همه ما در سن نوجوانی و در دوران مدرسه از خود یا معلمان پرسیدهایم که این محتوا به چه کار ما میآید؟ یکی از جغرافیا خوشش نمیآمد، این سوال را مطرح میکرد، دیگری از عربی متنفر بود و یکی هم از منطق و فلسفه. پس احساس بیحاصل بودن برخی متون درسی و اعتقاد به حذف آنها یک خواست برای بسیاری از دانشآموزان بوده و هست.
امروزه اگر از اولیای دانشآموزان بپرسید آیا با محتوای آموزشی مدارس موافقید یا قائل به حذف برخی دروس هستید، احتمالا بیشتر آنها سرفصلهایی را برای حذف و تقطیع پیشنهاد میکنند، چون بزرگسالان نیز به برخی از مباحث درسی علاقهای ندارند و آن را بیهوده و بیحاصل میدانند؛ همانطور که رهبر جمهوری اسلامی نیز به برخی از مباحث بیعلاقه است و آن را بیارتباط با نیاز روز دانشآموزان میداند و میگوید: «الان در دبیرستانها و شاید دبستانهای ما دانشهایی تدریس میشود که هیچ فایدهای به حال امروز و آینده دانشآموز ندارد؛ یک ذهنیاتی است که یادشان هم میرود. در هیچ مساله زندگی به اینها کمک نمیکند. اینها را شناسایی و حذف کنید.»
تا قبل از ورود رهبر جمهوری اسلامی، اگر رسانهای به این مساله ورود میکرد، میشد آن را نقادی نظام آموزشی کشور توصیف کرد. انتشار مقاله انتقادی کار رسانه است ولی وقتی پس از طرح ایراد از سوی مقام اول کشور، نوک پیکان انتقاد رسانههای حکومتی، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور به عنوان متولی کتب درسی هدف قرار میگیرد، بدون این که چگونگی طراحی کتب درسی و عوامل موثر در تعیین محتوا واکاوی شوند، نامش «پروپاگاندا» است. اتفاقا چون موضوع مرتبط با ارزشها و نیازهای مردم است، کار دستگاه پروپاگاندا سادهتر میشود چون چندان نیاز به تلاش برای متقاعد کردن افکار عمومی ندارد.
یکی از تاکتیکهای مرسوم پروپاگاندا، «پاسخگویی به ارزشها و نیاز مخاطبان» است. پروپاگاندا اطلاعات درست و نادرست را به صورت هدفمند به ما ارایه میکند تا به نیازمان پاسخ دهد بی آن که ما بیندیشم در پس تبلیغات آنها چه اهدافی پنهان است.
برای روشن شدن مساله کافی است به این گزارش خبرگزاری «تسنیم» که در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ منتشر شده است، دقت کنید: «بمباران دانشآموزان با محتوای درسی غیرکاربردی چه تبعاتی برای نظام آموزش کشور داشته است؟»
انتخاب کلمه «بمباران» در تیتر مطلب که تخریب و ویرانگری را تداعی میکند، یعنی بیکم و کاست فرمان رهبری دریافت شده و نظام آموزشی هدف قرار گرفته تا محتوای درسی از آن چه براساس نظر رهبری زاید است، پاکسازی شود.
خبرنگار خبرگزاری تسنیم در این گزارش به گفتوگو با «رضوان حکیمزاده»، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش پرداخته و با طرح سوالهایی هدفمند، بی آن که به مسایل اصلی و چرایی ورود محتوای زاید به کتب درسی بپردازد، تنها در پی این پاسخ است که کتابهای درسی محتوای زاید زیاد دارند و باید تجدیدنظر اساسی در آنها شود.
رضوانزاده که اتفاقا از مدیران باتجربه آموزش و پرورش است، به نکته بسیار مهمی اشاره میکند و به تسنیم میگوید: «هدف از مدرسه رفتن را هر چه بدانیم، براساس آن محتواهایی تدوین و به دانشآموزان ارایه میشود.»
یعنی پیش از آن که بیاییم بگوییم چه محتوایی زاید و چه محتوایی باید اضافه شود، اول روشن کنید که هدف نظام آموزشی چیست. نظام آموزشی ما دنبال تربیت چه انسانی است؟
اما برای دستگاه پروپاگاندا تنها مهم این است که فضای تبلیغی برای اجرای نظر رهبر کشور را ایجاد کند، به همین دلیل دنبال این بحث ریشهای را نمیگیرد و تنها به این فکر میکند که چه زمانی این دستور اجرایی میشود.
خبرگزاری تسنیم به خود زحمت نمیدهد که «سند تحول آموزش و پرورش» که در دولت «محمود احمدینژاد» تصویب شد و مبنای طراحی کتب درسی قرار گرفت را یک بار بازخوانی کند و ببینید تحقق این هدف کلان به چه محتوایی ختم میشود. اگر سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور مبتنی بر اسناد بالادستی، یعنی «بیانیه گام دوم انقلاب»، «سیاستهای کلی نظام در حوزه آموزش و پرورش، ابلاغی مقام معظم رهبری»، «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و سند تحول آموزش و پرورش بخواهد کتب درسی را بازبینی کند، چه خروجی خواهد داشت؟
کافی است به اهداف کلان آموزش و پرورش مندرج در سند تحول نگاه کنید تا روشن شود محتوای فعلی ماحصل چه تفکری است و وقتی صحبت از مفاهیم زائد میشود، چه دروسی و چه سرفصلهایی مدنظر هستند.
سند کلان آموزش پرورش هدف کلان نظام آموزشی کشور را این گونه ترسیم کرده است: «تربیت انسانی موحد، مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسوولیتها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقتجو و عاقل، عدالتخواه و صلحجو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطندوست، مهرورز، جمعگرا و جهانیاندیش، ولایتمدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی، با اراده و امیدوار، خودباور و دارای عزت نفس، امانتدار، دانا و توانا، پاکدامن و با حیا، انتخابگر و آزادمنش، متخلق به اخلاق اسلامی، خالق و کارآفرین و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانونمدار و نظمپذیر و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی براساس نظام معیار اسلامی. ارتقای نقش نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و خانواده در رشد و تعالی کشور، بسط و اعتلای فرهنگ عمومی و زمینه سازی برای اقتدار و مرجعیت علمی و تکوین تمدن اسلامی ـ ایرانی در راستای تحقق جامعه جهانی عدل مهدوی با تاکید بر تعمیق معرفت و بصیرت دینی و سیاسی، التزام به ارزشهای اخلاقی، وفاداری به نظام جمهوری اسلامی ایران، اعتقاد و التزام عملی به اصل ولایت مطلقه فقیه و مردم سالاری دینی، تحکیم وحدت ملی، تقویت روحیه علمی، رعایت حقوق و مسوولیتهای اجتماعی، ارتقای آداب و آیین زندگی متعالی، بهداشتی و زیست محیطی.»
یعنی وقتی دستگاه پروپاگاندا ایده حذف اضافات کتب درسی را مطرح و از مهارتهای مورد نیاز صحبت میکند، مراد پاسخ به احساس نیاز مخاطب نیست بلکه استفاده از این احساس نیاز برای زمینهسازی اجرای ایدههای رهبری و ترویج برنامههایی همچون «سلام فرمانده» است که مورد تایید رهبری قرار دارد.
«علی خامنهای» در سخنرانی اخیر خود در روز ۱۴ خرداد میگوید: «شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده که اظهار ارادت به ولیامر، ولیعصر و سلام به حضرت بقیةالله است، مردم چه کار دارند میکنند؛ چه اظهار شوقی، چه همراهی، چه اظهار ارادتی! پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن، مرد، همه در سراسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور..»
چنین خروجی از نظام آموزشی کشور مورد تایید رهبری است، وگرنه فراگیری مهارت زندگی و تربیت نیروی انسانی مدرن، مسوولیت پذیر، پرسشگر، خلاق و دارای تفکر انتقادی مدنظر نیست. آنها میکوشند با سبک کردن محتوای درسی، وقت آزاد برای ساخت برنامههای بیشتری از جنس سلام فرمانده بیابند. این خط در متن گفتوگوی خبرگزاری تسنیم قابل رصد است.
مخاطب مسلح به تفکر انتقادی، اسیر صحنه آرایی دستگاه پروپاگاندا نمیشود و بیش از پیش در حفاظت از کودکان و نوجوانان که در چنین نظام آموزشی قرار دارند، میکوشد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر