close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
مشکلی را گزارش دهید
گزارش با موفقیت ارسال شد

حکمرانی خوب چه رابطهای با حقوق بشر دارد؟

حقوق بشر مجموعهای از استانداردهایی است که دولت را در برابر شهروندان و جامعه مدنی صرف نظر از نژاد، جنسیت، ملیت، قومیت، زبان، مذهب یا هر موقعیت دیگری مسئول و پاسخگو میکند و حکمرانی خوب، تحقق استانداردهای حقوق بشر را ممکن میسازد. مثلا وقتی مبنای سیاست و قانونگذاری حقوق بشر باشد، دولت سطح بالاتری از انتظارات شهروندان را در سیاستگذاری تحقق بخشیده و وقتی حکمرانی خوب به معنای کارآمدی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و مشارکتپذیری، عملیاتی میشود، یعنی حاکمیت قانون، عدالت، برابری و آزادی به عنوان مبانی حقوق بشر، تحقق یافته است. پس برای برخورداری از حکمرانی خوب باید استیفای حقوق بشر، مطالبهای ملی شود و برای لذت بردن از زندگی مبتنی بر حقوق بشر، باید برای تحقق حکمرانی خوب مبارزه کرد.

 

در مقابل، جایی که حقوق بشر رعایت نمیشود، انتظار حکمرانی خوب، بیهوده است و وقتی حکمرانی خوب وجود ندارد، نقض حقوق بشر نیز پدیدهای رایج میشود. به این گزارش «ایران وایر» که با عنوان «معادله چند مجهولی مسمومیت سریالی دانشآموزان؛ سکوت والدین، معلمان و کادر درمان» منتشر شده دقت کنید. در این گزارش که به تکرار پدیده مسمومیت دانشآموزان مدارس قم پرداخته، بر این نکته تصریح دارد که در حکومت نشانهای از پاسخگویی و مسئولیتپذیری در برابر امنیت جانی و روانی دانشآموزان دیده نمیشود.

 

با تمرکز بر این گزارش، میتوان به درک بهتری از پیوند حکمرانی خوب و حقوق بشر رسید. این پیوند را در چهار حوزه کلی میتوان اینگونه ارزیابی کرد:

 

۱- استقرار نهادهای دموکراتیک

مشارکت مردم در سیاستگذاری و تشویق مردم و جامعه مدنی در شناسایی و حل مشکلات موجود، مستلزم بنیان نهادن و تقویت نهادهای دموکراتیک مبتنی بر حقوق بشر است. حکمرانی برآمده از دل چنین نهادهایی، وفادار به حقوق بشر و متضمن استیفای حقوق شهروندان است.

 

 

۲- ارائه خدمات عمومی

ارائه خدماتی همچون آموزش، بهداشت، تغذیه، امنیت، ظرفیت دولت برای ارتقاء حقوق بشر را افزایش میدهد. یعنی دولتی که قادر است خدمات عمومی شایسته به شهروندان ارائه کند، از ظرفیت بالاتری برای حمایت از حقوق بشر نیز برخوردار است و برعکس وقتی حکمرانی قادر به تامین خدمات عمومی مورد نیاز شهروندان نیست، در نقض حقوق بشر نیز پیشروتر میشود چون بقای خود را به مسدود کردن مشارکت عمومی و بیان آزادانه انتقادات و اعتراضات گره میزند.

 

۳- حاکمیت قانون

استقلال قضایی، اصلاح نظام قانونگذاری با هدف بهبود قوانین، افزایش آگاهی عمومی نسبت به چارچوبهای قانونی داخلی و بینالمللی، ظرفیتسازی و اصلاح نهادهای اجرایی، به عنوان نتایج حاکمیت قانون، هم تضمین کننده حقوق بشر و هم مقوم حکمرانی خوب است. اما وقتی حاکمیت قانون جای خود را به مصلحتسنجی و اولویتبخشی به منافع فردی و گروهی میدهد، به سادگی دستگاه قضایی به ابزار اعمال قدرت نهادهای امنیتی تبدیل و چیزی از حقوق بشر و حکمرانی خوب باقی نمیماند.

 

۴- فساد زدایی

حلقه چهارم پیوند حکمرانی خوب و حقوق بشر، در فساد زدایی است. فساد زدایی به عنوان یکی از اصول حیاتی حکمرانی خوب، وقتی تحقق پیدا میکند که شفافیت، پاسخگویی و مشارکت، به مبنای برنامههای عملیاتی ضد فساد تبدیل میشود، اصولی که زیربنای حقوق بشر است.

 

اگر تراژدی مسمومیت دختران دانشآموز به سریال تبدیل میشود و بیپاسخ میماند، نتیجه فقدان اعتقاد به حقوق بشر و تعهد به حکمرانی خوب است. شناخت اصول حکمرانی خوب گام اول این مبارزه است و «شفافیت» اصل اول آن.

 

برای آشنایی بیشتر با «حکمرانی خوب» و تاثیرات آن، مطالب «ایران وایر» را اینجا دنبال کنید.