوش‏گذرانی بود و مخارج خانه اش را هم معمولا پدرش می داد. چند وقت پیش متوجه شدیم که این آقا خواهرم را بدون این که کسی خبردار بشود، طلاق داده است. یعنی حتی خواهرم هم نمی دانسته که طلاقش داده است. بعد از تحقیقاتی که کردیم و پس از مراجعه به دادگاه خانواده، متوجه شدیم که او چندین ماه قبل یک کاغذ سفید امضا از خواهرم گرفته به بهانه این که برای بیمه لازم است. در همان کاغذ، توافق‏نامه‏ ای برای طلاق نوشته اند که بر اساس آن، خواهرم از تمام حقوق خود، از جمله مهریه گذشته و حاضر به طلاق توافقی شده است. بعد رفته اند دادخواست نوشته و نهایتا حکم طلاق گرفته اند. حتی برای تست حاملگی، یک خانم دیگر را به جای خواهر من برده اند. یعنی هر جا لازم بوده که خواهر من باشد، آن خانم را برده اند. واقعیتش برایم جای تعجب است که یک مسوول چه طور بدون کنترل مدارک شناسایی، کارهای اداری را انجام داده است. پس از اتمام مراحل طلاق، به خواهرم که به دلیل دعوا با شوهرش، در خانه ما بود، زنگ زد و گفت طلاقت داده ام. این را هم بگویم که همه این کارها را با کمک یک وکیل انجام داده است. حالا ما چه کار باید بکنیم؟ چه طور حق خواهرم را بگیریم؟ آیا الان که طلاق صادر شده است، می توانیم حداقل مهریه خواهرم را مطالبه کنیم؟ برای این کارهایی که کرده است، مشود علیه او و وکیلش شکایت کرد؟

با سلام! در این پرونده، جرایم و تخلفات زیادی انجام شده است. ابتدا به دادسرای محل دادگاه خانواده که حکم طلاق را صادر کرده است، مراجعه و در قالب سوء استفاده از سفید امضا و کلاه‏برداری و جعل شکایت کنید. در ماده 673 «قانون مجازات اسلامی»، مجازات سوء استفاده از سفید امضا یک تا سه سال حبس تعیین شده است. خواهرتان هم‎زمان با شکایت کیفری یا بعد از صدور کیفرخواست در دادسرا، به دادگاهی که رای طلاق را صادر کرده است، برود و تقاضای اعاده دادرسی و صدور حکم ابطال طلاق را بدهد. اگر در دادسرا ثابت شود که از برگه سفید امضا سوء استفاده شده است، قطعا حکم طلاق ابطال خواهد شد. قبل از ابطال حکم طلاق، مطالبه مهریه و غیره امکان پذیر نیست. بنابراین منتظر نقض حکم شوید. پس از نقض حکم، خواهرتان می تواند نسبت به مطالبه مهریه و دیگر حقوق مالی خود اقدام کند. در مورد وکیل نیز اگر ایشان شراکت یا معاونتی در جرم کرده باشد، از ایشان هم شکایت کنید. یعنی در شکواییه ای که تنظیم می کنید، نام هر دو را به عنوان مشتکی عنه بنویسید.  مساله را نیز به کانون وکلا یا مرکز مشاوران قوه قضاییه گزارش دهید. موفق باشید.

سلام من تقریبا نزدیک به دوسال است که از طریق پناهندگی مذهبی وارد آمریکا شده‌ام و در حال حاضر دارای گرین کارت هستم. اینجانب در طی دوران پناهندگی خود درترکیه به آقایی که ترک و مسلمان هستند علاقه مند شده و قصد ازدواج با وی را دارم. سوال من این است که اینکه ایشان مسلمان و من مسیحی هستم آیا این موضوع می تواند باعث جلو گیری از ورودشان به خاک آمریکا شده و موجب باطل شدن گرین کارت من شود و یا در زمان اعطای شهروندی برایم مشکل ساز شود؟ ثبت ازدواجمان در سفارت ایران الزامی است یا خیر چون من تصمیم به ازدواج در ترکیه وبا قوانین ترکیه دارم.

مخاطب محترم با سلام  با توجه به قوانین مهاجرتی امریکا ، ازدواج شما نمی تواند مانعی برای ورود همسرتان به خاک امریکا یا لغو اقامت شما در ان کشور گردد . با این حال بهتر است در این موارد با یک وکیل مهاجرت در امریکا مشورت کنید . اما در مورد ثبت ازدواجتان در سفارت ایران ، چنانچه این ازدواج ثبت نگردد  از نظر قوانین ایران اصولا ازدواجی بین شما صورت نگرفته در نتیجه اگر به ایران بروید همیشه امکان آن وجود دارد که با اتهام «رابطه نامشروع» مواجه شوید که مجازات آن طبق قانون مجازات اسلامی شلاق تا ۹۹ ضربه است. در ضمن اگر شما فرزندی هم به دنیا بیاورید، فزرند شما از نظر قانون ایران «نامشروع» تلقی شده و طبق قانون ایران از شما ارثی نمی برد. همچنین باید توجه داشته باشید که در مورد ازدواج زن ایرانی با مرد غیر ایرانی‌، در این خصوص طبق قانون مدنی شما نیازمند اجازه از دولت ایران نیز هستید. طبق «آئین‌نامه زناشوئی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه غیرایرانی» شما و نامزدتان برای گرفتن اجازه باید مدارک زیر را از ماموران سياسي و كنسولي كشور نامزدتان (ترکیه ) گرفته و به سفارت ایران تحویل دهید: ۱) درخواستنامه مبني بر تقاضاي صدور پروانه اجازه زناشوئي طبق نمونه وزارت كشور۲)  گواهينامه از مرجع رسمي كشور نامزدتان ( ترکیه) مبني بر بلامانع بودن ازدواج با زن ايراني و به رسميت شناختن ازدواج در كشور ایشان؛ ۳)  گواهي يا استشهاد مبنی بر مسلمان بودن  نامزدتان . البته طبق آیین‌نامه در صورت تقاضاي زن، وزارت کشور می‌تواند علاوه بر مدارك مذكور، گواهينامه مبني بر اينكه مرد مجرد است یا متاهل و هم چنین گواهی مبنی بر عدم سوپیشینه و محکومیت کیفری و گواهی مبنی بر داشتن توانایی مالی برای پرداختن خرح و مخارج همسر و فرزندان را هم از مرد بخواهد. البته باید توجه داشته باشید که  صدور مجوز ازدواج  در اختیار دولت است و دولت در این مورد الزامی ندارد . موفق باشید .

سلام. من سوالی از خدمت کارشناس شما دارم. خانواده ما از اهل حق می باشد. اعتقاد ما خیلی با مذهب شیعه متفاوت است. تاکنون فشارهای زیادی بر اهل حق وجود داشته است به طوری که حتی برخی فقها اهل حق را کافر می دانند. به همین دلیل ما در فرمهای استخدامی، دانشگاهی، صدور پاسپورت و غیره دینمان را اسلام و مذهبمان را شیعه معرفی می‌کنیم. یعنی طوری شده که عقاید ما را خودمان نیز مخفی مکی کنیم. سوال من این است که آیا در قانون اساسی و دیگر قوانین ایران اظهار کردن اینکه ما اهل حق هستیم ممنوع است؟ یعنی اگر فرضا من در فرمی در جلوی دین بنویسم اهل حق مشکلی پیش می آید؟

با سلام! در قوانین ایران منعی برای اظهار عقیده و دین وجود ندارد. یعنی اگر کسی دین خود را غیرمسلمان اعلام کند مجرم نیست و به این دلیل نمی توان شخص را مواخذه و مجازات کرد اما با توجه به اینکه در قانون اساسی فقط سه دین زرتشتی، کلیمی و مسیحی به رسمیت شناخته شده است و برخی از حقوق مختص مسلمانان و این اقلیتها است(از جمله استخدام در دستگاههای اجرایی) بنابراین در صورتی که شخصی مذهب خود را اهل حق معرفی کند و با توجه به اینکه در مورد مسلمان بودن اهل حق اتفاق نظر وجود ندارد، ممکن است فرد مورد نظر از برخی حقوق شهروندی محروم شود.

سلام؛ من یک دختر ۲۴ ساله هستم. با یک پسری در دانشگاه آشنا شده ام و تصمیم بر ازدواج گرفته ایم اما یک مشکلی وجود دارد. دین خانواده فردی که می خواهم با او ازدواج کنم، مسیحی است و ما مسلمان هستیم. خانواده های ما گرچه راضی هستند(یعنی اول راضی نبودند اما با اصرار ما موافقت کردند) ولی خیلی ها می گویند نمی توانیم ازدواج رسمی کنیم. من می خواستم بپرسم آیا این حرف درست است و اگر درست است، آیا راهی برای رفع این مشکل وجود دارد؟ اگر بدون ثبت ازدواج کنیم، جرم است؟

سلام! خدمت‎تان عرض شود که براساس ماده ۱۰۵۹«قانون مدنی» ایران، ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان جایز نیست. بنابراین مادامی که ایشان مسیحی هستند، شما به هیچ وجه نمی توانید با ایشان ازدواج کنید. یعنی ازدواج‎تان ثبت نخواهد شد و شما زن و شوهر شناخته نخواهید شد مگر این که نامزدتان تغییر دین داده و مسلمان شود. پس از مسلمان شدن، ایشان مشکلی وجود نخواهد داشت. اما اگر ازدواج قانونی نداشته باشید، در آینده مشکلات زیادی خواهید داشت؛ از جمله این که به هنگام بروز اختلاف خانوادگی، حمایت قانونی وجود نخواهد داشت و یا اگر بچه دارشوید، فرزندتان با برخی مشکلات حقوقی مواجه خواهد شد. موفق باشید.

با سلام؛ من از اقلیت‏های دینی در ایران و مشغول به تحصیل در دانشگاه هستم. می خواستم بدانم بعد از این که فارغ التحصیل شدم، می توانم وارد هر کاری که بخواهم، بشوم؟ چون شنیده ام که در برخی شغل‎ها غیرمسلمان‎ها نمی توانند فعالیت کنند. می خواستم بپرسم دقیقا این شغلها کام ها هستند. آیا در بخش خصوص هم محدودیت هست؟

با سلام! غیر مسلمان‌ها حق فعالیت در برخی شغل‌ها را ندارند؛ از جمله این که نمی توانند قاضی شوند و یا به سمت های بلند رتبه نظامی و کشوری دست یابند. هم‎چنبن بر اساس ماده 42 «قانون مدیریت خدمات کشوری»، شرط استخدام در دستگاه‎های اجرایی، اعتقاد به دین اسلام یا یکی از ادیان شناخته شده در قانون اساسی است. یعنی اگر شهروند ایرانی، مسلمان، زرتشتی، مسیحی یا کلیمی نباشد، حق استخدام شدن در دستگاه‏های دولتی را ندارد. در برخی شغل‎ها مانند شهرداری هم اعتقاد به مبانی نظام ذکر شده که با توجه به این که اسلام از مبانی نظام است، ممکن است در این شغل‎ها هم غیر مسلمان‎ها حق ورود نداشته باشند. در بخش خصوصی هیچ محدودیت قانونی برای شهروندان ایران و اتباع خارجه ای که اجازه کار دارند، وجود ندارد. موفق باشید.

سلام. من دانشجوی رشته الهیات هستم و چند سوال داشتم. می خواستم بدانم در قانون ایران، زنای یک مرد غیرمسلمان با زن مسلمان چه حکمی دارد؟ چون در فقه بین مجازات مسلمان و غیر مسلمان فرق گذاشته شده است. سوال دیگرم این است که آیا راه اثبات زنا و لواط نسبت به مسلمان و غیرمسلمان فرق دارد؟ ممنون می شوم اگر پاسخ دهید.

با سلام! بر اساس 224 «قانون مجازات اسلامی»، زنای مرد غیرمسلمان با زن مسلمان در هر حال اعدام است. بر اساس قوانین ایران، زنا اگر به عنف باشد و یا فرد دارای شرایط احصان مرتکب زنا شود، مجازاتش مرگ است. در غیر این صورت، مجازات شلاق داده خواهد. اما این مقررات در مورد مرد غیرمسلمان صادق نیست. یعنی اگر مرد غیر مسلمان با رضایت زن مسلمان و بدون عنف و اکراه و بدون داشتن شرایط احصان مرتکب زنا شود، مجازاتش بازهم اعدام است. در مورد ادله اثبات هم عرض شود که در این مورد هیچ فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان نیست. در هر دو، با چهار بار اقرار یا شهادت چهار شاهد قابل اثبات است. در لواط و تفخیذ هم این چنین است. یعنی مجازات غیر مسلمان شدیدتر از مجازات مسلمان است. موفق باشید.

سلام! ما یک خانواده بهایی در اصفهان هستیم. دختر من قرار است سال بعد کنکور بدهد و واقعا هم درسش خوب است. مطمئن هستم رتبه خوبی می آورد اما خیلی می ترسم از این که نگذارند به دانشگاه برود. می خواستم بپرسم که آیا اصلا چنین قانونی وجود دارد که بهاییان به دانشگاه نروند؟ آیا اگر اجازه ندادند، می شود شکایت کرد؟

سلام؛ طبق قانون اساسی ایران، تحصیل یک حق شهروندی محسوب می شود و هر شهروند ایرانی فارغ از دین و مذهبش باید از این حق برخوردار باشد. بنابراین، از لحاظ قانونی امکان منع یک بهایی از تحصیل وجود ندارد. اما برخی تصمیمات و دستورالعمل ها از سوی برخی نهادها در ایران مانع ورود بهاییان به دانشگاه می شوند؛ از جمله دستورالعمل «شواری عالی انقلاب فرهنگی». البته تمامی این تصمیمات و دستورالعمل ها غیرقانونی هستند و ارزش و اعتبار ندارند. اگر دخترتان در کنکور قبول شود اما مسوولان مانع شوند، امکان پی‏گیری و تقاضای ابطال تصمیم وجود دارد. ولی توجه کنید چون این یک سیاست حکومتی است، در عمل چنین تقاضاهایی در شرایط فعلی به نتیجه نخواهند رسید. موفق باشید!

سلام؛ من یک خیاط هستم که در یک کارگاه تولید پوشاک کار می کنم. کارگران صنعت پوشاک مشکلات زیادی دارند اما این مشکلات در رسانه ها زیاد انعکاس ندارند. من به همراه دوستانم تصمیم داریم برای اطلاع رسانی و دفاع از حقوق کارگران این حوزه فعالیت کنیم. می خواستم بدانم آیا لازم است که ما گروه خود را جایی ثبت کنیم؟ اگر نکنیم چه می شود؟ آیا برای راه اندازی سایت و شبکه اجتماعی باید مجوز بگیریم؟

سلام؛ خدمت تان عرض شود که مطابق ماده 131 «قانون کار»، کارگران می توانند برای حفظ حقوق خود مبادرت به تشکیل انجمن های صنفی کنند و مرجع ثبت آن هم وزارت کار است. ثبت انجمن صنفی نیازمند تدوین اساس نامه است. برای اطلاع از تشریفات ثبت می توانید به اداره کار رجوع کنید. اگر بدون ثبت انجمن، فعالیت گروهی داشته باشید نیز هیچ مشکل قانونی وجود ندارد. یعنی فعالیت در راستای حقوق کارگران صرفا نیازمند ثبت یک تشکل نیست. برای ایجاد سایت و شبکه اجتماعی نیز احتیاجی به دریافت مجوز ندارید. موفق باشید.

سلام؛ در مورد قوانین قصاص سوالی داشتم که ممنون می شوم راهنمایی کنید. بنده از زرتشتیان ایران هستم و مدتی است که در خارج از کشور زندگی می کنم. تا جایی که شنیده بودم، اگر یک مسلمان ایرانی یک زرتشتی را به قتل برساند، قصاص نمی‌شود و فقط باید دیه پرداخت کند و مدتی هم زندان برود. سال ها قبل برای یکی از آشنایان ما هم این اتفاق افتاد. در یک درگیری، یک نفر یکی از همسایگان ما را که زرتشتی بود، به قتل رساند اما دادگاه با وجود این که قتل را عمد دانست، به قصاص حکم نداد. می خواستم ببینم آیا این قانون است و یا رویه دادگاه‎ها و آیا الان هم این طور برخورد می شود؟

با سلام! در قانون قبلی مجازات اسلامی مقرر شده بود که اگر مسلمانی غیر مسلمان را به قتل برساند، قصاص نمی شود و فقط به پرداخت دیه و در صورت تشخیص قاضی، به 3 تا 10 سال زندان محکوم می شود. دیه شهروندان غیرمسلمان نیز تقریبا یک دوازدهم دیه کامل بود که بعدها با حکم حکومتی، دیه آن‏ها برابر شد. اما هم‏چنان قصاص منتفی بود. ولی بعد از به تصویب رسیدن «قانون مجازات اسلامی» در سال 1392، تغییراتی در این مقرره داده شد. در این قانون نیز گرچه یکی از شرایط قصاص، تساوی در دین عنوان شده اما در ماده 310 آن آمده است که اگر مسلمان مرتکب قتل کافر مستامن شود، قصاص می شود. تبصره این قانون هم مقرر کرده است غیرمسلمانانی که تابعیت ایران را دارند، مستامن هستند؛ یعنی در صورتی که مسلمانی غیر مسلمان را به قتل برساند، به قصاص محکوم خواهد شد. موفق باشید!

با سلام من چهار سال پیش از یکی از دانشگاه‎های دولتی در دوره دکترا فارغ التحصیل شدم. در این چهار سال دانشگاهی نمانده است که برای تدریس تقاضا نکرده باشم. هر کدام به یک بهانه مرا رد کرده اند در صورتی که رزومه ام خوب است. به جای من کسانی را برداشته اند که یا هنوز مدرک نگرفته اند یا این که اصلا رزومه ای ندارند. به هر حال، چند وقت پیش در دانشگاه یک شهرستان کوچک که نیرو می خواستند، تقاضا دادم اما با وجود این که قبلا گفته بودند شما را برمی داریم، مرا رد کردند. یکی از مسوولان دانشگاه که استاد من هم بود، گفت واقعیتش به دلیل این رد شده ای که مذهبت سنی است. من خودم هم حدس می زدم که در خیلی جاها به دلیل سنی بودن، رد شده ام. از این مساله خیلی ناراحت هستم و افسرده شده ام. در این سن از پدرم که کارگر است، پول می گیرم و فکر می کنم ای کاش از اول درس نمی خواندم. می خواهم بدانم که آیا قانونی هست که سنی ها نباید استاد دانشگاه بشوند؟ اگر نیست، چه طور باید به این که حقم را خورده اند، اعتراض کنم؟

با سلام! در هیچ یک از قوانین ایران مقرره ای مبنی بر این که فقط شیعیان می توانند استاد دانشگاه شوند، وجود ندارد. در مقابل، در قانون اساسی کشور آمده است که همه شهروندان فارغ از دین و مذهب و قوم، از حقوق یکسان برخوردارند. چنین تصمیمات تبعیض آمیزی هم با استناد به قانون گرفته نمی شوند و معمولا جایی هم به طور کتبی درج نمی شوند که به دلیل مذهب یا دین از استخدام فرد متقاضی جلوگیری شده است. یعنی در این مدت که تقاضاهای شما رد شده اند، احتمالا در ظاهر نوشته شده که این فرد صلاحیت لازم را نداشته یا امتیازات کسب شده کافی نبوده است و یا این که متقاضیان دیگر بهتر بوده اند. با این حال، شما اگر معتقدید اجحافی در حق‏تان شده است، می توانید از تصمیم دانشگاه به وزارت علوم و فن‏آوری اطلاعات شکایت کنید. در وزارت علوم هیات ها و هسته هایی وجود دارند که می توانید تقاضای تجدیدنظرخواهی خود را به دلیل عدم گزینش فرد اصلح به این نهادها ارایه دهید. موفق باشید!

سلام وخسته نباشید؛ من یک شهروند ایرانی مسیحی هستم و مذهبم پروتستان است. چهار سال پیش با یکی از هم دینان خود ازدواج کردم. شوهرم فرد بسیار ناسازگاری است و در خانه مرا اذیت و آزار می دهد. بنده شاغل هستم و به همین دلیل شوهرم می گوید که باید در هزینه های زندگی شریک باشی. خودش فقط دنبال خوش‎گذرانی است و اگر هم پولی پس انداز کند، می رود به کشورهای خارجی برای تفریح و خوش‏گذرانی. من بعضی وقت‎ها به فکر طلاق می افتم. شوهرم می گوید در مذهب ما مهریه درست نیست و اگر بخواهی طلاق بگیری، مهریه به تو تعلق نمی گیرد. ما ازدواج مسیحی کرده ایم و در نکاح‏نامه نیز 100 سکه طلا مهر تعیین شده است. می خواستم بپرسم اولا آیا مهریه به من تعلق می گیرد؟ دوم این که آیا من هم موظف به تامین هزینه های زندگی هستم؟ چون شنیده ام مرد باید نفقه را پرداخت کند.

سلام خانم محترم! خدمت‏تان عرض شود که مقررات مربوط به احوال شخصیه شما، از جمله ازدواج و طلاق، تابع دین و مذهب خودتان است و ممکن است در خیلی موارد با قوانین ایران هم‏خوانی نداشته باشد. مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران در سال 1387 از طرف کلیسا تهیه شده و مورد موافقت قوه قضاییه قرار گرفته است. بر اساس ماده 33 این مقرره، تعیین مهر یا صداق در سند ازدواج مسیحیان پروتستان الزامی نیست ولی زن می‌تواند با موافقت کلیسا و شوهر آینده‌اش، وجه یا مالی را که قابل تملک باشد، مهر خود قرار دهد. بنابراین، اگر در عقدنامه شما مهر تعیین شده باشد، شوهرتان باید آن را بپردازد. البته بر اساس این مقررات، مهریه زمانی به شما تعلق می گیرد که حکم طلاق صادر شده باشد؛ بر خلاف قوانین ایران که زن هر موقع بخواهد، می تواند مهریه خود را مطالبه کند. اما در مورد نفقه عرض شود که ماده 42 این مقرره بیان داشته است: «پرداخت هزینه‌های زندگی اعضای خانواده (نفقه) بر عهده شوهر است. ولی در صورتی که زن درآمدی داشته‌باشد، زن هم مکلف است در تأمین هزینه‌های خانواده با شوهرش همکاری و مشارکت نماید.» یعنی آن چیزی که شما در مورد نفقه شنیده اید، درست است اما مربوط به شهروندانی است که تابع قانون مدنی ایران هستند. بنابراین، شما هم که درآمد دارید، باید در تامین هزینه های خانواده همکاری کنید. موفق باشید!

با سلام؛ ما در کار خرید و فروش موبایل هستیم. از خیلی سال‎ها قبل با یک وارد کننده کار می کردیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم. به جز ما، خیلی ها از ایشان گوشی موبایل و وسایل جانبی آن را به صورت عمده می خریدند. ایشان آدم معتبری بود و همه به او اعتماد داشتند؛ تا این که چند ماه پیش یک دفعه ناپدید شد. سفارش‎های خیلی زیادی گرفته و در مدت چند ماه پول این سفارشات را جمع کرده و به مشتری ها امروز و فردا کرده بود. ما هم نزدیک 70 میلیون تومان به او پول داده بودیم. تقریبا 20 نفر شاکی دارد. شنیده ایم که به ترکیه فرار کرده و در آن جا پناهنده شده است. از جاهای دیگر هم کلاه‎برداری کرده است؛ به چند جا چک داده و جنس‎هایی گرفته و بعد گذاشته و رفته است. یعنی حدود پنج شش میلیارد تومان کلاه‎برداری کرده است. برادرش را این‎جا پیدا کردیم اما می گوید رفته است برای کاری و برمی گردد. اما دروغ می گوید. حالا ما چه طور باید به پول‎مان برسیم؟ آیا امکان بازگرداندن ایشان وجود دارد؟

با سلام! بهتر است تمام مال‏باختگان به صورت واحد و یک‎جا شکایت کنند تا پرونده جدیت خود را بیش‎تر کند. پس از شکایت، دادسرا قرار بازداشت موقت ایشان را صادر خواهد کرد. اگر اموالی در ایران داشته باشد، می توانید توقیف کنید. پس از صدور قرار بازداشت موقت، می توانید از بازپرس بخواهید از طریق پلیس بین الملل برای استرداد ایشان اقدام کنند. کشور ترکیه و ایران تفاهم‏نامه ای در مورد استرداد این گونه مجرمین دارند. البته این پروسه معمولا خیلی دشوار است و به راحتی امکان استرداد وجود ندارد. افزون بر این که ایشان پناهنده شده است. راه‎کار دیگر این است که منتظر صدور حکم قطعی شوید. پس از آن، با طی تشریفاتی می توانید در دادگاه‏های ترکیه تقاضای تنفیذ اجراییه ایرانی را داده و در این کشور اقدام کنید که البته در صورت نداشتن اموال در ترکیه، بازهم امکان دسترسی به پول‎تان دشوار خواهد بود. به هر حال، لازم است هر چه سریع‎تر نسبت به شکایت کیفری اقدام کنید. موفق باشید!

سلام؛ شوهر من هر روز مشروبات الکلی مصرف می کند به طوری که بدون آن نمی تواند بخوابد. او آدم بدی نیست و در خانه هم بدرفتاری نمی کند اما این کارش من و بچه ها را خیلی اذیت می کند. چون در یک شهرستان کوچک هم هستیم، مردم هزار تا حرف در می آورند. این کار شوهرم باعث شده است که درست و حسابی سر کار نرود و ما مشکلات اقتصادی هم داشته باشیم. من همه راه‏ها را رفته ام برای این که ترک کند اما نتیجه نداده است. چند روز پیش یکی به من گفت که از او شکایت کنم تا از ترس زندان رفتن مجبور به ترک شود. حالا سوالم این است که آیا می توانم از ایشان شکایت کنم تا چند روز بازداشتش کنند، شاید بترسد؟ واقعیت این است که نمی خواهم محکوم شود و سوء سابقه پیدا کند، فقط برای این که بترسد می‌خواهم این کار را انجام دهد.

سلام خانم محترم؛ مصرف مشروبات الکلی مجازات شلاق حدی دارد و باید از طرق خاص مثل اقرار و شهادت اثبات شود. هم چنین مجازات نگه‏داری مشروبات الکلی هم شش ماه تا یک سال حبس، شلاق و جزای نقدی است. در مورد جرم شرب خمر، راه اثبات آن سخت است اما اگر شما به نیروی انتظامی گزارش دهید و یا در دادسرا شکایتی طرح کنید و در خانه مشروب کشف شود، امکان محکومیت به نگه‎داری مشروبات الکلی وجود دارد. توجه کنید در این صورت ایشان به مجازات قانونی محکوم خواهد شد. یعنی نمی شود شما گزارش بدهید و بعد مشروبات در خانه کشف شود اما فقط ایشان را چند روز بازداشت کنند. یا جرم ثابت می شود که مجازات خواهد شد یا مدارکی به دست نمی آید که قرار منع تعقیب صادر می شود. بنابراین، هر گونه گزارش شما ممکن است منجر به محکومیت همسرتان شود. موفق باشید!

سلام؛ من سوالی داشتم از خدمت تان. تقریبا شش ماه پیش با یک پسری نامزد کردم که ایشان و خانواده اش کمی سنتی هستند ولی تا به حال مشکل خاصی نداشته ایم. من سال ها است که در رشته تکواندو فعالیت می کنم و چند مقام کشوری و استانی هم دارم. چند وقت پیش در سایت شما دیدم که هیات کوه نوردی خراسان، کوه نوردی خانم ها را مشروط به اجازه شوهر دانسته است. واقعیتش کمی نگران شدم که همسرم در آینده من را از تکواندو منع کند. می خواهم بپرسم اولا آیا چنین امکانی وجود دارد و دوما برای احتیاط چه کار می توانم بکنم که در آینده مشکلی پیش نیاید؟

با سلام؛ خدمت تان عرض شود که در قوانین و مقررات موجود در مورد لزوم اجازه شوهر برای ورزش مطلبی وجود ندارد اما در «قانون مدنی» ذکر شده است که ریاست خانواده با شوهر است. برخی ها از این ماده این استباط را می کنند که هر گونه فعالیت خانم باید با اذن شوهر باشد. البته این برداشت درست نیست. بنابراین، شما برای شرکت در مسابقات نیازی به اجازه شوهر ندارید. اما به هر حال برای اطمینان می توانید با همسرتان صحبت کنید تا با مراجعه به دفترخانه، حق شرکت در مسابقات ورزشی بدون نیاز به رضایت خودش را به شما بدهد. موفق باشید.

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس