در انتخابات هیات رییسه دوره چهارم شوراهای شهر در ایران، هفت زن توانستند در استانهای سیستان و بلوچستان، مازندران، کرمانشاه، خوزستان و گیلان به ریاست برسند.
اختر ویسی با به دست آوردن حمایت بیشتر از نیمی از اعضای شورای شهر "جوانرود" استان کرمانشاه به این پست دست پیدا کرده، طیبه نیکخو دیلمی، زنی از استان گیلان است که بدون مخالفت اعضای شورای شهر "دیلمان" به این مقام رسیده. مرمر فیروزپور رییس شورای شهر "بابل" از استان مازندران شده است. شورای شهر "نوشهر" که آن هم در استان مازندران قرار دارد شعله مصطفیپور را برای پست ریاست انتخاب کرد. جمیله ملازهی، منتخب شورای شهر "نیکشهر" استان سیستان و بلوجستان است.
در استان خوزستان نیز دو زن به ریاست شورای دو شهر رسیدند. مهناز کعیانحسینی، رییس شورای شهر "چمران" و سیما کمایی رییس شورای شهر "رامهرمز" شدند.
با وجود حمایت اعضای شورای برخی از شهرها از زنان، زنان دیگری هم هستند که با وجود به دست آوردن رای بالا از ریاست محروم ماندهاند. خرداد ماه ۱۳۹۲ زیبا صالحپور با به دست آوردن بیش از ۳۵ هزار رای، منتخب اول مردم اهواز در شورای این شهر بود اما وقتی نامزد ریاست شد، رای نیاورد. به روایت خودش، مردان عضو این شورا گفتهاند: «برای ما کسر شان دارد که یک زن رییس شورای شهر شود».
وظیفهای که طبق قانون برعهده شوراهای شهر گذاشته شده، نظارت بر عملکرد شهرداریهاست؛ هرچند که انتظار میرود شوراهای شهر بتوانند در تصمیمگیریهای مهم نیز دخیل باشند. اما صدیقه وسمقی، سخنگوی دوره اول شورای شهر تهران که چهار سال در این پست حضور فعال داشت، به "ایران وایر" میگوید مدیریت شهری و شوراهای شهر در ایران به درستی تعریف نشده است. همچنین قوانین در این خصوص «ناقص» است و بدون مطالعه وضع شده: «به همین جهت شورای شهر نقش خیلی موثری در مدیریت کلان شهری نداشته و ندارد و نتوانسته به شکل پارلمانی شهری عمل کند».
با این حال او اعتقاد دارد از نظر مدیریتی، فساد و رانتخواری میان زنان در همه جای دنیا کمتر است: «به نظرم زنان کمتر از مردان ماجراجو هستند و به دنبال فساد میروند. زنان مادر اند و همین باروری، زایندگی، به دنبال ساختن و پرورش بودن که طبیعت آنهاست، باعث میشود در سطح مدیریت کلان نیز فساد کمتری داشته باشند».
البته وضعیت شورای شهر تهران با دیگر استانها را میتوان متفاوت دانست. همانطور که یکی از خبرنگاران شورای شهر میگوید: «شورا در تهران و شهرهای بزرگ بیشتر سیاسی است تا تخصصی. شوراها به طور کلان قدرت ندارند پس زنان نیز در این ساختار ضعیف قرار میگیرند. در این ساختار میتوان کار کرد اما نمیشود معجزهای را پدید آورد».
وسمقی اما به تجربیات خودش به عنوان یک زن در شورای شهر اشاره میکند: « یکی از مراجع تقلید اعتراض کرده بود چرا یک زن سخنگوی شورای شهر تهران شده است». برخوردهای جنسیتی از سوی مقامات سطوح بالای قدرت تجربه دیگر اوست که حتی مخالف بودند زنان به عنوان شهردار مناطق انتخاب شوند. به گفته وسمقی در زمان شهرداری غلامحسین کرباسچی، از نهاد رهبری تذکر داده شده بود که نباید از زنان برای تصدی پست شهرداری استفاده شود.
پایین بودن مشارکت سیاسی زنان در سطوح مختلف یکی از معضلات نیمی از جمعیت مردم ایران است. قرار بود شوراهای شهر پلهای باشد تا آنها بتوانند مشارکت خود را گسترش دهند. شوراهای روستاها نیز در این گام دخیل شدند و زنان بسیاری به آن راه پیدا کردند. اگرچه این گام مهمی است که «به تدریج» عمی میشود اما وسمقی معتقد است در این دوره «گذار» برای تغییر فرهنگ عمومی نسبت به زنان، نباید از «مبارزه» در سطوح بالاتر دست کشید.
البته هرچه از شهرها به سمت روستاها پیش برویم، با وجود اعتماد بیشتر مردم به افراد محلی اما فرهنگ حاکم بر جامعه «بیشتر علیه زنان» است. اگرچه نمیتوان تمام روستاها یا شهرها را در یک گروه تحلیل کرد اما ایدئولوژی و سیاستهای حاکم بر ایران، با در اختیار داشتن منابع تولید ارزش مثل رسانهها، مشارکت زنان و مدیریت آنها را برنمیتابد و علیه آن تبلیغ میکند.
به گفته وسمقی در مقابل این نگاه حاکم، جریانهای سیاسی مقابل نیز تلاشی در پاسخگویی به این «تنگنظریها» نداشتهاند؛ تسلیم شدهاند یا عقبنشینی کردهاند.
او معتقد است در کنار سیاستهای جنسیتی حاکم، مشکل «فرهنگی» مانع بزرگی است. مسالهای که در اظهارات زنان عضو یا رییس شوراهای شهر نیز بارها تکرار شده. از آنجاییکه زنان نتوانستهاند به اندازه لازم در پستهای مدیریتی حضور داشته باشند «برای مردم عملا روشن نشده که زنان هم به اندازه مردان توانایی و شایستگی دارند. خود زنان هم هنوز این تجربه را به دست نیاوردهاند. برای همین زنان با فقدان اعتماد به نفس و خودباوری مواجهاند. زنان بایستی اول خود را باور کنند تا جامعه آنها را باور کند».
«رابطه قدرت» نکته دیگری است که مورد توجه اولین سخنگوی شورای شهر تهران قرار دارد. به باور او «مردان تصور میکنند مدیریت شوراها نیز به نوعی بازی قدرت است. برای همین میخواهند به دلیل جاهطلبیشان این قدرت را تصاحب کنند. مسالهای که نه در خصوص صرفا شوراها بلکه همهجا دیده میشود».
در کنار تمامی این محدودیتها و موانع فرهنگی و حکومتی اما هستند زنانی که از طریق حضور در شوراهای شهر خدمات بزرگی انجام دادهاند. ناهید اسکندری، عضو شورای شهر "سرکان" استان همدان روایت میکند اگرچه «هیچکس قبولم نداشت و وقتی رییس شده بودم هیچکس حرفم را نمیخواند» ولی او توانست برای نخستین بار مجوز افتتاح مرکز سونوگرافی و ماموگرافی را برای زنان در "تویسرکان"، شهری در همان استان کسب کند.
طلعت رگبار، عضو شورای شهر "اسفراین" با تجربه ریاست این شورا در استان خراسان شمالی، یکی دیگر از این زنان است که اگرچه وقتی به ریاست رسید «خیلیها میگفتند مگر میشود خانم هم رییس شود» ولی توانست در این شهر کارخانه آسفالت ۱۲۰ تنی به راه بیاندازد که «یک درآمد پایدار برای اسفراین شده است».
در تهران نیز فاطمه دانشور به شورای شهر راه یافته. او همچنین به عنوان نخستین رییس زن در کمیسیونهای تخصصی اتاق بازرگانی ایران فعالیت میکند. دانشور نیز در وبسایت شخصی خود از برخوردهای جنسیتی چنین روایت میکند: «ابتدا فعالیت در این کمیسیون برایم سخت بود چون با تقابلهای فرهنگی مواجه شدم که از نپذیرفتن ریاست یک زن توسط آقایان نشات میگرفت. عدهای استعفا دادند و از کمیسیون رفتند. عدهای هم بارها تلفنی از من خواستند که استعفا دهم و مشخصا گفتند دلیل آن "زن" بودن شماست، خیلی از آن افراد، افراد نام آشنای جامعه ما هستند».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر