close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان تهران

خانواده ریحانه سرگردان پشت در زندان‌ها/محل اجرای اعدام اعلام نشد

۳ آبان ۱۳۹۳
خواندن در ۳ دقیقه
خانواده ریحانه سرگردان پشت در زندان‌ها/محل اجرای اعدام اعلام نشد
خانواده ریحانه سرگردان پشت در زندان‌ها/محل اجرای اعدام اعلام نشد

استان وایر- در حالی سحرگاه امروز ریحانه اجباری به اعدام سپرده شد که هیچ اطلاعی در مورد محل اعدام وی به خانواده اش داده نشد.

«شعله پاکروان»، مادر ریحانه جباری ساعاتی پس از اجرای حکم اعدام با تایید حکم قصاص به خبرنگار «ایران وایر» گفت:«از آن جايي كه اعلام نشده بود كجا حكم اعدام دخترم اجرا می شود، خانواده و فامیل من تقسيم شده بودن و هر كدام پشت در يك زندان رفته بودند.»

او ساعت 4 و 20 دقیقه صبح در کنار زندان رجایی شهر روی صفحه فیس بوک خود نوشت:«سرگردونی و سرگردونی؛ از زندان و آغوش گرم ریحانه و لمس تب شدید وجودش تا سرمای نبودت در راه برگشت . ریحانم، از شهر ری تا اوین از اوین تا رجایی شهر، از رجایی شهر تا قزل حصار، از قزل حصار تا رجایی شهر به دنبال تو سرگردون... بین جمع دوستان با اشک چشم، لحظه ها در حال شمارش... تنها به امید دیدار مجددت. با این که نمی‌دونم کجایی و کدوم زندان در انتظار به سر می بری ولی کنار زندان رجایی شهر به انتظارت نشستم....»
ساعت 4:50

به گزارش ایران وایر، «مهتاب نصير پور»، «محمد رحمانيان» و «اشكان خطيبی» از هنرمندانی بودند كه سحرگاه امروز هنگام اجرای حکم قصاص جلوی در زندان كنار مادر ريحانه بودند.

 مادر ریحانه جباری ساعاتی پیش از اجرای حکم از مردم خواهش کرده بود نسبت به تصمیم خانواده مقتول احترام بگذارند و سخنی نگویند که موجب آزار آن ها شود.

او پس از دیدار با دخترش که در یک قدمی چوبه دار، با زندگی وداع می کرد، در فیس بوکش نوشت:«تازه به خانه برگشته ام؛ خسته و پریشان. به ملاقات ریحانه رفتیم؛ من و پدرش، دو خواهر، پدربزرگ و مادربزرگش و خواهرم. ملاقات در دفتر آقای یوسفی، رییس زندان شهرری انجام شد با حضور چندین نفر از مسوولان. ریحانه تب داشت ولی آرام بود. تا اواسط ملاقات همه مان خودمان را کنترل کردیم اما بالاخره بغض ها ترکید و اشک ها جاری شد. هر چه اصرار کردیم که مسوولان بگویند او را به کجا می برند و کی، جواب ندادند؛ محرمانه بود. یکی از دلایل گریه ام در ملاقات این بود که وقتی از خانه ام رفت، پشت سرش آب نریختم . سفرش هفت سال و نیم طول کشید. این بار اما شیشه آب معدنی دم دستم بود؛ وقتی سرو چمان من می رفت به سوی سرنوشتش ، آب ریختم پشت سرش . راستش با این که چندین و چندبار بوسیدمش اما عطشم هنوز سیراب نشده . دلم خیلی تنگ شده برایش. با این که چند ساعت قبل دیدمش. آغوشم سرد اما پر تلاطم است و قلبم بلند می کوبد و فریاد "ریحان" سر می دهد .

تا یک ساعت دیگر به تلاشم برای خبر موثقی در باره زندانی که منتقلش کرده اند ادامه می دهم . در صورتی که نفهمم به کجا منتقل شده ، زندانی را انتخاب می کنم و تا صبح جلوی آن به انتظار می نشینم . ریحانه هر کجای عالم باشد، عطرش در سرم و جانش در جانم است. نفسم با او است. نفسش با من است. عشقم بدرقه راهش و اشک هایم زینت قدم هایش .

این مادر داغ‌دار پس از سال ها تلاش بی فرجام برای نجات دختر خود در حالی که عازم بهشت زهرا بود، گفت توان ادامه مکالمه را ندارد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

اطلاعیه دادستانی تهران برای دفاع از اجرای حکم اعدام ریحانه جباری

۲ آبان ۱۳۹۳
خواندن در ۳ دقیقه
اطلاعیه دادستانی تهران برای دفاع از اجرای حکم اعدام ریحانه جباری