استان وایر- شهردار منطقه ۴ تهران در واکنش به کشته شدن یک کارگر توسط کارکنان منسوب به شهرداری گفت: «این موضوع ارتباطی به شهرداری ندارد و درگیری عوامل پیمانکار بازیافت زبالهها در منطقه و یک کارگر بوده است.»
«علیرضا جاوید» افزود: «این موضوع را میشود از خود پیمانکار پیگیری کرد زیرا این افرادی که با کارگر درگیر شده اند، از کارکنان شهرداری نبودهاند.»
جاوید در پاسخ به این که گفته می شود خودرو این افراد دارای آرم شهرداری بوده است، گفت: این موضوع صحت ندارد و پیمانکار موضوع را درکلانتری صورت جلسه کرده است که افراد، عوامل پیمانکار بودهاند.»
وی درباره نظارت شهرداری بر پیمانکاران گفت: «عوامل پیمانکاران تحت نظارت خود آن ها هستند و افرادی که در این موضوع حضور داشتند، زیر مجموعه پیمانکاران بودهاند.»
«علی چراغی» بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران گشت سد معبر منسوب به ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری تهران به مدت یک هفته در بیمارستان بستری شده بود که سرانجام روز پنجشنبه ۲۳ مردادماه در بیمارستان نورافشار تهران جان باخت.
در واکنش به سخنان شهردار منطقه چهار تهران، «محمد چراغی»، برادر کارگر فوت شده به ایلنا گفت: «معاون عمرانی شهردار منطقه به همراه فردی که خود را مسوول بخش سلامت شهرداری معرفی کرد، در طول یک هفتهای که برادرم بستری بود دو بار به بیمارستان آمدند. اگر این موضوع هیچ ارتباطی با شهرداری نداشته است، به چه منظوری برای عیادت از برادرم به بیمارستان آمدند و چرا مثلا مسوولان وزارت نفت به عیادت برادرم نیامدند؟»
وی ادعا می کند که مبلغ پنج میلیون تومان پول نیز به حسابش واریز شده است.
در همین حال سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس با انتقاد از اقدام ماموران شهرداری در ضرب و شتم این کارگر که منجر به فوت وی شده است، گفت: «این اقدام غیر اخلاقی و غیرانسانی است که از سوی ماموران شهرداری انجام شده و بدونشک کمیسیون اجتماعی آن را پیگیری میکند و از مسوولان مربوطه دعوت خواهد کرد تا نسبت به این اتفاق پاسخگو باشند زیرا در این حادثه جان یک انسان از بین رفته است.»
«ایرج عبدی»افزود:« متاسفانه این برخوردها، غیراخلاقی و غیر انسانی است که از سوی شهرداری صورت گرفته است.»
نماینده مردم خرمآباد در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر ضرورت حفظ شأن و جایگاه کارگران از سوی نهادهای مختلف بهویژه شهرداری، ادامه داد: «بدونشک ضروری است با شدیدترین شکل ممکن با عوامل این اقدام برخورد شود تا بار دیگر شاهد این تخلفات در هیچ نهادی از جمله شهرداری نباشیم.»
پس از درگذشت «علی چراغی» بر اثر جراحات ناشی از درگیری با ماموران منتسب به شهرداری، «فرزاد» که از کسبه محل است در مورد این حادثه گفته است: «حوالی ساعت ۱۰ روز پنج شنبه، مرحوم چراغی را همراه پسرش در محل حادثه دیدم که با ماموران شهرداری سر و کله میزند. البته روزهای قبل نیز من او را در این اطراف دیده بودم که سوار بر خودروی وانت پیکانش در این اطراف میچرخید و با بلندگو به خرید و فروش ضایعات از اهالی محل میپرداخت. البته در روز حادثه در وانت مرحوم چراغی اثری از بار ضایعات نبود، خرید و فروشی هم نکرده بود و حتی صدایی از بلندگوی او شنیده نمی شد. ابتدا فکر کردیم یک جر و بحث ساده است، نمیدانستیم دقیقا دلیل بگو مگو سر چه چیزی است اما از حرفهای آنها جسته گریخته این طور میشنیدیم که راجع به بودن متوفی و کسب و کارش در این محل جر و بحث میکنند.»
«مهدی»، یکی دیگر از شهود حادثه میگوید: «کسانی که در مغازه سرگرم راهاندازی کار مشتریان بودند تصور میکردند که این سر وصدا به اهالی و همسایههای محل مربوط میشود و کسی گمان نمیکرد که این سرو صدا به جر و بحث متوفی با ماموران [منسوب به] شهرداری مربوط میشود. بگومگو ادامه داشت که ناگهان درگیری شروع شد. از چهار مامور تقریبا سه نفر با مرحوم چراغی درگیر شدند. وضعیت متوفی در مواجه با ماموران مغلوبه بود. در حضور پسرش که آن موقع داخل وانت پیکان نشسته بود، هم ناسزا میشنید و هم مشت و لگد میخورد. دست آخر درگیری خاتمه یافت، متوفی از آنها جدا شد، آمد و چند متری فاصله گرفت و بعد شروع کرد با تلفن همراهش تماس گرفت. نمیدانم به کجا اما احتمالا پلیس بود چون میشنیدیم که دارد نشانی محل درگیری را میدهد. هنگامی که مرحوم چراغی مشغول مکالمه با تلفن بود، دیدم که یک نفر از ماموران [منسوب به] شهرداری که در درگیری لباسش پاره شده بود، به سمت ماشین وانت مزدا رفت. ابتدا فکر کردیم میخواهد لباسش را عوض کند اما از پشت صندلی عقب خودرو چیزی را برداشت و بعد به سمت متوفی آمد و ضربهای به سر او زد. شدت ضربه چنان بود که وی در جا زمین خورد و همان موقع از دهانش کف و خون بیرون آمد.»
وی ادامه میدهد: «ضارب بعد از این واقعه به سمت ماشین حرکت کرد و دو نفر همکارش نیز اندکی بعد آقای چراغی را از زمین بلند کردند تا سرپا بایستد اما چون شدت ضربه به حدی بود که وی هوشیاریاش را از دست داده بود دوباره نقش زمین شد. دو نفر باقیمانده نیز با دیدن این صحنه آرام آرام از محل حادثه به سمت وانت مزدا دور شدند، دراین زمان دیگر مردم دور مرحوم چراغی که به زمین افتاده بود جمع شده بودند بنابراین ماموران [منسوب به] شهرداری که خودروی آنها در همان خیابان ۱۹۶ پارک شده بود، با سرعت به سمت اتوبان شهید باقری رفتند و محل حادثه را ترک کردند.»
«محمد»، یکی دیگر از شاهدان ماجرا که او نیز از کسبه محل است، در تشریح مشاهدات خود میگوید: «روی وانت دو کابینه مزدا آرم شهرداری بود اما دقیق نمیدانیم ماموران ضایعات بودند یا سد معبر. آن ها هیکل درشتی داشتند. تا آن جایی که یادم است لباس فرم تن آنها نبود. موقعی که متوفی را میزدند پسرش داد میزد که پدرم را نزنید. وقتی ضربه به سرش خورد و به زمین افتاد، پسرش به سمت ضاربین دوید و گفت او را کشتید در این بین او را هم کتک زدند و به کنار خیابان انداختند و در نهایت موبایل متوفی را ماموران شهرداری برداشتند و با خود بردند.»
«سعید» نیز که در زمان حادثه شاهد ماجرا بوده است، میگوید: «پلیس و اورژانس با تلفن کسبه از حادثه مطلع و پس از نیم ساعت تاخیر در محل حادثه حاضر شدند. فرار ضاربین آنقدر سریع بود که شاهدان تنها توانستند شماره پلاک آنها را بردارند و در اختیار ماموران نیروی انتظامی قرار دهند. در واقع همه ما غافلگیر شدیم. اصالا تصور نمیکردیم که این دعوا چنین پایانی داشته باشد وگرنه کافی بود یکی دو نفر مداخله میکردند تا قتلی اتفاق نیافتد.»
وی میگوید: «از بعد از حادثه تا به حال دیگر ماموران شهرداری را در این منطقه ندیدهایم. بعد از حادثه هم به عنوان شاهد جریان واقعه را به دستگاه قضایی شهادت دادیم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر