محمد نوری زاد، روزنامه نگار، مستند ساز ، از معترضان به انتخابات ۸۸ شب گذشته در خیابان داستور دستگیر شد.
اباذر نوریزاد فرزند او که در امریکا زندگی میکند در گفت وگو با «ایران وایر» میگوید: «پدرم ساعت هشت و پنج دقیقه شب به وقت تهران عکس هایی از طریق وایبر برای من ارسال کرده که نشان میدهد مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.» او پس از ارسال این عکسها در جملهای کوتاه برای فرزندش نوشته است: «در راه اوین»
نوری زاد البته همان وقت که عکسها را برای پسرش فرستاده، توانسته با منزلش در تهران تماس بگیرد: «پدرم در تماس با منزل گفتهاند که توسط سپاه دستگیر شده اند و در راه انتقال به دادسرای اوین هستند.»
نوری زاد مدت هاست در مکانهای مختلف قدم میزند و مطالباتش را روی پارچه سفیدی که به تن میکند مینویسد. او در فیس بوکش گزارش قدم زدن هایش و برخورد با مردمی که او را با لباسی پر از نوشته میبینند و جلو میآیند مینویسد. نوری زاد مکانهای انتخابیاش را قدمگاه مینامد و این بار خیابان پاستور قدمگاه او بوده. فرزندش میگوید: «دیروز اولین روزی بود که او قدم زدن در خیابان پاستور را آغاز کرده بود. او قرار بود از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ در خیابان پاستور قدم بزند اما گویا در همان ساعات اولیه درگیری پیش میآید . سپس ایشان دستگیر میشوند. فکر میکنم ایشان را ابتدا به یک کلانتری منتقل کردهاند و بعد به دادسرای اوین.»
ساختمان ریاست جمهوری و منزل میر حسین موسوی از رهبران جنبش سبز در خیابان پاستور واقع شده است.
اباذر نوریزاد میگوید: «پدرم برای پس گرفتن اموالشان که توسط سپاه ضبط شده است و رساندن صدای ظلومیت مردم ایران برای قدم زدن به خیابان پاستور رفته بود.» محمد نوری زاد بارها در صفحه فیس بوکش نوشته که اموالش که در زمان بازداشت توسط سپاه ضبط شده به او بازگردانده نشده است.
نوری زاد هفته گذشته در فیس بوکش اعلام کرده بود که در خیابان پاستور قدم میزند. او نوشته است: «در خیابان پاستور قدم خواهم زد. نه یکجای خاص، بل طولِ این خیابان جولانگاهِ من خواهد بود. خواسته ام چیست؟ اموالم. من، نه بیش از حق خویش می خواهم نه کم. اموال مرا پس بدهند تا راهم را در پیش بگیرم و بروم پیِ کارم. این را نه از آن روی می گویم که پیش از این نگفته ام، نه، می گویم تا فردا روزی اگر بلایی به سرم آوردند، نگویند فلانی فردی شورشی بود و مدام به صورت امنیت ملی خراش می انداخت و باید ترتیبش داده می شد. من همه ی مسیرهای قانونی را برای پس گرفتن اموالم طی کرده ام. بارها و بارها. در یک قلم، شخصِ سرپرستِ دادسرای مستقر در زندان اوین - آقای تورک - از پیگیری های مداوم من خبر دارد. من بر این سخنِ پایانی از این روی تأکید می ورزم که فردا اگر حادثه ای رخ داد، مردمان بگویند: برادران سپاهی – که آوازه ی اسلامِ ناب شان کهکشان ها نیز لایقِ حملِ خود نمی داند – اموال شخصیِ پیرمردی را از خانه اش برداشتند و بردند و پس ندادند و خود وی را نیز زدند و نابودش کردند. می گویم: اگر در حینِ عبور از خیابان پاستور، پیرمردی سپید پوش و پرچم به دوش دیدید، خیال مکنید که وی برای جنجال آفرینی آنجاست. در دل بگویید شاید این پیرمرد، فانوس دریاییِ این تلاطم خاموش است. برای که؟ برای آنانی که هنوز کلمه ی سپاه و کلمه ی پاسدار و واژه ی حق الناس و عبارت جمهوری اسلامی و طمطراقِ آیت اللهی جماعتی، هنوز به اعتبار و ارزش و جانبداری آمیخته است.»
اباذر نوری زاد میگوید: «خانواده در حال پیگیری وضعیت پدرم هستند اما هنوز خبر جدیدتری نشنیدهاند.»
محمد نوری زاد تا قبل از انتخابات ۸۸ از حامیان سرسخت رهبری و مخالف شدید جریان اصلاح طلبی بود. اما بعد از انتخابات بحث برانگیز سال ۸۸ به صف منتقدان پیوست و انتقاد خود را در قالب نامههای سرگشاده خطاب به آیت الله خامنهای منتشر کرد. او به دلیل انتشار همین نامهها دستگیر شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر