میگفتند بازیکنان، «بورا میلوتینوویچ» (Bora Milutinovic) را دوست ندارند چون حس میکنند محدودشان میکند. رییس جمهور نظامی، «سانی آباچا» (Sani Abacha) هم که مانند اغلب نیجریهایها فکر میکرد صلاح تیم را بهتر از همه میداند، از او ناامید شده بود. «میلوتینوویچ»، این مربی صربِ مجرب و مکار، خودش هم میدانست که احتمالاً برکنار خواهد شد. او چند روز پیش از آغاز جام جهانی، در هتل خود در پاریس منتظر تماسی تلفنی بود که خبر اخراجش را به او بدهد.
میلوتینوویچ در جام جهانی 1990، مربی کاستاریکا و در 1994، مربی امریکا بود. اما بعید به نظر میرسید در سومین جام جهانی هم بر سر کار باشد.
تلفن زنگ خورد و آن چه شنید، شوکهاش کرد؛ آباچا دستور به برکناری او نداد چون مرده بود. دلیل مرگش، حملۀ قلبی در شب پیش گزارش شد؛ به ادعای برخی، پس از این که چند فاحشه را به اتاق خوابش دعوت کرده بود.
در فدراسیون فوتبال نیجریه، هیچ کس بی اذنِ رییس جمهور آب نمیخورد اما رییس جمهور مرده و میلوتینوویچ در امان بود.
او بازیکنانی بسیار باهوش و مستعد در اختیار داشت. پشت سر خط میانی، بازیکن معرکهای چون «ساندی اولیسه» (Sunday oliseh) بود، و جلوی او «جی-جی اوکوچا» (Jay-Jay Okocha) با فوت و فنهای خاص خودش.
در خط حمله، «دانیل آموکاچی» (Daniel Amokachi)، بازیکنی تنومند و یک تمام کنندۀ عالی، در کنار «ویکتور ایکپِبا» (Victor Ikpeba)، سرعتی بازی میکرد. «نوانکو کانو» (Nwankwo Kanu) هم بود که تنها با 21 سال سن، بسیار تیزهوش و با وجود پاهای بزرگش، روی توپ بسیار مسلط بود.
در مرکز دفاع، «تاریبو وست» (Taribo West) و «اوچه اوکِچوکویه» (Uche Okechukwe) جایگزین «استفن کشی» (Stephen Keshi) و «آگوستین اگواووین» (Augustine Eguavoen) شده بودند.
اغلب این بازیکنان کهنه کارهایی بودند که در سال 1994 قهرمان جام ملتهای آفریقا شده بودند؛ تورنمنتی که میتوانست آغازی برای حکمرانی نیجریه بر فوتبال قارۀ سیاه، ظرف یک دهۀ بعد باشد. اما وقتی آفریقای جنوبی، میزبان جام ملتهای 1996، دولت نیجریه را بابت اعدام «کن سارو-ویوا» (Ken Saro-wiwa)، نویسندۀ دگراندیش، به باد انتقاد گرفت، آباچا تیم ملی کشورش را از رقابتها بیرون کشید. مجازات این انصراف، محرومیت تیم نیجریه از جام ملتهای 1998 از سوی کنفدراسیون فوتبال آفریقا بود و نیجریه را مجبور کرد تنها بر جام جهانی و پیش از آن، بر بازیهای المپیک 1996 متمرکز شود.
آن چه در آتلانتا رخ داد، به سکوی پرشی برای فوتبال آفریقا شبیه بود. پس از آن که «کامرون» اولین تیم آفریقایی لقب گرفت که تا یک چهارم نهاییِ جام جهانی پیش میرود، نیجریه اولین تیم آفریقایی شد که یک تورنمنت بین المللیِ فوتبال را فتح میکند.
اوضاع در آتلانتا، به شکلی قابل پیشبینی آشفته بود. هتل محل اقامت تیم نیجریه و تیم زنان آمریکا یکی بود اما وقتی بازیکنان نیجریه به آن جا رسیدند، متوجه شدند بهترین اتاقهای هتل پر شده است. بنابراین، هتل را ترک کردند و نزدیک به پنج ساعت در آن اطراف پرسه زدند تا سرانجام متلی را برای اقامت یافتند.
دعوای بعدی بر سر پاداش بازیکنان و البته باز هم قابل پیشبینی بود. بازیکنان این بار کوتاه نیامدند و یکپارچه پشت آموکاچی ایستادند؛ با وجود باخت به برزیل در آخرین بازیِ مرحلۀ گروهی، نیجریه صعود کرد و در جمع 8 تیم برتر، مکزیک را 2 بر صفر شکست داد تا در نیمه نهایی دوباره به مصاف برزیل برود.
حدود یک ساعت قبل از بازی، اعضای تیم بار دیگر اتحادشان را به نمایش گذاشتند؛ اتوبوسِ نیجریه زودتر از برزیل به استادیوم رسید اما مقامات رسمی از آنها خواستند کناری منتظر بایستند تا اول برزیلیها وارد شوند. آموکاچی و بقیه زیر بار نرفتند. «جوزف دوسو» (Joseph Dosu)، دروازهبان تیم تعریف میکند: «دانیل کاپیتان نبود اما یک رهبر واقعی بود. او به آنها گفت ما هیچ جا نمیرویم و راننده را تهدید کرد که اگر اتوبوس را کنار بکشد، دیگر هیچ گاه پشت فرمان آن نخواهد نشست.»
آنها سرسختانه مقاومت کردند و پیش از برزیل وارد ورزشگاه شدند. آموکاچی میگوید: «میدانستیم که میتوانیم آنها را شکست دهیم اما رفتارشان توهینآمیز بود و ما را مصمم کرد در میدان تلافی کنیم.»
در پایان نیمۀ اول، آنها 3 بر 1 عقب بودند و روحیهها کم کم متزلزل میشد. از حرفهای بازیکنان معلوم بود که هدفشان در نیمۀ دوم این است که گلهای بیشتری نخورند اما «جو بونفرر» (Jo Bonfrere) همچنان به پیروزی باور داشت.
او «ویلسون اوروما» (Wilson Oruma)، هافبک تهاجمی خود را به زمین فرستاد، خط دفاع را سه نفره کرد و از بازیکنانش خواست باور داشته باشند و حمله کنند.
آموکاچی روحیه گرفت و ارادهاش نه فقط هم تیمیها بلکه برزیل و تیم داوری را هم تحت تأثیر قرار داد. 12 دقیقه به پایان بازی، ایکپبا یکی از گلها را پاسخ گفت و در دقایق پایانی و در پی دفاع ناقص برزیل در برابر توپ ارسالی اوکوچا، «کانو» توپ را از چند قدمی و با ضربهای تند و سبک به درون دروازه فرستاد تا بازی مساوی شود. سرانجام در دقیقۀ چهارمِ وقت اضافه، وقتی پاس «اروما» پشت «فاتوسی» (Fatusi) فرود آمد و به زمین خورد، کانو بار دیگر حاضر بود تا با تیزهوشی و فرصت طلبی، گل طلایی را به ثمر برساند.
عبور از مانع برزیل، اعتماد به نفس آنها را تضمین کرد. آموکاچی میگوید: «به شکست فکر نمیکردیم. وقتی به فینال میروید، آن هم با پیروزی بر مکزیک و برزیل، هرگز دوست ندارید دوم شوید.»
حریف آنها در فینال آرژانتین، «هرنان کرسپو» (Hernán Crespo)، «آریل اورتگا» (Ariel Ortega) و «خاویر زانتی» (Javier Zanetti) بود.
«تیم رؤیایی» باز هم دو بار عقب افتاد و هر بار طوفان به پا کرد و بازگشت. 16 دقیقه به پایان بازی، آموکاچی توپ برگشتی از ضربۀ کانو را با ضربهای بینقص به درون دروازه فرستاد و بازی را 2 بر 2 کرد؛ پیش از آن که «امانویل آمونیکه» بار دیگر از دفاع آرژانتین که به خیال آفساید ایستاده بود، بگذرد و نیجریه بار دیگر در ثانیههای پایانی برنده شد. این پیروزی خیره کننده، باوری تازه را در قارۀ آفریقا و فراتر از آن، طنین انداخت؛ تداوم همین نمایش در جام جهانی.
پس از بازیهای المپیک، بونفرر به قطر رفت و جایش را ابتدا «شایبو آمودو» (Shaibu Amodu)، سپس «فیلیپ تروسیه» (Philipe Troussier) و بعدتر «ماندی سینکلر» (Monday Sinclair) گرفتند. میلوتینوویچ پنچمین مربی بود که طی کمی بیش از یک سال بر سر کار میآمد و با مرگ آباچا نجات یافت و حتی به جام جهانی هم رسید. نیجریه باز هم با بحران شروع کرد و به نظر میرسید همان سناریو را این بار در فرانسه اجرا کند.
در بازی اول برابر اسپانیا، دو بار عقب افتادند اما 18 دقیقه به پایان بازی، «آندونی زوبیزارتا» (Andoni Zubizarreta)، دروازهبان اسپانیا، سانترِ «گاربا لاوال» (Garba Lawal) را به دروازۀ خودش فرستاد و بازی 2- 2 مساوی شد.
پنج دقیقه بعد، «اولیسه» (Oliseh) توپ را از فاصلۀ 22 متری با ضربهای محکم به دروازه کوبید و نیجریه بازی را برد؛ با همان شیوۀ موفقیتآمیز در المپیک.
تک گل ایکپبا برای شکست بلغارستان کافی بود و صعودشان را قطعی کرد. آنها در بازی آخر مرحلۀ گروهی به تعدادی از بازیکنان اصلی خود استراحت دادند و 1 بر 3 به اروگوئه باختند.
برزیل در یک چهارم نهایی منتظر آنها بود و در حالی که جهان منتظر تکرار نیمه نهایی المپیک بود، نیجریه در یک هشتم به مصاف دانمارک و رفت و 4 بر 1 باخت. اوکوچا میگوید: «این همان جایی بود که کار را خراب کردیم. شاید بگویید دلیلش نداشتن تمرکز یا حرفهای گری بود. ولی ما به دانمارک باختیم فقط چون فکر میکردیم کار ساده است. شاید متوجه نبودیم که با این روش بازی، شکست دادن تیمهایی چون دانمارک و برزیل بسیار دشوار است. آنها تیمهایی بسیار منظم هستند و ما منظم نبودیم. ما بیشتر به ذوق و شوقمان متکی بودیم.»
او هنوز آشکارا حسرت میکشد. دوران طلایی همان روز در استادیوم «سنت دنی» به پایان رسید. آنها فرصت را درنیافتند و در 12 دقیقه، 2 گل خوردند و هرگز جبران نکردند. دو سال بعد، به جام ملتهای آفریقا بازگشتند و فینال را در ضربههای پنالتی واگذاشتند.
19 سال طول کشید تا طلسم ناکامی در جام ملتهای آفریقا را بشکنند و در سال 2013 بار دیگر جامی را به خانه ببرند. تیم کشی هیچ یک از استعدادهای درخشانِ سال 1998 را در خود ندارد اما باید امیدوار باشند، و هدف آنها این باشد که با انضباط و پشتکار بیشتر، این بار بیش از قبل پیش بروند.
اگر علاقهمند هستید تا قدری بیشتر در مورد جام جهانی امسال بدانید می توانید سری به این لینکها بزنید:
میروسلاو بلاژویچ :ایران میتواند هر تیمی را شکست دهد
مولتی مدیای تیم ملی ایران در جام جهانی برزیل 2014
رقبای ایران را بشناسیم: نیجریایی ها، جدی و با روحیه
رقبای ایران را بشناسیم: نیجریه؛ طلای کم عیار
رقبای ایران را بهتر بشناسیم، امانوئل امنیکه، خطرناکترین مهاجم نیجریه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر