تعارض منافع یکی از تهدیدات جدی کار رسانهای است. خطر تعارض منافع همیشه از دو ناحیه «منابع خبری» و «سیاست سازمان رسانهای» در کمین روزنامهنگاران است. به همین دلیل روزنامهنگاران حرفهای و مستقل سعی میکنند همیشه سراغ منابع مستقل و بیطرف بروند و یا اگر مجبورند از منابع ذینفع استفاده کنند، سعی میکنند دیدگاه مقابل را نیز در داستان خود بگنجانند تا مخاطب مخیر به قبول یک دیدگاه یا قادر به تشخیص دیدگاه درست باشد.
فکتها و دیتاهای معتبر، ابزار دیگری است که خبرنگاران را در حفظ استقلال و بیطرفی کمک میکند چراکه آنها با ارجاع مخاطبان به دیتاها، مسئولیت درستی یک ادعا را به دوش مراکز اطلاعاتی-آماری وا مینهند.
روز دوم تیرماه خبری از برکناری حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه منتشر شد، این خبر در رسانههای داخلی و بینالمللی بازتاب گستردهای داشت. به همین دلیل برای بسیاری این پرسش پدیدار شد که «حسین طائب کیست؟» چه کرده و چرا برکناری او چنین بازتابی داشته است؟
ما میدانیم رسانهها در انتخاب خبر، تمرکز بالایی بر «ارزشهای خبری» دارند، یعنی یک رویداد، زمانی ارزش خبری پیدا میکند که تازه، غیر منتظره، خاص، گسترده، فراگیر، عجیب و استثنایی باشد و یا به انتظاری پاسخ دهد. رسانهها از چنین خبری به سادگی نمیگذرند، همانطور که از خبر برکناری حسین طائب نگذشتند. یعنی از هر زاویهای به این خبر نگاه کنید، ارزشهای خبری را در آن میتوان برجسته دید. طبیعتا هر رسانهای هم بر اساس سیاستها و رویکرد خود به آن ورود کرد.
خبرگزاری جام جم اما ترجیح داد برای پاسخ به انتظار مخاطبان که «حسین طائب کیست؟» ویدئویی را منتشر کند با عنوان «۱۳ سال گمنامی». یعنی مستقیم کوشید تصویری از حسین طائب ارائه کند تا مخاطب بداند به چه شخصیتی مواجه است.
در این ویدئوی ۲ دقیقه و ۳۴ ثانیهای هیچ فکت، دیتا و منبعی معرفی نمیشود؛ تنها مجموعهای از عملکرد او را ارائه میکند که البته به ظن خود، مجموعه افتخارات آقای طائب است؛ این افتخارات به این شرح است:
مبارزه با فساد اقتصادی
برخورد با گروه عظام
برخورد با گروه کروز
برخورد با دلالان پتروشیمی
یدا کردن دکلهای نفتی گم شده
برخورد با حقوقهای نجومی
کشف و شناسایی دهها باند اختلاسگر در صنعت
بازگرداندن ابر متهمان کلان بانکی که قصد فرار از کشور داشتندبازگرداندن ۴۹ هزار میلیارد تومان پول به بیتالمال بین سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰
گرفتن ۲۰۰ سال حبس برای محکومان
دستگیری جاسوسان امنیتی از جمله:
روحالله زم
کارن گیلبرت
عماد شرقی
نازنین زاغری
باقر و سیامک نمازی
جیسون رضائیان
نزار زاکا
فریبا عادلخواه
دری اصفهانی
دستگیری جاسوسان محیط زیستی
دستگیری سرشبکههای جاسوسی از جمله شبکه گرداب
کشف و دستگیری باندهای بزرگ قمار
مبارزه با شبکه قاچاق کالا، سوخت و ارز
دستگیری اختلالگران نظام اقتصادی
و برخورد با شبکه کارچاقکنی شامل:اکبر طبری، حسن نجفی، حمید بقایی، حسن رعیت، حسین فریدون، همایون انصاری و مسعود احمدی زاده
این ویدئو به خوبی نشان میدهد که چگونه تعارض منافع سبب میشود که یک رسانه، اصول حرفهای را فراموش و به تریبون نهادهای قدرت تبدیل شود. این ویدئو نشان میدهد که چگونه یک خبرنگار در تولید محتوای رسانهای دچار سانسور، خودسانسوری، اعمال فشارهای بیرونی، درگیر منافع سازمانی و گروهی و محدودیتهای کار رسانهای در نظام جمهوری اسلامی است. چراکه اگر این ویدئو قرار بود براساس اصول حرفهای و بیطرفانه برای پاسخ به این پرسش که «حسین طائب کیست؟» ساخته شود، فقط بر آنچه در بالا آمد متمرکز نمیشد و به:
رقابتها و مجادلههای او با سایر سازمانهای اطلاعاتی کشور
حفرههای امنیتی کشور در دوره تصدی او
ترورها و بحرانهایی امنیتی کشور
چگونگی انهدام هواپیمای اوکراینی
پاسخگو نبودن به احدی
تعرضهای او به حقوق شهروندان و … نیز پرداخته میشد.
مسئولیت رسانه پرهیز از آسیب رساندن به دیگران است. برچسبزنی به افرادی که بعضا بیگناهی آنها در نزد افکار عمومی محرز است، تنها اعتبار رسانه را مخدوش میکند.
بنابراین به عنوان مخاطب باید بدانیم آنچه به عنوان واقعیت از سوی رسانههای حکومتی به ما ارائه میشود، تمام حقیقت نیست. کار رسانههای حکومتی تلاش برای کنترل افکار عمومی با ارائه اطلاعات درست و نادرست و جهتدار است ولی این رسانهها به دلیل تعهد به قدرت، قادر به پرهیز از تعارض منافع نیستند و همواره میکوشند منافع قدرت را در اولویت قرار دهند، از این رو، خروجی آنها جانبدارانه و در راستای سیاستهای سازمانی است؛ نه کمک به کشف حقیقت به عنوان مسئولیت رسانهای.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر