استان وایر: قلب، کلیه ها، کبد و بخشی از اعضای بدن "حدیثه قاسمی" دختر دانشجوی 21 ساله ای که روز یکشنبه نوزدهم مرداد ماه "قربانی زمینی" سقوط هوایپما شد دستکم به هفت بیمار نیازمند پیوند، زندگی دوباره بخشیدند.
حدیثه قاسمی، دختر 21 ساله و دانشجوی رشته رادیولوژی دانشگاه تهران بود که صبح یکشنبه در چند متری محل سقوط پرواز تهران-طبس بر اثر برخورد با کامیون دچار مرگ مغزی شد.
این دختر 21 ساله که ساکن شهریار و دانشجوی میکروبیولوژی دانشگاه تهران بود صبح یک شنبه هنگام سقوط هواپیما درحالی که قصد رفتن به دانشگاه را داشت، در مسیر شهریار به میدان آزادی به عنوان مسافر در یک دستگاه تاکسی در حال حرکت بود، اما وقتی صدای مهیب هواپیمای درحال سقوط به گوش رسید، بسیاری از رانندگان و عابران از جمله راننده این تاکسی چشم به آسمان دوختتند و در همین لحظات بود که راننده تاکسی وقتی سرگردانی هواپیما در آسمان و احتمال برخورد آن را با خود دید دچار انحراف شده و با یک دستگاه کامیون خاور برخورد کرد.
براثر این تصادف، حدیثه قاسمی به شدت مجروح و ساعت ها بعد به دلیل "خالی نبودن اتاق آی.سی.یو" در بیمارستان فیاض بخش تهران دچار مرگ مغزی شد.
حدیثه چند روز پیش از سقوط هواپیما کارت اهدای عضو را پر کرده بود و به همین دلیل پدر و مادرش با اهدای اعضای بدن این دانشجوی جوان از جمله اهدای قلب، کبد و کلیه های او موافقت کردند.
روزنامه ایران خبر داده است که اعضای اهدایی حدیثه طی روزهای دوشنبه و سه شنبه به بیماران نیازمند پیوند زده شد و دستکم به هفت بیمار زندگی دوباره بخشیده است.
"قربانی زمینی" سقوط هواپیمای ایران-140
محمد قاسمی، پدر 48 ساله "حدیثه" با اشاره به اینکه دخترش متولد 13 آذر سال 72 و دانشجوی ترم پنجم رشته رادیولوژی دانشگاه تهران بود، به روزنامه ایران می گوید: "حدیثه روز یکشنبه 19 مرداد مثل همیشه در جاده شهریار به سمت تهرانسر در تاکسی نشسته و به طرف دانشگاه میرفت و کامیونی جلوتر از تاکسی آنها در حال حرکت بود که ناگهان مسافران متوجه میشوند هواپیمایی در آسمان در حال سقوط است و فاصله چندانی با آنها ندارد راننده کامیون به سرعت ترمز میکند و راننده تاکسی برای فرار از این وضعیت مجبور به ترمز میشود بر اثر این تغییر وضعیت ناگهانی حدیثه که در صندلی جلو نشسته بود به کامیون کوبیده شده و بشدت آسیب میبیند."
پدر حدیثه قاسمی همچنین می گوید: "ساعت 10 صبح بود مردی ناشناس به من زنگ زد و گفت دخترم در این جاده تصادف کرده است همان لحظه به واسطه شغلی که دارم داشتم مشکلات بیمارستانی یک مادر شهید را رفع میکردم. به سرعت از اداره بیرون زدم همان زمان بود که خانمیاز حراست فرودگاه مهرآباد زنگ زد هواپیمایی سقوط کرده است و بر اثر آن تصادفی رخ داده و دخترم را با آمبولانس به بیمارستان بردهاند و مدارکش در حراست فرودگاه است."
محمد قاسمی با تاکید براینکه "نمیدانم چطور خود را به بیمارستان رسول اکرم رساندم در طول مسیر به همسر و اقوام اطلاع دادم"، می گوید:"وقتی وارد بیمارستان شدم گفتند چنین بیماری نداشتهاند نیم ساعت با وضعیتی پریشان به جست و جو پرداختم ولی بیفایده بود و با اقوام و آشنایان قرار گذاشتیم تمام بیمارستانهای همجوار را بگردیم تا دخترم را پیدا کنیم. بیمارستانها شلوغ بود و هیچ کس جوابگو نبود"، و هنگامی که "همسرم با برادرش به بیمارستان فیاضبخش 2 رفته بودند اما گفته بودند چنین بیماری نداریم، هنگامی که در حال خارج شدن از بیمارستان بودند ناگهان همسرم لنگه کفشی را دیده بود که شبیه کفشهای حدیثه بود وقتی خود را به مجروحی که روی تخت بوده میرساند از روی مانتوی حدیثه او را شناسایی میکند."
اتاق آی.سی.یو خالی نبود
پدر حدیثه با اشاره به اینکه "به علت خونریزی طحال او را به اتاق عمل برده بودند"، گفته است: "ساعت 4 بعد از ظهر بود که دخترم را بیهوش وارد بخش کردند؛ نیاز فوری به آیسییو داشت به عنوان یک پدر برای فرزندم که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد برای خالی شدن آیسییو التماس میکردم تا شاید بتوانم در مراکز دیگر آی سی یو خالی پیدا کنم اما وقتی نگاهم به بیماران دیگر میافتاد احساس میکردم دختر من مثل همه بیماران دیگر است نمیتوانستم خودم را راضی کنم که حق دیگران پایمال شود"، تا اینکه "ساعت 11 شب بود که پزشکان اعلام کردند حدیثه مرگ مغزی شده است."
"اهدای عضو" خواست حدیثه بود
محمد قاسمی با اشاره به اینکه "در آن لحظه به اهدای عضو فکر نمیکردم و مدام این فکر در ذهن من مرور میشد که پنج شب پیش به مادرش گفته بود یک سال دیگر پایاننامهاش تمام میشود و میخواهد با یک پزشک مطب دایر کنند."
پدر حدیثه می گوید: "ساعت چهار و نیم صبح بود که در بیمارستان به این فکر افتادم اعضای بدن حدیثه را اهدا کنیم در همان زمان همسر دایی حدیثه پیش من آمد و گفت میخواهد موضوعی را بیان کند، از من پرسید طاقت شنیدن حرفی را دارم یا خیر. پیامکی را از دخترم نشان داد که در متن آن نوشته بود تاریخ 17 مرداد فرم و درخواست کارت اهدای عضو را پرکرده است."
محمد قاسمی با تاکید براینکه با همسرش به این نتیجه رسیدند که با اهدای عضو "قلب حدیثه برای همیشه خواهد تپید"، می گوید: "من در این بخشش خود را سهیم نمیدانم چون خواسته دخترم بود و من از آن بیاطلاع بودم. او خواسته بود تا سرنوشت چنین رقم بخورد، شروع این کار بزرگ با او بود و ادامهدهنده این راه ما هستیم به عنوان یک ایرانی که سهمی در این کار بزرگ نداشتم به دخترم افتخار میکنم او کاری را کرد که من به عنوان یک پدر این کار را تایید کرده و میپسندم."
مهدیه حضرتی، مدیر داخلی واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی بهشتی، به خبرگزاری ایرنا گفت:" روز دوشنبه مرگ مغزی این دختر دانشجو توسط پزشکان به تایید رسید."
به گفته مهدیه حضرتی "قلب، کلیه ها و کبد حدیثه قاسمی به چهار نفر اهدا شده و به این ترتیب این دختر 21 ساله به چهار نفر زندگی دوباره بخشیده است و "همچنین با اهدای نسوج این دختر دانشجو کیفیت زندگی به 10 تا 15 نفر از بیماران نیازمند" اهدا شده است.
قلب حدیثه همیشه با ما است
محمد قاسمی، پدر حدیثه قاسمی، می گوید: حدیثه دلش میخواست به بیماران خدمت کند و آنها را از درد و رنج بیماری نجات دهد اما این اتفاق باعث شد تا او با اهدای اعضای بدنش اخلاقی پزشکی را به یادگار گذارد. همه امیدم در زندگی تپیدن قلب دخترم در سینه همنوع ام است این مراسم تمام میشود و در نهایت من و مادرش هستیم که باید با امید تپیدن قلب حدیثه زندگی کنیم به این باور رسیدهایم که از این به بعد به این فکر کنیم او پزشکی حاذق است که در گوشهای از این کشور در شهری به مردم خود خدمت میکند. درست است که او را در ظاهر نمیبینیم اما قلب حدیثه همیشه با ما است."
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر