استان وایر- بیلبوردهای عظیم تهران که سال ها مکانی برای آگهی های ایدئولوژیکی و مذهبی و یا تبلیغات محصولات مصرفی وارداتی، مواد خوراکی، خودرو و از این قبیل بوده و منبع درآمد شهرداری و شرکت های بزرگ تبلیغاتی وابسته به شمار می رفته، از روز چهارشنبه برای 10 روز ناگهان جای خود را به هنر نقاش های مطرح داخلی و خارجی داده است؛ از پابلو پیکاسو و رنه مگریت و هنری ماتیس گرفته تا سهراب سپهری و کمال الملک و هنرمندان هندی.
«نگارخانه ای به وسعت یک شهر» پروژه ای است که حالا خیلی از مردم شهر درباره آن حرف می زنند؛ شهروندانی که هنوز لابه لای رنگ و خطوط به عادت در پی متن آگهی می گردند.
«مجتبی موسوی» به مهر گفته است:« این پروژه به مدت ۱۰ روز آثار هنرمندان بر سازه های تبلیغاتی شهر تهران نمایش داده می شوند.»
به گفته او، حدود ۷۰ درصد از طرح به نمایش آثار ایرانی و ۳۰ درصد به نمایش آثار خارجی اختصاص یافته است.
موسوی گفت: «روی هم رفته، بیش از ۷۰۰ اثر هنری روی سازه های تبلیغاتی چون بیلبوردها، عرشه پل ها و پرتابل های تجاری به نمایش درآمده و بیش از هزار و ۶۰۰ سازه تبلیغاتی به کار گرفته شده است.»
وی با بیان این که آثار ایرانی از دوره های مختلف هنر ایران انتخاب شده اند، گفت: «آثاری از دوره های مختلف در این طرح وجود دارد، آثار بسیاری از دوران هنر اسلامی داریم و حتی چند اثر هم از قبل از دوران اسلام انتخاب کردیم که از جمله آن ها می توان به طرح هایی از سفالینه ها، آبگینه ها، قلمدان سازی و... اشاره کرد. در دوران معاصر نیز از آثار کمال الملک و شاگردان مکتب او و آثار مدرنی از دوره خود استفاده شده است.»
مدیر اجرایی طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» با اشاره به آثار هنرمندان دوره کنونی عنوان کرد: «در این پروژه از آثار هنرمندان فقید استفاده و پیش بینی شده است که اگر پروژه به صورت سالانه اجرا شود، در دوره های بعد از آثار هنرمندان در قید حیات هم بهره بگیریم. در حوزه آثار خارجی هم طرح های شاخص هنرمندان جهان به کار گرفته شده است.»
وی امیدوار است زمان طرح تمدید شود:« بهتر است چون بسیاری درخواست داشتند این طرح را تا یک ماه تمدید کنیم اما این زمان حق شرکت های تبلیغاتی است که نمی توان آن را تضییع کرد چراکه هزینه این ۱۰ روز از محل سهم فرهنگی این شرکت ها تامین شده است که باید در طول سال پرداخت می کردند و ما خواستیم که به صورت یک جا و به این شیوه انجام شود.»
موسوی درباره نقاط ضعفی که در این پروژه وجود دارد، از جمله کوچک بودن ابعاد بعضی از آثار گفت: «مساله کمبود وقت در پیدایش بعضی از ضعف هایی که در این پروژه به وجود آمده اند، بی تاثیر نبود. با این حال، ما در جانمایی ابعاد سازه ها اختیاری نداشتیم چون مواردی از پیش تعیین شده بودند و ما تنها می توانستیم آثاری را برای این ابعاد پیدا کنیم. البته بیلبوردها و پرتابل ها ظرفیت خوبی داشتند اما عرشه پل ها چون سازه هایی با عرض کم و طول زیاد بودند و با قطع آثار موجود کمی تفاوت داشتند، امکان بزرگ شدن آثار وجود نداشت. البته ما تلاش کردیم آثار در سایز کردن دوباره و هنگام چاپ شدن از بین نروند و امانت را به صورت کامل به جا بیاوریم.»
شبکه آفتاب نوشته است:«تابلوی ادوارد مونه در بزرگراه صدر جیغ میکشد. مینیاتورها در بیلبوردهای هفت تیر میرقصند. آفتابگردانها در اتوبان شیخ فضل الله آفتاب گرفتهاند و شهر بهیک باره رخ عوض کرده است. کمالالملک، سهراب سپهری، ونگوگ، سلطان محمد نقاش و... در شهر ایستادهاند و با مردم حال و احوالپرسی میکنند. کودک و پیر و جوان هم در ناباوری به آنها خیره میشوند، چشمهایشان را ریز میکنند تا ببیند این دیدار واقعی است یا ته آن تبلیغات چای، شیرینی و یا لوازم خانگی از آب در میآید.35 سال است که چنین دیدار هنری میان مردم و بیلبوردهای شهر رخ نداده، هر چند ضعفهایی که در اجرا وجود دارد، موجب گلایهمندی هنرمندان حوزه تجسمی شده است.»
بنابراین گزارش، در بین بیش از 1500 بیلبورد تبلیغاتی، 700 اثر هنری به اکران گذاشته شده است؛ هر چند هنوز تابلوهای تبلیغاتی همچنان در شهر رخ مینمایند. اما «هادی صادقی»، معاون تبلیغات سازمان زیباسازی وعده داده بلافاصله جمع میشوند: «استقبالی که مردم از این نمایشگاه دارند، این انگیزه را ایجاد میکند که تابلوهای هنری بیش تری را به معرض نمایش بگذاریم.»
یکی از شهروندان میگوید: «اول متوجه نشدم. تصاویری از آثار تاریخی سفال و سرامیک روی بیلبورد دیدم، فکر کردم تبلیغ نمایشگاهی است، بعد دیدم نه، نقاشیهای دیگری هم هستند. فقط خیلی دقت کردم تا نوشته کنارش را دیدم، نزدیک بود تصادف کنم.»
«فریدون»، شهروند ساکن تهران هم که کارشناس هنری است، از اجرای این پروژه استقبال می کند اما به «ایرانوایر» می گوید: «به نظر می رسد جانمایی آثار هنری در شهر خیلی سیستماتیک نبوده و این یکی از ضعف های پروژه است. در طول بزرگراه مدرس چند نمونه از آثار را با توضیحی در مورد اثر دیدم که راننده ها برای خواندن آن ها یا باید از سرعت خود کم کنند که امکان تصاف خواهد بود، یا از خیر اطلاعات بیش تر بگذرند. این در حالی است که شمار بسیار زیادی از ساکنان شهر واقعا هیچ آشنایی با آثار هنری ندارند. بنابراین اگر هدف از پروژه، خو گرفتن شهروندان با هنر و کشاندن آن ها به موزه ها است، باید به این مساله هم توجه شود. اما در مجموع، شهر انگار انگار از دست این همه تبلیغات مصرفی نفسی کشیده است و این اتفاق خوبی است.»
شبکه آفتاب به نقل از یک راننده پراید که 50 سال دارد، نوشته است: «من چند بار بهخاطر تابلوی گلهای آفتابگردان ونگوگ از شیخ فضلالله رد شدم. این تابلوها برای فروش نیستند؟»
رانندهتاکسی میدان آرژانتین اما هیچ کدام از آثار هنری را نمی شناسد: «من این تصویر گل مرغی خیابان بخارست را خیلی دوست داشتم اما از بقیه سر در نمیآورم.»
زن 40 سالهای هم که کنار اتوبان صیاد منتظر تاکسی به نقاشیخطها نگاه میکند، از ریز بودن اطلاعات تابلوها شکایت دارد: «مسوولان باید به این فکر میکردند که از این فاصله مشخصات تابلو قابل خواندن نیست، باید این مسئله را مد نظر میگرفتند.»
«سعید شهلاپور»، مجسمهساز، کسی است که بعد از 10 سال این شانس را به دست آورده که ایدهاش اجرا شود. او فارغ التحصیل مجسمهسازی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، عضو هیاترییسه انجمن مجسمهسازان ایران و مدیر چهارمین دوسالانه مجسمهسازی تهران: «نزدیک 10 سال بود این ایده را به شکل های مختلف عنوان میکردم ولی هیچ گاه جدی گرفته نشد تا این که چند ماه پیش دوباره این بحث با مدیریت جدید سازمان زیباسازی شهرداری مطرح شد و این بار مورد استقبال قرار گرفت.»
نقاشیخطهای رضا مافی در اتوبان صیاد شیرازی، تصاویری از تکههای نقشها و کتیبههای شهرهای باستانی رنگ و رونقی به شهر داده ولی نقدهای جدی و متعددی به نحوه اجرا وجود دارد. کارشناسان معتقدند نوع انتخاب برخی آثار به ویژه در اتوبانها با توجه به سرعت اتومبیلها و ارتفاع بیلبوردها منطقی نیست. نداشتن یک رویکرد مشخص برای ارایه آثار در نگارخانهای به وسعت شهر هم جای سوال باقی میگذارد. آثار متعلق به دوره و یا سبک مشخصی نیستند. روی بیلبوردها هم تصاویری از آثار باستانی شاخص بناهای ایرانی دیده میشود و هم آثار نقاشان امپرسیونیست چون ونگوگ. مهمتر از همه این که چون نمایش این آثار برای عموم شهروندان است، اطلاعات بیش تری باید داده میشد زیرا عموم مردم ایران با هنر نقاشی بیگانه هستند.
«ژینوس تقیزاده»، هنرمند نقاش که روزها شهر را گشته و آثار را دیده، به شبکه گفته است:« من فکر میکنم این کار، ایدهای درخشان با اجرایی نامناسب است. این که ما در هجوم تصاویر تبلیغاتی، سهمی از دیوارهای شهر را به مردم بدهیم که اثر هنری ببینید، ایدهای فوقالعاده است. با این حال، اجرا میتوانست خیلی بهتر باشد.»
او از آثاری میگوید که به دیوار موزه، گالری یا در کتابهای هنر جذاب هستند اما وقتی قرار است در ابعاد بزرگ و در فضای شهری اجرا شوند، جذابیت خود را از دست میدهند.
از نظر او، گذاشتن نامناسب و بیربط آثار در کنار هم یکی دیگر از مشکلات اجرای این طرح است. «به نظرم برای اجرا باید با کارشناسان متعددی مشورت میشد. اجرای این کار هم با همان گروهی است که همیشه کمیّت تولید هنر برایشان مهم تر از کیفیت است. بنابراین، ای کاش اجراکنندگان به کیفیت بیش تر فکر کنند.»
اما شهلاپور می گوید پروژه تنها 20روزفرصت اجرا داشت: «عدهای میگفتند که باید این اتفاق سر فرصت و تأمل بیش تری انجام شود ولی از آن جایی که هیچچیز قابل پیشبینی نیست، گفتیم که تا شرایط مهیا است ایده اجرا شود و در صورت استمرار در فرصتهای بعدی هر بار با کارشناسی و بررسیهای دقیقتری اجرا شود.»
شهلاپور میگوید از آثار ماقبل تاریخ تا هنر معاصر کاشیکاری، تذهیب و هنرهای دیگر استفاده شده و دلیل استفاده نکردن از آ0ثار معاصر هنرمندان زنده، بهوجود آمدن سوءتعبیر و حاشیههایی است که این کار ممکن بود به دنبال داشته باشد.
با این حال، مسوولان اجرایی شهرداری میگویند که انتخابها با عیار جنبه بصری برگزیده و برای این کارها زمان زیادی گذاشته شده و کلکسیوندارهای خصوصی هم در این زمینه مشارکت داشتهاند.
یکی از رانندهتاکسیهای میدان هفت تیر گفته است: «دلمان شاید با این مینیاتورها باز شود وگرنه هر روز در این مسیر صحبت از خرید و فروش و معرفی کالا زیاد است.»
اما چه گونه شرکتهای تبلیغاتی راضی شدند که بیلبوردهای خود را به این کار اختصاص دهند؟ موسوی به خبرآنلاین گفته است: «طبیعی است که اغلب این بیلبوردها تجاری هستند. شرکتهای تبلیغاتی برای تبلیغ کالاها روی این بیلبوردها پول میگیرند و البته به سازمان زیباسازی هم پول میدهند. این که 10 روز پیاپی این کار تعطیل شود، برای شرکتها سنگین بود ولی خوشبختانه آن ها در چارچوب سهم فرهنگی حاضر شدند 10 روز این بیلبوردها را در اختیار این پروژه قرار دهند.»
طبق قانون تمام شرکتها و وزارت خانهها موظف هستند که هر سال بخشی از بودجه و توان خود را به کارهای فرهنگی اختصاص دهند. به همین خاطر، شرکتهای تبلیغاتی با اختصاص یافتن این بیلبوردها برای اجرای این طرح موافقت کردهاند.
موسوی در مورد زمان برگزاری طرح گفته است:« تراکم کاری هر کدام از این فضاهای تبلیغاتی در این ماه خلوتتر بود و از طرفی هم شرکتها اعلام کرده بودند که در این بازه زمانی امکان همکاری با این پروژه را دارند.»
در این پروژه اکثر موزههای تهران، مراکز فرهنگی و عکاسان حرفهای آرشیو خود را در اختیار این پروژه گذاشتند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر