از فیسبوک، اسماعیل محمدولی: در خانه ما روز کارگر مهمتر از روز پدر و تولدش بود. او کارگر قدیمی کارخانه ارج بود و به همین دلیل از بین تمام نشانهای کالاهای ایرانی، برای من «ارج» هنوز متفاوت است. نمیدانم فرزندان باقی 7 هزار کارگری که تا همین 10 سال پیش هزینه زندگیشان از تولیدات این کارخانه تامین میشد هم همین رابطه احساسی را با محصولات ارج دارند یا نه ولی من یکی هنوز هم اگر کولر یا لباسشویی ارج را در خانهای ببینم حس میکنم یک آشنای قدیمی را دیدهام.
این رابطه احساسی با یک نشان تجاری به دلیل هویتی است که یک کالا در رقابت با کالاهای مشابه پیدا میکند. بنز و BMW ، کوکا و پپسی نمونههای شاخص بهرهبرداری تجاری از هویتی فراقتصادی هستند که مردم با انتخابهایشان برای کالاهای محبوب یا منفورشان میسازند.
رقیب ما ارجیها هم آزمایش بود. زمانی در اوج رقابت میان کارخانههای تولید لوازم خانگی ارج و آزمایش، ارج در یکی از تبلیغاتش شعاری استفاده کرد که تا همین امروز به یکی از سرخوشانهترین خاطرات کارگران قدیمیاش تبدیل شده است: «آزمایش ثابت کرد ارج بهترین است».
این روزها از کارگاههای ارج برای بستهبندی محصولات مونتاژی وارداتی استفاده میشود. 7 هزار کارگر صنعتی ارج که زمانی با نظام مترقی «طبقهبندی مشاغل» و «قراردادهای دائمی» کار میکردند، این روزها به چند ده کارگر مونتاژکار و بستهبند با قراردادهای موقت رسیدهاند. آزمایش هم سالهاست که تجزیه و نابود شده است. ابتدا کارخانه آزمایش را چند قسمت کردند و سپس هر قسمت به دلایل مشابه در گوشهای از ایران به خاک سیاه نشست.
آقای خامنهای در آستانه روز کارگر 95 در جمع کارگران گفته است: «من از کلمه برند خیلی بدم میآید». من هم مثل او از این کلمه بدم میآید. از هر کلمه خارجی که نه از روی ناچاری که به دلیل بیمسئولیتی در برابر زبان فارسی به کار گرفته شود بدم میآید. اگر پبشنهاد «نمانام» حدادعادل را طبق معمول به دلیل بدسلیقگی نادیده بگیریم، میشود به جایش گفت «نشان تجاری» و آنجایی که برند به هویت اجتماعی و فرهنگی یک کالا اشاره میکند از «نشان» خالی استفاده کنیم. من با ابراز انزجار او از برند همراهم اما از نابودی معتبرترین نشانهای تجاری ایرانی بیشتر بدم میآید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر