همه چیز از «کیوان اماموردی»، جوان به ظاهر هنرمند تحصیل کرده شروع شد. بیشتر قربانیان این متهمِ به تجاوزِ سریالی که در توییتر جرات تعریف و تشریح ماجرای آزار جنسی از سوی او را یافته بودند، حسابهای کاربری ناشناس داشتند. اما این شروع جنبشی مشابه «Me too» بود که هنوز کسی نامی بر آن ننهاده است.
در روزهای گذشته، گروهی از روزنامهنگاران ایرانی موج دیگری از افشاگری از آزارهای جنسی را آغاز کردهاند. در این موج افشاگریها، نام تعدادی از هنرمندان برجسته کشور به عنوان آزارگر نیز عنوان شده است.
سارا امتعلی: از انتشار روایتم پشیمان نیستم
«سارا امتعلی»، خبرنگار سابق حوزه هنر و فرهنگ در رشته توییتی نوشته زمانی که خبرنگار «خبرگزاری میراث فرهنگی» بوده، در سال ۱۳۸۵، یعنی چیزی حدود ۱۴ سال پیش، هنگامی که به اصرار «آیدین آغداشلو» به دفتر کار او مراجعه کرده تا به همراه این هنرمند راهی نمایشگاهی در «موزه ملی ایران» شود، مورد تعرض جنسی قرار گرفته است.
امتعلی در گفتوگو با «خبرنگار جرم نیست»، در خصوص دلایل علنی کردن این روایت میگوید: «تصمیم به علنی کردن موضوع برای من یک اتفاق لحظهای و آنی نبود. با به راه افتادن جنبش "میتو" در امریکا که باعث شد بیشتر درباره مساله آزار جنسی بخوانم و یاد بگیرم، اتفاقی که سالها از آن میگذشت و عامدانه تلاش کرده بودم فراموشش کنم، دوباره برایم زنده شد. در هفتههای اخیر که موضوع تجاوز و آزار جنسی در محیط دانشگاه از سوی گروهی از دانشآموزان و دانشجویان مطرح شد، میدیدم که این افراد به دلیل محدودیتهای عرفی و حقوقی در ایران، نمیخواهند و نمیتوانند با هویت واقعی خود از آزاری که دیدهاند، حرف بزنند. در همه سالهایی که به عنوان روزنامهنگار در ایران مشغول فعالیت بودم، این آسیبپذیری ما زنان روزنامهنگار در برابر تعرضهای جنسی برایم مسأله مهمی بود و فکر میکردم کاش روزی یکی از ما در این باره حرف بزند و دری را باز کند که بقیه هم بگویند.»
سارا امتعلی که اکنون متخصص آموزش در امریکا است، در ادامه میگوید: «در هفتههای اخیر که میدیدم هویت ناشناس افرادی که تحت انواع آزارها و آسیبهای جنسی بودهاند، باعث میشود دست روزنامهنگاران و فعالان رسانهای برای طرح علنی موضوع بسته بماند، با خودم فکر کردم تو که در امریکا زندگی میکنی و به مراتب از افرادی که داخل ایران هستند حاشیه امن بیشتری داری، چرا حرف نمیزنی؟ از خودم پرسیدم چرا منتظری یک نفر دیگر خطر، حاشیهها و سختیهایی که طرح علنی چنین موضوعی دارد را به جان بخرد؟ در برابر این سؤال، پاسخی که برای خودم قانعکننده باشد، نداشتم. به همین دلیل با وجود این که میدانستم تحت فشار و اضطراب زیادی خواهم بود، از تجربهام نوشتم تا شاید نقطه آغازی باشد بر طرح علنی اتفاقهای مشابه.»
او از اولین کسانی بود که با شخصیتی حقیقی در فضای مجازی، روایت یک آزار جنسی را گزارش کرد. اما پیش از مطرح کردن این روایت، آیا نگرانیهایی در خصوص برخورد اطرافیان و همکاران خود پس از انتشار روایت داشت؟
پاسخ میدهد: «جدا از پشتیبانی و حمایت همهجانبه خانواده و دوستان نزدیکم که بعضی از آنها سالها بود در جریان این اتفاق بودند، بسیاری از همکاران سابقم، دوستانم و آشنایانم پیامهای همدلانه و حمایتگرانهای دادند و این یک قوت قلب بزرگ برای من و هر آسیبدیده و نجاتیافته دیگری است. فکر میکنم این یکی از امتیازهایی است که من از آن برخوردارم و ممکن است صدها زنی که تحت آزار جنسی بودهاند، از چنین حمایتی که یکی از مهمترین مؤلفهها در سلامت روان فرد آسیبدیده و التیامی برای او است، برخوردار نباشند. اصلاً به اتکای همین حمایت و با علم به اینکه دوستان و خانوادهام تنهایم نخواهند گذاشت، درباره موضوع نوشتم. فکر هم میکنم یکی از آثار مثبت طرح علنی این جور اتفاقها همین است که افراد بدانند فرد آسیبدیده چه قدر به حمایت و همدلی آنها نیاز دارد و در این باره حرف زده شود که نزدیکان، خانواده و دوستان یک فرد آسیبدیده چهطور میتوانند در روند عبور او از این بحران عاطفی و بهبود وی نقش ایفا کنند.»
پس از افشاگریها در خصوص کیوان اماموردی، بسیاری از کاربران فضای مجازی یکدیگر را دعوت به افشاگری در خصوص تجارب خود از آزارهای جنسی کردند؛ رخدادی که از یک یا دو روایت شروع و تبدیل به یک موج عظیم افشاگری شد.
سارا امتعلی با اشاره به این که از روایت آزار جنسی که منتشر کرده است پشیمان نیست، در پاسخ به این سوال که آیا پیشنهاد میکند هر مرد یا زنی که مورد تعرض یا تجاوز قرار میگیرد، دست به افشاگری بزند، میگوید: «نه من و نه هیچکس دیگری نمیتواند چنین پیشنهادی به آسیبدیدگان تعرضهای جنسی بدهد. این موضوع چیزی نیست که اصلاً بشود یک نسخه واحد برای آن پیچید. یک موضوع چندوجهی و بسیار پیچیده است. توان روحی فرد، مستنداتی که در اختیار دارد، نوعی که خودش در درونش با موضوع مواجه شده، حمایتهای عاطفی که از آن برخوردار است، اطرافیانش و زندگی شخصی او، بستری که قرار است در آن به طرح علنی موضوع بپردازد، فضای اجتماعی پیرامونش و دهها مؤلفه دیگر باید در نظر گرفته شوند. قربانیان و نجاتیافتگان آزارها و آسیبهای جنسی گاه سالها تحت درمانهای فردی و گروهی هستند که بتوانند با تبعات این اتفاق تلخ کنار بیایند. آسیب و آزار جنسی یا تجاوز همه یک جور اتفاق نیستند و به شکلهای مختلف رخ میدهند و بسته به شکل اتفاق و شخصیت فرد مورد آزار، آثار مختلفی روی افراد میگذارند. به همین دلیل است که هر مورد باید به شکل جداگانه بررسی شود؛ آن هم توسط متخصصان.»
این متخصص آموزش درباره وضعیت آزارهای جنسی که روزنامهنگاران در ایران با آن مواجه هستند، میگوید: «یکی از چیزهایی که خیلی دلم میخواهد دربارهاش حرف زده شود، همین موضوع است. زنان روزنامهنگار در ایران دستکم تا سال ۱۳۸۹ که من در ایران کار رسانهای میکردم، بهشدت از این لحاظ تحت فشارند. اینکه مدام در حال مراقبت از خودت باشی، حواست به کوچکترین رفتارها و کنشها و حتی زبان بدن اغلب سوژههای خبریات باشد، این همواره در حال هشدار بودن، یک فشار تحملناپذیر و غیرمنصفانه است. حالا بعد از سالها که از این فضا جدا شدهام، وقتی به آن روزها و آن اتفاقها نگاه میکنم، تازه میفهمم همه ما تحت چه فشارهای غیرضروری و غیرمنصفانهای بودهایم؛ فشاری که مردان روزنامهنگار آن را تحمل نمیکردند و نمیکنند. در آن سالها، اطلاعات و آگاهی من درباره مسأله آزار جنسی و فشارهایی که تحمل میکردم، بسیار کم بود. حتی متوجه این نبودم که این رفتار از سوی مردانی که طرف مصاحبهام بودند، عادی نیست. در واقع این تقلای مدام و مستمر برای دفاع از خود، یک رفتار عادی بود. فکر میکردم همین است دیگر، برای ماندن در این فضا و این شغل باید این برخوردها را هم تحمل کنم و کجدار و مریز پیش بروم، جوری که نه به فلان مسوول یا هنرمند و یا فیلمساز بر بخورد، نه ارزشهای خودم به عنوان یک زن را زیر پا بگذارم.»
او در ادامه میگوید: «چند سالی است که فهمیدهام هیچ کدام از اینها عادی نیستند. و هیچ مردی حق ندارد به واسطه بودن در جایگاه فرادست بهعنوان یک مسوول، یک چهره مشهور شناخته شده، یک هنرمند، یک فیلمساز، یک نوازنده، یک موسیقیدان، به خودش اجازه بدهد به حریم شخصی زنی بتازد و بخواهد بهواسطه جایگاهش، زن را مرعوب یا از او کامجویی کند. این مسأله فرادست بودن در امر آزار و آسیب جنسی، موضوع مهم و البته بسیار ظریفی است و میشود مصادیق آن را در پروندههای پر سر و صدایی مثل پرونده سوء رفتار جنسی "لویی سیکی"، کمدین و بازیگر امریکایی دید.»
و دیگران
آیدین آغداشلو هنوز به طور مستقیم در این ارتباط اظهارنظری نکرده اما یکی از دختران او وعده داده است: «حقیقت پنهان نمیماند.»
«تارا آغداشلو» با انتشار یک متن در اینستاگرام خود نوشته است: «بدون منبع موثق تهمت، شد خبر. خبرنگاری غیراخلاقی و غیرقانونی. و همچنان حیف تمام کسانی که واقعا صداشون باید برسه. اما حقیقت پنهان نمیمونه.»
«بهمن بابازاده»، خبرنگار حوزه فرهنگی ساکن ایران نیز در یک توییت نوشته است: «آقای آغداشلو با ارسال ایمیلهایی به برخی خبرگزاریهای ایران، در تلاش است بیانیهای در تکذیب کلیه اتهامات تجاوز و جنسی که در روزهای گذشته در فضای مجازی علیهاش منتسب شده، منتشر کند. هیچ رسانهای فعلا حاضر به انتشار آن بیانیه نشده است.»
این اولین بار نیست که انگشت اتهام در خصوص مسایل جنسی به سوی آیدین آغداشلو نشانه رفته است. آبان ۱۳۹۶، مجموعه ایمیلهایی از این هنرمند منتشر شد که در آن از عبارتی جنسی و اروتیک استفاده شده بود. آغداشلو در آن تاریخ با پروندهسازی خواندن این ایمیلها، در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «معلوم هست که جعلی هستند.»
در ادامه افشاگریها، «فهیمه خضر حیدری»، تهیهکننده و مجری برنامههای رادیویی مانند «تابو» در صفحه توییتر خود نوشت دهها مورد مشابه از رفتارهای جنسی آقای آغداشلو شنیده است: «ظاهرا تهدید کرده که اقداماتی میکند. البته عجیب نیست اما به نفع ایشان نخواهد شد. هرچه پروندهشان را بازکنند، سیاهیهای بیشتری بیرون خواهد زد، علاوه بر رفیق نازنینم "سارا امتعلی" که از اخلاقیترین و بیحاشیهترین آدمهای روزگار است، دهها مورد دیگر درباره ایشان شنیدهام.»
این تمام ماجرا نیست و خضرحیدری از تجربه آزار جنسی خود توسط هنرمند سرشناس دیگری رشته توییتی را منتشر کرده است. این بار نام مرحوم «بهمن جلالی»، عکاس سرشناس ایرانی که این روزنامهنگار او را استاد عکاسی خود در مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه معروفی میکند، مطرح است: «یکی از اولین جملههاش این بود: "میدونی سینههات خیلی قشنگه"؟! از حرفهای چیپ جنسی شروع کرد و تلاش کرد برای لمس بدنم و...دکمههای مانتوم پاره شد! و وقتی ترسخورده و حیرتزده داشتم از دفترش فرار میکردم شنیدم که میگه "حیف از این تن"! کارکرد تنِ زن برای استاد خب خیلی مشخص بود! چیزی که ناراحتم میکنه اینه که از ترس، هرگز به هیچ کس هیچ نگفتم، سر کلاس هم نشستم تا آخر ترم و فقط دیگه هرگز توی صورت مرحوم نگاه نکردم!»
علاوه بر آیدین آغداشلو و مرحوم بهمن جلالی، نام «ابراهیم سلطانی»، پزشک و دانشآموخته علوم سیاسی «دانشگاه سیراکیوز» و استاد علوم و نشریههای سیاسی «دانشگاه میشیگان شرقی» و البته سردبیر «ماهنامه کیان» در دهه ۷۰، «محمدرضا گلزار» بازیگر و خواننده سرشناس ایرانی، «سیدعلی صالحی» شاعر برجسته کشور، «محمدعلی ابطحی» فعال سیاسی اصلاحطلب، مرحوم «رضا سیدحسینی» نویسنده و مترجم، «آرش تنهایی» نویسنده و طراح، «علیرضا کیمنش» بازیگر و تعدادی دیگر از هنرمندان نامآشنا در فهرست متهم به آزارگر جنسی آورده شده است.
هیچکدام از این افراد تاکنون واکنش جدی و رسمی نشان ندادهاند و خبری مبنی بر شکایت در مراجع رسمی منتشر نشده است.
قوانین مردمحور
در چند روز گذشته، تنها زنان و مردانی تجربههای سخت و دردناک خود را از تجاوز و آزار جنسی نوشتهاند. هر کدام از این ادعاها یا واقعیتها میتوانند در دادگاهی صالح بررسی شوند.
«محمد اولیایی فرد»، وکیل در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست» با اشاره به این که «قانون مجازات اسلامی» برای آزار جنسی «آلتمحور» است، توضیح میدهد: «به این معنی که بستگی دارد آلت فرد(مرد) در آزار جنسی در چه موقعیتی در تجاوز باشد. اگر عمل دخول از حد مجاز فراتر رود، تجاوز انجام شده و از نظر قانون مجازات اسلامی، عمل زنا رخ داده و مجازات سنگینی در انتظار متهم است. از سوی دیگر، اگر فرآیند دخول در حد تعریف شده انجام نشده باشد، مجازات حتی به صفر میرسد و در نهایت متهم به شلاق تعزیری محکوم خواهد شد.»
اولیاییفرد تاکید میکند در قانون مجازات اسلامی در خصوص تبعات آزار جنسی که بیشتر برای زنان رخ میدهد، توجهی نشده است: «اگر کسی عمل منافی عفت انجام دهد، به شلاق محکوم میشود. اما در قانون به وضعیت قربانی پرداخته نشده است. بنابراین، به مصیبتی که زن در هنگام تجاوز و پس از آن از نظر روحی و روانی متحمل خواهد شد، اصلاً توجهی نشده است. فقط به اندازه یک تار مو قوانین جا به جا میشوند که اگر دخول انجام شود، زنا است و اگر نه، شلاق.»
اولیایی فرد با اشاره به دشواری اثبات یک تجاوز در دادگاه در ایران میگوید: «باتوجه به این که چنین جرایمی دور از دید عموم رخ میدهند، اثبات آنها برای قربانیان بسیار دشوار است. سوای این موضوع، قضات دادگاهها بر خلاف رویه اوایل انقلاب، در حال حاضر به دلیل هزینههای حقوق بشری که برای ایران دارد، علاقهای به صدور مجازاتهایی چون سنگسار ندارند. این در حالی است که همچنان این مجازات در قانون مجازت اسلامی وجود دارد اما قضات حتی با وجود دانش به انجام شدن عمل تجاوز، در مراحل پرونده ورود میکنند تا مساله زنا پیش نیاید که مجبور به صدور حکم سنگین شوند.»
وی در خصوص پروندهای که او وکالتش را بر عهده داشته است، درباره روابط جنسی چهار مرد متاهل به همراه چهار زن متاهل که نسبتی با هم نداشتند، میگوید: «همسران این چهار زن شکایت کرده بودند به استناد حرف یکی از فرزندانشان که همآغوشی مادرش و دوستان او با آن چهار مرد را دیده بود. قاضی پرونده پس از برگزاری چندین جلسه، مستقیم با من صحبت کرد که نمیخواهد حکم سنگسار برای متهمان صادر کند و از من خواست به گونهای دفاعیات را مطرح کنم که پرونده با صدور حکم شلاق، مختومه شود.»
فقط زنان نیستند
در بعد دیگر این افشاگریها که بیشتر خبرنگاران زن به عنوان قربانی معرفی شدند، «کیانوش سنجری»، روزنامهنگاری که پس از بازگشت به ایران بازداشت و به زندان محکوم شد و اکنون در مرخصی درمانی به سر میبرد، از آزار و اذیت جنسی خود توسط «رضا رفیع»، مجری، طنزپرداز و روزنامهنگار ایرانی نوشته است: «سال اول هنرستان، در راه مدرسه بودم که این مرد، رضا رفیع که بعدها او را مجری برنامههای مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی، از جمله برنامه "منبع موثق" شبکه چهار یافتم، سر راهم سبز شد و گفت که خوشچهره هستی و به درد تلویزیون میخوری.»
این روزنامهنگار نوشته است که رفیع کتابی درباره سینما به او داده و از او خواسته برای تست تلویزیونی، به آدرسی که داده بود، مراجعه کند. حال این که این آدرس، نه محل کار بلکه خانه او بوده است: «مرا به اتاقی تاریک برد و گفت دراز بکش تا از تو تست بدنی بگیرم. تعجب کردم و پرسیدم این تست برای چیست؟ عرق کرده بود و چرت و پرت تحویلم داد. دیری نپایید که به او فحش دادیم و از خانهاش زدیم بیرون. هنوز در حسرت این هستم که چرا چهار تا مشت پای چشمش نکوبیدم!»
پس از این اظهارات بود که تعداد دیگری از کاربران توییتر در خصوص رفتارها و پیامهای جنسی این مجری افشاگریهایی را مطرح کردند.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر