ماجرا با یک گزارش شروع شد؛ گزارشی که خبرگزاری ایرنا از گفتگویی با دکتر احمد هاشمیان، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال منتشر کرد و در ضمن آن به محرومیت هفت بازیکن زن تیمهای باشگاهی فوتبال و فوتسال پس از آزمایش تعیین جنسیت اشاره شده بود و از قول هاشمیان آمده بود که «در صورتی که این افراد بتوانند مشکلات خود را از طریق جراحی حل کنند» امکان بازگشت به ورزش را خواهند یافت.
گرچه پیش از این نیز اخبار مشابهی درباره تیمهای ورزشی زنان از جمله فوتبال، والیبال و بسکتبال زنان منتشر شده بود، اما این بار این خبر با تیترهایی مانند «چهار مرد در میان تیم بازیکنان فوتبال زنان ایران» یا «شناسایی هفت فوتبالیست دو جنسه» بازتاب گستردهتری در رسانههای ایرانی و خارجی پیدا کرد و اعتراضاتی را هم برانگیخت.
هاشمیان بعدا در مصاحبه دیگری اطلاعات بیشتری در این باره داد و اظهار کرد که این زنان به دلیل "ابهام جنسیتی" در طول سه سال گذشته معلق شده بودند، و محرومیتشان محرومیت دوپینگ نیست، و تنها تا زمانى اعمال مى شود که دوره درمانى طى شود.
به گفته او افراد محروم شده پس از انجام مداخلات درمانی میتوانند به ورزش حرفهای بازگردند و شماری از آنان نیز پس از به تکمیل درمانشان به تیمهایشان بازگشتهاند.
اما این به اصطلاح «ابهام جنسیتی» چیست که باعث معلق شدن این بازیکنان شده است. شاید ماجرای زندگی «استلا والش» (Srella Walsh) یا بهتر بگوییم «استانیسلاوا والسیویچ» (Stanislawa Walasiewcz) یکی از قدیمیترین و مشهورترین موارد ورزشکاران با ابهام جنسیتی پاسخی به این پرسش بدهد.
یک قهرمان بیناجنسی
استانیسلاوا در سال ۱۹۱۱ در لهستان به دنیا آمد و هنگامی که سهماهه بود خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کردند. او در ورزش دوومیدانی زنان را در دوران دبیرستان شروع کرد و به زودی به یکی از ستارههای دوی سرعت زنان بدل شد و در مسابقات ملی آمریکا مدالهای بسیاری را به دست آورد. موفقیتهای او باعث شد که برای عضویت در تیم آمریکا در مسابقات المپیک تابستانی لوسآنجلس دعوت شود.
قرار بود که استانیسلاوا با کسب شهروندی آمریکا به تیم این کشور بپیوندد، اما او دو روز پیش از برگزاری مراسم سوگند شهروندی آمریکا نظرش را تغییر داد و با رفتن به کنسولگری لهستان شهروندی این کشور را پذیرفت و با تیم لهستان در المپیک لوسآنجلس شرکت کرد و برنده مدال طلای دو ۱۰۰ متر زنان شد و رکورد جهانی را هم شکست. این پیروزی باعث شد که او به چهرهای ملی در لهستان بدل شود. استانیسلاوا بار دیگر با تیم لهستان در مسابقات المپیک ۱۹۳۶ برلین شرکت کرد، اما این بار مقام اول را به هلن استفنس (Helen Stephens) دونده زن آمریکایی واگذار کرد و به مدال نقره رسید. جالب اینکه در آن هنگام استفنس متهم شد که مرد است و مجبور شد بپذیرد تحت معاینه قرار بگیرد تا زن بودنش ثابت شود.
پس از جنگ جهانی دوم استانیسلاوا در آمریکا ماند و در سال ۱۹۴۷ شهروندی آمریکا را پذیرفت و نام استلا والش را انتخاب کرد. استلا به شرکت در مسابقات دوومیدانی آمریکا ادامه داد و آخرین مقام کشوریاش را در ۴۰ سالگی در سال ۱۹۵۱ به دست آورد و پس از آن، زندگی بیسروصدایی را در کلیولند اوهایو میگذراند. اما حادثهای باعث شد چهرهای که از او در یادها ماند، به کلی تغییر کند. استلا در ۶۹ سالگی در جریان تیراندازی در یک سرقت مسلحانه در کلیولند در سال ۱۹۸۰ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. شایعات بعدی که در رسانهها منتشر شد حاکی از آن بود که او در واقع مرد بوده است. نتایج کالبدشکافی به همراه آزمایش کروموزمی که چند هفته بعد منتشر شد نشان داد که موضوع پیچیدهتر از حدی است که تصور میشد.
گزارش ساموئل گربر (Samuel Gerber)، پزشک قانونی، حاکی از آن بود که او اندامهای تناسلی درونی زنانه را نداشت؛ یک آلت رشد نیافته، پستانهای مردانه و منفذ ادراری غیرعادی داشت. بعدها افرادی که والش را میشناختند گواهی داند که از ناهنجاریهای او خبر داشتهاند و خود والش نیز سالها به این خاطر دستخوش تردید و شرم بوده است.
اما این وضعیت چطور رخ میدهد؟ برای پاسخ به این پرسش باید بدانیم جنسیت بدنی ما چطور تعیین میشود.
ابهام جنسی چطور به وجود می آید؟
جنسیت بدنی یا زیستشناختی (Biological sex) ما تحت تاثیر عواملی پنجگانه است یا به عبارت دیگر در سطوحی پنجگانه تعیین میشود.
۱- تعداد و نوع کروموزومهای جنسی: کروموزومهای جنسی یک جفت کروموزوم از بیست و سه جفت کرموزوم ما هستند، و در زنان به صورت دو کروموزوم X و در مردان به صورت یک کروموزوم X و یک کروموزوم کوچکترY است.
۲- نوع غدد جنسی: در زنان تخمدانها و در مردان بیضهها غدد جنسی را تشکیل میشوند که هورمونهای جنسی را تولید میکنند.
۳- هورمونهای جنسی: در مردان که عمدتا شامل تستوسترون و در زنان عمدتا شامل هورمونهای استروژن و پروژسترون است و این هورمونها با تاثیر بر گیرندههای مخصوص خود در بافتها باعث ایجاد صفات ثانوی جنسی میشوند.
۴- اندامهای تناسلی داخلی: رحم در زنان یا مجاری منیبر و کیسه منی در مردان.
۵- دستگاه تناسلی خارجی: آلت در مردان و مهبل در زنان.
در موارد ابهام جنسیتی که به آن حالت بیناجنسی (اینترسکس) هم گفته میشود، به علل گوناگون ارتباط و همگونی میان این سطوح پنجگانه به هم میخورد و اشکال دگرسان یا بینابینی به وجود میآید. از هر هزار نوزاد متولد شده یک تا دو نوزاد ممکن است دارای ابهام جنسیتی باشند.
برای مثال ممکن است نوزادی متولد شود که از لحاظ دستگاه تناسلی خارجی دخترانه دارد، اما دستگاههای تناسلی داخلی او پسرانه است و دارای بیضه هم هست، یا ممکن است اندامهای تناسلی خارجی او شکلی بینابینی نسبت به ظاهر پسرانه یا دخترانه معمول داشته باشد؛ ممکن است دختری با کلیتوریس بسیار بزرگ و با چسبندگی لبهای واژن و بدون دهانه مهبل مشاهده شود. یا پسری که آلت بسیار کوچکی دارد یا کیسه بیضهاش دوقسمتی است و شبیه به لبهای واژن در دختران.
گرچه هنگامی که از افراد بیناجنسی صحبت میکنیم آن را عارضهای مادرزادی میشماریم، اما ممکن است آناتومی بیناجنسی در هنگام تولد آشکار نباشد (دستگاه تناسلی خارجی ظاهری نسبتا طبیعی داشته باشد) و بعدها در دوران بلوغ یا به علت ناباروری در دوران بزرگسالی کشف شود. در مواردی هم ممکن است وضعیت بینابینی جنسی فرد در تمام طول عمر پنهان بماند.
آیا استلا فریبکار بود؟
دانستن وضعیت جنسی خاص استلا والش پرسشهای دیگری را هم به میان آورد: اینکه او تا چه حدی از وضعیت جنسیاش آگاهی داشت و آیا این وضعیت در برنده شدنش در مسابقات نقش داشته است یا نه.
پس از انتشار گزارش پزشکی قانونی درباره استلاِ، «هیلدا استرایک» (Hilda Strike)، دونده کانادایی که در بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۳۲ پس از او به مقام دوم رسیده بود مدعی شد که مدال طلای دوی صد متر المپیک آن سال در واقع متعلق به اوست. اما کمیته بینالمللی المپیک از بازگشایی پرونده سرباز زد و اعلام کرد که در آن هنگام آزمایش همگانی «تعیین جنسیت» در زنان انجام نمیشده است (انجام چنین آزمایشهایی در رقابتهای جهانی تا سال ۱۹۶۶ معمول نبود).
اما آیا استلا والش واقعا فریبکار بود؟ پاسخ به احتمال زیاد منفی است. هنگامی که استلا یا استانیسلاوا در ۱۹۱۱ در منطقهای روستایی در لهستان به دنیا آمد، والدین چنین کودکانی گزینههای محدودی در اختیار داشتند؛ والدین باید یک جنسیت را برای کودکشان انتخاب میکردند و کودک را بر اساس آن بزرگ میکردند. گرچه استلا میدانست مشکلاتی دارد و قاعده هم نمیشد، اما بدون جراحی یا امکانات تصویربرداری یا آزمایشهای ژنتیکی مدرن بعید به نظر می رسد او آگاهی کاملی از وضعیت بدنیاش داشت.
آیا بیناجنسیها قوی تراند؟
اما آیا وضعیت بدنی استلا برای او نسبت به سایر ورزشکاران زن مزیتی ایجاد میکرد؟ وجود کروموزوم Y به خودی خود باعث نمیشود که فردی مانند استلا که ترکیب کروموزومی ناهمگونی داشت، قدرتی مردانه به دست آورد. عامل کلیدی در این مورد میزان تولید هورمونهای عضلهساز (از جمله هورمون مردانه تستوسترون) و میزان پاسخدهی بدن به آنها است. بدن مردان در شرایط معمول میزان بیشتری از این هورمونها نسبت به زنان تولید میکند و برای همین است که مردان به طور میانگین حجم و قدرت عضلانی بیشتری از زنان دارند.
شاخصی که امروزه در مسابقات ورزشی مورد استفاده قرار میگیرد، میزان هورمونهای مردانه یا آندروژنها از جمله تستوسترون در بدن ورزشکار است که بالاتر بودنشان از حد معینی یا نشانه دوپینگ است یا نشانه تولید درونزاد مقدار غیرطبیعی این هورمونها در بدن که در موارد بیناجنسی ممکن است وجود داشته باشد. اما یک موضوع مهم دیگر میزان پاسخدهی بافتهای بدن به این هورمونها است.
با توجه به اینکه اندامهای مردانه استلا رشد نیافته و بدون کارکرد مانده بودند، احتمالا بدنش از دوران جنینی دچار «مقاومت نسبی یا کامل» نسبت به آندروژنها یا هورمونهای مردانه بوده است؛ به این ترتیب احتمالا بدن او نمیتوانسته است حتی به مقادیر اندک هورمون مردانهای که اغلب زنان در بدنشان دارند، پاسخ دهد؛ و اگر این فرضیه درست باشد، شاید او در مقایسه با رقیبانش دچار عدم مزیت هم بوده است.
مقررات فیفا درباره جنسیت
مقررات فدراسیون بینالمللی فوتبال(فیفا) در مورد جنسیت ورزشکاران کم و بیش مشابه رویکردی است که کمیته بینالمللی المپیک به این موضوع دارد.
کمیته اجرایی فیفا بر اساس پیشنهادی که کمیته پزشکی فیفا داده بود در ۳۰ مه ۲۰۱۱ مقرراتی را در این مورد به تصویب رساند؛ در این مقررات جدید گفته شده است که جنیست و هویت جنسی ناشی از یک فرآیند جسمی و روانی پیچیده است و تمایز آشکار در برخی موارد ممکن است مشکل باشد. بر اساس این مقررات آزمایش اجباری و همگانی تعیین جنسیت در مسابقاتی که زیر نظر فیفا است، انجام نمیشود و فقط در مواردی خاص که شک عمدهای وجود داشته باشد (چه درباره فوتبالیستهای زن و چه فوتبالیستهای مرد) بر اساس روال معینی با ارائه شواهد، آزمایش هورمونی برای شناسایی موارد بالا بودن هورمونهای مردانه با حفظ حریم خصوصی و شان ورزشکار صورت میگیرد.
اما فیفا مسئله تعیین صلاحیت فوتبالیستهای نامزد ورود به تیمهای ملی از جمله از لحاظ جنسیت را به فدراسیونهای کشورها سپرده است. دکتر هاشمیان، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال، در مصاحبهای دیگر جزئیات بیشتری را درباره ماجرای محرومیت زنان فوتبالیست بیان کرده و به جز مسائل قانونی و اخلاق ورزشی بر حساسیتهای اعتقادی که در این باره در ایران وجود دارد، تاکید می کند.
به گفته او، تعیین جنسیت فوتبالیستهای زن از سه سال پیش شروع شده است: «تعداد اين افراد در سال اول زياد بود و چون دستورالعملي قبل از آن نداشتيم برای اجرای آن از فيفا استعلام گرفتيم که فيفا به ما گفت دستورالعملي ندارد، بنابراين خودمان آن را دنبال کرديم.» حالا فيفا يک سال است که اين موضوع را در دستور کار قرار داده است: «ما با توجه به اینکه از نظر اعتقادی و فرهنگی حساسیتهایی داریم، ]موضوع تعیین جنسیت را[ نسبت به فیفا با شدت بیشتری دنبال میکنیم.»
تراجنسی ها و بیناجنسی ها در فوتبال زنان
به گفته هاشمیان، در همایشی که اخیرا با حضور سپ بلاتر، رئیس فیفا، در ایران برگزار شد، سپ پلاتر از اقدامات ایران در این باره قدردانی کرده و گفته است فیفا از این تجربه استفاده خواهد کرد. اشاره هاشمیان به همایش علم و فوتبال است که در آبانماه امسال برگزار شد و تعیین جنسیت زنان فوتبالیست موضوع یکی از جلسات آن بود. هاشمیان در این همایش هم گفته بود که فدراسیون فوتبال ایران بیش از فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC)) به این موضوع توجه دارد.
دکتر داتو گورچاران سینگ، رئیس کمیته پزشی کنفدراسیون فوتبال آسیا در این همایش به دو گروهی اشاره میکند که مسئله جنسیتشان در فوتبال مانند ورزشهای دیگر مطرح میشود:
یکی افرادی که تغییر جنسیت دادهاند ( که عمدتا ترانسسکسوئل یا تراجنسی مرد به زن در این گروه قرار میگیرد) دستور العمل مشخصی برایشان وجود دارد؛ در این افراد باید دو سال از عمل تغییر جنسیت گذاشته باشد. سینگ در این همایش گفت ممکن است مدت گذار در مواردی به شش ماه کاهش یابد.
دوم افرادی که «اختلال نمو جنسی» (DSD) دارند که در اصطلاح پزشکی برای افراد با ابهام جنسیتی یا بیناجنسی به کار میرود. در این موارد همانطور که گفته شد، فیفا برای موارد خاص مورد اعتراض در مسابقات بینالمللی مقررات مشخصی دارد، اما در مورد انتخاب بازیکنان در کشورها دستورالعمل ویژهای ندارد.
سینگ در این همایش ابراز امیدواری کرد که تا آوریل ۲۰۱۴ «بسته کاملی در این باره از ایران داشته باشیم»؛ ظاهرا ماجرای تعیین جنسیت ورزشکاران زن در ایران هنوز به پایان خود نرسیده است.
پیوست:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر