«امروز در جلسه هیات رییسه مصوب کردیم که کیروش بمونه، ولی کفاشیان نمی تونه پولشو بده. مصوب کردیم که دیگه فردا نگن فدراسیون نخواست، ولی پولش را نداریم. ببین! کیروش گفته خودش سالی دو میلیون دلار میخواهد؛ برای کادر فنی خودش هم یک میلیون دلار، که می شود سه میلیون دلار. احتمالا هر سال هم حدود یک میلیون دلار اردو و هزینه و اینها، که می شود چهار میلیون دلار. چهار سالش می شود، 16 میلیون دلار که اگر 3هزار تومان هم حساب کنیم، بیشتر از 45 میلیارد تومان می شود. فدراسیون از این پول ها ندارد.»
این جملهها، بخشی از گفتههای یکی از اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال با دوست خبرنگارش است. جام جهانی هنوز آغاز نشده بود و فدراسیون فوتبال از پس برگزاری اردوهای درخواستی کیروش برنمی آمد. وضعیت فدراسیون فوتبال در ایران عجیب و غریب است. «علی کفاشیان» شعار «استقلال» می دهد ولی در عمل دست نیاز به سمت دولت دراز می کند. او بارها اعلام کرده است که فدراسیون توان پرداخت هزینه های سرمربی تیم ملی ایران را ندارد.
«کسی که به درختی تکیه می دهد و به رویاهایش فکر می کند، نمی تواند موفق شود. باید تلاش خود را انجام دهد تا به خواسته اش برسد.» این جملهها هم بخشی از صحبت های کیروش در روز اول حضورش در ایران است. او جدی و رسوخ ناپذیر نشان داد. این روحیه را تا روز آخر حفظ کرد. شاید سه بازی آخر برای صعود به جام جهانی برزیل، سخت ترین روزهای زندگیش بود. انتقادها به فدراسیون فوتبال اوج گرفته بود و همه خواستار برکناری کفاشیان و کیروش بودند. در همان روزها بود که کفاشیان مستاصل به کمپ تیم ملی رفت تا با سرمربی تیم ملی فوتبال جلسه داشته باشد.
کیروش روبه روی او نشست و گفت:«چیه آقای رییس؟! چرا مضطربی؟ چرا ناراحتی؟ از این سه بازی می ترسی؟ من درستش می کنم. من تیم را به جام جهانی می برم. تو برو برای فوتبال پول در بیاور، نگران هیچی هم نباش!»
حتی خود کفاشیان هم آن روز را جدی نگرفت. کیروش به قولش عمل کرد ولی کفاشیان مثل همه روزهای مدیریتش، همان گونه در جا زد.
تیم ملی با برد مقابل کره، به عنوان صدرنشین گروه به جام جهانی صعود کرد. ایران در رنکینگ، بعد از سال ها صدرنشین آسیا شد. برد مقابل کره جنوبی، کیروش را محبوب کرد اما او همچنان گوشت تلخ بود. در مصاحبه ای گفت:« از جانب تیم ملی و شخص خودم اعلام میکنم وقتی برنده میشویم، خیلیها برای انداختن عکس یادگاری جلو میآیند اما برنامهها و توقعات ما را برآورده نمیکنند. من و دستیارانم وقتی به کشورمان رفتیم، بدون اسکناس و پول، فقط عکس یادگاری در جیب داشتیم. هیچ جای دنیا عکس یادگاری را جای پول قبول نمیکنند.»
او خواستار حمایت از برنامه هایش شد و حتی اعلام کرد:« ما جام جهانی را پیش رو داریم و من برنامه خود را برای حضور خوب در این بازیها ارایه دادهام. اما اگر می خواهید بگویید که "به جام جهانی برویم و از گروه خود صعود کنیم که چه بشود"، من هم عقب مینشینم و این برنامه را به سطل زباله میاندازم. وقتی من پیشنهادی میدهم، افراد فکر میکنند که آن حرف را به خاطر منافع شخصی خودم زدهام در حالی که دقیقا عکس این مساله است و من پیگیر منافع ملی فوتبال بودهام.»
او هر روز انتقاد می کرد اما گویی انتقادهایش برای مدیران فوتبال عادی شده بود. قراردادی هم برای آینده بسته نشد. احتمالا علی کفاشیان تصور می کرد که می توان مثل وزیر ورزش، با کیروش هم بازی کرد. اما او چهره متفاوتی بود:« وقتی كه آمار فيفا را مطالعه كردم، درك من بسيار ساده بود. در واقع، فوتبال ايران مدت 30 سال در يك خط حركت كرده و هيچ ارتقا و پيشرفتی نداشته است. اين چيزی نيست كه من بگويم بلكه آن چيزی است كه در آمار فيفا گفته میشود. ايران سه بار به جام جهانی رفته و در همان مرحله گروهی، به خانه بازگشته است. اكنون ما شانس چهارمين حضور در جام جهاني را داريم و سوال، بسيارساده است. نياز است به اين سوال پاسخ دهيم كه آيا بايد به برزيل برويم و در آن جا ارتقا داشته باشيم يا اين كه برويم و مثل همان سه دوره گذشته به خانه بازگرديم؟»
جمله کیروش بعد از قرعه کشی جام جهانی، هیچکس را تکان نداد. او همچنان برای بستن قرارداد با ایران، مشتاق بود. به شناخت درستی از فوتبال ایران رسیده و حتی ترکیب ایده آل را هم انتخاب کرده بود. ولی فدراسیون همچنان با برگ کیروش بازی می کرد تا جام آغاز شد. بیشتر مردم ایران از تیم ملی فوتبال به عنوان «کیسه گل» نام برده بودند اما بازی اول، نگرش خیلی ها را تغییر داد و بازی دوم همان اندک منتقدان کیروش و تیم ملی را وادار به حمایت کرد. آنها کیروش را علت بازی خوب تیم ملی ایران دانستند. وقتی مسی، دی ماریا و بسیاری از بزرگان فوتبال دنیا، مقابل بازیکنان تیم ملی فوتبال ناتوان نشان داده شدند، جو برگشت. حالا همه خواهان قرارداد کیروش شدهاند ولی دیر شده است. کیروش گویی با کشوری دیگر به تفاهم رسیده، هرچند هیچ چیز تمام شده است.
صفحه «کمپین تمدید قرارداد کارلوس کیروش» در چند ساعت، به ده ها هزار لایک رسید. صفحه فیسبوک «اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور ایران پر از پیام های مردمی برای تمدید قرارداد با کیروش شد. سایت فدراسیون فوتبال ناگهان مورد حمله ایرانی ها قرار گرفت تا فدراسیون با کیروش تمدید قرارداد کند. همه ایران یک درخواست شد: «قرارداد کیروش را تمدید کنید.»
کار به جایی رسیده است که گفته می شود معاون اول رییس جمهور به وزارت ورزش ایران دستور داده تا گزارشی از وضعیت قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال ایران تهیه کند تا رییس جمهور در جریان کامل قرار بگیرد. اما در این میان، علی کفاشیان همچنان می گوید پولی برای قرارداد کیروش در خزانه فدراسیونش نیست. او به قول ایرانی ها، خودش را به کوچه «علی چپ» زده است.
آخرین حرف های کیروش نگران کننده است. او نشان داده که اهل شوخی و نمایش نیست. سرمربی تیم ملی فوتبال در آخرین اظهارنظرش گفته است:« در 10 ماه گذشته با کارها و رفتارهایم بارها ابراز کردم که ماندن در ایران برایم افتخار است و دوست دارم که در خدمت ایران باشم اما متاسفانه در این مدت، برخی با من بازی کردند و این باعث شرمندگی من شد. عاشق ماندن در ایران بودم ولی برخی اجازه ندادند. وقتی برای خداحافظی به ایران بیایم، خواهم گفت که این افراد چه کسانی بودند... .» این یعنی پایان یک آرزو.
در ایران گفته می شود حتی علی کفاشیان با «حسین فرکی»، سرمربی فصل قبل «فولاد خوزستان» قرارداد امضا کرده است. فرکی دوست نزدیک «حمید سجادی»، معاون ورزشی وزارت ورزش و جوانان است و این روزها سجادی و کفاشیان در یک هتل حضور دارند. کیروش ولی هنوز برای رویایی که دارد، مصمم است؛ صعود به مرحله دوم جام جهانی که در طول تاریخ فوتبال ایران اتفاق نیفتاده است. اگر ایران صعود کند، او تبدیل به اسطوره ایرانی ها خواهد شد؛ چیزی در حد «کوروش» که ایرانی ها می پرستندش. اما هرچه هست، مشکل از او نیست؛ مشکل از ساختاری است که برای آینده، برنامه ای ندارد؛ مشکل از سیستمی است که همه چیز را به شوخی گرفت و از «فرصت» حضور کیروش استفاده نکرد. کیروش حتی اگر بماند، قطعا قیمتی به مراتب بالاتر از قبل خواهد داشت...
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر