بله، کار را او تمام کرد. سرمربیِ ۷۹ ساله، «میروسلاو بلاژویچ» به باشگاه «اسلوبودا توزلا» ((Sloboda Tuzla افتخار و شکوهِ از دست رفتهاش را بازگرداند؛ باشگاهی که روزگاری در فوتبال بوسنی میدرخشید. حالا توزلا دوباره به لیگ برتر بازگشته است.
وقتی دور زمین راه می رود، هزاران تن- آن هم در کشوری که میانگین حضور در لیگ برترِ فوتبال هنوز زیر هزار نفر است- نام او را فریاد میزنند و تشویقش میکنند تا این لحظه تاریخی را برای تیم جشن بگیرند. این ماجرا رسانه های بوسنی را تا روزها زیر سلطه خود داشت.
بلاژویچ که در شهر زیبا و کوچک «تراونیک» بوسنی به دنیا آمده، میگوید: «من همه جا بودهام. ولی اینها...، این ها بهترین مخاطبان دنیا هستند؛ بهترین هواداران در کل دنیا.»
او این حرف را با تأکیدهایی که مخصوص خود او است، در مورد هواداران بوسنیایی میزند. چند دقیقه بعد به جمعی از خبرنگاران محلی، بعد از آن که حسابی از آن ها تعریف و تمجید کرد، گفت: «احساس میکنم دیگر مرا در توزلا نمیخواهند.» چون مدیر باشگاه از امضای قرارداد بهتری با او خودداری کرده است.
بلاژویچ عاشق اغراق و مبالغه است؛ همیشه، همهجا... . وقتی پیش از مسابقههای مقدماتیِ جام جهانی ۲۰۰۲ مربیگری تیم ملی ایران را به عهده گرفت، گفت اگر ایران به جام جهانی نرسد، خودش را حلقآویز میکند. چند سال بعد، وقتی مسوول «ان کی زاگرب» بود و تلاش میکرد تیم را از سقوط نجات دهد، در تلویزیون ملی پیش چشم همه قول داد که اگر تیم در لیگ سقوط کند، خودش را از مرتفعترین ساختمانِ کرواسی پرت خواهد کرد که البته تیم به تدریج به قعر جدول سقوط کرد! بلاژویچ همیشه برای شکستها و ناکامیهایش دلیلی در آستین دارد. در ایران که بود، ادعا کرد که بازیکنان قدیمیتر او را بایکوت کرده اند چون از نیروی جوان در تیم استفاده کرده است.
در کرواسی، از داورها و «اتحادیه فوتبال» ایراد میگرفت و در بوسنی با این که توانست کشور را حول تیم ملی متحد کند، در بازی حذفی جام جهانی ۲۰۱۰ به پرتقال باخت؛ مقصّر از نظر او، «زویزدان میسیمویچ» بود و بس. بلاژویچ او را متهم کرد که به دلیل اصل و نسب صربیاش، به تیم ضربه زده است. وقتی از او خواستم با «ایرانوایر» مصاحبه کند، گفت: «احساساتم جریحه دارند ولی با تو صحبت خواهم کرد پسرم.»
او همه را «پسرم» خطاب میکند، چه بازیکن باشد، چه هوادار و چه خبرنگار. در رختکن، ناگهان یکی را کنار میکشد و میگوید: «تو پسر من هستی. از بقیه یک سر و گردن بهتری. سالها است حواسم بهت هست، سطحت خیلی بالا است.»
با خبرنگاران هم داستان همین گونه است. بلاژویچ میخواهد آدمها احساس کنند از نظر او خاص و متفاوتند. وقتی در مورد ایران نیز حرف میزند، همین روحیه را در او میبینم.
می گوید:«من عاشق ایرانم، کشور زیبایی است. دوران فوقالعادهای را آن جا داشتم و آدمهای نازنینی را دیدم.» و از تیمی که «کارلوس کیروش» ساخته، تعریف و تمجید میکند:«فقط باید احمق باشی که فکر کنی تیم ایران خطری ندارد. ایران در این ۱۵-۱۰ سال اخیر خیلی رشد کرده، شیوه های جدید و مدرنی را پیاده میکند و میتواند هر تیمی را شکست دهد.»
وقتی از او در مورد مهمترین نقطه قوت تیم ایران میپرسم، بر یک چیزِ مشخص انگشت میگذارد: «روحیه جنگده. ایران در این جام جهانی چیزی برای باختن ندارد و هر مسابقه را طوری بازی خواهد کرد که انگار آخرین بازی است. ایران کشوری پر افتخار و سربلند است و بازیکنان تیم ایران عاشق کشور و مردمشان هستند و هر کاری را برای خوشی و خوشحالی آنها میکنند.»
میگوید:«تک تک بازیکنان را آن قدر خوب نمیشناسم ولی میدانم که با جان و دل برای تیم بازی خواهند کرد.» بلاژویچ، هم با ایران کار کرده و هم با بوسنی هرزگوین. میگوید تفاوت جدی و بنیادینی میان روحیه دو ملت نمیبیند: «تفاوت آنها در چیست پسرم؟ اجداد همه ما یکی بودهاند، اصل و ریشه ما یکی است. هیچ فرقی در رهیافت و روحیه میان این دو ملت نمیبینم.»
وقتی به کارنامه بلاژویچ نگاه میکنیم، به دانش و تجربه وسیع او پی میبریم. در سال ۱۹۹۸، در مقام سرمربی تیم ملی کرواسی، یکی از بزرگ ترین شگفتیها را در تاریخ فوتبالِ مدرن رقم زد. کرواسی که هنوز آن موقع در صحنه بین المللی، چندان خودی نشان نداده بود، در جام جهانیِ آن سال صاحب مدال برنز شد. امروز بوسنی تیمی جدید است و همه چیز برای ساختنِ آیندهای درخشان را در اختیار دارد.
بلاژویچ میگوید: «مقایسه این دو تیم کار سختی است. یک چیز که بین این دو مشترک است، حس میهن پرستی است. برای هیچ تیمی ساده نیست که مقابل بازیکنانی قرار گیرد که برای مردم خود بازی میکنند. نمیشود از بوسنی توقع کرواسیِ ۱۹۹۸ را داشت ولی همه چیز ممکن است. من به "سوشیج" و تیمش ایمان دارم و معتقدم یکی از نقاط درخشان این تورنمنت خواهد بود.» اما بلاژویچ در مورد آرژانتین چه فکر میکند؟ آرژانتینی که قرار است با ایران، بوسنیهرزگوین و نیجریه بازی کند:«از آرژانتین نه فقط این انتظار می رود که در گروه خود اول شود بلکه این انتظار هست که جام را فتح کند. ولی شرایط برای آن ها دشوارتر است تا برای ایران یا بوسنی. همه فکر میکنند کار برای آرژانتین در گروهش خیلی ساده است ولی باور کنید به هیچ وجه این طور نیست. بله، قبول دارم که تیم آنها معرکه است و بازیکنان آن درخشانند ولی بیشتر از آن چیزی که گمان میرود، کار برایشان سخت و دشوار است.»
با تمام این اوصاف، بلاژویچ معتقد است که به جز آرژانتین، این تیم خودش است که به دور دوم راه پیدا میکند:« من که نمیتوانم دروغ بگویم، باور من این است که در حال حاضر بوسنی از ایران تیم بهتری است. آرژانتین در گروه، اول میشود ولی فکر نمیکنم ایران یا نیجریه بتوانند برای بوسنی مانعی ایجاد کنند. ما (این را هم بگویم که من همیشه بوسنی را تیم خودم خطاب میکنم) بازیکنان بزرگی داریم مثل "ادین ژکو"، "میرالم پیانیچ" و دیگران. مطمئنم در بین ۱۶ تیم آخر خواهیم بود.» از او میپرسم، بین ایران و بوسنی، هوادار کدام هستید؟ فریاد میزند: «مگر قبلاً با من بازی نکرده اید؟ جوابت را که خودت میدانی، مردک! من هوادار تیم خودم خواهم بود.»
به فحش دادن و لعنتِ گفان به من کمی ادامه داد و بعد هم رفت. کاملاً معلوم بود که میروسلاو بلاژویچِ سالخورده، حسابی سرحال است. حالا او دیگر کلاسیک شده است. همیشه از آن دسته مربیهایی است که دیدنشان جذاب و مطبوع است. دنبال کردنِ ملاحظات و مشاهداتش از جام جهانی نیز بسیار جالب و گیرا خواهد بود.
مقاله جاناتان ویلسون را درباره میروسلاو بلاژویچ این جا بخوانید.
ایران با بوسنیهرزگوین در ۲۵ ژوئن بازی میکند. تیم بلاژویچ یکشنبه ۱۵ ژوئن مقابل آرژانتین قرار میگیرد.
اگر علاقهمند هستید تا قدری بیشتر در مورد جام جهانی امسال بدانید می توانید سری به این لینکها بزنید:
آمارها از شکست تیم ایران می گویند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر