با توجه به نقش هاشمی در تعدیل قوای سیاسی ایران، حالا با مرگ او برخی تغییرات ساختار سیاسی، محتملتر به نظر میرسند. در ویدیوی قبلی و در بخش اول به بررسی: شورایی شدن رهبری، دورهای شدن رهبری، جانشین خامنهای و بازنگری سیاستهای کلی نظام پرداختیم. ادامه:
۵: تغییر قانون اساسی: هاشمی در سال ۹۱ گفته بود زمان برای تغییر قانون اساسی مناسب نیست، اما شنیدهشده بود که میخواست در دیماه ۹۵ از لزوم تغییر قانون اساسی صحبت کند. البته تغییر قانون اساسی لزوماً به میل طیف هاشمی نخواهد بود و ممکن است با توجه به تمایلات خامنهای و تندروها، تغییرات سمتوسوی دیگری پیدا کند.
۶: تغییر ساختار سیاسی به پارلمانی: مهر ۹۰، خامنهای درباره امکان احیای نخستوزیری و تغییر ساختار سیاسی از ریاستی به پارلمانی، «در آینده احتمالاً دور» صحبت کرد. هاشمی با این ایده موافق نبود و میگفت به تضعیف جمهوریت نظام میانجامد. هاشمی: «نظام فعلی، یعنی ریاستجمهور بهتر است.»
۷: رابطه با آمریکا: هاشمی از مدافعان برقراری رابطه با آمریکا بود و ماجرای مک فارلین در زمان خمینی مهمترین تلاش سیاسی او دراینباره بود که افشای این ماجرا آن را تبدیل به یک رسوایی سیاسی کرد. آنچه واضح است، در حال حاضر آیت الله خامنهای تمایل خاصی برای باز کردن این گره از خود نشان نمیدهد.
۸: ریاست جمهوری حسن روحانی: بدون شک با مرگ هاشمی، روحانی یک سرمایه سیاسی، رسانهای و اجتماعی بسیار مهم را ازدستداده. پیروزی روحانی در انتخابات پیش رو هم برای تثبیت جایگاه خودش در مقام جانشینی هاشمی و همچنین بقای سیاسی طیف هاشمی،
بسیار حیاتی است. انتخاب نشدن روحانی میتواند یک ضربه کشنده برای این طیف و حتی پایانی بر راه هاشمی در ساختار بالادستی جمهوری اسلامی باشد.
۹: رفع حصر: رفع حصر موسوی و کروبی از مهمترین پروژههای هاشمی بود. به گفته خودش یک بار هم به نتیجه رسید ولی برخی دخالتها مانع از اجرایی شدنش شد. رفع حصر میتواند گره کنونی ساختار سیاسی ایران را باز کند و یا به تغییر آرایش سیاسی درون اصلاحطلبان منجر شود. هرچند در حال حاضر چشماندازی برای رفع حصر و بازگشت این دو رهبر اصلاحطلب به میدان سیاست دیده نمیشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر