close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان تهران

یک سرهنگ بازنشسته از مامور شهرداری کتک خورد/ شهرداری: در کارخدمات رفاهی دخالت کرد

۱۸ شهریور ۱۳۹۳
خواندن در ۷ دقیقه
یک سرهنگ بازنشسته از مامور شهرداری کتک خورد/ شهرداری: در کارخدمات رفاهی دخالت کرد
یک سرهنگ بازنشسته از مامور شهرداری کتک خورد/ شهرداری: در کارخدمات رفاهی دخالت کرد

استان وایر- رییس کمیته ایمنی شورای شهر با اعلام زخمی شدن یک سرهنگ بازنشسته از سوی مامور مددکار اجتماعی شهرداری گفت: «چرا هنوز شهرداری اقدامی اساسی در خصوص جلوگیری از این اتفاقات انجام نمی‌دهد.»

به گزارش آنا، «معصومه آباد»، عضو اصول گرای شورای اسلامی شهر تهران با تذکر در صحن علنی شورای شهر درباره عملکرد خشونت بار شهرداری در برخورد با این شهروند، در تشریح جزییات این حادثه گفت: « یکی از شهروندان که در حال گذر از خیابانی بوده است با دیدن صحنه درگیری مددکار شهرداری با یک متصدی شهرداری برای پادرمیانی بین این دو نفر وارد عمل شده و زخمی می‌شود.»

وی افزود: «در این حادثه که گزارش آن را به طور کامل مشاهده کردم، این شهروند به شدت از ناحیه گردن آسیب دیده است.»

آباد گفت: «چیزی که بسیار ما را متاثر کرد این بود که او رییس کلانتری آزادی بوده و از خود پرسیدم وقتی که چنین فردی از ماموران شهرداری تا حدی کتک می‌خورد که کارش به بیمارستان می‌کشد، چه طور می‌توانیم جان شهروندان عادی را در مقابل این افراد حفظ کنیم.»

رییس کمیته ایمنی شورای شهر از معاون خدمات شهری شهرداری تهران خواست برای پیش‌گیری از چنین اتفاقاتی که منجر به آسیب دیدگی شهروندان می‌شود کمیته‌ای تشکیل دهد تا نظارت دقیقی بر فعالیت چنین شرکت‌های پیمان‌کاری و ماموران آن داشته باشد.

اما به گزارش امید، «مجتبی عبدالهی»، معاون خدمات شهری شهرداری تهران در صحن علنی در این باره توضیح داد و گفت: «ما از این واقعه متاسفیم. این برادر عزیز و بزرگوار و شهروند خوب که پیش از این در نیروی انتظامی بوده، در کار واحد خدمات رفاهی و مشارکت های اجتماعی که نیروی انتظامی هم در آن حضور داشته، دخالت کرده و منجر به درگیری شده است. پیمان کاران به همراه یک نیروی انتظامی در حال جمع آوری یک متکدی با وضعیت نامناسب بودند که این شهروند دخالت کرده و با اعتراض و نقض قوانین ماجرا به درگیری ختم می شود .  این شهروندعزیز در بیمارستان بستری شده ولی این که می گویند گردنش شکسته درست نیست چون اگر شکسته بود، قطع نخاع می شد ولی الان قطع نخاع نشده است.»

او درباره اقدامات شهرداری برای دلجویی از این مصدوم گفت: «این برادر در شهرداری حاضر شد و فیلمش هم موجود است. مطلب این درگیری در روزنامه ایران منتشر شد و او فردای آن روز تکذیب کرد. شهردار منطقه به عیادت او رفته و او هم‌رده و همکار جناب سرهنگ "بیات" است که مسوول اجراییات شهرداری است و در دفتر ایشان نشسته است. ما از این واقعه ناراحت هستیم و تلاش داریم این موضوع را پی گیری کنیم و اعضای شورای شهر هم بهتر است قبل از تذکر این موارد، از صحت و سقم این مطالب آگاه شوند.»
ایران در چهارم شهریور ماه گزارش داد «احمد جلیل نژاد»، سرهنگ بازنشسته در هواخواهی از پیرمرد مسافر وقتی به خشونت ماموران پیمان‌کار شهرداری در جمع آوری کارتن خواب ها اعتراض کرد، با حمله شش مرد قوی هیکل تا یک قدمی مرگ پیش رفت. جلیل نژاد سال ۸۲ در سمت ریاست کلانتری ۱۳۵ آزادی تهران نشان کلانتر نمونه را گرفته است.

بنابراین گزارش، ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه صبح یک شنبه دوم شهریورماه، رهگذرانی که از پله های متروی خیابان «خیام» بیرون می آمدند با صحنه دردناکی روبه رو شدند. شش مرد قوی هیکل در حال کتک زدن مردی سال خورده بودند. پنج نفر از این مردان لباس فرم شهرداری به تن داشتند و دیگری استوار پلیس بود.

شروع حادثه

پیرمرد شهرستانی که برای خرید به بازار تهران رفته بود، بعد از یک روز سخت و خسته از گرمای شهریورماه پایتخت، بعد از بالاآمدن از پله های مترو و زمانی که پاهایش دیگر توان حرکت نداشتند، پلاستیک هایی که خرید هایش را درون آن قرار داده بود، روی زمین گذاشت و روی سکوی کنار ورودی مترو نشست تا چند دقیقه ای استراحت کند و بعد از آن به سمت ترمینال جنوب حرکت برود. چند ثانیه بعد ماموران اداره آسیب های اجتماعی شهرداری تهران به سمت وی آمدند و قصد سوار کردن پیرمرد مسافر به مینی بوس سفید رنگی را داشتند که ویژه جمع آوری معتادان و کارتن خواب ها بود. پیرمرد نحیف اصرار بر این داشت که نه معتاد است و نه کارتن خواب و فقط برای چند لحظه قصد استراحت دارد.

بنابرگزارش ایران، مامور قوی هیکل تر با کف پا به سینه پیرمرد لاغر اندام کوبید و مرد شهرستانی نقش زمین شد. همین موقع بود که یک شهروندپس از بالا رفتن از پله های مترو و دیدن این صحنه ، به سمت پیرمرد تنها دوید و اورا از روی زمین بلند کرد. اما یکی از ماموران، پیرمرد را از دستان او بیرون کشید و سپس با صدا کردن همکارانش به این سرهنگ بازنشسته حمله کردند. احمد جلیل نژاد در حالی که تازه به هوش آمده بود و با گردن و کمر به شدت آسیب دیده و روی تخت اورژانس بیمارستان سینا از درد می نالید، ماجرای درگیری ماموران اداره آسیب های اجتماعی شهرداری را به خود شرح داد. 

وی گفت: «وقتی از مترو بیرون آمدم، با صحنه ای روبه رو شدم که باورش برایم سخت بود. یک مامور بلند قد و چهارشانه یقه پیرمردی را گرفته و از زمین جدا کرده بود. بعد از چند ثانیه او را رها و دوباره همان کار را تکرارکرد و این بار، او را به شدت روی زمین انداخت. طاقت نیاوردم و خودم را بالای سر پیرمرد رساندم و با فریاد اعتراض کردم. همین فریاد ها کافی بود تا ماموری که نزدیک ما بود، بقیه همکارانش که چهار نفرشان لباس فرم سفید رنگ شهرداری و یکی از آن ها لباس فرم پلیس به تن داشتند را صدا کند و با هم به من حمله کردند.آن قدر کتکم زدند که نفهمیدم چه بلایی سرم آمده است. چشمانم سیاهی می رفت و هیچ کجا را نمی دیدم. در همین هنگام یکی از آن ها که نسبت به بقیه جثه بزرگ تری هم داشت، پشت یقه ام را گرفت و داخل مینی بوس انداخت اما این پایان ماجرا نبود و آن ها به داخل مینی بوس آمدند و دوباره به جانم افتادند و...وقتی به هوش آمدم، درد زیادی در همه جای بدنم احساس می کردم. به سختی نگاهی به ساعتم انداختم و فهمیدم حدود دو ساعت بی هوش بوده ام. مینی بوس هنوز در حال حرکت بود و آن ها مشغول حرف زدن با هم بودند.همان موقع، آن مامور پلیس بالای سرم آمد و گفت یا تعهد بده تا آزادت کنیم یا این که تو را تحویل کلانتری می دهیم. من هم که از تهدیدهای اوتعجب کرده بود گفتم خودم سرهنگ پلیس و بازنشسته ام و خواستم هرچه سریع تر به کلانتری برویم و ماجرا را با پلیس در میان بگذاریم.آن ها که متوجه به سنگ خوردن تیر تهدیدهایشان شدند، در خیابانی خلوت توقف کردند و با پرتاب کردن من به بیرون از مینی بوس، بلافاصله فرار کردند. با وجود درد زیادی که درکمر و گردنم احساس می کردم و گیجی سرم که ناشی از بیهوشی ام بود، سرم را از روی زمین بلند کردم و توانستم شماره پلاک مینی بوس را بردارم؛ یک مینی بوس سفید رنگ با پلاک عمومی... ۶ع۴۱ که آرم سبزرنگ شهرداری روی آن نقش بسته بود.
توان بلند شدن از جایم را نداشتم، خیابان به نظرم آشنا می رسید؛ یکی از کوچه های فرعی خیابان "شهید سخایی" بود. درست جلوی در غربی ساختمان مرکزی یک بانک روی آسفالت افتاده بودم که نگهبان مهربان این بانک به کمکم آمد و با اورژانس تماس گرفت. بعد از رسیدن به بیمارستان سینا و معاینات پزشکان بود که متوجه شکستگی گردن و صدمه جدی به چند مهره کمرم شدم، نمی دانم بعد از این حادثه توان حرکت دادن پاهایم را دارم یا خیر.»

گزارش ایران می افزاید ماموران پلیس نیز دقایقی بعد از اطلاع یافتن از این حادثه توسط حراست بیمارستان سینا، به اورژانس اعزام شدند و پی گیری های لازم برای دستگیری عاملان این درگیری آغاز شد.از سوی دیگر آزمایش های «ام آر آی» و «سی تی اسکن» نیز حکایت از یک اتفاق جبران ناپذیر داشتند.علاوه بر آسیب های فراوان وارد آمده بر بدن این شهروند، یکی از مهره های گردن او به طور کامل له شده است.

بنا بر این گزارش، تحقیقات پلیسی نشان داده دوربین های مداربسته موجود در محل حادثه صحنه های این اقدام ماموران پیمان کار شهرداری را ثبت کرده اند و با دستور قضایی این تصاویر در اختیار تیم تحقیق پلیس قرار خواهد گرفت.

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش چهل و دوم )

۱۸ شهریور ۱۳۹۳
عیسی سحرخیز
خواندن در ۷ دقیقه
هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش چهل و دوم )