روز جهانی محیطزیست که سازمان ملل نیز آن را در تقویم خود ثبت کرده، پنجم آوریل مطابق با ۱۵ خرداد است. در ایران مراسم این روز را کمی زودتر برگزار میکنند که با ارتحال معمار انقلاب و تعطیلی ۱۴ و ۱۵ خرداد همزمان نشود. امسال هم این برنامه زودتر اجرا شد، رییس دولت در سازمان محیطزیست حضور پیدا کرد و وعدههایی کلی داد. به علاوه از فرصت استفاده کرد برای تسویه حساب لفظی با هملباسان خود.
حضور رییس دولت در ساختمان پردیسان، بسیاری را ذوق زده کرد. بسیاری نوشتند بعد از هشت سال خرابی و بیتوجهی به محیطزیست همین که بالاترین مقام اجرایی کشور به سازمان محیطزیست برود روزنه امیدی است. غافل از این که خرابیهای محیطزیست ایران بعد از انقلابِ شکوهمند شدت گرفت و البته در هشت ساله زمامداری محمود احمدینژاد بر دستگاه اجرایی، شتابش افزون شد. نابودی جنگلها و مراتع، خشک شدن دریاچهها و روند بیابانی شدن کشور پیش از سال ۱۳۸۴ آغاز شده بود. گویا قرار است همه ویرانیهایی که ظرف نزدیک به چهار دهه صورت گرفته، یک مقصر داشته باشد، و البته در این توافق جمعی نانوشته قرار نیست به یاد بیاوریم کارشناسان، حتی در دوره اصلاحات هم، مرتب هشدار میدادند که روند استفاده از طبیعت و تخریب پرشتاب آن باعث میشود محیطزیست ایران به مرحله بیبازگشت برسد. از همان زمان بود که پیوسته زنگ خطر را رسانهها به صدا در میآوردند که ارومیه خشک خواهد شد، بختگان و پریشان چهره تفتیده به خود میگیرند، جنگلهای شمال و غرب روز به روز تنکتر میشوند و در کل ایران چهرهای بیابانیتر به خود میگیرد. در عمل بانوی سبزِ اصلاحات، معصومه ابتکار، چه کرد که محیطزیست از آن بحران بیرون آید؟ با آن که میدانست به عنوان مثال گرفتاریهای ارومیه و گاوخونی و فرسایش خاک جدی است اقدامی عملی برای کاهش روند نابودی عرصههای طبیعی کرد؟
کمدی تلخ تاریخ است که معصومه ابتکار میشود بهترین گزینه دولت یازدهم. او نخستین رییس سازمان محیطزیست ایران است که دو بار به این سمت منصوب شده است. فاطمه واعظ جوادی و محمدجواد محمدیزاده روسای سازمان محیطزیست در دوره احمدینژاد چنان عملکرد تاریک و کارنامه سیاهی از خود به جا گذاشتند که شیخ با چراغ به دنبال ابتکار رفت. اما از او هم نمیتوان انتظار معجزه داشت. کارنامه پیشین ابتکار میگوید که او نه قادر است و نه میخواهد کاری کند کارستان. چرا نمیتواند؟ دلیلش ساده است. بهتر شدن وضعیت محیطزیست در شرایط فعلی عملی نخواهد شد مگر با فشار آوردن به اقشار مختلف جامعه ایران، فشاری که بیگمان به افزایش نارضایتی میانجامد. در شرایطی فعلی، دولت نمیتواند با افزایش نارضایتی مواجه شود.
اما چرا محیطزیستِ ایران ما از بین خواهد رفت؟ پاسخ به این سوال زمانی به دست میآید که به عنوان نمونه نگاهی کنیم به وقایعی جنگلهای چیران در مکزیک و مقایسهای گذرا داشته باشیم با خویشتنِ خویش. جنگلتراشان در چیران، مردم و مدافعانِ محیطزیست را ترور میکنند و آنان را به ضرب کارد و تبر و گلوله از پای در میآورند. مردم محلی که ارزش جنگلها را میدانند از دستگاههای دولتی کمک خواستهاند اما بر خلاف انتظار با موانعی جدی روبه رو شدهاند. نوشته شده که جنگلتراشان با تشکیلات دولتی دست در یک کاسه دارند. در نتیجه مردم خود قد علم کرده و از جان مایه میگذارند تا جنگلهایشان را حفاظت کنند. آیا ما حاضریم برای بهبود وضع محیطزیست و میراث مشترکمان هزینهای به این سنگینی را متحمل شویم؟
در بهترین حالت، در ایران تجمع و زنجیره انسانی با حضور کمشماری از افراد علاقمند شکل میگیرد. نظیر تجمع در مخالفت با معدنکاوی در شاهکوهِ کرمان، گلخانههایِ جیرفت، ساخت برج در باغ فرزانه شیراز و زنجیره انسانی در حمایت از ارومیه، کارون، پریشان میانکاله و زایندهرود. به جز تجمع ارومیه که موضوع با مسائل قومیتی و سیاسی گره خورد و چند تنی زندانی شدند، سایر تجمعهای فعالان محیطزیستی هزینه سنگینی روی دست آنان نگذاشته است. از دیگر سو، بسیاری تشکلهای زیستمحیطی ایران مستقل نیستند و پروژههایی را از دستگاههای دولتی میگیرند؛ سیاستی غلط که تشکیلات غیردولتی را زیر چتر دولت میبرد و با اصول مطرح شده برای تشکلها مغایرت دارد. نتیجه این همکاری میشود سکوت در برابر تخریبها و نابودیهایی که دستگاههای دولتی/حکومتی عامل آن هستند.
اما موضوع به همین جا خلاصه نمیشود. مطالبات ایرانیان در فضای مجازی نیز چندان پر عمق و دقیق نیست. خواستههایی است از سر احساسات زودگذر و تا اندازهای گره خورده با سانتیمانتالیسمِ رقیق. در این ارتباط کافی است به صفحه فیسبوک معصومه ابتکار نگاهی کنیم. در پستی، حضور روحانی در سازمان محیطزیست با عکس و متنی کوتاه اطلاعرسانی شده است (بماند که چطور داشتن فیسبوک و وایبر و توئیتر برای مسئولان و نمایندگان مجاز است اما شهروندان باید از موانع بسیاری عبور کنند). در زیر آن پست، خواستههای هموطنان را باید با دقت بیشتری بررسی کرد. با این حال یک نگاه سریع و گذرا نشان میدهد دغدغههای مطرح شده بیش از هر چیز حول و حوش مسائل جانوران و به خصوص باغهای وحش و سیرکها میگذرد و تا زمان نگارش این متن به خشکسالی و فرسایش خاک کمتر توجه شده بود. دردآورتر این که رسانههایمان نیز کمتر به این دو بلای بنیادکنِ کشور میپردازند.
حسن روحانی در سخنرانی خود ضمن اعتراف به وجود سو مدیریت در سالهای گذشته، اذعان کرد که دولت قادر نیست مشکلات زیستمحیطی را به تنهایی حل کند. با توجه به عدم همکاری دلسوزانه مردم با مسئولان (که احتمالا برخاسته از بیاعتمادی است)، محیطزیست ایران با سرعت بیشتری به سمت قهقرا پیش خواهد رفت. یادمان باشد که ناسا هشداری جدی داده است برای بروز خشکسالی شدید و به نسبت طولانی در خاورمیانه. یعنی وضعیت در سالهای پیشرو به مراتب بحرانیتر از امروز خواهد شد. نشانههای آن هم اکنون نیز دیده میشود. نزاعی که در غرب کشور بر سر آب راه افتاده نخستین نشانه است.
روز محیطزیست را امسال نیز جشن گرفتیم اما با این روندی که به تخریب طبیعتِ ایران مغشولیم بعید نیست چند سال دیگر، روز جهانی محیطزیست را همگی به عزا بنشینیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر