استان وایر: حجت الاسلام مهدي طائب رئيس قرارگاه عمار در واکنش به اصرار علی مطهری بر رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، گفت: "نمي دانم آقاي مطهري هدفش از اين حرفها چيست، ايشان را در اين قضيه صاحب هدف نميدانم و معتقدم خود ايشان نميداند دارد چه ميگويد و پيشنهادم اين است که پزشکي قانوني، ايشان را معاينه کند، چون حرفهايي که ميزند قواره ندارند."
مهدی طائب برادر حسین طائب فرمانده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است. حسین طائب در جریان اعتراضات سال 88 فرمانده بسیج و یکی از فرماندهانی بود که در سرکوب این اعتراضات نقش داشت. مهدی طائب اکنون درحالی علی مطهری را به خاطر نطق میان دستورش و درخواست رفع حصر از کاندیداهای معترض انتاخابات سال 88 مورد نوهش قرار داده است که علی مطهری پیشتر در 19 مرداد سال 88 درباره برادرش حسین طائب گفته بود: "وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب میدهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود."
به گزارش خبرگزاري آريا، مهدی طائب طی سخنانی در حسينيه جواد الائمه تهران، در واکنش به نطق میان دستور علی مطهری گفت: "مسعود رجوي در رفته است، مسعود رجويهاي ديگر در نرفتهاند. در ايران و غير ايران که ملاک نيست. ملاک اين است که دشمن در اينجا سرمايهگذاري کرده و دشمن از عقرب جهنم هم به ما نزديکتر است. شيطان گفت به بنيآدم نزديک ميشوم «مجري الدم» مثل خوني که در رگهايشان ميگردد، پيش اينها ميروم. دم دستمان است. شما از عبدالله بن عباس به اميرالمؤمنين نزديکتر ميشناسيد؟ عبدالله بن عباس پولها را برداشت و در رفت. از عبيدالله بن عباس به امام حسن مجتبي نزديکتر ميخواهيد؟ امام حسن را به معاويه فروخت. آقاي علي مطهري پسر شهيد است ديگر. ميخواهي چه کارش کني؟ پسر شهيد مطهري را ميتوانيد بگوييد ما فاسدش کرديم؟ نمي دانم آقاي مطهري هدفش از اين حرفها چيست، ايشان را در اين قضيه صاحب هدف نميدانم و معتقدم خود ايشان نميداند دارد چه ميگويد و پيشنهادم اين است که پزشکي قانوني، ايشان را معاينه کند، چون حرفهايي که ميزند قواره ندارند."
عضو قرارگاه عمار با اشاره به اینکه "حرف بايد خطي داشته باشد"،خطاب به علی مطهری گفت: "شما يا حزباللهي هستي، پيشنهاد حزباللهي ميدهي يا حزباللهي نيستي پيشنهاد ضد حزباللهي ميدهي"، اما علی مطهری "در همين سخنرانياش به ساپورت حمله کرده است، يعني لباس چسبان. از ايشان سئوال ميکنم طرفداران آقاي ميرحسين موسوي چه کساني بودند؟ چه کساني را آقاي ميرحسين موسوي به خيابان ميکشيد؟ همه عالم و آدم فهميدند ساپورتپوشها چه کساني هستند. ماشينها را که نگاه ميکردي پر از اينها بود و آقاي ميرحسين موسوي اگر سر کار ميآمد، ميخواست اين تيپ را به قدرت برساند. شما به اينها حمله ميکني، بعد ميگويي چرا اين آقايان در حصر هستند؟ بيعدالتي است. آزادشان کنيد. اين دو تا را چه جوري جمع کنيم؟ شما بالاخره کي و چي را داري ميگويي؟ از آن طرف ميرحسين موسوي را ميخواهد از حصر در بياورد، از اين طرف به دولت مي گويد تو چهار هزار ميليارد برداشت کردي. همينها طرفدار آزاد شدن ميرحسين هستند. اگر اينها را ناعادل ميداني، پس چطور حرف آنها را ميزني؟"
مهدی طائب با تاکید براینکه "اين تشويش نشان ميدهد ايشان(علی مطهری) فهم تمرکز روي مسائل ملي و جهاني را ندارد و هر چه را که به نظرش ميرسد ميآيد و ميگويد"، افزود:"واقعاً ايشان را صاحب قوه تشخيص نميدانم و برايش از اين حيث نگرانم. البته هيچ اعتقادي هم ندارم که حرفهايش مهم است. بنده اگر جاي نمايندهها بودم هيچي نميگفتم و اجازه ميدادم حرفهايش را تا آخر بزند و برود سر جايش بنشيند. مردم ما ديگر از اين مراحل گذشتهاند که اين حرفها برايشان خطر باشد. مردم فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده و خيلي سعه صدر پيدا کردهاند و خيلي گسترش ذهني دارند"
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت که اگر در مجلس بودم "فقط يک چيز را از ايشان ميپرسيدم و آن هم اينکه شما ميگويي اين خلاف قانون است. چرا؟ توضيح بدهد، چون حصر اينها عين قانون است. شما نماينده مجلس هستي و قسم خوردهاي پاسدار قانون اساسي باشي و دائماً ميگويي خلاف قانون! خلاف قانون! اگر قانون اساسي را بلد نباشي، چه جوري ميخواهي از حقوق اين ملت دفاع کني؟ ما اين همه حقوقدان داريم. به همه آنها بگوييد آيا اين خلاف قانون است؟ ميگويند مصوبات شوراي امنيت ملي حاکم بر همه قوانين است. حصر اين آقايان مصوبه شوراي امنيت ملي است. هر موقع لازم باشد مصوبه ميگذارد و آنها را از حصر در ميآورد، ولي همين شوراي موجود ميگويد اينها را از حصر در نياوريد. حالا شما سليقهات با آقاي احمدينژاد نميخواند، دليل نميشود کار قانوني را زير سئوال ببري."
در زمان جنگ هم فساد بود
نيروهايي که الان داريم با 35 سال پيش قابل قياس نيستند. ما 35 سال قبل اصلاً تشخيص نميداديم فساد هست يا نيست! فکر ميکنيد فسادهايي که الان معلوم ميشوند، در زمان جنگ نبوده است؟ بود، ولي اصلاً متوجه نبوديم روي زمين دارد چه اتفاقي ميافتد. اين جرياناتي که الان داريد تحت عنوان جريان برخي فتنه گران ميبينيد، پشتوانه ماليشان را در زمان جنگ بستند. همان موقعي که صنايع سنگين دست اينها بود. همان پولهايي که بايد در جنگ خرج ميکردند، در جاهاي ديگر خرج کردند و پشتوانههايي براي خودشان ساختند و بعداً بورس را به آن افزودند، ولي در اين هنگامه آدم تربيت شد و اين آدمها فهميدند که بد است."
انتقاد از روحانی
مهدی طائب بخشی از سخنانش را به انتقاد از حسن روحانی اختصاص داد و گفت: "هر رئيسجمهوري که ميآيد، وقتي ميبيند در چارچوب قوانين موجود نميخواهد حرکت کند، اولين چيزي که به ذهنش ميرسد رفراندوم گذاشتن است. اينکه راهحل نشد. حالا فرض کنيم رفراندوم گذاشتيم و آنچه را که به نظر شما راهحل است اجرا کرديم و در همان مسير به بنبست رسيديم. آن وقت چه کار کنيم؟ باز رفراندوم بگذاريم؟ آن وقت سنگ روي سنگ بند ميشود؟ آقاي روحاني در بحث تلويزيوني گفت من مشکل اقتصاد را حل ميکنم. ايشان حتماً ميدانست وضع اقتصاد ما چيست. قول 100 روزه و سه ماهه خيلي قول سنگيني بود. کسي که اقتصاددان بود ميدانست طي 100 روز يک آش را نميشود هم زد. بعد شش ماهه و يک ساله. ايشان وقتي داشت قول ميداد، واقعاً بر چه مبنايي قول ميداد؟ تصوير و تصور آقايان اين بود که ما در مذاکرات موفق ميشويم و تحريمها رفع ميشوند و توليد نفت را به چهار پنج ميليون بشکه ميرسانيم. پول نفت هم که بشکهاي 100 دلار است. پنج ميليون بشکه ميفروشيم و پول از آسمان روي ايران ميبارد و خرجش ميکنيم و رفاه عجيب و غريبي براي مردم ميآوريم و همه قفلها را باز ميکنيم و بعد همه ميفهمند اصولگرايي غلط و مليگرايي و مذاکره درست است. واقعاً به اين موضوع مطمئن بودند. آقاي زنگنه در مصاحبه بعد از وزارت نفتش در پاسخ به اين سئوال که برنامه شما چيست، گفت ميخواهيم توليد را بالا ببريم. معلوم ميشد بسيار به مذاکرات مطمئن بودند. مذاکرات بر سر چي؟ ادعاي امريکاييها هستهاي بود. آقا هم راه را باز گذاشتند و گفتند برويد مذاکره کنيد. حالا رفتيد مذاکره کرده، همه قولها را هم داده، همه چيز را هم تعطيل کرده و حالا به اينجا رسيدهايد که امريکاييها بر اساس اخبار بينالمللي هيچ چيزي براي شما روي ميز نگذاشتهاند. حالا دارد به شما ميگويد موشکهايت را جمع کن. تو هوافضا ميخواهي چه کار؟ برد موشکهاي تو فوقش بايد 300 کيلومتر باشد، آن هم تحت نظارت من بايد توليد شود. اي بابا! کار را به اينجا رسانده است، حالا چه کار کنيم؟ نه قانون اساسي اجازه ميدهد، نه غيرت مردم، نه استقلال مردم و نه شعارهاي استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي اجازه ميدهند. اين حرفها اولين چيزي را که زير سئوال ميبرد استقلال ماست. حالا اجازه نميدهد."
این دولت قدرتمند نیست
مهدی طائب همچنین گفت : "مگر نميگوييد قدرت آقاي هاشمي رفسنجاني با اين دولت است؟ اين دولت اصلاً قدرت دارد که قدرت آقاي هاشمي بالا رفته باشد. اين دولت را دولت قدرتمندي نميدانم. دولت قدرتمند که به مردم فحش نميدهد. دولت قدرتمند که با مجلس در نميافتد. ايشان(حسن روحانی) در بوشهر به مسئله برداشت از صندوق توسعه اعتراض کرده است که هي ميگويند صندوق، صندوق. آقا بالاخره اين قضيه انجام شده است يا نه؟ اگر نه، خب برنداشتي. اگر هست، بيا شجاعانه بگو برداشتهام. اينکه مسئله را همينطور معلق نگه داريد حاکي از ضعف است."
رفراندوم برای "موشک است یا همجنس بازی"
عضو قرارگاه عمار با اشاره به اینکه حسن روحانی "گفته است اقتصاد را درست ميکنم و گير کرده است. چه کار کنيم؟ رفراندوم بگذاريم. رفراندوم سر چي؟ سر اينکه موشک ميخواهيم يا نه؟ حالا رفراندوم کرديم و به اين نتيجه رسيديم موشک نميخواهيم. تمام ميشود؟ حالا امريکاييها ميگويند شما در ايران حقوق بشر را بايد رعايت کنيد. حقوق بشر چيست؟ يکي از اموري که در ايران ممنوع است همجنسبازي است. آقاي هادوي دادستان اول انقلاب بود. يک نفر ديگر هم هست که اسمش يادم رفته است. خيلي هم آدم شجاع و از جبهه ملي بود. پيرمرد بود و مصاحبه و بسيار اظهار شجاعت ميکرد. قضيه براي سال 58 است. گفت رسماً از امريکا برايم نامه نوشتهاند که در ايران يک همجنسباز را محاکمه کرده و حقوق بشر را زير پا گذاشتهايد. گفت من هم با کمال شجاعت جواب دادم به شما ربطي ندارد. عجب شجاعتي! خندهمان گرفت، ولي الان آنها به دنبال اين هستند که مانند امريکا و انگليس که همجنسبازي قانوني شده است، ميگويند حقوق بشر اقتضا ميکند در ايران همجنسبازي قانوني شود."
عاقبت رفراندوم کنار گذاشتن قانون اساسی است
مهدی طائب در بخش دیگری از سخنانش عالقبت رفراندوم را کنارگذاشتن قانون اساسی توصیف کرد و گفت: حالا فرض کنيد رفراندوم گذاشتيد و اين را هم قبول کرديد. حالا ميگويد قانون اساسي شما ديني است. اين را بايد کنار بگذاريد. عاقبت رفراندومها به اينجاها ميکشد. شناخت شما از طرف مقابلت کامل نيست. اگر شناختت کامل باشد، نياز به رفراندوم نداري. با همين قانون اساسي پدر دشمن را در آوردهايم و با همين قانون ساسي جلو رفتهايم. پيشبيني هم ميشد آقاي روحاني خيلي زودتر از چيزي که تصور ميرود خسته شود. احساسم اين است که ايشان خسته شده است. مگر نميگوييد قدرت آقاي هاشمي رفسنجاني با اين دولت است؟ اين دولت اصلاً قدرت دارد که قدرت آقاي هاشمي بالا رفته باشد. اين دولت را دولت قدرتمندي نميدانم. دولت قدرتمند که به مردم فحش نميدهد. دولت قدرتمند که با مجلس در نميافتد. ايشان در بوشهر به مسئله برداشت از صندوق توسعه اعتراض کرده است که هي ميگويند صندوق، صندوق. آقا بالاخره اين قضيه انجام شده است يا نه؟ اگر نه، خب برنداشتي. اگر هست، بيا شجاعانه بگو برداشتهام. اينکه مسئله را همينطور معلق نگه داريد حاکي از ضعف است. سراغ رفراندوم رفتن يعني ناتوان بودهاي. در شکستن تحريم اين راهي بود که همه ميتوانستند بروند. خب رفتيد. چه به دست آورديد؟"
قدرت هاشمی روز به روز کمتر می شود
عضو قرارگاه عمار بخش از سخنرانی خود در حسينيه جواد الائمه تهران به هاشمی رفستجانی اختصاص داد و گفت: "قدرت آقاي هاشمي زياد شد؟ کجا زياد شده است؟ آقاي هاشمي بود و اين نيروها را هم داشت. اعتقادم اين است که در مجموع قضيه قدرت آقاي هاشمي روز به روز کمتر ميشود و هر چيزي که رو شود، بهتر حل ميشود. آقاي هاشمي دار و ندارش را به ميدان آورد و انصافاً هم وقتي تابلو شدند، آقاي هاشمي چند تا جوان داشت؟ اين دولت، دولت آقاي هاشمي است ديگر. چند درصدش جوان هستند؟ بالندگي آقاي هاشمي زماني بود که ميتوانست نيروهاي جوان پاي کار به خطزن داشته باشد. موجوديشان همين است. اگر جد مرا از قبر در ميآوردند، تجربهاش بيشتر بود. تجربه زماني به درد ميخورد که بغل دست يک جوان قرار بگيرد. جوان بغل دست اينها کيست؟ چه کسي براي اينها کار ميکند؟" ذات نظام جمهوري اسلامي ايران اگر قوي نبود، اينها همان روزهاي اول زمين خورده بودند. اينقدر به سپاه فحش ميدهند، ولي بالاخره سپاه دارد کار علمي را ميچرخاند. روزهاي اول چقدر به قرارگاه خاتم فحش دادند که سرهنگ برگردند به... آقاي هاشمي اگر قدرت داشت، بعد از رفتن آقاي مهدوي کني در اين مجلس خبرگان رئيس ميشد. دولت که دستشان است، بنابراين بايد در مجلس خبرگان موجود رئيس ميشد.
تاریخ مصرف احمدی نژاد تمام شد
مهدی طائب همچنین گفت: در داستان قرض از صندوق توسعه اگر يادتان باشد خيلي به آقاي احمدينژاد هجوم بود. در آنجا گفتم اين قضيه، ايراد بر احمدينژاد نيست. پول نفت نيست، مجبوريم اين کار را بکنيم. حالا او باشد يا هر کس ديگري. الان اوضاع اقتصادي و درآمدها و خرجها با مجموعه حواشي که داريم، بالاخره ايجاب ميکند وقتي پول کم دارند از هر جا که شدني است بردارند، اما مشکل کار اين است که بياييد و به مجلس بگوييد در اين قسمت پول نداريم، مجلس مجوز بده که ما برداشت کنيم. راه درستش اين است. برداشت پنهاني غلط است، چون يعني حفظ شعارهايي که داديم يا عدم قبول شکست در شعارها. در زمان احمدينژاد کمرش را شکستيد از بس گفتيد. حالا داريد درست مثل او کار ميکنيد. بيا بگو من غلط کردم. او راه را درست ميرفت. بانک مرکزي! چه چيز را نسبت به آن موقع تغيير دادهاي؟ بگو ما ميخواستيم بياييم و به قدرت برسيم و اين حرفها را زديم. يک عده هم ميخندند و ميگويند نوش جانت. قرار است کار بشود، حالا يا تو يا آن. موافق بازگشت ايشان نيستم. تاريخ مصرف ايشان تمام شده است، مدل کار هم ديگر به ايشان نميخورد.
چهره جدید مثل احمدی نژاد زیاد داریم، به وقتش جلو می آیند
این عضو قرارگاه عمار با تاکید براینکه "احمدينژاد مال زمانه خودش بود و تمام شد"، گفت: "بايد به سراغ چهرههاي جديد برويد و ما آنقدر چهره جديد داريم که نيازي به امثال آقاي احمدينژاد نيست. ما مدل آقاي احمدينژاد زياد داريم که آن نواقص را نداشته باشد. يک دانه که نيستند. اگر نيرو نداشتيم که نميتوانستيم دنيا را اداره کنيم. دايره را تنگ گرفته بوديم و دائماً بين قديميها چرخيديم و اينجوري شد. به اعتقاد من اين دفعه ديگر آخرين خط رفتن به سراغ قديميها بود. بابا! برو سراغ جديدها. يک نفر را آوردي، کار تمام شد. برو سراغ نفر بعدي. در تاريخ نمانيد. جلو بياييد. آقاي احمدينژاد مال زمانه خودش بود و تمام شد. ما نيروهاي خوب زياد داريم که به وقتش جلو ميآيند."
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر