شایا گلدوست
هنرپیشه سرشناس ایرانی به عنوان یک مرد ترنس آشکارسازی کرد. «مازیار لرستانی» که پیش از این با نام «شهره لرستانی» شناخته میشد، در صفحه اینستاگرام خود هویت جنسیتی خویش را آشکار کرده است. او با انتشار تصویری از خود و شعری از «مهدی امیری» نوشته است: «من، آهنگهایی هستم که در تنهایی خود گوش میدهم. من تمام اشکهایی هستم که سراسر زندگی، در خفا ریختهام. دردهایی که کشیدهام. من، تمام تجربههای تلخ و شیرین، تمام اتفاقهای زندگی، آنان که فقط بر من رفته است، هستم. من تمام انتخابهایم، در تمام لحظات زیستهام در این کره خاکیام.
این منم، منی که عاقبت تکههای زخم خورده وجودش یکپارچه شد. حالا تکههای وجود من، تمام زندگیام شوید. کنارم بمانید تا با هم پیر شویم. همراه باشید با پاهای خسته و دل شکستهام.
و صدایی، از اعماق کودکی، مرا به نام خواند:
ما، زیاریم و به یار برمیگردیم
مازیار اسامی را، خدا میفرستد
بعد از سردرگمیهای بسیار و تلاطمی از پس تلاطم، انسان در لحظه مرگ هم امکان دوباره زاده شدن دارد. زهی توفیق که زندهام و رسالتام مرا زنده نگه داشته.»
«ترنس» یا «ترنسجندر» یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، «زن ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند. «مرد ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
در گذشته، ترنسبودگی به عنوان یک اختلال جنسیتی یا اختلال هویتی شناخته میشد اما طبق آخرین نسخه طبقهبندی بیماریهای سازمان جهانی بهداشت (ICD-11)، ترنسبودگی از لیست بیماریها خارج شده و یک ناهمگونی مستمر بین جنسیتی که فرد خود را با آن میشناسد و جنسیتی که از بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میشود.
آشکارسازی مازیار لرستانی در شبکههای اجتماعی با واکنشهای بسیاری روبهرو بوده است. تعداد زیادی از هنرمندان و همکارانش در پستها و استوری اینستاگرام حمایت خود را از او نشان دادهاند؛ هنرمندانی چون «شقایق فراهانی»، «پرستو صالحی»، «رابعه اسکویی»، «سارا خوئینیها»، «نعیمه نظامدوست» و بسیاری دیگر.
هرچند در میان حجم بسیار زیاد حمایتها، افرادی هستند که هنوز به ادبیات صحیح در گفتمان جنسی و جنسیتی آگاهی ندارند؛ مثلا «شاهین صمدپور»، مستندساز و گزارشگر مستقل در استوری اینستاگرام خود نوشته است: «اینطور که از شواهد امر پیداست، بازیگر توانا “خانم شهره لرستانی” قبلا از عزیزان ترنس بودند، که گویا تطبیق انجام دادند و از این به بعد با نام “مازیار لرستانی” ایشون رو میشناسیم. من هم به نوبه خودم به برادر عزیزم “مازیار لرستانی” تبریک میگم. شاد باش همیشه.»
استفاده از واژه «خانم» برای خطاب قرار دادن یک مرد ترنس، همچنین کلمات قبل و بعد برای اشاره به پروسه ترنزیشن، ادبیات نادرستی است که هویت جنسیتی افراد ترنس را زیر سوال میبرند. هرچند لرستانی تصمیم گرفته است که حالا هویت جنسیتی خود را آشکار کند اما این بدان معنا نیست که او در گذشته زن بوده و حالا به یک مرد تبدیل شده است. متاسفانه این شکل از ادبیات نادرست نه تنها از سوی افراد شناخته شده با مخاطب بالا در شبکههای اجتماعی دیده میشود بلکه برخی از رسانههای فارسی زبان نیز در انتشار اخبار و تیترهای خود، دقت لازم را به کار نمیبرند.
ولی مسالهای که بیشتر از همه تاسفبرانگیز است، ناآگاهی و عدم آموزش عموم جامعه در رویارویی با چنین خبرهایی است؛ ناآگاهی که خود را به شکلی خشونتآمیز با ماهیت ترنسهراسانه و ترنسستیزانه نشان میدهد؛ مانند خشونتی که مازیار لرستانی پس از آشکارسازی آن را تجربه کرده است و میکند.
«عسل عباسیان»، روزنامهنگار و کوییرفمینیست در گفتوگو با «ایرانوایر»، با اشاره به این خشونتها که هویت جنسیتی لرستانی را نشانه میگیرند، میگوید: «بازتاب این خبر در شبکههای اجتماعی حاکی از آن است که متاسفانه هنوز جمعیت در خور توجهی از جامعه امروز ایران ترنسفوبیک و به ظرایف و پیچیدگیهای زندگی فرد کوییرناآگاه است و با نفرتپراکنی سعی بر سانسور فرد و هویتش دارد. این کویرفوبیا که به شکل محتوای متحجرانه و اهانتآمیز بروز یافته، ادامه راه را برای حیات فردی و اجتماعی کسی که آشکارسازی کرده است، دشوار میکند. ریشه آن هم مسلما فقر فرهنگی و فقدان اطلاعرسانی و اطلاعات صحیح است. اما همین تلاشهای حداقلی جامعه مدنی در راستای برابریطلبی و اطلاعرسانی درست و به دور از غرض هم قابل ستایش است و حتما راهگشای آیندگان.»
عباسیان در ادامه به رسانهها اشاره میکند؛ رسانههای فارسی زبان که گویی در ناآگاهی جامعه ایران سهیم هستند: «متاسفانه پیدا است که اغلب رسانههای فارسیزبان انگار دستورالعملی برای انتشار اخبار مربوط به جامعه الجیبیتی ندارند. آنها با حساسیتها آشنا نیستند و با نحوه انتشار خبر، از انتخاب تصویر و واژگان گرفته تا استفاده از اصطلاحات منسوخ میتوانند شرایط را برای فردی که آشکارسازی کرده است، از آنچه که هست سختتر کنند. با اینحال، خبر آشکارسازی مازیار لرستانی پوشش نسبتا گستردهای در رسانههای فارسیزبان داشت و البته تا این لحظه، رسانههای رسمی داخل ایران به استثنای یکی دو رسانه تندرو نزدیک به حاکمیت با رویکرد ارتجاعی چندان این خبر را پوشش ندادند.»
با این وجود، او معتقد است که مهمترین اثر آشکارسازی افراد شناخته شده در حوزههای مختلف، باز شدن راه و هموارتر شدن مسیر برای دیگر اعضای جامعه «الجیبیتی» است؛ دیگرانی که به هزاران دلیل، از جمله نداشتن بسترهای فرهنگی لازم در جامعه اطراف خود، حتی ممکن است هویت خویش را هم بهرسمیت نشناسند: «آشکارسازی چهرههای شناخته شده مسلما نقش بهسزایی در فرهنگسازی و از بینرفتن یا حداقل، کمتر شدن کوییرفوبیا خواهد داشت.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
خدا بخیر کند که واداربه خودکشی نکنندش. چون ایران امریکانیست که کسی تصمیم بگیرد زن یامردنباشد. زن ترنس هم هنوزبیشترازمردترنس قابل قبوله.