استان وایر- بیستویک تن از استادان برجسته زبان و ادب فارسی، شاهنامهپژوه و پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران در نامهای به شهردار شهر سلماس در آذربایجان غربی، به برداشتن نام و تندیس فردوسی از میدان فردوسی این شهر اعتراض کردند.
نام این میدان به مناسبت سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب، پس از تصویب شورای اسلامی شهر سلماس، از «فردوسی» به «میدان انقلاب» تغییر یافت وتندیس این شاعر بزرگ ایران زمین از این میدان برداشته شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این نامه که به تأیید استادانی چون «داریوش آشوری»، «عبدالمجید ارفعی»، «حسن انوری»، «محمد جعفریقنواتی»، «سعید حمیدیان»، «ابوالفضل خطیبی»، «اصغر دادبه»، «محمد دبیرسیاقی»، «تورج دریایی»، «جلیل دوستخواه»، «محمدتقی راشدمحصل»، «علی رواقی»، «نورالدین زرینکلک»، «روزبه زرینکوب»، «جلال ستاری»، «قدمعلی سرامی»، «میرجلالالدین کزازی»، «مهدی ماحوزی»، «جلال متینی»، «علیقلی محمودیبختیاری» و «اکبر نحوی» رسیده، آمده است: «بر پایه خبرها، در بیستم بهمنماه، تندیس فرزانه طوس از میدانی به همین نام در شهر سلماس برداشته و به جایی نامعلوم برده شده و نام میدان "فردوسی" به میدان "انقلاب" دگرگون یافته است.»
در این نامه با اشاره به پیامدهای ناگوار منطقهای و ملی چنین اقدامی، آمده است:«جایگاه ویژه و بلند فردوسی در فرهنگ و ادب ایران و جهان، زبانزد همه خاورشناسان بوده و هست و بسیاری از آن ها ایرانزمین را با نام چنین بزرگانی میشناسند و میستایند. آوازه فردوسی در جهان به اندازهای است که در چند شهر مهم کشورهای اروپایی، از جمله رم پایتخت ایتالیا، میدانهایی به نام او و با تندیسهایی از پیکر او سالها است که پا برجا است و مایه بسی شرمساری است که در ایران، سرزمین فردوسی، میدانی را از تندیس و نام او بزدایند. بیاحترامی به فردوسی که سرآمدِ فرزانگان و شاعران ایران است، از دید همگان میتواند بزرگترین خودزنی فرهنگی قلمداد شود که زیبنده شهر تاریخی سلماس و مسؤولانش نیست.»
استادان زبان وادب فارسی در این نامه با اشاره به این که فردوسی با سرودن «شاهنامه»، سند یکپارچگی و هویت ملی تمام ایرانیان را ماندگار و جاودان ساخت و به نمادی برای پاسداری از هویت ایرانی و زبان ملی (فارسی) تبدیل شد، هرگونه بیتوجهی به این نماد تاریخی را دشمنی و رویارویی با هویت و یکپارچگی ایران، زبان فارسی و بهترین دستآویز برای جداییخواهان و تجزیهطلبان عنوان کرده اند.
در این نامه با تاکید بر این که قدرناشناسی و کوچکانگاری هر یک از بزرگان تاریخ و ادب و فرهنگ ایرانی، از درون یا بیرونِ کشور، از ارج و اعتبار تک تک ایرانیان و غرور و خودباوری ملی ما خواهد کاست، آمده است:«گذاشتن نام "انقلاب" به جای "فردوسی"، شبهه رویارویی و ناساز بودن این دو را به ذهن میرساند که پیآمدی ضدامنیت ملی و بر خلافِ رویه نظام دارد. شاید طرّاحان چنین رخدادی در پیِ القای چنان اندیشهای هم بوده باشند که جز فرستادنِ پیامِ همراهی به ایرانستیزانِ پیرامون ما پیامدی نخواهد داشت.»
این استادان خواسته اند نام و تندیس فردوسی به میدانی که سالها است آنگونه شناخته شده، با احترام بازگردانده شود.
این نامه که با امضای «دوستداران مردم و شهر سلماس، آذربایجان، ایران و ایرانزمین» به پایان رسیده، به مقامهایی همچون دبیر شورای عالی امنیت ملی، ریاست جمهوری، وزیر کشور، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی، استاندار آذربایجان غربی، رییس مجلس شورای اسلامی، رییس شورای اسلامی شهر سلماس و نمایندگان آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی رونوشت شده است.
تغییر نام میدان فردوسی و جابه جایی تندیس این شاعر بزرگ که به سرعت در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر شد، واکنش های بسیاری را در پی داشته است و منتقدان، آن را یک کار غیرفرهنگی، مغایرهنری و نادیده گرفتن ارزش های ادب و هنر ایران زمین دانسته اند.
به گزارش تنگستان نما به نقل از ایرنا، این مجسمه از حدود سه دهه پیش در میدان فردوسی در شهر سلماس نصب شده بود.
بنابراین گزارش، مسوولان شهری سلماس در توضیحات کوتاهی که به دنبال برداشتن مجسمه فردوسی به رسانه های محلی داده بودند، اعلام کرده اند که با گذشت سال ها از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز این شهر یک میدان در خور جهت یادمان انقلاب ندارد و با تصمیم شورای شهر، نام میدان فردوسی به میدان انقلاب تغییر یافته و نمادی که یادآور انقلاب باشد، در ماه های آینده در این محل نصب می شود.
به نوشته برخی سایت ها، دامنه برچیدن مجسمه فردوسی در سلماس به مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شده و برخی از نمایندگان مجلس نیز نسبت به آن واکنش نشان داده اند؛ به طوری که کمیسیون امنیت ملی مجلس در این رابطه با فرماندار سلماس رایزنی هایی داشته است.
به نوشته موج سلماس، فرماندار سلماس حذف تندیس فردوسی را دور از هرگونه سوء نیت خاص دانسته و گفته است فرمانداری هرگز نام فردوسی را از سطح شهر حذف نکرده بلکه نام بزرگ ترین و عمده ترین خیابان است. اما تندیس فردوسی با سه دهه عمر، افزون بر این که ارزش هنری پایینی دارد، فرسوده است و مجسمه ای از چند شاعر مانند حافظ، مولانا، سعدی و... ذیل آن قرار داشت که مناسب نبود.»
«مسعود حاجی علیلو»، افزوده است: «در مذاکره با کمیسیون امنیت ملی، به ویژه نمایندگان آذری مجلس، این نتیجه گیری حاصل شده است که در اسرع وقت تندیسی بهتر برای فردوسی و تندیسی مستقل برای سایر شاعران کشور که قبلا در سایه تندیس فردوسی باقی مانده بودند، ساخته و در سطح شهر نصب شود.»
«قاسم مهرزاد صدقیانی»، نماینده سه دوره مردم سلماس در مجلس شورای اسلامی در وب سایت خود نوشت: «خبر بسیار ناگوار بود، قلع مجسمه فردوسی در سلماس؛ در دوران تحصیل نسل من و حتی قبل از آن، یعنی از آن زمانی که آموزش نوین به همت "حاج میرزا حسن رشدیه" در ایران پا گرفت و مدارس دولتی با سردرها و تابلوهای شان در سرتاسر کشور تأسیس شدند، در گوشه آن تابلوها و در برگ اول کتب درسی تمام مقاطع تحصیلی و در تمام کتاب ها این شعر حکیمانه و حماسی خودنمایی می کرد که توانا بود هر که دانا بود/ به دانش دل پیر برنا بود. ]حالا[ عوامل اجرایی شهرداری سلماس طنابی گردن مجسمه فردوسی انداخته اند و آن را از جایش می کنند، به چه بهانه ای؟! می خواهند اسم این میدان را بگذراند میدان انقلاب؟ اگر مسوولان محترم فکر می کردند در نامیدن میدان یا خیابانی به نام انقلاب در سلماس کوتاهی شده است، میادین زیادی در سلماس موجود بود و می توانستند یکی را شناسایی و به این نام مقدس مسمی نمایند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
این ماجرا بطرز مشکوکی توجه من رو جلب کرد.این داده هایی که میگم رو کنار هم اگه بذاریم چه نتیجه ای دست آخر میگیریم:
1_احساساتی رو که مردم آذربایجان غربی اعم از کرد و ترک نسبت به ایرانی بودنشون دارن رو مشغولن که از بین ببرن یکیش سمبلهای اتحاد نظیر مجسمه فردوسی در سلماس
۲–در فضاهای مجازی مثه فیس بوک و بلاگهای مختلف بطرز فوق العاده سازمان یافته و عجیبی دارن اختلاف افکنی میکنن بین قومیتهای کرد و ترک که از ازل باهم زندگی کردن باخوشی و خُرمی و سابقه دشمنی نداشتن و ندارن ( من بچه سنندجم خودم میدونم ) .
اینم نمونه هاش:
https://www.facebook.com/pages/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DB%8C/216998965139636
mazlumazarbayjan.blogfa.com/post-32.aspx
۳_مجلس شورای "دورِهَمی" اسپانسر کتابهای تاریخی(باصطلاح تاریخی) ای میشه با عنوانی تفرقه افکن (اگر درست یادم باشه :تاریخ حمله فلانی خان کُرد به آذربایجان که البته من نمیدونم چه جفنگی داره محتواش چون قسمت نشده بخرمش! اما ناخونده پیداست).
۴_سایتهایی که بهیچوجه فیلتر هم نیست در این کوران سانسورندگی!یکشبه درست میشه که مطالب ناصر پورپیرار رو بشدت تبلیغ میکنه نمونه اش سایت taq.ir هست که تا این لحظه که فیلتر نیست(بایدبگم من مشکلی با فیلترنبودنش ندارم اما خیلی ماجرارو مشکوک میکنه)
من که شخصاً به نتیجه قاطعی دست پیدا نکردم ولی میشه حدسهایی زد از جمله اینکه ، اختلاف و شکاف هر روز بدتر از دیروز داره حاکمیت رو خورد میکنه و مسئله بحدی جدی هست که کار به اینجور جاها کشیده شده.خدا آخرشو بخیر مردم کنه...!
... بیشتر