close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
زنان

ارغوان حمسی، نوازنده نابینا: دنبال مکاشفه بودم

۲۴ مهر ۱۳۹۵
ماهرخ غلامحسین پور
خواندن در ۵ دقیقه

«ارغوان حمسی»، دانشجوی فوق لیسانس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. هیچ وقت نمی توانی حدس بزنی پشت آن صدای آرام، دختری با اراده ایی آهنین نفس می کشد که زمانی ایستاده روبروی مسئولان هنرستان موسیقی، قواعدشان را در هم شکسته  و وادارشان کرده او و قابلیت هایش را بپذیرند، به عنوان اولین دانش آموز دختر نابینای هنرستان موسیقی. ارغوان، مقام اول کشوری جشنواره «مهر آوا» در تکنوازی سنتور، نفر نخست جشنواره موسیقی «صدای سپیده» در سال 1391، برنده جایزه ویژه نوازندگی سنتور در جشنواره «شمسه» و سرپرست گروه ارغوان، گروه موسیقی پاپ بانوان است که آرزو می کند با راه اندازی دوره دکترای موسیقی در دانشگاه های ایران، بتواند این مقطع تحصیلی را نیز پشت سر بگذارد. او متولد ۱۳۷۱ و نابینایی اش مادرزادی است.

چطور متوجه گرایشش به نت ها و صداها شده است؟

از کودکی به واسطه آسیب بینایی ام، بیشتر از افراد عادی تحت تاثیرصداها و آواها بودم. کودک که بودم پدرم این مسئله را در من کشف کرد. یک ارگ کوچک برای من خرید و من از همان زمان تلاش می کردم کاملا گوشی و با بهره گیری از شنوایی ام، بسیاری از آهنگ هایی را که از رادیو یا تلویزیون می شنوم ، به دقت اجرا کنم. به هر حال گوشم به صداها و آواها حساس بود، بعد از این مکاشفه دنبال آن بودم که وارد هنرستان موسیقی شوم اما آنها اوایل نمی پذیرفتند. کلا ورود به آنجا سخت و دشوار بود.

چرا در ابتدای امر با ورودت به هنرستان موسیقی مخالفت شد؟

طبیعی است به خاطر نابینا بودنم.

علت مخالفت شان چه بود؟

برای ورود به هنرستان موسیقی می بایست از اول راهنمایی وارد آنجا بشوی. می خواستم از سوم راهنمایی وارد هنرستان شوم. اوایل می گفتند شرایطتت مناسب نیست. یک سری موزیسین های نابینا مثل مرحوم رضایی یا آقای داوود جعفری و آقای فیضی، کارشناس از سازمان کودکان استثنایی با من به هنرستان موسیقی آمدند و چک و چانه زدند. ما در جلسه شورای هنرستان آنها را متقاعد کردیم.

چطور متقاعد شدند؟

از من یک سری سوال پرسیدند. دوره سولفژ را قبل از اینکه مصمم بشوم به هنرستان بروم، کار کرده بودم. متوجه شدند سولفژم خوب است، اولش قصد داشتم پیانو کار کنم، گفتند چون سوم راهنمایی هستی عملا زمان کافی برای آموختن پیانو نداری و بهتر است ساز دیگری انتخاب کنی. آن وقت من سنتور را انتخاب کردم. اولش موافق نبودند من را رسما بپذیرند گفتند به عنوان هنرجوی آزاد، بیا اینجا و سازت را کار کن و آموزش بگیر. ولی خانم «افتاده»، استاد من گفتند وقتی از پس همه کارهای نواختن برمی آید، چرا این فرصت را از او دریغ می کنید؟ به هر حال فشار جمع غالب شد تا آنها پذیرفتند.

چه سالی وارد دانشگاه شدی؟

درست سال بعد از دیپلم، مایل بودم وارد دانشگاه تهران بشوم اما ریسک بالایی داشت. امکانات تخصصی برای یک نابینا برای شرکت در کنکور دانشگاه سراسری وجود ندارد. مثلا ممکن است یک منشی که کار تخصصی موسیقی را نمی داند، به عنوان کمک در جریان امتحان و آزمون همراهت باشد و به طور ناخواسته تو را دچار مشکل جدی کند.

تنها مشکلت همین بود؟

نه، کتاب های کنکور هنر که مناسب نابینایان باشند، اعم از بریل یا گویا هم کلا پیدا نمی شد. حتی تلاش کردم کتاب «خلاقیت نمایش» را برایم گویا کنند ولی آن زمان متاسفانه میسر نشد.  برای گذراندن دوره کاردانی ام به دانشگاه علمی – کاربردی رفتم دوره کاردانی به کارشناسی، خوشبختانه در این مقطع، سوالات فقط به حوزه موسیقی مرتبط می شد و مجبور نبودم به سوالات کلی رشته هنر پاسخ بدهم.

از چه زمانی شروع به نواختن سنتور کردی ؟

از همان شروع دوره هنرستان به سنتور علاقمند شدم.

بزرگترین مشکلی که در طول این سالها با آن مواجه شده ای، چه بوده است؟

مشکل عمده ای که در هنرستان و دانشگاه با آن مواجه بودم و هنوز همراه من است، کمبود منابع کافی مطالعاتی برای نابینایان است. مثلا برای من که اهل موسیقی هستم، عملا هیچ کتاب نتی وجود ندارد. من شخصا تمام کارهایی که انجام داده ام، به صورت شنیداری و گوشی بوده. در شاخه هایی مثل سولفژ و هارمونی یا حتی تئوری، شرایط کمی بهتر است و تعداد محدودی کتاب گویا وجود دارد اما در مجموع برای یک نابینایی که دنبال کار فرهنگی است، این مشکل نبود منابع، جدی است و البته این مشکل من به تنهایی نیست مشکل بقیه دوستان من هم هست.

برای رفت و آمد به دانشگاه و مراکز علمی با خانواده ات مشکل نداشتی ؟

آنها خیلی به من کمک کردند خودشان استعدادم را کشف کرده و متوجهم کردند. پدرم هنوز که هنوز است برای رفت و آمد کمکم می کند.

روزی چند ساعت تمرین می کنی؟

بستگی دارد. این مسئله کاملا حسی است. یک روز می شود پنج ساعت با جان و دل ساز زد و یک روز هم پیش می آید که اصلا انگیزه ندارم دست به سازم بزنم.

فوق لیسانست را در چه رشته ای می خوانی ؟

رشته موسیقی در شاخه نوازندگی ساز ایرانی.

برای پس از آن چه برنامه ای داری؟

مایلم موسیقی را دنبال کنم اما متاسفانه مقطع دکترای موسیقی در ایران وجود ندارد. نه تنها برای نابینایان که برای افراد عادی هم وجود ندارد و بی میل نیستم تحصیلاتم را بیرون از ایران دنبال کنم ولی اگر شرایطش برایم فراهم نشود همین جا می مانم و کار می کنم.

اولین اجرای عمومی ات را به خاطر داری؟

اولین اجرایی که به خاطر دارم در هنرستان بود، اما به تدریج در جریان جشنواره ها به دفعات موسیقی اجرا کرده ام.

چه جوایزه ای دریافت کرده ای؟

سال 1386 در جشنواره دانش آموزی آوای مهر نوازنده برتر شدم. سال 1387 در جشنواره مهرآوا در ساز سنتور نفر نخست بودم. سال ۸۹ در جشنواره فجر هم اجرای جنبی داشتم، اجرایم البته آن سال رقابتی نبود. در جشنواره نابینایان و صدای سپیده با گروه اجرا کردیم که گروه مان سوم شد. با ساز خودم هم در این جشنواره اول شدم. امسال هم در گروه جشنواره نابینایان کار گروهی ما به عنوان یک گروه پاپ، اول شد.

اگر بخواهی به جز کمبود منابع علمی، به مسئله دیگری اشاره کنی که تو را به عنوان یک نابینا در تنگنا می گذارد به چه موضوعی اشاره می کنی؟

دلم می خواهد به مناسب سازی شهری اشاره کنم. عدم مناسب سازی درست در سطح معابر عمومی، همه نابینایان را با مشکل مواجه کرده و رفت و آمد به بسیاری مکان ها، برای افراد توان یاب تقریبا مقدور نیست.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

صدور انقلاب اسلامی به نیجریه و کاهش سطح مشارکت همسر رئیس جمهور...

۲۴ مهر ۱۳۹۵
شراگیم زند
خواندن در ۳ دقیقه
صدور انقلاب اسلامی به نیجریه و کاهش سطح مشارکت همسر رئیس جمهور آن کشور در امور سیاسی به دماغ!!