شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسائل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «صدف ملکی»، کارشناس ارشد مطالعات آرشیو و از موسسان و مدیران سازمان مردمنهاد «کوییرکده» در کانادا است و درباره اهمیت پرداختن و ثبت تاریخ زیست رنگینکمانیهای ایران و افغانستان صحبت میکنیم.
***
در اکثریت جوامع که محوریت آنها بر پایه دگرجنسگرایی و همانسوجنسیتی بودن است، ثبت تاریخ زیسته اقلیتهای جنسی و جنسیتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. افرادی که به دلیل گرایش جنسی، هویت و بیان جنسیتی خود در طول تاریخ گذشته و حتی حال آن جامعه انواع تبعیضها و خشونتها را تجربه کردهاند. هرچند تاریخ مبارزات رنگینکمانیها به چند دهه گذشته برمیگردد، اما تجربه زیست آنها قدمتی به اندازه حیات انسان دارد. تجربه این انسانها در طول تاریخ بشری، در جوامع و فرهنگهای مختلف، تجربیات بسیار متفاوتی، از تبعیضهای مثبت و مقدسانگاری، تا انسانهایی بیمار و گناهکار و مستحق مرگ بوده است. در دهههای گذشته اما در غرب، این افراد با قدم گذاشتن در کوچه و خیابان، آشکارا هویت خود را فریاد زده و حقوق پایمال شده خود را مطالبه کردهاند. به دلیل همین مبارزات و تلاشهاست که امروزه شاهد آزادی و برابری آنها با دیگر افراد جامعه در کشورهای پیشرفته هستیم، هرچند تا رسیدن به آنچه حق انسانی آنهاست، اندکی فاصله وجود دارد. امروزه در کشورهایی که از گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف جرمزدایی شده و به عنوان یک بیماری شناخته نمیشوند، آموزشهای لازم درباره موضوعات جنسی و جنسیتی از مدارس آغاز شده و تاریخ زیسته افراد رنگینکمانی آن جامعه در سطوح بالاتر آموزشی تدریس و قابل دسترسی و مطالعه است. تجربه زندگی تکتک انسانهایی که زیر بار فشارهای خانواده، جامعه، فرهنگ، قانون و مذهب مقاومت کرده و آنچه دستاورد امروز است، نتیجهای از تلاش آنهاست.
در جوامعی مانند ایران و افغانستان، که همچنان جامعه رنگینکمانی را افرادی بیمار و حتی مجرم به شمار میآورند، نه تنها هیچ منبع و مرجعی از تاریخ زیسته این افراد در دسترس نیست، بلکه خبر از آنچه بر این انسانها میگذرد نیز به سختی به بیرون درز پیدا میکند. امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی حضور این افراد پررنگتر دیده میشود. تجربه زیسته آنها، فرد به فرد، دهان به دهان نقل شده و جامعه مشاهدهپذیرتر میشود، اما این حضور و تلاش فرد به فردی و در مواردی متمرکز و سازماندهی شده، از اهمیت ثبت و بایگانی آنچه در طول تاریخ معاصر بر آنها گذشته است، کم نمیکند. امکان چنین اقداماتی در داخل ایران به دلیل محدودیتها و اعمال فشار از سوی دولت حاکم غیرممکن است، اما انتظار این میرود که فعالان خارج از کشور برای حفظ و نگهداری روایتهای اعضای جامعه رنگینکمانی، به عنوان شاهدی برای آیندگان کوشا باشند. ثبت و ضبط تجربه زیسته فردی و جمعی، به صورت نوشتاری، ساخت برنامههای رادیویی، پادکست، فیلم، مستند و غیره از جمله اقداماتی است که در سالهای اخیر شاهد اجرای آن بودهایم. اقداماتی که نه تنها برای جامعه فارسیزبان اهمیت دارد، بلکه میتواند توجه جامعه جهانی را نیز به آنچه بر انسانهای رنگینکمانی در کشورهای مانند ایران و افغانستان میگذرد، جلب کند. از این رو «صدف ملکی» به عنوان یک محقق و تحصیلکرده در رشته مطالعات آرشیو، به طور تخصصی آرشیوی از تجربیات زیسته رنگینکمانیهای ایران و افغانستان تهیه کرده است.
درباره جامعه ایران برای رشته و موضوعی که من مشتاق به تحصیل در آن بودم، هیچ اسناد اولیهای وجود نداشت تا من به آن دسترسی داشته باشم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که آن اسناد اولیه را جمعآوری کنم، اما چگونگی این کار برایم جای سوال بود. مطالعات آرشیو رشتهای بود که امکان یادگیری روشهای جمعآوری این اطلاعات و اسناد را به من میداد. با تحصیل در این رشته یاد گرفتم که چگونه و از چه روشهایی میتوانم یک آرشیو درباره موضوعی خاص تهیه کنم. هرچند آموختم که آرشیوها، اسناد بایگانی شده و حتی کتابخانهها به شدت تحت تاثیر استعمار بوده و منابع خاصی به دلایل مختلف به این مراکز وارد نشده و امکان دسترسی به آنها وجود ندارد.
تقریبا حدود ده سال است که افرادی که در این حوزه تحصیل و فعالیت میکنند، به این استعمار اعتراض کرده و خواستار تغییر این رویه شدهاند. به این دلیل که از تاریخ آنچه باقی میماند که اسناد اولیه نشان میدهند. در صورتی که این اسناد اولیه وجود نداشته باشند، آن دوره تاریخی نیز وجود نخواهد داشت. در مورد جامعه رنگینکمانی نیز این استعمار به شکلی وجود داشته و گویی خواستهاند که ما و تاریخ زیسته ما وجود نداشته باشد. حالا که این فرصت برای من وجود داشت، تصمیم گرفتم تا اندازهای که امکان آن وجود دارد، تاریخ زیسته الجیبیتیکیوهای ایران و افغانستان را ثبت و آرشیو کنم. «کوییرکده» نیز با این هدف تاسیس شد. هدف این نهاد روایت تجربه زیسته خودم و همسرم «میدا ملکی» به عنوان یک زوج همجنس و تشویق دیگر اعضای این جامعه به روایت داستانهای زندگیشان بوده وهست. مخصوصا افرادی که در داخل ایران و افغانستان زندگی میکنند، البته با محفوظ ماندن هویت و حفظ امنیت آنها. فکر میکنم در این کار موفق بودهام و توانستهام این آرشیو را در دانشگاهی در کانادا که در آن تحصیل میکردم به ثبت برسانم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر