شایا گلدوست
سالهاست پزشکان، روانپزشکان و روانشناسان، پژوهشگران و محققان در حوزه جنس و جنسیت به دنبال دلیلی برای تمایل عاطفی و جنسی افراد به همجنس خود میگردند؛ اما تاکنون نتیجهای که بتوان با قاطعیت به آن استناد کرد، به دست نیامده است. امروزه علم روانشناسی در دنیا پذیرفته است که طیف گسترده گرایشهای جنسی و هویتها و بیانهای جنسیتی در انسانها طبیعی بوده و همیشه در طول تاریخ بشریت وجود داشته است؛ هرچند این تنوع در موجودات دیگر نیز مشاهده میشود.
اما این تنها دستآورد موجود درباره این موضوع نیست. گذشته از مجامع علمی بینالمللی، مقامات جمهوری اسلامی نیز در طول سالهای گذشته با پژوهشهای فراوانی که در حوزه جنس و جنسیت و جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی انجام دادهاند، به نتایجی دست یافتهاند که هرچند با دستاوردهای علمی روز دنیا در تناقض است، اما شنیدن آن خالی از لطف نیست.
در همین روزهای اخیر که جدال حکومت با زنان ایرانی بر سر تحمیل حجاب شدت گرفته است، «علی خانمحمدی»، سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، گفته است: «مساله هجمه به حجاب فقط به برداشتن شال و روسری ختم نمیشود و به برهنگی و بحث همجنسگرایی کشیده میشود.»
او در ادامه میگوید که خطر «مسیح علینژادیسم» در کمین است و باید رفتار سلبریتیها و سلبریتینماهایی که منافع ملی و فرهنگ اسلامی را رعایت نمیکنند، رصد شود. گشت ارشاد باید از مردم به سراغ مسئولان و علیالخصوص مسئولان وزارت ارشاد برود.
البته سخنان بیپایه و اساس «خانمحمدی» آنقدر جای تعجب ندارد، زمانی که رهبر جمهوری اسلامی «علی خامنهای» نیز با وی همنظر است. «خامنهای» در سخنرانی خود به مناسبت عید مبعث، در اظهاراتی مشابه گفته بود: «هرزگی جنسی، هرج و مرج جنسی، ابتذال اخلاقی و برچیده شدن بساط حیات از بین مردم، بخشی از جاهلیت دوران پیامبر بود. بسیاری از همان رذایل اخلاقی که آن روزها در مکه و در جزیرةالعرب رایج بود و پیامبر با آنها به مقابله پرداخت، امروز در دنیای بهاصطلاح متمدن غربی به شکلی سازمانیافته و بسیار شدیدتر و وسیعتر وجود دارد.»
این بخشی از سخنرانی «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی در روز دهم اسفند ماه سال گذشته است که با واکنش جامعه رنگینکمانی مواجه شد. او بهطور مستقیم از واژه «همجنسگرایی» استفاده نکرد؛ اما توضیحات او به روشنی همجنسگراستیزی در کلام او را نشان میدهد. خامنهای در گذشته نیز بارها از «ابتذال اخلاقی» برای نفرتپراکنی علیه جامعه رنگینکمانی استفاده کرده بود و مقامات جمهوری اسلامی بارها با نفرتپراکنی به جامعه رنگینکمانی حمله کردهاند. رویکرد سیستم حاکم در سالهای گذشته از انکار این قشر تا مجرم و بیمار دانستن آنها آغاز شده و از زبان رهبر جمهوری اسلامی به رذایل اخلاقی تشبیه میشود.
اما ماجرا تنها به همین چند اظهارنظر ختم نمیشود. تحریف و سوءاستفاده از گزارشهای خبرگزاریهای غربی نیز، یکی از ابزارهای رسانههای حکومتی برای تخریب جامعه رنگینکمانی در نگاه عامه جامعه ایران است. مانند آنچه در هفتههای گذشته توسط «ایرنا» به نقل از روزنامه «گاردین»، چاپ لندن تیتر شد.
«ایرنا» خبرگزاری جمهوری اسلامی، با تیتری در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «روزنامه انگلیسی: همجنسبازی، عامل اصلی آبله میمون»
هرچند این رویکرد و رویکردهای مشابه با هدف تخریب و انگانگاری هویتهای جنسی و جنسیتی متنوع انجام میشود، اما در حقیقت نشاندهنده هراس حکومت از آنچه «انقلاب جنسی» نام میبرد، است.
«محمدرضا کدخدایی» از روحانیون حکومتی و مدیر گروه مطالعات جنسیت و خانواده «موسسه شناخت» چندی پیش در نشستی مجازی که توسط مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه برگزار شد، به آغاز «انقلاب جنسی» در کشور اشاره کرد. وی اظهار داشت: «اگر امروز دغدغه حکومت، حوزه و مراکز فرهنگی دغدغهمند مساله بیحجابی و روابط آزاد بین دختر و پسر است، کاملا قابل پیشبینی است که مساله اصلی حکومت و روحانیت تا ۱۵ سال آینده موضوع همجنسگرایی است. اگر تا پنج سال قبل بیشترین عضویابی و عضوگیری در شبکههای مجازی برای دوستدختر و دوستپسر بود، الان کانالهای همجنسگرایی بیشترین عضو را میگیرند و اگر این روند و فرایند تداوم یابد، تا ۱۵ سال دیگر به تدریج همانطور که بیحجابی به هنجار بخش زیادی تبدیل شده است، همجنسگرایی هم به الگوی رفتاری و اجتماعی تبدیل خواهد شد.»
این همان نگرانی است که از سالهای آغازین حکومت اسلامی در ایران با مساله زنان و حجاب آغاز و با رشد شبکههای اجتماعی و رسانهها بیشتر و در نهایت جامعه رنگینکمانی را هدف قرار میدهد. حکومتی که حقوق زنان، حجاب اختیاری، فضای مجازی و جامعه رنگینکمانی را تهاجم غرب، برای متزلزل کردن پایههای قدرت خود میداند. هرچند رویکرد خصمانه حکومت به قشر رنگینکمانی در ایران، شرایط این انسانها را هر روز سختتر میکند، اما اظهارنظرها و یا بهتر است، بگوییم تحقیقات علمی برخی از مقامات موجبات شادی عموم جامعه را نیز فراهم کرده است. «روغن بنفشه» واژهای است که از زمان همهگیری ویروس کرونا تا به امروز تکهکلام مردم کوچه و خیابان است و ما را به یاد «عباستبریزیان» روحانی ایرانی-عراقی که نام پدر طب اسلامی را روی خود گذاشته است، میاندازد. «تبریزیان» که با تجویز استفاده مقعدی از روغن بنفشه، برای درمان کرونا خبرساز شده بود. اما ماجرای درمانهای شفابخش او تنها به اینجا ختم نشد. او در موضعگیری دیگری، گفته بود که کسانی که واکسن میزنند به همجنسان خود تمایل پیدا میکنند: «به کسانی که واکسن میزنند، نزدیک نشوید؛ زیرا اینها میکروچیپ دارند و دچار تغییر ژنتیکی شدهاند و از سنخ انسان بودن خارج شدهاند و مانند ربات کنترل شده عمل میکنند و ژن ایمان و اخلاق و نجابت را از دست دادهاند و تمایل به همجنس پیدا میکنند و تبدیل به موجودات خطرناکی میگردند.»
این چند مثال مطرح شده بخش کوچکی از رنگینکمانیستیزی حکومتی علیه انسانهایی است که تنها جرمشان تفاوت است. تفاوت با کلیشهها و تعاریفی که از پیش تعیین و تایید شده و افراد را مجبور میکند تا خود را با آن تطابق دهند.
اما اگر به درستی نگاه کنیم، میتوانیم به این واقعیت مهم دست پیدا کنیم که مبارزات جامعه رنگینکمانی ایرانی در طی این سالها بیثمر نبوده است. از سال ۲۰۰۷ میلادی که «محمود احمدینژاد» در دانشگاه کلمبیا گفته بود: «ما در ایران همجنسگرا نداریم»، تا به امروز که جامعه رنگینکمانی موجودیت خود را ثابت کرده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر