استان وایر، ترمه ایرانی- 93 درصد مطالب مطبوعات ایران، ستایشی و تنها 7 درصد انتقادیاند. از این مطالب انتقادی هم تنها 3 درصد نقد و 4 درصد باقی «نِق» هستند.
این اعداد نتیجه پژوهش دکتر مهدی محسنیان راد بر روی هزاران صفحه از نمونه مطبوعات ایران در سراسر کشور است که از بین این تعداد صفحات، تنها با 726 صفحه مطلب انتقادی در مطبوعات برخورد کرده است و بقیه در ستایش و یا انتشار عکسها و تصاویر غیر خبری بودهاند.
البته به گزارشمهر، وی گفته است :«اگر جهتگیریهای منفی در مورد مسایلی مانند مشکلات موجود در فوتبال، کمبود اتوبوسهای تندرو،موضوع طلاق و... را هم کنار بگذاریم و به آنها به جای نقد بگوییم "نِق" و نقد را شامل آن چیزی بدانیم که بیانش مستلزم شهامت و عبور خبرنگار از منافع شخصی است، در همان 7 درصد مطالب انتقادی هم تنها 3 درصد نقد و 4 درصد باقی "نِق" هستند. در همین حال، اگر نقد را هم به دو بخش نقد بسیار حساس و حساس تقسیم کنیم، خواهیم دید که سهم نقدبسیار حساس تنها 16 صدم درصد است.»
وی که در نشست موسسه آموزشی مکتب خبر با عنوان «الگوی آرمانی رابطه دولت، مطبوعات، ملت» سخن میگفت، اضافه کرده است:« نوع مثالی مطبوعات ایران نشان میدهد از میان 7 درصد مطالب زیر چاپ که دارای جهتگیری انتقادی هستند، تنها 5/1 درصد با رویکرد احساسی و عاطفی با مخاطب روبهرو شده و 7 صدم درصد فحاشگونه و تمسخرگونه با خوانندگان خود روبهرو میشوند و البته در این میان، 8/4 درصد نیز خردگرا و مستدل صحبت میکنند که این استدلالها را هم بیشتر میتوان در میان نقها دید تا نقدها.»
محسنیانراد در این پژوهش به سه دهه برخورد حکومتمردان ایرانی با مطبوعات و بررسی گفتهها، بایدها و نبایدهای اعلام شده از سوی مسوولان رده بالای حکومتی در مورد مطبوعات ایران پرداخته است. نتیجه نشان میدهد که 61درصد مطالب آنها در مورد مطبوعات به این اختصاص یافته که آنها چه کار باید بکنند و چگونه باید باشند. 21 درصد از سخنان آنها، گوشزد کردن نقاط منفی فعالیت روزنامهنگاران بوده و تنها 10 درصد از حرفهای آنها در مورد مطبوعات، نکات مثبت فعالیت روزنامهنگاری را مورد اشاره قرار داده است. در آن 61 درصد هم حتی یک توافق 50 درصدی در میان گفتهها وجود نداشته است.
به گفته این استاد علوم ارتباطات اجتماعی، این یعنی حکومتمردان ایران در سه دهه گذشته در رویارویی با مطبوعات دچار نوعی سرگردانی بودهاند به گونهای که گزارههای طرفداری از هیچ کدام از تئوریهای آنها در مورد مطبوعات، طرفدارانی به اندازه 50 درصد هم نیافته است. این در حالی است که روزنامهنگاری سالهاست در ایران حرفهای دانشگاهی است و بایدها و نبایدهایش را باید دانشگاهها تعیین کنند نه افرادی که دارای مناصب حکومتی و دینی هستند.
محسنیانراد با استناد به سورههای رعد و نساء میگوید:«من معتقدم در نظام اسلامی مهمترین کارکرد رسانهها دیدبانی انواع ستم و نقد بلند آن است.»
نتیجه پژوهش محسنیانراد همچنین حاکی از آن است که محتوای مطبوعات کشور کمتر دیدنی و بیشتر خواندنی و خریدنی است. به عبارت دیگر 65 درصد محتوای مطبوعات کشور خواندنی، 23 درصد خریدنی (آگهی) و 12 درصد نیز دیدنی است. البته تصاویر مطبوعات ایران بیشتر پروپاگاندا است تا تصویر.
براساس این پژوهش، حدود 44 درصد سطح زیر چاپ مجموع مطبوعات کشور مربوط به یومیههای سیاسی و اجتماعی سراسری است که در تهران منتشر میشوند. سطح عمدهای از این مطبوعات به طور عمده نشریههای حکومتی و حزبی هستند که لباس مستقل بر تن دارند.
محسنیان راد میگوید:« در پژوهشی که به تازگی از میان 24 روزنامه یومیه سراسری در ایران انجام دادهام، متوجه شدم که پنج روزنامه وابسته به حکومت شامل همشهری، جام جم، کیهان، اطلاعات و ایران 70 درصد مجموع آگهیها را در اختیار دارند و 30 درصد بقیه در اختیار 19 روزنامه دیگر است. سهم آگهیهای ثبتی (آگهی توزیع شده از سوی قوه قضاییه) که منشاء حکومتی دارند، در نشریههای جناح راست که لباس مستقل به تن دارند حدود دو برابر نشریههای جناح چپ است.
میافزاید:«اگر روزنامههای محلی با توزیع سراسری را که سخن عمده آنها تقلید از روزنامههای سراسری چاپ تهران است، از مطبوعات محلی کسر کنیم، سهم مطبوعات واقعی محلی برای توزیع در کشور 3/5 درصد است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر